4_5981153945827935788.apk
9.08M
🔸 "سـلام بر ابراهیـم" 🔸
زندگینامه و خاطرات شهید ابراهیـم هـادی🌺🍃
همین داستانهایی که زندگی خیلیها رو متحول کرده....
هرکس که تا حالا نخونده حتما حتما حتما بخونه☝️
و لذت ببره☺️
🍃🌹🌹🍃
4_663594931385794773.mp3
6.3M
اذان شهیــد ابراهـیم هــادے😍😍😍
فوقالعــاده قشنگـه☺️☺️
حتمــا گوش کنین قبل نمـاز🌹
و یک صلوات هم بهشون هدیه کنین🍃
مدافعان حرم 🇮🇷
اذان شهیــد ابراهـیم هــادے😍😍😍 فوقالعــاده قشنگـه☺️☺️ حتمــا گوش کنین قبل نمـاز🌹 و یک صلوات هم
اذان شهید هادی انقدر زیباست که تو جنگ ۱۸ نفر عراقی با شنیدنش تسلیم شدن و از ادامهی جنگ منصرف شدن☺️👌
اولین بار که به سوریه رفت و بازگشت، اولین چیزی که گفت از حرم حضرت زینب(س) بود🌹.
رضا میگفت حرم حضرت زینب(س) بسیار خلوت است و خانم آنجا بسیار غریب هستند.😭 میگفت نبینید حرم امام رضا(ع) در اینجا تا چه اندازه شلوغ است و باید برای رسیدن دست به حرم برنامه ریزی کرد که چه ساعتی به حرم رفت. تنها زائران خانم زینب(س) رزمندهها هستند.😔😔💔
او سرانجام در سن 35 سالگی در جریان یک عملیات نظامی در 27 مهر 94 به شهادت رسید.
شهیدی که وقتی پیکر مطهرش برگشت، به گفته ی مادرش مانند حضرت ابالفضل العباس (ع) دستانش مقطوع بود، مانند سید الشهدا (ع) سر در بدن نداشت😔 و مانند مادر سادات بدنش سوخته بود. و فقط مشتی خاکستر برایش آورده بودند.😭💔
شهید افغانستانی مدافع حرم
علیرضا توسلی🌺🍃
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
❤️#قــــــرار_شبــــانه❤️ ختــــم صـــلواتـــــ برای سلامتی #بسیـجیان_دلاور🌹✌️ که این چند شب خواب ن
جمع ڪل صلوات
❤۱۵۶۹۳❤️
قبول باشه از همه شما بزرگواران
حاجتروا ان شاءالله
❤️#قــــــرار_شبــــانه❤️
ختــــم صـــلواتـــــ برای شهید مدافع حرم حسین نظری
هــــدیــــه بـــه حضـــرت زهــرا (سلام الله علیها)
و براےســـلامتـــےو تعجــــیل
در ظهــور امـــام زمــان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)🌺
مهلتـــ صلواتـــ فـــرستــادن
تا فرداشب ساعت۲۱
تعــداد صلواتـــ هاے خــود را بــه آیدے زیر بفـــرستین👇
🆔 @Gomnam_98
🍃🌺🌺🌺🍃
یکی گفت:
🔸 هنوز با این گرانی ها پای نظام ، #انقلاب و رهبرت هستی؟!
گفتم:
🔹 در مکتب امام حسین «علیه السلام» ممکن است
( زمانی آب هم برای نوشیدن نداشته باشیم! )☝️
@Modafeaneharaam
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
این #انقلاب ماندنی شد
دشمن هم هیچ غلطی نتونست بکنه☝️
حالا #چهلویڪ سالگی انقلاب رو به آقامون مقام معظم رهبری، خانوادههای معزز شهدا و ملت محکم و غیور ایران اسلامی تبریڪ عرض میکنیم🌺🍃
انشاءلله جشن چهارصد سالگی بگیریم😍
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه ❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚
روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه
❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
💚#شـهیـدمـحـمـودرضـابـیضـایـی
به روایت برادرشهید💚
🍂#قسمت_چـهـلوسـوم
عـدالـت،حـتی براے سـربـازهـای سـورے
#حاج_مصطفی محمدی،فرمانده تیپ مکانیزه ی امام زمان(عج)
تعریف می کرد.
ماه #رمضان بود و ما در #سوریه بودیم که یکی از افسران ارشدسوری به ضیافت #افطار دعوتمان کرد🍃.با تعدادی از رزمندگان از جمله #شهید_بیضایی به میهمانی رفتیم.🚶
خیلی هم #تشنه بودیم .دو سه دقیقه بیشتر تا #افطار نمانده بود و می خواستیم وارد سالن غذاخوری شویم.😋
اما #محمودرضا منصرف شد و گفت من برمی گردم😐 ،رزمندگان #لبنانی اصرار داشتند که با آنها به افطاری برود.من هم #مصرّ بودم که دلیل برگشتنش را بدانم.
#شهید_بیضایی به من گفت:شما ماشین را به من بده که برگردم.شما بروید و #افطارتان را بخورید.☝️
بعد از افطار که برگشتید دلیلش را می گویم.
بعد از افطار گفت:اگر خاطرت باشد این #افسر قبلا هم یک بار ما را به مهمانی ناهار دعوت کرده بود.🌹
آن روز بعد از ناهار دیدم ته مانده ی #غذای ما را به سربازانشان داده اند و آنها از شدت #گرسنگی آنرا با ولع می خورند😔.امروز که داشتم وارد سالن می شدم فکر کردم اگر قرار است ته مانده ی غذای افطاری مرا به این #سربازها بدهند،من آن #افطاری را نمی خورم.💔
🍂 #قسمت_چـهـلوچـهـارم
شـوخ و جـدے
اهل #شوخی بود😁،زیاد اما #حدو_حدود نگه می داشت گاهی هم کاملا جدی بود👌 ،#سهیل_کریمی هنرمند #مستند ساز بسیجی، در #حلب با #محمودرضا بود.
وقتی برای #تشیع_پیکرمحمودرضا به #تبریز آمد شب در منزل #حاج بهزاد پروین قدس تعریف می کرد:#محمودرضا شیطنت های خاص خودش را داشت،اما وقتی توی #کار می رفت،خیلی#جدی می شد.☝️
یک بارمشغول #گرا گرفتن بود. چند #لبنانی آنجا بودند که مدام به پرو پای ما میپیچیدند.
#محمودرضا یکهو قاطی کرد،برگشت به من گفت:حاج #سهیل!اینها را #بزن بروند کنار.😑
پدر من را در آورده اند😒. هوا تاریک بود و#باسَلَفی ها یکی دو کیلومتر فاصله داشتیم.
من دست به یقه شدم و یکی دوتا از این #لبنانی ها را گرفتم هُل دادم🏃.یکی آمد #گفت: بابا اینی که زدی #همکار تو بود.
گفتم #هــمـکار_چـیه؟ بعد فهمیدیم محمد دبوق بوده. آمدم گرفتم #بوسیدمش😘 و #حسین(محمودرضا) را نشان دادم و گفتم مقصر این بود!😁این به من گفت اینها را دور کن.شما جلوی #دیدش را گرفته بودید.
داشت گرا می گرفت.توی #کارش_جدی بود.همانقدر که #شوخ بود #وارد_کار که می شد خیلی #جدی می شد #محمودرضا گاهی عالم و آدم را سرکار میگزاشت😂 گاهی هم شوخی های عجیب و غریبی می کرد.😏 حتی در محل کارش بخاطر یکی از این شوخی ها #توبیخ شده بود،اما هیچوقت با من ک #برادرش بودم شوخی نمی کرد.از چیزهایی که هنوز هم #یاد_آوریش مرا #شرمنده می کند،یکی همین مسئله است.😔
من فقط #سه سال بزرگتر بودم اما #محمودرضا حق #ادب را #ادا میکرد باهم ک بودیم خیلی بگو بخند می کردیم. ☺️
خیلی پیش می آمدکه درباره کارش یا از سوریه ومسائل معمولی و از سر کار گزاشتن هایش تعریف می کرد و #میخندیدیم.🙂
اما هیچوقت نشدحتی #شوخی_کوچکی با من بکند و #بخندد.
#ادامه_دارد...
@modafeaneharaam
#شعری که #حضرت_زهرا علیها السلام برای #امام_زمان -عجل الله فرجه- سُرودند:💔
مرحوم علامه #میرجهانی تعریف کردند:
در عالم #رؤیا حضرت #فاطمه -علیها السلام- را دیدم؛ سه بیت #شعر فارسی خواندند؛ وقتی #بیدار شدم فقط #یک بیت را به یاد داشتم:
《دلی شکسته تر از من در آن زمانه نبود
در این زمان دل فرزند من شکسته تر است》😭😭😭💔
#اللهم_عجل_لولیک_المظلومالفرج
@Modafeaneharaam
یا حیدر
جمعیت زیادی روبرومون ایستاده بود. تعدادشون خیلی بیشتر از ما بود😣. بعضی هاشون آموزش دیده بودند و آماده هر اقدامی بودند.
بچه های ما حسابی خسته شده بودند😞. بعضی هاشون عقب تر از ما بودند و هنوز به ما نرسیده بودند.
من و حاج محمد و برادر خانمش روبروی جمعیت ایستاده بودیم. اوج درگیری های فتنه 88بود.
حاج محمد گفت: باید یه کاری کرد.☝️
انگار که فکری به ذهنش رسیده باشه، با تمام توان و صدایی که داشت فریاد زد: یا حیدر!✊
جمعیت روبرو حسابی وحشت کردند و شروع کردند به عقب نشینی😰🏃🏃.
حسابی گیج شده بودند. بچه های خودمون هم از عقب رسیدند و تونستیم همه رو متفرق کنیم✌️.
اون روز خود حضرت حیدر بهمون مدد کرد...🍃
شهید مدافع حرم حجتالاسلام محمد پورهنگ🌹
@Modafeaneharaam
دوری از آقا مهدی برای من و بچه ها خیلی سخت بود😔 اما نمی گفتم که چرا نمی آیی؟ فقط به او می گفتم: چه خبر؟ او هم در پاسخ می گفت: اگر خبری شد به شما خبر می دهم و من می دانستم که قصد برگشت ندارد؟💔
یک بار که از سوریه برگشته بود از من پرسید: چرا هیچ وقت نمی گویی نرو؟ چرا هیچوقت گلایه نمی کنی؟ چرا بچه ها را بهانه نمی کنی؟!
من گفتم : مگه فقط تو بچه داری؟ من فقط دعا می کنم که جنگ تمام شود. من اگربهانه بیاورم و سد راه شما شوم در مقابل حضرت زینب(س) سرافکنده ام.😔
مهدی از پاسخ من لبخند رضایت و تاییدی بر چهره اش نشست.☺️
شهید مدافع حرم مهدی نعیمایی
#سالروز_شهادت🕊🕊
@Modafeaneharaam