🔷 خواجه شمس الدّين محمّد #حافظ شيرازى
از نگاه عارف بزرگ آیة الله پهلوانی
✍خواجه در بيان حقايق و معارف الهى، مقامى والا، و منزلتى بس بلند دارد، بگونه اى كه هيچ يك از شعرا و ادباى فارسى زبان نمى توانند قدم جاى پاى او گذارده و مقامش را درك كنند، البته تقليد از خواجه ممكن است؛ امّا شيوايى بيان مطلبى است، و بيان حقايق و معارف در قالب اصطلاحات (زلف و خال و خط و غيره) امرى ديگر. خواجه بدون آنكه هيچ يك از اين دو امر معناى خود را از دست بدهد، و يا يكى را قربانى ديگرى كند، آن دو را به هم آميخته و شاهكار بزرگى را عرضه نموده، كه تمامى غزليّات وى شاهد بر اين مدّعا است.
8.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ ویژۀ روز حافظ ♨️
🎥 ببینید | وقتی انسان حسابش را با خدا تسویه کند، احساس میکند وقتش کم است...
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
#حافظ
✅ پندی مهم از جناب حافظ
🔹 گاهی بعضی #عرفا با یک ادبیاتی #نصایح خود را میگویند که خیلی مؤثر است و لذا مرحوم #فیض یک #اشعاری دارد در مورد حافظ؛ میفرماید:
«دل را نکند بیدار الّا غزل حافظ».
آنوقت #حافظ دربارهی تلبیسات #نفس، چقدر عجیب گفته:
«گرچه بر واعظ شهر این سخن آسان
نشود
تا ریا ورزد و سالوس مسلمان نشود»
مرحوم فیض میگوید حافظ زبانش جوری است که #بیدار کننده است، هشدار دهنده است.
خب یکوقت به بنده که مثلاً #واعظ هستم یک کسی میگوید: خودت را بپا! #اخلاقت را بپا! اما یکوقت میگوید: اصلاً اگر #مسلمان میخواهی بشوی، این شرط را باید مراعات کنی!. این خیلی حرف است؛ یعنی تو پنجاه سال نامسلمانی کردی با مردم!، آن هم نه تنها در لباس #اسلام بلکه در لباس #روحانیت اسلام! و #معلم بودن مسلمانها!
«گرچه بر واعظ شهر این سخن آسان نشود
تا ریا ورزد و سالوس مسلمان نشود»
این مطلب از ریشه آدم را عوضی نشان میدهد، خب ذکر اﻳﻦ مطالب برای چی است؟ #دلسوزی است دیگر!.
۸۲٫۱۰٫۸
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
seyedololama
🔴به یاد علامه حسنزاده
در روز بزرگداشت حافظ
🖊احمدحسین شریفی
🔷روز بیستم مهر به نام روز بزرگداشت حافظ نامگذاری شده است. به همین مناسبت خاطرهای از علامه حسنزاده آملی(ره) در باره لزوم اهتمام به حافظ و آشنایی با مضامین عرفانی و معنوی آن عرض میکنم:
🔶شبی با یکی از دوستان در محضر علامه حسنزاده آملی بودیم. مصرعی از یکی از غزلیات حافظ را خواند. آن مصرع را درست به خاطر ندارم گویا این بود:
«عرضه کردم دو جهان بر دل کار افتاده»
سپس به آن دوست عزیزم فرمود: مصرع بعدی آن چیست؟ دوست ما عذرخواهی کرد و گفت: «نمیدانم.»
ایشان پرسید: «چقدر با دیوان حافظ مأنوس هستید؟»
پاسخ دوست ما این بود که: «هیچ»
🔶#علامه_حسنزاده خیلی ناراحت شد. با اینکه دوست ما معمم بود. اما علامه حسنزاده با تعجب پرسید: «آقا شما مطمئن هستید که طلبهاید؟ مگر میشود یک طلبه با دیوان حافظ ارتباط نداشته باشد؟ شما باید آنقدر با اشعار حافظ مأنوس باشید که وقتی یک مصرع آن را میشنوید مصرع بعدی را بگویید. دیوان حافظ دریای از عرفان و اخلاق و معنویت است. دیوان حافظ تفسیری عرفانی و معنوی از قرآن است:
ز حافظان جهان کس چو بنده جمع نکرد
لطایف حکمی با نکات قرآنی
#حافظ
Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔹مقام معظم رهبری:
🌸اشعار قله های شعر فارسی، آکنده از اخلاق، عرفان و اسلام ناب است
🔹قلّههای شعر فارسی چه کسانی هستند؟ #سعدی، #حافظ، #مولوی، #فردوسی؛ اینها قلّههای شعر فارسی اند. شما ببینید شعر اینها که قلّهی هنر شعریِ طول تاریخ ما است، در چه جهت هایی به کار رفته! سعدی یک بوستان دارد که بهترین اثر هنری او است -گلستان بعد از بوستان قرار میگیرد- در بوستان شما نگاه کنید، [میبینید] این هنر فاخرِ فوقالعاده برجسته همیشه در خدمت اخلاق، در خدمت تعلیم، در خدمت تعهّد [است]؛ از اوّل تا آخرِ بوستان این جوری است [یعنی] هنر شعر در خدمت اخلاق است.
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی
عشق محمّد بس است و آل محمّد
یا:
به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست
عاشقم بر همه عالَم که همه عالَم از اوست
🔹#حافظ [همین طور]؛ البتّه عقیدهی بنده این است که شعر زمینی در دیوان حافظ هست امّا بلاشک شعر عرفانی، شعر برجسته و شعر ممتاز است؛ بزرگانی مثل مرحوم علّامه طباطبائی شعر حافظ را برای بعضی از شاگردانشان تفسیر می کردند که اینها نشستهاند آن تفسیرها را نوشته اند و جمع کرده اند و تدوین کرده اند؛ یعنی عرفانِ شعر حافظ این [جور] است.
عشقت رسد به فریاد گر خود بَسان حافظ
قرآن زبر بخوانی با چارده روایت
حافظ این [جور] است؛ قرآن را حالا از رو هم ما به سختی میخوانیم [امّا او] از بَر میخواند آن هم با چهارده روایت که هفت قاریِ معروفِ صاحبانِ سبکند که هر کدام دو راوی دارند، میشود چهارده روایت؛ یعنی اینها این جوری هستند، این قلّهی شعر است.
🔹#فردوسی [همین طور]؛ فردوسی، «حکیم فردوسی» است؛ شما توجّه کنید، در بین شعرای ما «حکیم فردوسی» [مطرح] است؛ حکمت فردوسی حکمت الهی است. در عمق داستانهای فردوسی، حکمت گنجانده شده؛ تقریباً در همهی داستانها یا بسیاری از داستانهای فردوسی، حکمت هست؛ لذا به فردوسی میگویند «حکیم فردوسی»؛ ما به کمتر شاعری در طول تاریخ حکیم میگوییم امّا اسم او حکیم فردوسی است.
🔷#مولوی که دیگر وضعش معلوم است؛ مولوی که یکسره #عرفان و #معنویّت و #حقیقت و #اسلام_ناب و #معرفت_توحیدیِ خالص [است]؛ او هم این [گونه] است. اینها قلّههای شعر فارسیاند؛ اگر چنانچه بنا باشد که ما تصوّر کنیم که جنبهی هنری و زیباییشناختی شعر از جنبهی معنوی و رسالتی و پیامیِ او جدا است، باید همهی اینها را از دایرهی شعر بیرون بریزیم، بگوییم اینها شعر نیست؛ در حالی که برترین شعرهای زبان فارسی، اینها است.
🎙آیت الله خامنه ای 30/ 2/ 1398
💢 حافظ در چه شیرازی حافظ شد؟
✅ حضرت آیتالله خامنهای:
🔹 «زمان [حافظ] از لحاظ زمان سیاسی، یکی از بدترین زمانهای ایران است و من واقعا در تاریخ یادم نمیآید زمانی را و منطقهای را که به قدر #شیراز در زمان #حافظ دستخوش تحولات گوناگون سیاسی، همراه باخرابیها و ویرانیها شده باشد.
🔹 اگر مبدا این دوران پادشاهیهای زمان حافظ را، زمان شاه شیخابواسحاقاینجو بدانیم -که زمان شروع سلطنت او فکر میکنم، هفتصدوچهلوخوردهای است که دوران جوانی حافظ است، چون حافظ سال ولادتش معلوم نیست؛ هفتصدوبیست، هفتصدوهیجده، هفتصدوبیستودو، روشن نیست که کی است، لکن حدودا میشود فهمید که در همان حول و حوشهفتصدوبیست است -حافظ جوان بیستوچند سالهای بوده که این پادشاه به مسند حکومت میرسد و بعداز او حالا در زمان خود همین پادشاه جوان و خوشذوق و مورد علاقهی حافظ احتمالا و عیاش و زیبا وشاعر و ادیب، همین پادشاه با این خصوصیات هم جنگهای فراوانی را میکرده با امیرمبارزالدین درکرمان و با دیگران، یعنی خود این آدم هم نمینشسته که حالا در شیراز به کار حکومت خودش بپردازد. جنگهای متعددی داشتند تا بالاخره منجر میشود به غلبهی آل مظفر ...شاید حدود چهل سال تقریباچهلوچند سال خانوادهی آل مظفر اینها حکومت داشتند که وفات #حافظ هم به احتمال زیاد هفتصدونودودو است ...ببینید در طول چهل سال، چقدر جنگ، چقدر خونریزی، چقدر همدیگرکشی و خویشاوندکشی و بیگانهکشی!
🔹 یک چنین وضعیتی در #شیراز وجود داشته و دائما مردم شیراز زیر فشار ارعاب این دیکتاتورهای زباننفهم مغرور قرار داشتند ...یک چنین وضعیت آشفتهای بر شیراز حکومت میکرده وحافظ حدود شاید چهل سال، چهلوپنج سال از عمر خودش را، در دوران این خانواده گذرانده.»۱۳۶۷/۰۸/۲۸
#رهبر_انقلاب
#حافظ_شیرازی
🔴علامه حسنزاده آملی و تفأل به حافظ
🖊احمدحسین شریفی
🔶علاقه #علامه_حسنزاده به ادبیات فارسی از عنفوان جوانی بوده است. شبی که تصمیم میگیرد فردای آن برای ورود به حوزه علمیه به شهرستان آمل مسافرت کند. نیمههای شب تفألی به دیوان حافظ میزند و ... خوب است شرح ماجرا را از نوشته خود ایشان در کتاب «شرح طائفهای از اشعار و غزلیات حافظ» بخوانیم:
🔷«راقم را از عنفوان جوانى، با خواجه حافظ شيرين سخن كه در ديوان غزل صدرنشين است، الفتى و ارادتى شگفت بوده است. به سبب اين معارف چنين اتفاق افتاد كه در نخستين ليله مباركه كه به مشيت حق جل و علا، همت گماشته است و عزم را جزم كرده است تا دست به كارى زند كه غصه سرآيد، يعنى فرداى آن به آمل برود و در مدرسه مسجد جامع آن تحصيل علوم دينى را پيش گيرد كه شرح ماجراى آن را طول و عرض بسيار است هنگامى كه اهل خانه همگى را خواب نوشين در ربود، به اقتضاى اوان جوانى كه نفس قريب العهد به مبدا اصفاى خاص است، برخاست و وضو ساخت و ديوان حافظ بر روى دست گرفت و به سوى قبله ايستاد و صاحب ديوان را خطاب كرد كه از ديوان تو در كارها تفأل زنند، اما در آن گاه چه مىگويند و چه مىخوانند، آگاهى ندارم كه نورستهام، نه درسى آموختهام و نه سرى در سينه اندوختهام. من سوره مباركه فاتحه را برايت قرائت مىكنم و ثواب آن را به روحت نثار مىنمايم تو هم به كرامت مرا در اين امر، كه گويند لسان الغيبى، دلالت و هدايت بفرما. ديوان را گشودم و ديده بر اين بيت افتاد:
بخواه دفتر اشعار و راه صحرا گير
كه وقت مدرسه و بحث كشف كشاف است
و ابيات ديگر غزل نيز هر يك به زبانى به ترغيب و تشويق گويا كه:
كنون كه بر كف گل جام باده صاف است
به صد هزار زبان بلبلش در اوصاف است
فقیه مدرسه دی مست بود و فتوی داد
که می حرام ولی به ز مال اوقاف است
به دُرد و صاف ترا حكم نيست خوش درکش
كه هرچه ساقى ما کرد عين الطاف است
ببر ز خلق و چو عنقا قياس كار بگير
كه صيت گوشهنشينان ز قاف تا قاف است
حديث مدعيان و خيال همكاران
همان حكايت زر دوز و بوريا باف است
غزل، بىتاب و بىخوابم كرد و از راه صحراگير كه مناسب حالم بود و همچنين از صيت گوشهنشينان و به خصوص از حديث مدعيان و خيال همكاران، حيرت بر حيرت افزود. تا شب را به روز آورد. ...
از آن شب مُهر مِهر حافظ را بر لوح دل زدهام و بسيارى از ابيات قصايد و ساقىنامه و غزليات و رباعياتش را از بر كردهام كه وى حافظ قرآن به كمال بود و من حافظ ديوان به نقص. تا برخى از نسخ خطى آن را كه نه چندان عتيقند به دست آوردهام و يك دوره ديوانش را تخليص كردهام كه هر شعرى را بيتالغزل بود بر گزيدهام. اگر چه:
شعرحافظ همه بيت الغزل معرفت است
آفرين بر نفس دلكش و لطف سخنش
#حافظ
Ahmadhoseinsharifi
🌹
💠 حجاب حق
▪️ یکی از بیانات نورانی حضرت ابی الحسن اول امام کاظم (سَلامُ الله عَلَیه) مطلبی است که بزرگان ما در ادبیات ما از آن بهره های فراوانی بردند. اگر کسی خواست به #لقای_الهی برود، این طور نیست که یک زمان و زمین مخصوص باشد، در جایی باشد و در جایی نباشد، این طور نیست؛ ﴿هُوَ مَعَكُمْ أَینَ ما كُنْتُمْ﴾. چگونه ما خدا را ملاقات نمی کنیم، با اینکه در همه جا هست؟! مگر می شود جایی ذات أقدس الهی نباشد و حضور نداشته باشد؟! این #حجاب از کجاست؟ این #پرده از کجاست؟ چطور ملاقات نمی کنیم؟ حکیم سبزواری و دیگران این را بازگو کردند _ همه اینها مستحضر هستید که #شاگردان_ائمه هستند _ حکیم سبزواری دارد:
پرده ندارد جمال غیر صفات جلال ٭٭٭ نیست بر این رخ نقاب نیست بر این مغز پوست
▪️ الآن پرده آفتاب چیست که ما آفتاب را نمی توانیم ببینیم؟ چون اینکه ما می بینیم نور آفتاب است، نه خود آفتاب؛ اینکه ما می بینیم که می گوییم «آفتاب آمد دلیل آفتاب»، این نور آفتاب است، اینکه خود جِرم آفتاب که نیست. خود آفتاب را هر کسی بخواهد طمع کند که ببیند کور می شود، حتی آن وقت هایی که کسوف هست، سفارش می کنند که با چشم مسلّح ببینید. آفتاب با این چشم دیدنی نیست، چه رسد به خالق آفتاب! حرف حکیم سبزواری این است که غیر از نور خدا چیزی حاجب او نیست:
پرده ندارد جمال غیر صفات جلال ٭٭٭ نیست بر این رخ نقاب نیست بر این مغز پوست
جناب #حکیم_سبزواری این را از کجا استفاده کردند؟ چه اینکه جناب #حافظ هم همین راه را رفته است که «تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز»؛
اینها از کجا استفاده کردند؟ از بیان نورانی أبی الحسن (سَلامُ الله عَلَیه) که این را مرحوم إبن بابویه قمی نقل کرد _ این چه بیان عرشی ای است!_ فرمود: «لَیسَ بَینَهُ وَ بَینَ خَلْقِهِ حِجَابٌ غَیرُ خَلْقِهِ احْتَجَبَ بِغَیرِ حِجَابٍ مَحْجُوبٍ وَ اسْتَتَرَ بِغَیرِ سِتْرٍ مَسْتُور»؛ حضرت فرمود بین خدا و خلق، حجابی غیر از #خود_خلق نیست! تا آدم خود را می بیند، دیگر او را نمی بیند؛ خود این فرد حجاب است، حجاب دیگری نیست، در و دیوار که حجاب نیست.
#سالروز_شهادت_امام_کاظم_علیه_السلام
📚 حضرت آیت الله جوادی آملی،
سخنرانی عمومی، 1397/06/06
✍حضرت رسول اکرم (ص) فرمودهاند:
برای یك مرد پس از قبول اسلام هیچ سودی بهتر و برتر از #همسری با یك #زن_مسلمان درستكار نیست. زنی که مرد را با دیدن خود شاد سازد، از دستورش اطاعت نماید و در غیاب شوهر #حافظ عفّت خویش و #اموال وی باشد.
📚 مکارم الخلاق، ص 101
#حدیث_زندگی ۵
🌸🌸🌸🌸🌸
مبعث رسول اکرم ص.mp3
4.59M
💠 بیانات حضرت آیت اللَّه خوشوقت ره
🌺 عید مبعث بر همه مسلمانان مبارکباد 🌺
🌸 14هزار #صلوات #هدیه_به_رسول_الله ص 🌸
📌یکی از #اعیاد_بسیار_بزرگ مسلمانها روز #عید_مبعث است
📌اگر ما #عید_غدیر داریم، #عید_فطر و #عید_قربان داریم همه اینها به #برکت بعثت است
📌خدا گفته است من #دین را خودم #تأسیس کردم خودم #حافظ و ناصر آن هستم
📌هر کسی بخواهد #پا_در_کفش_دین آخر خدا بکند خدا او را #ذلیل و #بیچاره میکند
🔰کانال رسمی حضرت آیت اللَّه خوشوقت تهرانی (ره)
🆔 @Khoshvaght_ir
🔴به یاد علامه حسنزاده
در روز بزرگداشت حافظ
🖊احمدحسین شریفی
🔷روز بیستم مهر به نام روز بزرگداشت حافظ نامگذاری شده است. به همین مناسبت خاطرهای از علامه حسنزاده آملی(ره) در باره لزوم اهتمام به حافظ و آشنایی با مضامین عرفانی و معنوی آن عرض میکنم:
🔶شبی با یکی از دوستان در محضر علامه حسنزاده آملی بودیم. مصرعی از یکی از غزلیات حافظ را خواند. آن مصرع را درست به خاطر ندارم گویا این بود:
«عرضه کردم دو جهان بر دل کار افتاده»
سپس به آن دوست عزیزم فرمود: مصرع بعدی آن چیست؟ دوست ما عذرخواهی کرد و گفت: «نمیدانم.»
ایشان پرسید: «چقدر با دیوان حافظ مأنوس هستید؟»
پاسخ دوست ما این بود که: «هیچ»
🔶#علامه_حسنزاده خیلی ناراحت شد. با اینکه دوست ما معمم بود. اما علامه حسنزاده با تعجب پرسید: «آقا شما مطمئن هستید که طلبهاید؟ مگر میشود یک طلبه با دیوان حافظ ارتباط نداشته باشد؟ شما باید آنقدر با اشعار حافظ مأنوس باشید که وقتی یک مصرع آن را میشنوید مصرع بعدی را بگویید. دیوان حافظ دریای از عرفان و اخلاق و معنویت است. دیوان حافظ تفسیری عرفانی و معنوی از قرآن است:
ز حافظان جهان کس چو بنده جمع نکرد
لطایف حکمی با نکات قرآنی
#حافظ
Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴علامه حسنزاده آملی و تفأل به حافظ
🖊احمدحسین شریفی
🔶علاقه #علامه_حسنزاده به ادبیات فارسی از عنفوان جوانی بوده است. شبی که تصمیم میگیرد فردای آن برای ورود به حوزه علمیه به شهرستان آمل مسافرت کند. نیمههای شب تفألی به دیوان حافظ میزند و ... خوب است شرح ماجرا را از نوشته خود ایشان در کتاب «شرح طائفهای از اشعار و غزلیات حافظ» بخوانیم:
🔷«راقم را از عنفوان جوانى، با خواجه حافظ شيرين سخن كه در ديوان غزل صدرنشين است، الفتى و ارادتى شگفت بوده است. به سبب اين معارف چنين اتفاق افتاد كه در نخستين ليله مباركه كه به مشيت حق جل و علا، همت گماشته است و عزم را جزم كرده است تا دست به كارى زند كه غصه سرآيد، يعنى فرداى آن به آمل برود و در مدرسه مسجد جامع آن تحصيل علوم دينى را پيش گيرد كه شرح ماجراى آن را طول و عرض بسيار است هنگامى كه اهل خانه همگى را خواب نوشين در ربود، به اقتضاى اوان جوانى كه نفس قريب العهد به مبدا اصفاى خاص است، برخاست و وضو ساخت و ديوان حافظ بر روى دست گرفت و به سوى قبله ايستاد و صاحب ديوان را خطاب كرد كه از ديوان تو در كارها تفأل زنند، اما در آن گاه چه مىگويند و چه مىخوانند، آگاهى ندارم كه نورستهام، نه درسى آموختهام و نه سرى در سينه اندوختهام. من سوره مباركه فاتحه را برايت قرائت مىكنم و ثواب آن را به روحت نثار مىنمايم تو هم به كرامت مرا در اين امر، كه گويند لسان الغيبى، دلالت و هدايت بفرما. ديوان را گشودم و ديده بر اين بيت افتاد:
بخواه دفتر اشعار و راه صحرا گير
كه وقت مدرسه و بحث كشف كشاف است
و ابيات ديگر غزل نيز هر يك به زبانى به ترغيب و تشويق گويا كه:
كنون كه بر كف گل جام باده صاف است
به صد هزار زبان بلبلش در اوصاف است
فقیه مدرسه دی مست بود و فتوی داد
که می حرام ولی به ز مال اوقاف است
به دُرد و صاف ترا حكم نيست خوش درکش
كه هرچه ساقى ما کرد عين الطاف است
ببر ز خلق و چو عنقا قياس كار بگير
كه صيت گوشهنشينان ز قاف تا قاف است
حديث مدعيان و خيال همكاران
همان حكايت زر دوز و بوريا باف است
غزل، بىتاب و بىخوابم كرد و از راه صحراگير كه مناسب حالم بود و همچنين از صيت گوشهنشينان و به خصوص از حديث مدعيان و خيال همكاران، حيرت بر حيرت افزود. تا شب را به روز آورد. ...
از آن شب مُهر مِهر حافظ را بر لوح دل زدهام و بسيارى از ابيات قصايد و ساقىنامه و غزليات و رباعياتش را از بر كردهام كه وى حافظ قرآن به كمال بود و من حافظ ديوان به نقص. تا برخى از نسخ خطى آن را كه نه چندان عتيقند به دست آوردهام و يك دوره ديوانش را تخليص كردهام كه هر شعرى را بيتالغزل بود بر گزيدهام. اگر چه:
شعرحافظ همه بيت الغزل معرفت است
آفرين بر نفس دلكش و لطف سخنش
#حافظ
Ahmadhoseinsharifi
🌹