بیاعتناییِ اکثریت؟
یا
بیاعتنایی به اکثریت؟
یازدهم اسفند اگرچه ۲۵ میلیون نفر به پای صندوقهای رای رفتند ولی ۳۶ میلیون نفر نیز نرفتتد.."رفتن" و "نرفتن" هر دو حق مردم بود و "اِعراض" از رای، نوعی "اعتراض خاموش به حساب میآید. اعتراضی آرام و بیخشونت که نظام باید آن را غنیمت بشمارَد و از اینفرصت برای سنجش جایگاه و پایگاه خویش بهره بگیرد و از صدای خاموشان رمزگشایی کند و ببیند که آیا این اکثریتِ، یکسره دل به تحریمیان سپردند؟ یا رای خود را بیتاثیر و مجلس را بیاختیار و در قعر امور دیدند؟ یا خود را طبقهای"بیتشخیص"، تشخیص دادند؟ و یا ترسیدند رای بدهند ولی در آینده متهم به"انتخاب غلط" شوند؟! یا اینکه نظام را بینیاز از رایِ اکثریت دیدند؟ یا اینکه رای خود را زینتِ سفره و چاشنیِ غذای دیگران یافتند؟ یا آنکه نتوانستند صلاحیت نامزدها، مجریان و ناظران را "احراز" کنند!؟
راه تحقیق در این باره باز است و قوه عاقله نظام اگر به راستی به حضور مردم اهمیت میدهد، قطعاً میتواند ریشه این رویگردانیِ بزرگ را بشناسد و بخشکاند.
هرچه باشد، در دل این " اِعراضِ"، درجهای از "اعتراض" نهفته است و کف آن بیاعتناییِ اکثریت است. آیا بیاعتنابیِ اکثریت محصولِ بیاعتنایی به اکثریت نیست؟
۴۰۲/۱۲/۱۴
زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
#صدای_خاموشان
#مغرض_یا_معترض