آیت الله#سیدمحمدباقر_موسوی_همدانی مترجم تفسیر المیزان به زبان فارسی 🔶سید محمدباقر موسوی همدانی (۱۳۰۴ - ۱۳۷۹ ش)، از محققان و مدرسان حوزه علمیه در دوران معاصر و از شاگردان امام خمینی بود. 🔹وی در سال ۱۳۰۴ هجری شمسی (چهارم محرم ۱۳۴۴ ق) به دنیا آمد و از 12 سالگی به آموزش دروس حوزوی به صورت نیمه وقت (روز کار و شب درس) شروع کرد تا اینکه در 16 سالگی کار را رها کرد و به صورت تمام وقت مشغول ادبیات و صرف و نحو شد. 💠ایشان تحصیلات خود را در قم و تهران نزد بزرگانی از جمله شهید مطهری، آیت الله بروجردی، امام خمینی، سید محمدرضا گلپایگانی، سید محمد محقق داماد، محمدعلی اراکی به پایان رساند. 🔷ایشان از 22 سالگی با علامه طباطبایی آشنا شد و این ارتباط 34 سال ادامه داشت و به همین خاطر بیش از بیست سال را به ترجمه المیزان اختصاص داد. 🌀از ایشان علاوه بر ترجمه تفسیر المیزان آثار زیادی بر جای مانده که از جمله آنها علی فی کتب اهل السنه و الهدایه الی المرام الی مبهمات جواهر الکلام می باشد. 🔺ایشان از سال 42 با امام خمینی و روحانیون انقلابی پای کار مبارزه با رژیم شاه بود و پس از انقلاب، علاوه با پاسخگویی به نامه های دفتر امام خمینی در قم، به مدت دو سال امام جمعه شهر نراق شد. ▪️ایشان سرانجام در 7 دی ۱۳۷۹ شمسی ( 30 رمضان 1421 ق)، در قم و پس از قرائت نماز توسط آیت الله حسین نوری همدانی در حرم حضرت معصومه علیهاالسلام به خاک سپرده شد. #زندگی_نامه

🔰کسی که بخواهد از راه دین به دنیا برسد، جُرم سنگینی دارد! 🌱مرحوم آیت الله سید محمد باقر موسوی همدانی: 🔹تا کتاب مُغنی را در همدان خواندم، آن‌گاه به ابوی گفتم: می‌خواهم #معمّم بشوم! 💠بعضی مرا از این کار بازداشتند، ولی من علاقه شدید داشتم که لباس روحانی بپوشم. سرانجام یکی از تجار محترم شهر، جشن باشکوهی برپا کرد و تمام علمای شهر همدان را دعوت نمود. 🔸همه حاضران به اتفاق گفتند: پاک‌ترین عالم دینی شهر، پدرت می‌باشد و گذاشتن عمامه را به پدرم مُحوّل کردند! ایشان هنگام #عمامه_گذاری فرمودند: مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان! 🔻پرسیدم: آقا این چه توصیه‌ای بود؟ فرمودند: اگر ما حلاوت و شیرینی اسلام را با رفتار کج خودمان خراب نکنیم، خیلی خوب است. جُرمِ کسی که با دین خدا برای رسیدن به دنیایش بازی کند، جُرم بسیار سنگینی است! 📚سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: افق حوزه، شماره ۳۵۳، ۹۱/۹/۲۹. #سیدمحمدباقر_موسوی_همدانی #لباس_روحانیت

🔰برآورده شدن سه حاجت ▪️آیت الله #سیدمحمدباقر_موسوی_همدانی به یکی از بستگانش گفته بود: 🌀«من در یکی از سفرهای حج سه حاجت از درگاه الهی خواستم: «خانه وسیع، به دست آوردن عقیق یمنی خالص و ملاقات با امام عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف.» به دو حاجت اول و دوم رسیدم. 🔹اما در مورد حاجت سوم فقط فرمود: «وقتی کنار کعبه رسیدم و با خانه خدا رو‌به‌رو شدم، زبانم بند آمد. هرچه خواستم با خدا راز و نیاز کنم نتوانستم. ناگهان دیدم شخصی ظاهراً عرب، در کنار من ایستاده و راز و نیاز می‌کند گوش دادم، دیدم با زبان فصیح عربی با خدا راز و نیاز کرد و کلماتش مثل همین دعاهایی بود که در کتاب دعاها از معصومین علیهم‌السلام نقل شده است.» #امام_زمان 🥺

🔺رمان اعتقادی! ▫️آیت الله #سیدمحمدباقر_موسوی_همدانی: 🔹از همان اوایل طلبکی دست به قلم بودم و کتابی در زمینه اعتقادات در قالب رمان نوشته بودم. کتاب را به استادم آیت الله کمالوند دادم تا بررسی کنند. 🔸ایشان پس از چند روز به من گفتند: «امشب بیا خانه آیت الله بروجردی». ⚡️شب بعد از نماز رفتم. امام خمینی و آیت الله گلپایگانی و چند دیگر بودند. وقتی آیت الله بروجردی وارد شدند، آقای کمالوند کتاب مرا به ایشان نشان دادند و ایشان به نگاه عادی اکتفادنکردند و صفحات مختلفی از آن را خواندند و پس از تشویق های مکرر خطاب به امام خمینی فرمودند: «آقا! به طلاب دستور بفرمایید قلم در دست بگیرند و به خواندن درس های مرسوم کتفا نکنند که اسلام به نویسنده احتیاج دارد». 🪴وقتی ایشان به اندرونی رفتند، می خواستم همراه علما از خانه ایشان خارج شوم که آقای کمالوند گفتند:«شما بنشینید». 💢پس از چند دقیقه آقا بیرون آمدند و ضمن تشویق مجدد مبلغ هشتاد تومان که سه برابر شهریه آن روز بود، به من دادند و من با آن پول مقدمات ازدواجم را فرآهم آوردم و موفقیت های بعدی زندگی خود را مرهون دعای ایشان می دانم. 📚فصلنامه میراث جاویدان، سال اول، شماره اول، بهار 1372، ص 25.