#شعر
خواب
بپر برو تو رختخواب
دیر شده زود بگیر بخواب
تو رختخواب بخون دعا
بگو به امید خدا
تا خوابای خوب ببینی
گل توی خوابت بچینی
گل که بچینی صبح میشه
بیدار شو مثل همیشه
#شعر
♦️🔆 #رسانه_تنهامسیر
۳ تا ۵ سالگی⬇️
http://eitaa.com/joinchat/993132563Cab0f5ceb85
🎈🌸🎈🌸🎈
🔙۴۱۲🔜
#کاردستی
شکل سازی با برگ
با برگ ها
🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍁🍁
♦️🔆 #رسانه_تنهامسیر
۳ تا ۵ سالگی⬇️
http://eitaa.com/joinchat/993132563Cab0f5ceb85
🎈🌸🎈🌸🎈
🔙۴۱۳🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بازی
بازی آموزشی کار با چرتکه
🔢آموزش اعداد از طریق چرتکه
😍جالب است بدانید دوستان این چرتکه رو میتوانید خودتان هم بسازید با وسایلی که در دسترس است.
بازی برای تقویت وهماهنگی چشم وعضله وبالابردن دقت وتمرکز
انواع جملات
♦️🔆 #رسانه_تنهامسیر
۳ تا ۵ سالگی⬇️
http://eitaa.com/joinchat/993132563Cab0f5ceb85
🎈🌸🎈🌸🎈
🔙۴۱۴🔜
42.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون
#توییرلی ها
♦️🔆 #رسانه_تنهامسیر
۳ تا ۵ سالگی⬇️
http://eitaa.com/joinchat/993132563Cab0f5ceb85
🎈🌸🎈🌸🎈
🔙۴۱۵🔜
#داستان
🐝کشاورز و زنبورها🐝
روزی روزگاری در یک شهر کوچک، کشاورز مهربانی با همسرش زندگی می کرد. او مزرعه بزرگی داشت و علاوه بر کشاورزی، پرورش عسل هم انجام می داد. به خاطر علاقه همسرش به عسل، کشاورز تصمیم گرفت در گوشه ای از مزرعه کندوی عسل درست کند. او ساعت ها وقت گذاشت تا از چوب مرغوب برای زنبورها کندو بسازد و انها بتوانند عسل های جمع شده را در آن نگهداری کنند و زنبور ها بسیار خوشحال شدند و از کشاورز تشکر کردند. سال های زیادی بود که کشاورز و زنبور ها باهم دوست بودند و مشکلی نداشتند.
هرروز کشاورز و همسرش به شهر می رفتند تا محصولات خود را بفروشند. یک روز که مثل همیشه به شهر رفته بودند و زنبور ها برای جمع کردن عسل به جنگل رفتند. شخصی یواشکی وارد مزرعه شد و تمام عسل های داخل کندوها را برداشت و رفت. بعد از چند ساعت کشاورز و همسرش به مزرعه برگشتند و او طبق عادت هرروز به کندوها سر زد ولی تمام کندوها خالی بودند و کشاورز فهمید کسی انها را دزدیده و بسیار ناراحت شد و در مزرعه شروع به گشتن کرد، شاید بتواند دزد را پیدا کند. در این هنگام زنبور ها از جنگل برگشتند و متوجه شدند که عسل های توی کندو ناپدید شدند.
کشاورز زنبور ها را از دور دید، به سمت انها دوید و گفت: شما کسی را این اطراف ندیدید؟ ولی زنبور های عصبی وقتی کشاورز را دیدند به او حمله کردند و او را نیش زدند. کشاورز بسیار تعجب کرد و بلند فریاد و گفت: من چند سال است که از شما مراقبت میکنم ولی شما به من شک کردید و من را نیش زدید. واقعا پاداش خوبی کردن من این بود؟ زنبور ها از کار خود خجالت کشیدند و برای همیشه از مزرعه رفتند. بچه های گلم زنبور ها کار اشتباهی کردند. عصبانیت انها باعث شد که بدون فکر کردن به کشاورز حمله کنند در حالی که کشاورز دوست انها بود. امیدوارم از این داستان درس بگیرید و زمانی که عصبی هستید، سریع تصمیم نگیرید و کار اشتباهی نکنید.
#داستان
♦️🔆 #رسانه_تنهامسیر
۳ تا ۵ سالگی⬇️
http://eitaa.com/joinchat/993132563Cab0f5ceb85
🎈🌸🎈🌸🎈
🔙۴۱۶🔜
#شعر
شب اومده دوباره
باز آسمون خدا
ماه و ستاره داره
خورشید خانوم چشم روی هم می زاره
می خوابه چون شب ها کاری نداره
صبح که می شه بیدار می شه از تو خواب
باید بگیم سلام به صبح و آفتاب
#شعر
♦️🔆 #رسانه_تنهامسیر
۳ تا ۵ سالگی⬇️
http://eitaa.com/joinchat/993132563Cab0f5ceb85
🎈🌸🎈🌸🎈
🔙۴۱۷🔜
#بازی
✔️دقت_تمرکز
خطها را طبق الگو روی سینی بکش.
♦️🔆 #رسانه_تنهامسیر
۳ تا ۵ سالگی⬇️
http://eitaa.com/joinchat/993132563Cab0f5ceb85
🎈🌸🎈🌸🎈
🔙۴۱۸🔜
#نقاشی
جوجه تیغی
♦️🔆 #رسانه_تنهامسیر
۳ تا ۵ سالگی⬇️
http://eitaa.com/joinchat/993132563Cab0f5ceb85
🎈🌸🎈🌸🎈
🔙۴۱۹🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کارتون
#ببعی
مامان منو دوست داره
♦️🔆 #رسانه_تنهامسیر
۳ تا ۵ سالگی⬇️
http://eitaa.com/joinchat/993132563Cab0f5ceb85
🎈🌸🎈🌸🎈
🔙۴۲۰🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارسالی کاربر
فاطمه زینب بهاری ۴ساله از کرج سلاله زهرا زمانی۵ساله
#داستان
داستان های زیبای واقعه عید غدیر خم
حضرت محمد (ص) در آخرین سفر خود به خانه ی خدا در محلی به نام غدیر خم از مردمی که همراه ایشان بودند خواستند از شتران و اسب ها پیاده شوند و در محل خاصی به نام گودال خم جمع شوند.( «غدیر» در زبان عربی به معنی گودال و «خم» نام محلی است.که در آن روزگار چشمهای روان و درختانی کهنسال داشته است.) همه با هم زمزمه می کردند که حتماً محمد رسول الله خبر و حرف مهمی دارد که در این مکان و هوای گرم فرمان داده جمع شویم!
حضرت محمد دست علی (ع) را بالا بردند و از حضار پرسیدند: “ای مردم آیا من را قبول دارید؟”
همه گفتند:” بله رسول الله، شما محمد امین هستید. شما پیامبر ما هستید.”
سپس حضرت محمد (ص) دست حضرت علی (ع) را با گرفتند و فرمودند:” هرکس من مولای او هستم، از این به بعد علی مولای اوست…”
پس از شنیدن سخنان پیامبر ، مردم جانشینی ایشان را قبول کردند وبه حضرت علی تبریک گفتند.
#داستان
♦️🔆 #رسانه_تنهامسیر
۳ تا ۵ سالگی⬇️
http://eitaa.com/joinchat/993132563Cab0f5ceb85
🎈🌸🎈🌸🎈
🔙۴۲۱🔜
#شعر
غدیر چشمه جوشان
غدیر ، آب خروشان
غدیر، یه برکه خوب
غدیر، یه روز محبوب
غدیر، یه روز زیبا
یه عیدِ خوبِ خدا
غدیر، عید ولایت
شده روز هدایت
پیغمبر خدا گفت
نبی مصطفی گفت:
علی امام شماست
برایتان رهنماست
#شعر
♦️🔆 #رسانه_تنهامسیر
۳ تا ۵ سالگی⬇️
http://eitaa.com/joinchat/993132563Cab0f5ceb85
🎈🌸🎈🌸🎈
🔙۴۲۲🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نقاشی
نقاشی به همراه بازی و سرگرمی
♦️🔆 #رسانه_تنهامسیر
۳ تا ۵ سالگی⬇️
http://eitaa.com/joinchat/993132563Cab0f5ceb85
🎈🌸🎈🌸🎈
🔙۴۲۳🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کارتون
#توییرلی ها
آمدن و رفتن
♦️🔆 #رسانه_تنهامسیر
۳ تا ۵ سالگی⬇️
http://eitaa.com/joinchat/993132563Cab0f5ceb85
🎈🌸🎈🌸🎈
🔙۴۲۵🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارسالی کاربر
زهرا جلیل پور ۳ساله