eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
33.6هزار دنبال‌کننده
30.8هزار عکس
12.6هزار ویدیو
293 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 گفتم شبی کنار تو #افطار می‌کنم...🍃 #آقا نیامدی #رمضان هم تمام شد ...😭😭 #یا_صاحب_الزمان 💔 @Modafeaneharaam
#پیام_شهید_بی_سر ❣وصیت نامه شهید محسن حججی❣ 🔷از همه ی خواهران عزیزم واز همه ی زنان امت رسول الله میخواهم روز به روز #حجاب خود رو تقویت کنید ؛ مبادا تار مویی از شما نظرنامحرمی را به خودجلب کند☝️ ؛ مبادا رنگ ولعابی برصورتتان باعث جلب توجه شود😓 ؛ مبادا چادر را کنار بگذارید ... همیشه الگوی خود را #حضرت_زهرا(س) و زنان اهل بیت قرار دهید .👌 🔮همیشه این بیت شعر را بیاد بیاورید 🌺آن زمانی که #حضرت_رقیه(س) خطاب به پدرش فرمودند : غصه ی حجاب مرا نخوری باباجان چادرم سوخته اما به سرم هست هنوز...💔💔💔 @Modafeaneharaam
⭕️ هدف انقلاب از زبان ✍«حبیب‌الله عسگراولادی» نقل میکند که در اسفند سال ۱۳۴۱ و بعد از غائله انجمن های ایالتی و ولایتی که مراجع و علما در مقابل نظام شاه ایستادند در قم با امام ملاقات کردم و به امام عرض کردم شرایط خیلی سخت شده است و همه مبارزین را سایه به سایه تعقیب می‌کنند❗️ 👈امام در پاسخ گفتند: آقای عسگراولادی، شما می‌دانید مقصود ما از این نهضت چیست❓ 🔺نهضت ما سه مرحله دارد؛ اول، اسلامی کردن ایران، دوم، اسلامی شدن جهان اسلام و سوم، جهانی شدن اسلام و آنگاه است که خدمت امام زمان عرض می‌کنیم که مولا جان کره زمین آماده قدوم مبارک شماست.🔅 📚منبع: بیانات رهبری دیدار کارگزاران نظام؛ ١٣٧٩/٠٩/١٢ @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️ #پست_ویـــــــــــــــــژه ☑️ 💠🍃 مطلب فوق سری از امام خمینی (ره) 😱😳....!!! 💠 بعد از من کسی میاد که پرچم اسلام رو به دست امام زمان عج می رساند ....‼️ #بشارت @Modafeaneharaam
🔸بهش گفتن: آقا ابراهیم! چرا جبهه رو ول نمی‌کنی بیای دیدار #امام_خمینی⁉️ گفت:ما امام رو برای اطاعت می‌خوایم، نه برا تماشا ‼️ #شهید_ابراهیم_هادی 🌺 سالروز رحلت حضرت #امام_خمینی(ره) تسلیت باد 🏴 @Modafeaneharaam
😍🌈پروفایل‌ تبـریـک 🌸 رسید✨🎉 😍🌈پروفایل‌ تبـریـک 🌸 رسید✨🎉 😍🌈پروفایل‌ تبـریـک 🌸 رسید✨🎉 😍🌈پروفایل‌ تبـریـک 🌸 رسید✨🎉 😍🌈پروفایل‌ تبـریـک 🌸 رسید✨🎉 😍🌈پروفایل‌ تبـریـک 🌸 رسید✨🎉 😍🌈پروفایل‌ تبـریـک 🌸 رسید✨🎉 😍🌈پروفایل‌ تبـریـک 🌸 رسید✨🎉 😍🌈پروفایل‌ تبـریـک 🌸 رسید✨🎉 😍🌈پروفایل‌ تبـریـک 🌸 رسید✨🎉 👇♥️♦️👇♥️♦️👇♥️♦️👇 http://eitaa.com/joinchat/1904934931Cc5422503cb
Menshavi29.mp3
7.81M
ترتیل ‌خوانی #جزء_بیست_و_نهم قرآن 🎤 با صدای استاد منشاوی به نیابت از شهدا و به نیت فرج مولا 🌺 @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 انتظار معنی دار #امام در آخرین ماه رمضان حیات ایشان برای آیت الله خامنه‌ای🌹 🌿ظهور بسیار نزدیک است ان شاء الله @Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
✨📿✨📿✨📿✨📿✨ #داستان_عارفانه 🌹 قسمت ۲۸ ‌#صبحانه_فانوسی✨ بعدازمدتی حضوردردوکوهه اعلا شد📣که گردان سلما
✨📿✨📿✨📿✨📿✨ 🌹 قسمت ۲۹ *═✧❁﷽❁✧═* به ماگفتندکه مرحله دوم عملیات درراه است.این مرحله بسیارسخت ترازحمله اول است👌چون دشمن درهوشیاری کامل است.شب🌌۲۷بهمن بود.برادرنیری وصیت نامه📃 خودرانوشت.موقع غذایک بسته حلواشکری رابازکردوگفت:بچّه هاباییدحلوای خودمان راتاقبل ازشهادت بخوریم😋نمازمغرب وغذاکه تمام شد,آماده حرکت شدیم.فرمانده گردان ومسئول محوربرای ماصحبت کردند.گفتند:شماازپشت منطقه عملیاتی بایدحرکت خودراآغازکنید.شمامسیرجاده حُورعبدالله راجلومی رویدازکنارباتلاقهاعبورمی کنیدوازمواضع گردان حمزه هم ردمی شوید.کمی جلوتربه یک پل مهم می رسیداین پل بایدمنهدم شود🚫چون درادامه عملیات احتمال داردکه نیروهای زرهی دشمن باعبورازاین پل نیرهای مارامحاصره کنند.صحبت های فرمانده به پایان رسید.امّاباتوجه به هوشیاری دشمن وشدت آتش🔥,احتمال موقعیت ماکم بود.برای همین گردان دیگری برای پشتیبانی گردان ماآماده شدند.شرایط بدی درخودم احساس می کردم. مسئول دسته روبه من کردوگفت:دوست داری شهیدبشی?گفتم:هرچه خداوندمتعال بخواهد.من اومده ام که وظیفه ام راانجام بدم.گفت:پس هیچی☹️,مطمئن باش شهیدنمی شی❌برای شهادت بایدالتماس کرد.کسی همینطوری شهیدنمی شود✅حرکت گردان آغازشد.هیچکس نمی دانست تاساعاتی⏳ دیگرچه اتفاقی می افتد. گردان ماباعبورازنخلستان🌴 هاخودش رابه جاده مهم حُورعبدالله رساند.حرکت نیروهاپشت سرهم دریک ستون آغازشد.برادرمیرکیانی جانبازبودونمی توانست پابه پای بچّه هاحرکت کند.برای همین برادرمظفری گردان راهدایت می کرد.رسیدیم به مواضع بچّه های گردان حمزه.بارش خمپاره💣 دراطراف ماشدت یافته بود.اکثرخمپاره هاداخل منطقه باتلاقی می خوردومنفجرنمی شد!آن شب 🌌دسته سی نفره مادرسرستون گردان حرکت می کرد.برادرنیری هم که جانشین مسئول دسته بودجلوترازبقیه قرارداشت.مابه سلامت ازاین مرحله گذشتیم.ساعتی بعدباسکوت کامل خودمان رابه مواضع دشمن نزدیک کردیم.صدای🗣صحبت عراقی هارامی شنیدم.درزیرنورمنورهاسنگرهای تیرباردشمن رادردوطرف جاده می دیدم👀.نَفس درسینه من حبس شده بود.بچّه هاهمین طورازراه می رسیدندوپشت سرهم می نشستند.یادساعتی قبل افتادم که همه بچّه هاازهم حلالیت می خواستند.یعنی کدام یک ازبچّه هاامشب به دیدارمولایشان نائل می شوند⁉️درهمین افکاربودم که یک منوربالای سرماروشن شد!تیربارچی عراقی فریادزد:(قِف قِف ایست)همه بچّه هاروی زمین خیزرفتند.یکباره همه چیزبه هم ریخت.هردوتیرباردشمن ستون بچّه های مارابه رگباربستند.شدت آتش🔥 بسیارزیادبود.صدای آه وناله بچّه هاهرلحظه بیشترمی شد😨درهمین گیرودارسرم رابلندکردم.دیدم 👀برادرنیری روی زانونشست وبااسلحه کلاش به سمت تیربارچی سمت چپ نشانه گرفته.چندگلوله شلیک کرد.یکدفعه دیدم تیرباردشمن خاموش شد!برادرمظفری خودش رابه جلوی ستون رساندوفریادزد🗣:بچّه هاامام حسین(علیه السلام)منتظرشماست‌.الله اکبر...💯خودش به سمت دشمن شلیک کردوشروع به دویدن🏃 نمود.همه روحیه گرفتند😍یکباره ازجابلندشدیم وبه دنبال اودویدیم.خط دشمن شکسته شد.بچّه هاسریع به سمت پل حرکت کردند.امّاموانع دشمن بسیارزیادبود😵درگیری شدت یافت.بارانی ازگلوله وخمپاره ونارنجک روی سرماباریدن گرفت.مابه نزدیک پل مهم منطقه رسیدیم.هنوزهواروشن نشده بودکه به مادستوردادندبرگردید.گردان دیگری برای ادامه کارجایگزین ماشد.وقتی که شدت آتش 🔥دشمن کم شد,آن هاکه سالم بودندازسنگرهابیرون آمدند. درمسیربرگشت,نگاهی به جمع بچّه هاکردم,آن هاکه بازمی گشتندکمترازشصت نفربودند!یعنی نفرات گردان سیصدنفره مادرکمترازچندساعت به یک پنجم رسید😱همین طورکه به عقب برمی گشتیم,به سنگرهای تیرباردشمن رسیدیم,جایی که ازهمان جاکارراشروع کردیم.جنازه تیربارچی عراقی روی زمین افتاده بود.ازآن جاعبورکردیم.هنوزچندقدمی دورنشده بودم که درکنارجاده پیکریک شهیدجلب توجه کرد😳جلورفتم,قدم هایم سُست شد😰کنارپیکرش نشستم.هنوزعینک برچهره داشت.درزیرنورماه خیلی نورانی ترشده بود.خودش بود😭برادرنیری همان که ازهمه مادرمعنویات جلوتربود✅همان که هرگزاورانشناختیم. کمی عقب ترآمدم پیکرمهدی خداجورادیدم.بعدطباطبایی (مسئولدسته)بعدمیرزایی.خدای من چه شده⁉️همه بچّه های دسته مارفته اند.گویی فقط من مانده ام!نمی دانیدچه لحظات سختی بودوقتی به اردوگاه برگشتیم سراغ بچّه های دسته راگرفتم..ازجمع سی نفره ماکه سه ماه 🌙شب وروزباهم بودیم فقط هشت نفربرگشته بودند!نمی دانیدچه حال وروزی داشتم.یادصحبت های مسئول دسته افتادم که می گفت:《شهادت رابه هرکسی نمی دهندوبایدالتماس کنی👌》بعدهاشنیدم که یکی ازبچّه هاگفت:برادررنیری وقتی گلوله خوردروی زمین افتاد.بعدبلندشد ودستش✋ راروی سینه نهادوگفت:《السلام علیک یااباعبدالله....》 بعدروی زمین افتادورفت🕊💔 👈 ادامه دارد... 🔜👉