به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقیست
به ارادت ببرم درد که درمان هم از اوست
#سعدی
ساقیِ سیمساقِ من گر همه دُرد میدهد
کیست که تن چو جامِ مِی جمله دهن نمیکند؟
#حافظ
#همنفسی_شاعران
@Mobin_Ardestani
مپندار از آن در که هرگز نبست
که نومید گردد بر آورده دست
#سعدی
درِ نابستهٔ احسان گشادهست
به هر کس آنچه میبایست دادهست
#وحشی_بافقی
#همنفسی_شاعران
@Mobin_Ardestani
یک
ز اندازه بیرون تشنهام، ساقی بیار آن آب را
اوّل مرا سیراب کن، وانگه بده اصحاب را
#سعدی
دو
بر آبخورد آخر مقدّم تشنگانند
می ده، حریفانم صبوری میتوانند
#علی_معلم_دامغانی
#همنفسی_شاعران
@Mobin_Ardestani
من در پناه لطف تو خواهم گریختن
فردا که هر کسی رود اندر حمایتی
#سعدی
@Mobin_Ardestani
یک
این درختانند همچون خاکیان
دستها بر کردهاند از خاکدان
سوی خلقان صد اشارت میکنند
وانک گوش استش عبارت میکنند
با زبان سبز و با دست دراز
از ضمیر خاک میگویند راز
#مولوی
دو
بیا تا برآریم دستی ز دل
که نتْوان برآورد فردا ز گل
به فصل خزان در، نبینی درخت
که بی برگ مانَد ز سرمای سخت؟
برآرَد تهی دستهای نیاز
ز رحمت نگردد تهیدست باز...
همه طاعت آرَند و مسکین نیاز
بیا تا به درگاهِ مسکیننواز
چو شاخِ برهنه برآریم دست
که بی برگ از این بیش نتْوان نشست
#سعدی
سه
درختم، گرچه گاهی چشم با افلاک دارم من
همیشه ریشه اما در نهاد خاک دارم من...
سپاس است این، به پاس آفتاب و باد و یارانش
اگر دست دعا با آسمان پاک دارم من
#حسین_منزوی
چهار
آن تجربهٔ بکر، تکانم میداد
هر لحظه طراوتی به جانم میداد
دیدم که درخت با هزاران انگشت
اینسو آنسو تو را نشانم میداد
#حامد_طونی
#همنفسی_شاعران
@Mobin_Ardestani