🍄☘🍄☘🍄
🍄☘🍄
#داستان
#دوستی_مورچه_کوچولو_و_خرگوش_پشمالو
روزی از روزهای گرم تابستان،🌞🤒
مورچه 🐜 کوچولویی زندگی میکرد که همیشه برای پیدا کردن غذا😋 به روستای کوچک پایینی میرفت.
در یکی از روزها، خرگوش سفید🐇 پشمالویی رو در مزرعه دید که در حال کندن هویچ های 🥕🥕خوشمزه بود.
مورچه کوچولو 🐜پیش خرگوش رفت و گفت: "من تاحالا تو رو هیچ وقت اینجا ندیدم!." خرگوش کوچولو 🐇گفت: "من که تو رو نمیبینم! این صدا داره از کجا میاد؟"🧐🤔
مورچه کوچولو گفت: "منم مورچه ی مزرعه، اگه به پایین نگاه کنی منو میبینی."🐜🖐
خرگوش پشمالو🐇 به پایین نگاه کرد، مورچه کوچولو رو دید که بار سنگینی به دوش داره. خیلی ناراحت شد😣 و گفت: "مورچه تو چطوری میتونی انقد بار سنگین رو به خونت ببری؟"😞🙁
مورچه کوچولو گفت: "من همیشه برای خودم و خانوادم غذا میبرم."🐜☺️
خرگوش پشمالو گفت: "من برای همیشه میخوام به اینجا بیام و برای خودم غذا جمع کنم. میتونم به تو هم کمک کنم😊 تا دیگه خسته نشی."😎
مورچه کوچولو خوشحال شد 😃و از اون به بعد با هم به مزرعه ی پایین میرفتند و هم خودشون غذا میخوردند و هم برای خانوادشون هویج و گندم میبردند.🥕🌽
اونا تصمیم گرفتن به هم کمک کنند و دوستای خوبی برای هم باشند🙂🤝
#رسانه_تنها_مسیر
👶تولد تا هفت سال
@tavalodtahaftsaleghey
🍄☘🍄
🍄☘🍄☘🍄
🔙۵۱۳🔜