#خدا
«مَا وَدَّعَكَ رَبُّکَ وَمَا قَلَىٰ»
که خدا تو را به حال خودت
رها نکرده و از تو دلخور نیست🌧
- سوره ضحی آیه ۳ ✨
خدایا!
بهاىِ سنگينی دادم تا فهميدم،
فقط باید به تو تكيه کنم
و هر ديوار ديگرى فرو ريختنی است.
#آیه_گرافی 💫
♡اینجا بیـتالزهــراست(:♡↯
@Misaghezuhoor
-🌱🌸-
نمیدانم شهادت
شرط زیبا دیدن است
یا دل به دریا زدن؛
ولی هرچه هست، جز دریادلان
دل به دریا نمیزنند ...🍃!
#شهیدانه
#حاج_قاسم
♡اینجا بیـتالزهــراست(:♡↯
@Misaghezuhoor
🇮🇷بِیـتُالزهـراۜ🇵🇸
سلام بزرگوار اگه فیلم رو نگاه کرده باشید دیدید که چهره ها تار شده و چیزی از چهره ها مشخص نیست دوما ا
سلام علیکم
اولا در کلیپ تصاویر کاملا تار بود.
دوما تمام این مطالب باید شفاف سازی بشه. چرا یه عده میان به اسم حجاب و حضرت زهرا سلام الله علیها کار هایی میکنن که در شان یه زن با حیا و با عفت نیست؟! بعد اون وقت از طریق همون فالوور ها کلی پول در میارن و میرن خارج...
نکته اینجاست : به اسم دین همه اینکار ها رو انجام میدن
به اسم دین حجاب و ارزش حجاب رو میارن پایین
به اسم دین دنبال لایک و فالو هستند
به اسم دین تو خارج از کشور با کارهاشون به ارزش و اعتبار اسلام رو زیر سوال میبرن
آیا این درسته که میان به اسم دین تمام کارهایی رو میکنن که یه ضد دین انجام میده...
چرا نباید این کارهاشون منتشر بشه و همه بفهمن؟!
خیلی ها این قضیه رو نمیدونند
این قضیه فقط اسلام و دین نیست
این قضیه جنبه سیاسی فرهنگی داره
معروف هستند!
به چی!
ما هستیم که تعیین میکنیم که اون افراد به چی معروف هستند
پس ما هر شفاف سازی که انجام میدیم برای نشون دادن حقایق هست
🇮🇷بِیـتُالزهـراۜ🇵🇸
سلام علیکم اولا در کلیپ تصاویر کاملا تار بود. دوما تمام این مطالب باید شفاف سازی بشه. چرا یه عده میا
این از طرف همون عزیزی هست که این فیلم رو در کانالشون گذاشتن و بنده نشر دادم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•🕊♥️•
♡اینجا بیـتالزهــراست(:♡↯
@Misaghezuhoor
🇮🇷بِیـتُالزهـراۜ🇵🇸
¦♥️🌿¦
#حسینجآن
•.
از لطف بیڪران شما مےڪشم نفس
آقا بدون عشق تو ڪارم تمام بود...
♡اینجا بیـتالزهــراست(:♡↯
@Misaghezuhoor
یه چیزو تو زندگیت
عوض کن
تا زندگیت قشنگ شه ..
بجای ترس از خدا
عشق به خدارو جایگزین کن:)
♡اینجا بیـتالزهــراست(:♡↯
@Misaghezuhoor
🇮🇷بِیـتُالزهـراۜ🇵🇸
اشکی قَلیل دارم و امیدِ مرحمت
یُعطِی الکثیرِ ماهِ رجب را شنیده ام ..
♡اینجا بیـتالزهــراست(:♡↯
@Misaghezuhoor
🇮🇷بِیـتُالزهـراۜ🇵🇸
「❤️🩹🪴」
#حسینیهدل✨
دنیاجایوابستگینیست،فقطجایِانتخاب
کردنیهرفیقبرایطیکردن
اینمسیرِ...
فلذااینجاستکهمیگن:
رفیقخوبزندگـیم،ارباب꧇))♥️
"اربابدلها"
♡اینجا بیـتالزهــراست(:♡↯
@Misaghezuhoor
دلتنگی چیز مهمی نیست !
مهم تویی که برات دلتنگم !:)💚
#اربابم
♡اینجا بیـتالزهــراست(:♡↯
@Misaghezuhoor
ازخدانترسید
آدمازچیزیبترسهدیگنمیتونهعاشقشبشہ
ازدورشدنازخدابترسیدتانزدیڪشبشید
تاعاشقشبشید(:
♡اینجا بیـتالزهــراست(:♡↯
@Misaghezuhoor
ما زندگی میکنیم تا قیمت پیدا کنیم،
نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم...
+آیتالله بهجت فرمودن!
♡اینجا بیـتالزهــراست(:♡↯
@Misaghezuhoor
••🌵📒••
#مرحومقاضی:
اگردر مسیر معنوی،بیحال شدید،توقف نکنید.
باید دست و پا بزنید تا حال پیدا کنید.
با تلاوت قرآن، بامناجات، با این مکان و آن مکان،
بالأخره باید از این بیحالی خارج شوید.🖇
-و الّا یواش یواش شیطان شما را میبرد.🧡
♡اینجا بیـتالزهــراست(:♡↯
@Misaghezuhoor
#بیو_تایم 🌸✨
#عاشقانه_مذهبی 💐💖
خۅشتَراَزمَشغَلہِۍعِشقدِگَرڪارۍنیست . . . :)
♡اینجا بیـتالزهــراست(:♡↯
@Misaghezuhoor
#بیو_تایم 🌸✨
#عاشقانه_مذهبی 💐💖
علتڪور؎یعقوبنبےمعلومـاست
شھربےیارمگرارزشدیدندارد؟!👀✨
♡اینجا بیـتالزهــراست(:♡↯
@Misaghezuhoor
#بیو_تایم 🌸✨
#عاشقانه_مذهبی 💐💖
تـٰامَرامۍنِگَرَدقـٰافیهرامۍبـٰازَم !
♡اینجا بیـتالزهــراست(:♡↯
@Misaghezuhoor
بِسْــمِاللهالرَّحمٰنِالرَّحیْــم
مقام معظم رهبری:
حجاب مایهی تشخص و آزادی زن است؛برخلاف تبلیغات ابلهانه و ظاهربینانهی مادیگرایان،مایه اسارت زن نیست.
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸
سلام علیکم
درصدد آن برآمدیم که به تعداد زیادی از شبهات و سوالات درمورد حجاب و چرایی حجاب پاسخ دهیم...
به امید آنکه ان شاءالله قدمی برای ظهور حضرت حجة بن الحسن(عج) برداریم و حضرت از ما راضی باشند...
لذا از شما دعوت میشود در محفل مجازی ما شرکت به عمل آورید🌱
موضوع بحث محفل:حجاب و چرایی حجاب
روز:جمعه ۱۱/۲۲
ساعت:۱۹
در کانال زیر↯↯
____________________________________________
@Misaghezuhoor
https://eitaa.com/joinchat/151978141C03f319f9eb
____________________________________________
🇮🇷بِیـتُالزهـراۜ🇵🇸
بِسْــمِاللهالرَّحمٰنِالرَّحیْــم مقام معظم رهبری: حجاب مایهی تش
بنر بحث روز جمعه،نشرش با شما:)
همسایه جان نشر لطفا☺️
🇮🇷بِیـتُالزهـراۜ🇵🇸
📚 رمان زیبای #هرچی_تو_بخوای 🌈 ✨ قسمت👈بیستم ✨ چشمم به پاهاشون بود....😧😥 از یه چیزی مطمئن بودم،تا #ج
📚 رمان زیبای #هرچی_تو_بخوای 🌈
✨ قسمت👈بیست و یکم ✨
امین که کارد میزدی خونش درنمیومد با سر گفت: آره.😡
تازه حانیه رو دیدم...
رنگش مثل گچ شده بود و داشت از ترس سکته میکرد.😰😯
من از حرفهایی که شنیده بودم درد یادم رفت،فقط تا دست چپم تکون میخورد به شدت درد میگرفت.حانیه گفت:
_اینجاست.
با کاغذی که دستش بود اومد سمت ما و گفت:
_نوشته...
داشت آدرس رو میگفت که امین با نعره گفت:
_نامرد..آشغال😡🗣
من گیج شده بودم اما از درد داشتم میمردم.😥😣رو به حانیه گفتم:
_زنگ بزن پلیس،بگو آمبولانسم بیاد.
امین به من گفت:
_شما حالتون خوبه؟!!!
کنار مرده با صورت افتادم زمین.
صدای گریه ی مامان رو میشنیدم. چشمهام سنگین بود و نمیتونستم بازشون کنم.چند دقیقه همونجوری فقط گوش میدادم.😣
مامانم داشت گریه میکرد و مریم سعی میکرد آرومش کنه.چشمهامو به سختی باز کردم.تو بیمارستان🏥 بودم.
شکمم درد میکرد.دستم هم درد میکرد. تازه داشت همه چیز یادم میومد.
خیابان،💭دو تا مرد،💭استادشمس،💭امین.💭
مامان متوجه من شد...
اومد نزدیکم و قربون صدقه م میرفت.با صدایی که از ته چاه در میومد و با هر حرفش دردم بیشتر میشد.. 🤕😒
بهش گفتم:
_من خوبم.گریه نکن.
مریم باخوشحالی پیشونی مو بوسید و گفت:😊
_از دست تو آخرش من سکته میکنم.
لبخند بی جونی زدم..
مریم همونجوری که اشک میریخت😢 رفت بیرون.
به دست گچ گرفته م نگاه کردم و تو دلم گفتم ✨خدایا شکرت.بخیر گذشت✨، مثل همیشه.
چند ثانیه بعد بابا و محمد اومدن تو اتاق. چهره ی بابا چقدر خسته و ناراحت و شکسته بود.انگار ماهها بیهوش بودم. محمد هم با چشمهای نگران و ناراحت به من نگاه میکرد.
نمیتونستم جواب محبت هاشون رو بدم.باهمه ی توانم لبخند زدم و سعی کردم بلند بگم:
_خوبم،نگرانم نباشین. ولی صدام به سختی در میومد.پرستار اومد تو اتاق و به همه گفت:
_دورشو خلوت کنید.باید استراحت کنه.
توی سرمم دارویی تزریق کرد💉 و رفت.
به محمد اشاره کردم که بیاد نزدیکتر. گوششو👂 آورد نزدیک دهانم تابتونه بشنوه چی میگم.
بهش گفتم:
_چیشد؟ اون مردها؟استادشمس؟😨😟
محمد گفت:
_اون مردها بازداشت شدن.پلیس شمس رو دستگیر کرده.تا آخرین اطلاعی که دارم انکار میکرد.😐
با اضطراب گفتم:
_اون مردی که خورد زمین مرده؟😨
لبخندی زد و گفت:😊
_نخیر.زورت اونقدر زیاد نبود که بمیره.
زیرلب گفتم:
_خداروشکر.☺️
دارویی که پرستار به سرمم تزریق کرد ظاهرا خواب آور بود.چشمهام سنگین شده بود.😴
وقتی چشمهامو باز کردم حانیه و ریحانه بالا سرم بودن...
تا متوجه من شدن اومدن جلو و سلام کردن.حانیه گفت:
_دختر تو چه جونی داری؟منکه اون موقع دیدمت داشتم سکته میکردم.ولی تو جوری داد میزدی انگار رفتی تمرین آواز.😁
ریحانه گفت:
_خداروشکر به خیر گذشت.😊
حالم بهتر بود.میتونستم صحبت کنم.گفتم:
_چه خبر؟شمس اعتراف کرد؟😥
حانیه گفت:...
ادامه دارد...