گروه تبلیغی-جهادی مدافعان ولایت
✅در تابستان چه بخوانیم❓2️⃣ #سیاست_و_جامعه #فایل_صوتی ️0⃣1️⃣ #برگزاری_دور
تاریخ مشروطه 11.MP3
1
✅در تابستان چه بخوانیم❓2️⃣ #سیاست_و_جامعه
#فایل_صوتی ️1️⃣1️⃣
#برگزاری_دوره
💠 سلسله کلاس های #تاریخ_مشروطه
💢🔹جلسه یازدهم🔹💢
🔖« موضوع »:
وقایع بعد از تحصن شیخ فضل الله و صدور فتوای حرام بودن مشروطه
🎙«مُدَرِّس»:
#استاد_احسان_عبادی
مُدَرِّس و پژوهشگر #تاریخ_معاصر
#تاریخ_معاصر
#بصیرت_تاریخی
#تاریخ_مشروطه
👈 بزرگواران همّت کنند جهت رفع یکی از دغدغه های رهبری عزیزمان(حفظه اللّه تعالی) نسبت به تاریخ بالاخص تاریخ مشروطه، حتماً دوره را تا آخر دنبال کنند.
معاونت فرهنگی_تبلیغی
مدرسه علمیه مسجدگوهرشاد
⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️
🤲اللَّهُمَّ عَجِّلْلِوَلِیِّڪَ الفَرَجْ🌤
از عاشورا تا انقلاب اسلامی.pdf
1.01M
✳️ فیش منبر ✳️
#مجموعه_دوم
⚫️فیش منبر #محرم ⚫️
#از_عاشورا_تا_انقلاب_اسلامی
🌀ده جلسه کامل🌀
معاونت فرهنگی_تبلیغی مدرسه علمیه مسجد گوهرشاد ⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️
گروه تبلیغی-جهادی مدافعان ولایت
#مقتل_شناسی_و_مقتل_خوانی #دوره_مقدماتی_مقتل_شناسی #استاد_کاشانی 💠 قابل توجه مبلغین و مداحین عزیز و
#مقتل_شناسی
#متن_جلسه_سوم
📋( متن سخنرانی جلسه سوم دوره ی مقتل شناسی استاد حامد کاشانی )
« دلایل گذاشتن متن مکتوب این جلسه »:
با توجه اینکه این جلسه بصورت کلیپ تصویری ضبط شده است:
اولا: حجم آن بیش از حد مجازست و در ایتا قابل بارگذاری نمیباشد.
ثانیا: برای دانلود حجم اینترنت زیادی لازم دارد، به همین خاطر دانلودش زیاد بصرفه نیست.
👇👇👇
📋 #متن_جلسه_سوم
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ»
«أُفَوِّضُ أَمْری إِلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِ».[۱]
«رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری* وَ یسِّرْ لی أَمْری* وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی* یفْقَهُوا قَوْلی».[۲]
«إِلهی أَنْطِقْنِی بِالْهُدَی وَ أَلْهِمْنِی التَّقْوَی».[۳]
مقدّمه
هدیه به پیشگاه با عظمت اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین خاصه حضرت بقیه اللّه الأعظم روحی و أرواح العالمین لتراب مقدمه الفداء و عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف صلواتی هدیه بفرمائید.
«الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ الْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ»
إن شاء الله تا ماه محرم یا به حوصله جمع تا پایان صفر یک بحثِ موقتی با عنوان «ورودی به مباحثِ مقتل شناسی» داریم، البته قبل از آن هر جلسه اعتذار میکنیم که طبیعتاً این بحث مثلِ یک منبر شیرین، آن طور که استاد بزرگوار حاج آقای آصفی که مباحثی را بیان فرمودند نیست، چون بحث مبنایی است، البته همه افراد یا برای خواندن یا شنیدن روضه با آن درگیر هستند و این مبحث نکات مهمی دارد و بد نیست که حداقل یکبار افراد (غیر از عزیزانِ اهلِ علم) در این مبحث درنگی داشته باشند.
مروری بر جلساتِ قبل
بحث ما در مقدمه «روشی» بود. عرض کردیم که بحث «مقتل» یک جهت تاریخی دارد که باید بررسی شود که محلِ حادثه، عِده و عُده (نفرات و تجهیزات) دو طرف، انگیزهِ نبرد، فلسفهِ قیام نبرد و مردم شناسی کوفه به چه نحوی بوده است؟ شخصیتها، احزاب و گروههای مختلف در کوفه به چه نسبت بودهاند؟ آیا در بین لشکرِ دشمن، نواصب داشتیم یا خیر؟ این نقل که شامیان در کربلا حضور داشتند با وجود اینکه لشکری از شام که نیامده بود، صحیح است یا خیر؟ مگر در کوفه، اهلِ شام داشتیم؟ شهدا چند نفر بودند؟ سَرِ مُطهر کدام شهید بر نیزه شده است؟
موضوعاتی که بحث دقیق لازم دارند، مباحث تاریخی هستند و بعد از تَتَبُع و بررسی همه منابع موجود یک نتیجه هم بیشتر ندارد البته ممکن است فرد به توقف برسد؛ یعنی هنوز دلیل کافی ندارد.
مثلاً آیا بعد از شام اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین در روز اربعین به کربلا رفتند یا نرفتند؟ هر سه نظر؛ رفتند، نرفتند و توقف در بحث، بین آقایان وجود دارد.
اما وقتی بحث ما «مقتل از جهت روضه خوانی» است، دیگر این فضا وجود ندارد بلکه در روضه هدف إبکاء (گریاندن)، گریستن و حداقل تَبَاکی است.
به قدری برای این مهم روایت داریم که اگر کسی شک کند که گریه به حضرت سیدالشهداء صلوات الله علیه از أفضل قربات است، دست کم هیچ از تشیع نمیداند؛ یعنی مثل خیلی از موارد مقتل و روضه نیست که بگویم که این موارد قطعی و اصلی نیست. اگر «گریه بر حضرت سیدالشهداء صلوات الله علیه» انکار شود، تقریباً می توان همه چیز را انکار کرد؛ یعنی روایت «گریه به حضرت سیدالشهداء صلوات الله علیه» با روایاتِ امامت ائمه علیهم السلام رقابت میکند و این اهتمام اهل بیت علیهم السلام را به موضوع نشان میدهد.
حال وقتی که میخواهیم گریه کنیم که قطعاً یک عبادت است و غیر از اینکه این گریه؛ درمانِ دردها، استغفارِ گناهان و تزکیه نفس، دارای برکات مختلف و هزاران هزار آثار است، ثواب هم دارد و چون ثواب دارد، هر کاری که انسان را به یادِ مصیبتِ حضرت سیدالشهداء صلوات الله علیه بیندازد، وارد این مقوله میشود.
یکی از ابزارِ روضه؛ «شعر خوانی» است. بیان «زبان حالِ مناسب» یکی دیگر از ابزار روضه است که انسان را با تلمیح و اشاره به یک داستانی ولو غیر مرتبط به یاد مصیبت بیندازند. شما به یک طفل آب بدهید یا به یک شش ماهه، نوباوه یا خردسالی در مجلس لباسِ عربی بپوشانید و… اگر فردی نیت کرده باشد، کودک خود را لباس عربی بپوشاند و به مجلس ببرد بسان روضه خوان است، در واقع همان کار را میکند. یکی از ابزار روضه هم «مقتل خوانی»، «روضه خوانی» و «بیانِ محتوای مصیبت» است.
«بیان محتوای مصیبت» به چه معنا است؟ نقش فرد در روضه خوانی «نقّالی» است و تحلیل نیست؛ یعنی اگر فرد یک نقل را به شرط اخلاص، با قَصدِ قُربت و عدم دروغگویی، بیان کند کافی است. فرد نباید چیزی که قطعاً دروغ است را بیان کند.
فرد باید در روضه چه چیزی را بیان کند؟ چیزی که خلافِ عقلِ قطعی، عقائدِ قطعی، تاریخِ قطعی و روایت معتبر نباشد و جهل واضح هم نباشد.
« ص 1️⃣ »
مقاتل باید از کدام منبع بیان شود؟ این موارد برای فرد گوینده است و برای مستمع خوب است که اگر کسی این موارد را رعایت نمیکند، به او دوستانه و برادرانه تذکر بدهند. فرد باید از مظانِ مبحث بیان کند و اگر حوصله رجوع به مظان را ندارند، همان شعر را بخواند چون حُسن شعر این است که مخاطب متوجه میشود که این بیان «شعر» است و واقع قطعی نیست. وقتی فردی روضه میشنود یا بیان میکند، نباید گمان کند که این مطلب؛ «واقعِ قطعی» است.
مثال حادثه حمله تروریستی گروهک داعش به مجلس را عرض کردم که در این حادثه، هر فردی یک خبری را نقل میکرد و هر چند دقیقه یکبار در زیر نویس شبکه خبر اخبار را مخابره میکند که سه نفر را دستگیر کردند، چهار نفر را درستگیر کردند در حالی که هیچ کس را دستگیر نکرده بودند!
اگر یک نفر بگوید: الان یک خبر آمد که سه نفر را گرفتند. او در حال بیانیم نقل است و ممکن است این نقل واقعی هم نباشد.
نکتهای که در مقتل و روضه وجود دارد این است که نقلی که به عنوان یکی از نقلها بیان میشود، فرد را به یاد مصیبت بیندازد. هم گوینده باید خیلی دقت کند و جوری نقل را بیان نکند که مخاطب گمان کند که گوینده در صدد نقلِ واقع است و هم مستمع روضه نباید گمان کند که گوینده در صدد بیانِ نقلِ واقع است. گوینده فعلاً در حال بیانِ یکی از نقلها است.
روضه از چه منبعی نقل شود؟
خوب است گوینده از چه منبعی بیان کند؟ اگر خداوند متعال بنده را نوکرِ روضه خوانها قرار دهد، به عالم افتخار میکنم. اگر روضه خوانی با خود شرط کند که از شنیدههای خود نقل نکند بلکه از دیدههای خود (کتب) نقل کند، مدتی نمیتواند مطلبی بیان کند ولی بعد درست میشود چون کتب ضعیف با اینکه زیاد هستند ولی در هر صورت خیلی محدودتر از شنیدههای ضعیف هستند. بسیاری از اوقات جعلیات و غلط غلوطِ شنیدهها به واقعِ امر غالب هستند.
اگر منبریها، ذاکران و سخنرانان عادت کنند که آنچه دیدند، بیان کنند (حالا درست است که از کتبِ خوب ببینند) و مُقید باشند که شنیدههای خود (نقل قولها) را بیان نکنند، بعد از مدت زیر و رو میشوند البته مدتی نمیتوانند مطلبی را بیان کنند.
بنده در ۱۵ سال اخیر، دوبار نقل قول کردم (آن دو مورد در خاطرم وجود دارد) و هیچ وقت جز آن دو مورد جز آنچه دیدم، عرض نکردم.
فرد نباید نقل قول کند چون معمولاً نقلها خطا دارد. (کتب خطا دارند چه رسد به نقلها) حواس پرتی زیاد است و… به هیچ کس اعتماد نکنید. باید فرد متن را ببیند.
بنده در این موضوع یک تجربه کوچکی دارم. غلط به قدری غالب به درست است که اگر شما بدانید از هزار مورد، نهصد و پنجاه مورد آن اینگونه است، یا اصل آن دروغ و جعل است یا بخشی از آن دروغ و جعل است یا حواس پرتی سبب شده است که اصل و فرع آن غلط شود، اعتماد خود را به نقل قول از دست میدهید. البته این بدان معنا نیست که بنده گوینده را تکذیب کنم، نه بلکه افراد دچار اشتباه میشوند.
برای بنده مکرراً اتفاق افتاده است که برای احتیاط آیه شریفه قرآن کریم را از روی مُصحف شریف نوشتهام و از روی نوشتهی خود خواندهام ولی در لحظهی نوشتن از روی سهو آیه را کم و زیاد کردهام.
شما یک متن بنویسید، اگر متن خود را بخوانید مشاهده میکنید که در متن اشتباه دارید. ممکن است فرد «هرکس» را «ح» نوشته باشد! اصلاً تعجب میکنید که چرا اینچین اشتباهی کرده است. فراوان این اتفاقات رخ میدهد.
اصلاً انسان محلِ خطا است لذا آدمی نباید شنیدههای خود را ملاک قرار دهد مگر اینکه آن شنیده از فردِ استثنائی و خُبره ویژهِ آن فن باشد. خُبره ویژهِ مقتل هم ذاکر و منبری نیستند. مثلاً فرد یک محققِ برجسته یا مرجع تقلید دقیقالنّظر (تیزبین) در این موضوع باشد. چون ما مجتهدِ مُسَلَّم داریم که در موضوع مقتل بسیار تسامح و سهل اندیش است و از ده موردی که روضه خوانده است، هشت مورد غلط واضح است. تنها مجتهد بودن کفاف نمیکند چون فرد مجتهد در فقه است و مجتهد در مقتل نیست؛ یعنی آدمی در این امر باید خیلی وسواس داشته باشد و فرد در این دقت نظر ضرر نخواهد کرد چون در حال معامله با فرد دیگری است.
بنابراین مظانِ نقل مقتل «مکتوبات» است. بنده اقوال را جزو مظانِ مقتل محسوب نمیکنم.
« ص 2️⃣ »
بله اگر در جایی یک آیت الله بزرگواری، یک مجتهد برجسته که در این فن خُبره و دقیقالنّظر است و با تسامح نقل نمیکند… ولی معمولاً اینگونه نقلها کم پیش میآید چون آقایان با علماء و خُبرگان کمتر ارتباط دارند بنابراین مظانِ مقتل «منابع تاریخی» است؛ مثل کتاب «تاریخ طبری» البته تاریخ طبری کتابِ خوبی نیست ولی در بخش حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه گزارشهای خوبی هم نقل کرده است، از جاهای مختلف نقل کرده است و گزارشات خوبی هم در آن وجود دارد. مظانِ نقلِ مقتل با همان شروطی که عرض کردیم (مثلاً خلاف عقل و عقائد نبودنِ نقل)، مکتوب تاریخی است مثل کتاب «ارشاد» شیخ مفید رحمه الله علیه، آثار مرحوم شیخ عباس قمی رحمه الله علیه، آثار مرحوم سید عبدالرّزاق مُقَرَّم رحمه الله علیه، «لُهوف» سید بن طاووس رحمه الله علیه، «مُثیرُ الأحْزان» ابن نُما حلی رحمه الله علیه و… که اگر فرصت باشد به بعضی از این کتب میپردازیم.
بحث ما روضه خوانی است (و تاریخ نیست) لذا توجه بنده به کاربرد بحث است.
یکی از مواردِ خیلی مهم «اشعارِ قدیمیِ اصحاب و علماء» است که شعراء به محضر امام شرفیاب شدند و اشعار خود را خواندهاند، ویا در عصر ائمه اطهار سلام الله علیهم اجمعین زندگی میکردهاند، مثلاً قصاید «هاشمیات» کُمَیْت بن زید اَسَدی رحمه الله علیه برای عصرِ امام باقر و امام صادق علیهما السلام است.
یک نکتهای در اینجا وجود دارد، ائمه اطهار سلام الله علیهم اجمعین با مُجمَل گریه میکردند…
افرادی که روضهی دروغ میخوانند، دو ظلم به «روضه خوانی» میکنند، ظلم اول آنکه دروغ می گویند و کار را خراب میکنند و ما را انگشتنمای عیبجویان و شماتتکنندگان قرار میدهند و ظلم دوم اینکه مردم را عادت میدهند که فقط با اینگونه حرفها گریه کنند.
اگر شما به محضر امام صادق صلوات الله علیه مشرف شوید، خواهید دید که منبری یا شاعر میگوید: «میخواهم راجع به جدِ بزرگوار شما روضه بخوانم…» حضرت صادق صلوات الله علیه صیحه میزنند و مشرف به بی هوشی میشوند!
یکی از اشکالات این دروغ ها این است که مخاطب منتظر است که امشب منبری یا روضه خوان چیز جدیدی بیان کند و این خیلی غلط است. «لاَ یذْکرُنِی مُؤْمِنٌ إِلاَّ اِسْتَعْبَرَ».[۴] زمانی که اسم من نزد مؤمنی برده شود، گریه میکند. مؤمن منتظر چیز جدیدی نیست و هر چه منتظر چیز جدیدی باشد، عمق فهمِ او کم میشود.
وقتی شما منابع قدیمی و روایات را نگاه میکنید «مختصر و در حد اشاره» هستند و با همان روایات هم به گونهای گریه میکردند که مشرف بی هوشی میشدند.
اگر مکرراً در بحث روضه بخواهیم، نکته جدیدی استخراج کنیم… عیبی ندارد که کسی مطلب را پرورش دهد ولی مستمع باید توجه کند که اگر با هر سخنِ درستی نمیتواند گریه کند، خیلی باید مطلب را برای او آب و تاب بدهند و تیر و شمشیر روضه را زیاد کنند، بداند که یک جایی از کار او ایراد دارد. حضرت فرمودند: «لاَ یذْکرُنِی مُؤْمِنٌ…» نفرمودند: «لاَ یذْکرُ مَصَائِبِی» بلکه فرمودند: «لاَ یذْکرُنِی» اگر اسم من مطرح شود…
قریب به صد سال پیش بعضی از بزرگان تهران وجود داشتند که راجع به آنها می گویند که وقتی میخواستند روی منبر روضه بخوانند، می فرمودند: «هذا عَزاکَ یا حُسَین (عَلَیهِ السَّلاَم)» جلسه شلوغ و تمام میشد…
اگر میبینید امروز مجالس با بعضی از جملات که قُدما با آنها دو ساعت زار میزدند، تکان نمیخورد چون مزاج خراب شده است. بچه هایی که نمی توانند غذای خوب بخورند و مزاجشان خراب شده است، فقط باید هله و هوله بخورد، وقتی مزاجِ فردی خراب شود اینگونه میشود. باید مزاجها را به اصل برگردانیم.
اولاً قدما خیلی جزئیات نمیگفتند و دوماً خیلی مطلب را بسط نمیدادند. حضور عِندَ المُصیبَهِ مهم است.
بنابراین یکی از منابع بسیار مهم «منابعِ تاریخی» از جمله «اشعارِ قدیمی» «منابع کشکولی» هستند که بدان خواهیم پرداخت. «منابع کشکولی» منابعی هستند که به مناسبت نکتهای در آنها ذکر شده است مثلاً اِبْن جَوزی (حنبلی مذهب) تقویم شرعی نوشته است، مثلاً یک صفر، ۵ صفر، یازده ذی القعده چه اتفاقی رخ داده است و وقتی به مناسبت به یک صفر رسیده است، روضه شام را هم ذکر کرده است.
فرشتگانِ پریشان و خاکآلود در «کامل الزّیارات»
یکی از منابعی که خیلی خیلی مهم هستند و قصد دارم که قدری روی آنها توقف کنم؛ «روایات» هستند. واقعاً برای یک شیعه؛ چه روضه خوان و منبری و چه مستمع حرفهای، یعنی کسانی که سالی حداقل ۵۰ جلسه مجلس حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه و اهل بیت علیهم السلام شرکت میکنند بد است که کتاب «کامِلُ الزّیارات» را یک مرتبه با دقت نخوانده باشند.
کتاب «کامِلُ الزّیارات» تألیف استادِ شیخ مفید رحمه الله علیه (ابن قولویه قمی) است و نکات فنی زیادی دارد که قصد ندارم آن نکات را عرض کنم.
« ص 3️⃣ »
در باب «بکاء الملائکه علی الحسین بن علی علیهما السلام» کتابِ «کامِلُ الزّیارات» ۱۷ روایت وجود دارد که ملائکه بر حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه گریه کردند؛ یعنی گریه بر حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه مختص دنیا و محدود به ماه محرم نیست، بعد یک اشاراتی هم دارد، یک مضمون مشترک در عمده این ۱۷ روایت آمده است. حداکثر یک یا دو روایت ایراد دارد ولی دیگر نمیتوان گفت که یک مضمون عمده در ۱۷ روایت ایراد دارد و شما ببینید چقدر با نگاه ما فرق میکند… باید روضه خوان و مستمع روضه توجه کنند و سبک عزاداری هم تغییر کند.
فُضَیلِ بْنِ یَسار رحمه الله علیه نقل کرده است که امام صادق صلوات الله علیه به ما میفرمایند: «مَا لَکمْ لاَ تَأْتُونَهُ یعْنِی قَبْرَ اَلْحُسَینِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ».[۵] شما را چه میشود که به قبرِ حضرت حسین علیه السلام نمیروید؟!
امام صادق صلوات الله علیه خیلی به هدایت شیعه توجهِ خاص داشتند. وقتی خداوند متعال در روز قیامت می خواهد به صله (پاداش) زحمات دنیوی امام صادق صلوات الله علیه را عطاء کند، میفرماید: جایگاه شیعیان او را گرامی میدارم.
حضرت در ادامه روایت میفرمایند: «فَإِنَّ أَرْبَعَهَ آلاَفِ مَلَک یبْکونَ [یبْکونَهُ] عِنْدَ قَبْرِهِ إِلَی یوْمِ اَلْقِیامَهِ» چهار هزار فرشته تا روز قیامت بر سر قبر آن حضرت حاضر بوده و بر آن حضرت میگریند؛ یعنی من و شما نمیبینیم؛ همانطور که فرمود: همه عالم تسبیح خداوند متعال را می گویند لیکن شما نمی بینید. ما همین الان هم ضجّهی ملائکه را نمی شنویم.
اولاً این گریه و عزا موسمی نیست… آقا! چرا مجلس عزای روزانه، هفتگی، ماهیانه برگزار میکنید؟!
محرم و صفر اوج عزاداریِ مرتاضهای هندی، ارمنیها و… است، وگرنه این عزا «إِلَی یوْمِ اَلْقِیامَهِ» است.
امام صادق صلوات الله علیه یک عبارت مشترکی را به حدود ۱۵ مورد از این روایات اضافه میفرمایند؛ حضرت میفرمایند: «وَکلَ اَللَّهُ بِهِ أَرْبَعَهَ آلاَفِ مَلَک شُعْثٌ غُبْرٌ».[۶]
فرشتگانِ مظهر زیبایی و جمال، مخلوقات الهی، «لَا یعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ»،[۷] بدون خطا هستند لیکن حضرت راجع به این چهار هزار فرشته تا روز قیامت بر سر قبر آن حضرت حاضر بوده و بر آن حضرت میگریند، فرمودند: «شُعْثٌ» مو پریشان «غُبْرٌ» خاک آلود هستند. نه اینکه روز عاشورا تربت بزنند بلکه اینها «إِلَی یوْمِ اَلْقِیامَهِ» اینگونه هستند، معلّمِ این فرشتگان حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها هستند، به همین سبب ۴ روایت از امام صادق صلوات الله علیه داریم که حضرت فرمودند: مادرِ ما را در محرّم یاری کنید. شما محّرم بیاید لیکن ایشان (حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها) در همه زمانها «إِلَی یوْمِ اَلْقِیامَهِ» عزادار هستند.
باز هم روایتی را خدمت شما عرض کنم که همان مضمون را تکرار میکند تا به یک نکتهای برسم که شما ببینید به چه مسائل سادهای توجه نکردهایم.
چند روایت در این موضوع داریم. أُمَّ سَعِید، رِبْعِی بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ و رُوات دیگر این روایت را نقل کردهاند که ایام حج نزد امام صادق صلوات الله علیه در مدینه مشرف شدیم و عرض کردیم: «أَینَ قُبُورُ اَلشُّهَدَاءِ»[۸] قبورِ شهدائی که در رکاب حضرت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در مدینه شهید شدند، کجاست؟ (این افراد ساکن عراق بودند که محضر امام صادق صلوات الله علیه مشرف شدند.) حضرت فرمودند: «أَ لَیسَ أَفْضَلُ اَلشُّهَدَاءِ عِنْدَکمْ» مگر أفضل و برترین شهداء نزد شما نیست؟ «وَ اَلَّذِی نَفْسِی بِیدِهِ إِنَّ حَوْلَهُ أَرْبَعَهَ آلاَفِ مَلَک شُعْثاً غُبْراً یبْکونَهُ إِلَی یوْمِ اَلْقِیامَهِ» قسم به کسی که جانم در دست او است، اطراف آن حضرت چهار هزار فرشته که جملگی مو پریشان و غبار آلود هستند حضور داشته و پیوسته تا روز قیامت برای آن حضرت گریه میکنند.
امام نمیفرمایند که شهدای مدینه و مکه را زیارت نکنید بلکه قصد دارند که آنها بدانید که در کربلا چه خبر است. اصلاً شما به گلزار شهدا بهشت زهرا سلام الله علیها بروید و توسّل کنید.
حالا شما نگاه کنید که ما برای آرایش سر سبک موی محرمی داریم. ای خاک بر سرِ شیعهای که نمیفهمد…
امام صادق صلوات الله علیه به راوی فرمودند: شنیدم وقتی برخی از مردم به زیارت قبر حسین علیه السلام میروند، با خود سفره طعام (گوشت وشیر) میبرند، اگر نروند بهتر است. اگر ایشان به نزد قبور پدران و مادرانشان میرفتند چنین نمیکردند…
من نمیگویم که این جوانها را در هئیت راه ندهند ولی امام میفرمایند: نروند، بهتر است؛ یعنی خسارت آنچه از دست میدهید بیشتر از سودی است که بدست میآورید. حضرت فرمودند: «شُعْثاً غُبْراً» اگر به همین امر توجه باشد، کفایت میکند.
« ص 4️⃣ »