گلوله مجال پلک زدن هم به او نداد و همان لحظه به شهادت رسید و دعای ایتام سوری که همیشه مورد عنایت مهدی بودند در حقش به اجابت رسید.
خواستیم او را به عقب بیاوریم که دوباره شلیک کرد و یک تیر هم به پایش خورد. حجم آتش خیلی زیاد شد.
به دلیل شرایط منطقه دستور عقبنشینی صادر شد و توان برگرداندن او را نداشتیم.
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدمهدی_ثامنی_راد
#شهیدانه
╭┈────𖦹 🌱مدافعان حرم
╰─┈➤↯
@Modafeane_Haraam
enc_16311218768246103958735.mp3
2.93M
مثلا تو قبول کردی ♥️.
#اربعین | #محمد_اسداللهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- حبیبی حـسین :)❤️🩹
⇦~𝖏𝖔𝖎𝖓 ~⇨
┏↯━ • ♥ • ━↯┓
@Modafeane_Haraam
┗↯━ • ♥ • ━↯┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باشد حسین نوڪر تو بیلیاقت است
اما تمام آرزویش یڪ زیارت است
⇦~𝖏𝖔𝖎𝖓 ~⇨
┏↯━ • ♥ • ━↯┓
@Modafeane_Haraam
┗↯━ • ♥ • ━↯┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیومدنمبراکدومگناهمنـه؟💔
⇦~𝖏𝖔𝖎𝖓 ~⇨
┏↯━ • ♥ • ━↯┓
@Modafeane_Haraam
┗↯━ • ♥ • ━↯┛
شهیدمحسنرعد:
وصیتِمنبهدخترانیکهعکسهایشان
رادرشبکههایمجازیمیگذارند، ایناستکهاینکارباعثمیشود
تاامامزمان(عج)خونگریهکند!
#شهیدانه 🕊
مدافعان حـــرم
میگفت:جاموندیازکربلا نگراننباشخیالتراحتباشه مادرهمیشهسهمبچهاشکهنیومدهرو کـنار مـیذاره
تو همونی که ،
با اسمش میزنیم زیر گریه .🥲💔
آدم گاهی از یک سرزمین مهاجرت میکند، گاهی از یک فرهنگ، گاهی از یک رشتهٔ تحصیلی، و البته گاهی از یک آدم. «مهاجرت از آدمها» شاید سختترین نوعِ مهاجرت باشد: باید از یک گوشهٔ قلبِ خودت به گوشهای دیگر از قلبات مهاجرت کنی؛ به آن گوشهٔ کوچکِ خلوتی پناه ببری که کسی آنجا نیست: پناه به خویشتن از دستِ خویشتن.
#عکاسی_مجاهد
#حرف_دل
#تفکرات_یک_دیوانه
شهید امام موسی صدر:
ما بر حسین بسیار میگرییم ،
اما هرگز در گریه متوقف نمیشویم ..
گریه ما برای نو کردن اندوه ها
و کینه ها و میل به انتقام و خشم
بر باطل است ..
این ها انگیزه ما برای گریه است ..
شبتون بخیر 🌹✨
بـهنـامخـالـقحُسَین(؏)🤍
بهوقتسلام...
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن
▪️امام باقر علیهالسلام:
إنّما مَثَلُ الحاجَةِ إلى مَن أصابَ مالَهُ حَديثاً كمَثَلِ الدِّرْهَمِ في فَمِ الأفْعى: أنتَ إلَيهِ مُحْوِجٌ وأنتَ مِنها على خَطرٍ.
حكايت محتاج شدن به آدم نوكيسه، حكايت درهمى است كه در دهان افعى است؛ هم به آن نياز دارى و هم از افعى در خطر هستى.
📚تحف العقول، ص۲۹۴.
#حدیث_گرافی
#سبک_زندگی_مهدوی
اما من نمیدانستم آن کوهی که برای یک عمر قرار بود به آن تکیه کنم را از دست دادهام. هجده روز بعد خبر شهادت مهدی را به من دادند.
همۀ وجودم با این خبر فرو ریخت. فاطمه سلما بی قراری میکرد و من که خیلی ناراحت بودم و اعصابم به هم ریخته بود، با اشک و گریه خوابم برد. مهدی را در خواب دیدم که لباس رزم به تن داشت و کنارم نشست و با لبخندی زیبا به من نگاه میکرد. با من حرف نمیزد، اما در نگاهش آرامش موج میزد. مهدی آمده بود که به من بگوید در کنار من است و من را تنها نخواهد گذاشت.
#خاطرات_شهدا
#شهیدانه
╭┈────𖦹 🌱مدافعان حرم
╰─┈➤↯
@Modafeane_Haraam
ته دلم خیالم راحت بود که برمیگردد و پیکری هست که با آن وداع کنم. چون در وصیتش نوشته است: «فاطمه سلما را روی پیکرم بیندازید.» اما وقتی خبر دادند که پیکر دست داعش است و باز نخواهد گشت، آن امید را هم از دست دادم، اما خدا را شکر کردم که با شهادت رفت و واقعاً لیاقتش این بود. چون بالاخره هر کس روزی خواهد رفت، چه بهتر که با شهادت مرگش رقم بخورد.
#خاطرات_شهدا
#شهیدانه
╭┈────𖦹 🌱مدافعان حرم
╰─┈➤↯
@Modafeane_Haraam
نحوۀ شهادت از زبان دوستان و همرزمان شهید
شب عملیات چشمانش خیلی زیبا شده بود. در ساختمانی منتظر شروع عملیات بودیم، گفتند: «نماز بخوانید تا حرکت کنیم.» وقتی وضو گرفت پرسیدم: «چشمات خیلی قشنگ شده مهدی، چه کار کردی؟» لبخند زد و گفت: «سرمه کشیدم.» عملیاتی که قرار بود انجام دهیم سه محور داشت. محوری که مهدی در آن حضور داشت موفق شده بود، ولی چون عملیات از قبل لو رفته بود، داعش ما را دور زده و در محاصره افتاده بودیم، کار گره خورده بود و موفقیت ما در آن محور بی ثمر شده بود.
#خاطرات_شهدا
#شهیدانه
╭┈────𖦹 🌱مدافعان حرم
╰─┈➤↯
@Modafeane_Haraam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"انسان تا از خودش نگذرد به خدا نمیرسد"
#شهید_ابراهیم_همت
#شهیدانه
╭┈────𖦹 🌱مدافعان حرم
╰─┈➤↯
@Modafeane_Haraam
《إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ》
همانا خداوند پرهیزکاران را دوست دارد🪴🪐
سوره توبه | آیه ۴
💔🫠 یه داستان قشنگ از شفای حضرت رقیه(س)
یه بنده خدایی دختر کوچیک داشت
دخترش مریض بود.....بچه فلج بود
همه گفتن نبرش اونجا....
گفت:نه! میبرم اونجا خود حضرت
رقیه(س)شفاش میده
بردش دمشق حرم بی بی ... :)
خادم های حرم میگن هر روز بچه
به بغل میومد زیارت
بعد چند روز میبینند اومده اما
بچه باهاش نیست
باباهه داد میزنه میگه:
کی گفته تو جواب میدی...
کی گفته تو شفا میدی....
من پاشدم اومدم حرمت..
همه گفتن نبرش... گفتم نه!
رقیه(س)دخترمو شفا میده....
الان بلیط گرفتم امروز دارم بر می گردم،
آخه با چه رویی برگردم؟....
برگشت هتل...
دید دخترش داره دور اتاق میدوه
و گریه می کنه...
بچه ای که فلج بوده....):
دختره به باباش میگه:چرا منو ول
کردی رفتی؟...
باباهه میگه:تو چطور میتونی راه بری؟
دخترش میگه:تو که رفتی تنها شدم
ترسیدم خیلی گریه کردم
یهو یه دخترکوچولو اومد
گفت:چیشده؟
گفتم:بابام رفته...تنهام می ترسم...
گفت:بابات الان میاد.
بیا تا اون موقع باهم بازی کنیم
گفتم:من فلجم....):
گفت:عیبی نداره بیا
دیدم می تونم راه برم
باهم بازی کردیم....
قبل اینکه تو بیای
گفت:بابات داره میاد....من دارم میرم
ولی به بابات بگو دیگه سرم داد نزنه...💔):
کسی سر بچه یتیم داد نمیزنه🙂•
الهی به رقیه❤️
enc_16311218768246103958735.mp3
2.93M
مثلا تو قبول کردی ♥️.
#اربعین | #محمد_اسداللهی