eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
33.8هزار دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
11.9هزار ویدیو
286 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
CQACAgQAAx0CUyYOlAACBSdfoTFRH05ur3v_AQYOfUNjkQNYKAACRAgAAqYPCVFqtaEUr-GDmR4E.mp3
15.32M
🔊 صوتی 📌 سبک سرود 📝 نبارک 👤 حاج محمود #کریمی و #محمد_فصولی 🌺 ویژه ولادت #پیامبر_اکرم و #امام_صادق #پیشنهاد_دانلود @Modafeaneharaam
🔅 عليه السلام: ✍️ السَّعيدُ مَن وَجَدَ في نفسِهِ خَلوَةً يَشغَلُ بها ❣خوشبخت، كسى است كه براى نفس خود خلوت و فراغتى يابد و به كار اصلاح آن پردازد. 📚 بحارالأنوار، جلد ۷۵، صفحه ۲۰۳ @Modafeaneharaam
🔅 عليه السلام: ✍️ الْبِرُّ يَزيدُ فِى الرِّزْقِ؛ 🔴 نيكوكارى روزى را زياد مى ‏كند. 📚 بحارالانوار جلد 71 صفحه 81 @Modafeaneharaam
🔅 #امام_صادق علیه السلام: ✍️ إنَّ خَيرَ ما وَرَّثَ الآباءُ لأِبنائِهِم الأدَبُ لاَ المالُ 🔴 بهترين ارثى كه پدران براى فرزندان باقى مى‌گذارند، ادب است نه ثروت. 📚 الكافى جلد ۸ صفحه ۱۵۰ #حدیث_روز @Modafeaneharaam
🔅 #امام_صادق علیه السلام: ✍️ منْ سَرَّهُ اَنْ يَكُونَ مِنْ اَصْحابِ الْقائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ، وَلْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحاسِنِ الاَْخْلاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ. 🔴 كسى كه مايل است جزء ياران حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار گيرد بايد منتظر باشد و اعمال و رفتارش در حال انتظار با تقوى و اخلاق نيكو توأم گردد. 📚بحارالأنوار، جلد ۵۲، صفحه ۱۴۰ #حدیث_روز @Modafeaneharaam
🔅 علیه السلام: ✍️ من لَم يَجْتَنِبْ مُصادقَةَ الأحمَقِ أوْشَكَ أنْ يَتَخلّقَ بأخْلاقِهِ 🔴 هركه از دوستى با احمق دورى نكند بزودى خلق و خوى او را به خود گيرد. 📚 ميزان الحكمه جلد 1 صفحه 695 @Modafeaneharaam
🔅 عليه السلام: ✍️ معَ التَّثَبُّتِ تَكونُ السَّلامَةُ، ومَعَ العَجَلَةِ تَكونُ النَّدامَةُ 🔴 با آرامش و درنگ، سلامت همراه است و با شتابزدگى، پشيمانی همراه است. 📚 ميزان الحكمه جلد7 صفحه 82 @Modafeaneharaam
🔅 #امام_صادق عليه السلام: ✍️ إنّ مِن التَّواضُعِ أن يَرضى الرّجُلُ بِالمَجلِسِ دُونَ المَجلِسِ، و أن يُسَلِّمَ على مَن يَلقى، و أن يَترُكَ المِراءَ و إن كانَ مُحِقّا، و لا يُحِبَّ أن يُحمَدَ علَى التَّقوى 🔴 از فروتنى است كه انسان به پايين مجلس رضايت دهد، به هر كه برمى‌خورد سلام كند، ستیزه نکند در گفتگو و گرچه بحق گوید و دوست نداشته باشد كه او را به پرهيزگارى بستايند 📚 بحارالانوار، جلد 72، صفحه 465 #حدیث_روز @Modafeaneharaam
🍃علاقه به قرائت قرآن، نماز نافله و تقید به ؛ اینها اشتراکاتِ همه آنهایی است که دنیا را رها کرده و رفته اند! 🍃آنقدر برایشان مهم است که حتی برایِ بعد از خود نیز به ما می‌کنند که:"مسجد، و جماعات، مخصوصاً نماز اول وقت، قرائت قرآن کریم با معنی هر روز «را» ترک نکید، با جماعت باشید«که» دست خدا با جماعت هست."* 🍃به گمانم بیش از همه چیز؛ نماز اول وقت است که دستگیرشان شده و پلی ساخته از اینجا به سویِ ابدیت. 🍃 می‌فرمایند: " فضیلت اوّل وقت بر آخر آن، همانند فضیلتی است که آخرت بر دنیا دارد"* 🍃و از نظر آنها این کوچک تر و پست تر از آن است که بخواهند برایش وقتی صرف کنن و همین امر، آنها را به سویِ خدمتِ هرچه بیشتر به خلق ، سوق می‌دهد. 🍃آزادخشنود، اویی که پس جنگ هم از پای نَنِشَست و در "گروهِ توپخانه ۵۶ یونس" خدمتش را ادامه داد تا وقتی که تعرضِ به حریمِ آل‌الله، او را به کشاند. 🍃به عنوانِ مستشار نظامی و داوطلبانه، به سوریه اعزام شد. خدمت کرد؛ و به دست تکفیریهای ملعون؛ به آرزویش رسید. خاکِ حماه، او به سویِ آسمان بود🕊 آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند، آیا بُوَد که گوشه چشمی به ما کنند؟!😔 🌹 *بخشی از وصیت‌نامه شهید. *(ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 36) ✍نویسنده: 🌸به مناسب سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ٢٩ آبان ۱٣۴۱ 📅تاریخ شهادت : ٨ فرودین ۱٣٩۶ 📅تاریخ انتشار : ٧ فرودین ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید :گلزار شهدای کوهنچان @Modafeaneharaam
🖤از #امام_صادق عليه السلام سؤال شد: چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟ حضرت فرمودند: كار نيك در آن شب از كار در هزار ماه كه در آنها شب قدر نباشد بهتر است... #شب_قدر #حدیث_روز @Modafeaneharaam
❤️ #امام_صادق عليه السلام ☘ اگر دوست داری که خداوند عمرت را زیاد کند، پدر و مادرت را شاد کن. ... #حدیث_روز @Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
✍ #دمشق_شهرِ_عشق #قسمت_پانزدهم 💠 صورت بزرگ مرد زیر حجم انبوهی از ریش و سبیل خاکستری در هم رفت و ب
💠 قدمی عقب رفتم و تیزی نگاه هیزش داشت جانم را می‌گرفت که صدای بسمه در گوشم شکست :«پس چرا وایسادی؟ بیا لباساتو عوض کن!» و اینبار صدای این زن فرشته نجاتم شد که به سمت اتاق فرار کردم و او شوهرش را حس کرده بود که در را پشت سرم به هم کوبید و با خشمی سرکش تشر زد :«من وقتی شوهرم کشته شد، زنش شدم! تو هم بذار جون شوهرت بالا بیاد بعد!» 💠 ای کاش به جای این هیولا سعد در این خانه بود که مقابل چشمان وحشی‌اش با همان زبان دست و پا شکسته به گریه افتادم :«شوهرم منو کتک نزده، خودم تو کوچه خوردم زمین...» اجازه نداد حرفم تمام شود که لباسی را به سمتم پرت کرد و جیغش را در گلو کشید تا صدایش به ابوجعده نرسد :«اگه می‌خوای بازم شوهرت رو ببینی، بپوش بریم بیرون!» 💠 نفهمیدم چه می‌گوید و دلم خیالبافی کرد می‌خواهد دهد که میان گریه خندیدم و او می‌دانست چه آتشی به جان شوهرش افتاده که با سنگینی زبانش به گوشم سیلی زد :«اگه شده شوهرت رو سر می‌بُره تا به تو برسه!» احساس کردم با پنجه جملاتش دلم را از جا کَند که قفسه سینه‌ام از درد در هم شکست و او نه برای نجات من که برای تحقیر داریا نقشه‌ای کشیده بود و حکمم را خواند :«اگه می‌خوای حداقل امشب نیاد سراغت با من بیا!» 💠 و بهانه خوبی بود تا عجالتاً این زن جوان را از مقابل چشمان شوهرش دور کند که شمرده شروع کرد :«نمی‌دونم تو چه هستی که هیچی از نمی دونی و از رفتن شوهرت اینهمه وحشت کردی! اما اگه اونقدر به و رسولش ایمان داری که نمی‌خوای رافضی‌ها داریا رو هم مثل و و به کفر بکشونن، امشب با من بیا!» از گیجی نگاهم می‌فهمید حرف‌هایش برایم مفهومی ندارد که صدایش را بلندتر کرد :«این شهر از اول نشین بوده، اما چندساله به هوای همین حرمی که ادعا می‌کنن قبر سکینه دختر علیِ، چندتا خونواده مهاجرت کردن اینجا!» 💠 طوری اسم رافضی را با چندش تلفظ می‌کرد که فاتحه جانم را خواندم و او بی‌خبر از حضور این رافضی همچنان می‌گفت :«حالا همین حرم و همین چندتا خونواده شدن مرکز فتنه که بقیه مردم رو به سمت کفر خودشون دعوت کنن! ما باید مقاومت رافضی‌ها رو بشکنیم وگرنه قبل از رسیدن ، رافضی‌ها این شهر رو اشغال می‌کنن، اونوقت من و تو رو به کنیزی می‌برن!» نمی‌فهمیدم از من چه می‌خواهد و در عوض ابوجعده مرا می‌خواست که از پشت در مستانه صدا رساند :«پس چرا نمیاید بیرون؟» 💠 از نفسم بند آمد و فرصت زیادی نمانده بود که بسمه دستپاچه ادامه داد :«الان با هم میریم حرم!» سپس با سرانگشتش به گونه سردم کوبید و سرم منت گذاشت :«اینجوری هم در راه خدا می‌کنیم هم تو امشب از شرّ ابوجعده راحت میشی!» تمام تنم از زخم زمین خوردن و اینهمه وحشت درد می‌کرد و او نمی‌فهمید این جنازه جانی برای جهاد ندارد که دوباره دستور داد :«برو صورتت رو بشور تا من ابوجعده رو بپزم!» 💠 من میان اتاق ماندم و او رفت تا شوهرش را فراری دهد که با کلماتی پُرکرشمه برایش ناز کرد :«امروز که رفتی نیت کردم اگه سالم برگردی امشب رافضی‌ها رو به نجاست بکشم! آخه امشب وفات جعفر بن محمدِ و رافضی‌ها تو حرم مراسم دارن!» سال‌ها بود نامی از ائمه بر زبانم جاری نشده و دست خودم نبود که وقتی نام (علیه‌السلام) را از زبان این وهابی اینگونه شنیدم جگرم آتش گرفت. 💠 انگار هنوز مادرم در جانم زنده مانده و در قفس سینه پَرپَر می‌زد که پایم برای بی‌حرمت کردن لرزید و باید از جهنم ابوجعده فرار می‌کردم که ناچار از اتاق خارج شدم. چشمان گود ابوجعده خمار رفتنم شده و می‌ترسید حسودی بسمه کار دستش دهد که دنبال‌مان به راه افتاد و حتی از پشت سر داغی نگاهش تنم را می‌سوزاند. 💠 با چشمانم دور خودم می‌چرخیدم بلکه فرصت پیدا کنم و هر قدمی که کج می‌کردم می‌دیدم ابوجعده کنارم خرناس می‌کشد. وحشت این نامرد که دورم می‌چرخید و مثل سگ لَه‌لَه می‌زد جانم را به گلویم رسانده و دیگر آرزو کردم بمیرم که در تاریکی و خنکای پس از باران شب داریا، گنبد مثل ماه پیدا شد و نفهمیدم با دلم چه کرد که کاسه صبرم شکست و اشکم جاری شد. 💠 بسمه خیال می‌کرد هوای شوهر جوانم چشمم را بارانی کرده که مدام از اجر جهاد می‌گفت و دیگر به نزدیکی حرم رسیده بودیم که با کلامش جانم را گرفت :«می‌خوام امشب بساط کفر این مرتدها رو بهم بزنی! با هم میریم تو و هر کاری گفتم انجام میدی!»... ✍️نویسنده: @Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
✍ #دمشق_شهرِ_عشق #قسمت_شانزدهم 💠 قدمی عقب رفتم و تیزی نگاه هیزش داشت جانم را می‌گرفت که صدای بسمه
✍️ 💠 گنبد روشن در تاریکی چشمانم می‌درخشید و از زیر روبنده از چشمان بسمه شرارت می‌بارید که با صدایی آهسته خبر داد :«ما تنها نیستیم، برادرامون اینجان!» و خط نگاهش را کشید تا آن سوی خیابان که چند مرد نگاه‌مان می‌کردند و من تازه فهمیدم ابوجعده نه فقط به هوای من که به قصد همراه‌مان آمده است. بسمه روبنده‌اش را پایین کشید و رو به من تذکر داد :«تو هم بردار، اینطوری ممکنه شک کنن و نذارن وارد حرم بشیم!» با دستی که به لرزه افتاده بود، روبنده را بالا زدم، چشمانم بی‌اختیار به سمت حرم پرید و بسمه خبر نداشت خیالم زیر و رو شده که با سنگینی صدایش روی سرم خراب شد :«کل داریا همین چند تا خونواده‌ایه که امشب اینجا جمع شدن! فقط کافیه همین چند نفر رو بفرستیم جهنم!» 💠 باورم نمی‌شد برای آدم‌کشی به حرم آمده و در دلش از قتل عام این قند آب می‌شد که نیشخندی نشانم داد و ذوق کرد :«همه این برادرها اسلحه دارن، فقط کافیه ما حرم رو به‌هم بریزیم، دیگه بقیه‌اش با ایناس!» نگاهم در حدقه چشمانم از می‌لرزید و می‌دیدم وحشیانه به سمت حرم قُشون‌کشی کرده‌اند که قلبم از تپش افتاد. ابوجعده کمی عقب‌تر آماده ایستاده و با نگاهش همه را می‌پایید که بسمه دوباره دستم را به سمت حرم کشید و زیر لب رجز می‌خواند :«امشب انتقام فرحان رو می‌گیرم!» 💠 دلم در سینه دست و پا می‌زد و او می‌خواست شیرم کند که برایم اراجیف می‌بافت :«سه سال پیش شوهرم تو تیکه تیکه شد تا چندتا رافضی رو به جهنم بفرسته، امشب با خون این مرتدها انتقامش رو می‌گیرم! تو هم امشب می‌تونی انتقام رفتن شوهرت رو بگیری!» از حرف‌هایش می‌فهمیدم شوهرش در عملیات کشته شده و می‌ترسیدم برای انتحاری دیگری مرا طعمه کرده باشد که مقابل حرم قدم‌هایم به زمین قفل شد و او به سرعت به سمتم چرخید :«چته؟ دوباره ترسیدی؟» 💠 دلی که سال‌ها کافر شده بود حالا برای حرم می‌تپید، تنم از ترس تصمیم بسمه می‌لرزید و او کمر به قتل شیعیان حاضر در حرم بسته بود که با نگاهش به چشمانم فرو رفت و فرمان داد :«فقط کافیه چارتا پاره بشه تا تحریک‌شون کنیم به سمت مون حمله کنن، اونوقت مردها از بیرون وارد میشن و همه‌شون رو میفرستن به درک!» چشمانش شبیه دو چاه از آتش شعله می‌کشید و نافرمانی نگاهم را می‌دید که کمی به سمت ابوجعده چرخید و بی‌رحمانه کرد :«می‌خوای برگرد خونه! همین امشب دستور ذبح شوهرت تو راه رو میده و عقدت می‌کنه!» 💠 نغمه از حرم به گوشم می‌رسید و چشمان ابوجعده دست از سرِ صورتم بر نمی‌داشت که مظلومانه زمزمه کردم :«باشه...» و به اندازه همین یک کلمه نفسم یاری کرد و بسمه همین طعمه برایش کافی بود که دوباره دستم را سمت حرم کشید. باورم نمی‌شد به پیشواز کشتن اینهمه انسان، یاد باشد که مرتب لبانش می‌جنبید و می‌خواند. پس از سال‌ها جدایی از عشق و عقیده کودکی و نوجوانی‌ام اینبار نه به نیت زیارت که به قصد جنایت می‌خواستم وارد حرم دختر (علیه‌السلام) شوم که قدم‌هایم می‌لرزید. 💠 عده‌ای زن و کودک در حرم نشسته بودند، صدای از سمت مردان به گوشم می‌رسید و عطر خنک و خوش رایحه حرم مستم کرده بود که نعره بسمه پرده پریشانی‌ام را پاره کرد. پرچم عزای (علیه‌السلام) را با یک دست از دیوار پایین کشید و بی‌شرمانه صدایش را بلند کرد :«جمع کنید این بساط و شرک رو!» صدای مداح کمی آهسته‌تر شد، زن‌ها همه به سمت بسمه چرخیدند و من متحیر مانده بودم که به طرف قفسه ادعیه هلم داد و وحشیانه جیغ کشید :«شماها به جای قرآن مفاتیح می‌خونید! این کتابا همه شرکه!» 💠 می‌فهمیدم اسم رمز عملیات را می‌گوید که با آتش نگاهش دستور می‌داد تا مفاتیحی را پاره کنم و من با این ادعیه قد کشیده بودم که تمام تنم می‌لرزید و زن‌ها همه مبهوتم شده بودند. با قدم‌هایی که در زمین فرو می‌رفت به سمتم آمد و ظاهراً من باید این معرکه می‌شدم که مفاتیحی را در دستم کوبید و با همان صدای زنانه عربده کشید :«این نسخه‌های کفر و شرک رو بسوزونید!» 💠 دیگر صدای ساکت شده بود، جمعیت زنان به سمت‌مان آمدند و بسمه فهمیده بود نمی‌تواند این جسد متحرک را طعمه تحریک کند که در شلوغی جمعیت با قدرت به پهلویم کوبید، طوری‌که ناله‌ام در حرم پیچید و با پهلوی دیگر به زمین خوردم. روی فرش سبز حرم از درد پهلو به خودم می‌پیچیدم و صدای بسمه را می‌شنیدم که با ضجه ظاهرسازی می‌کرد :«مسلمونا به دادم برسید! این کافرها خواهرم رو کشتن!» و بلافاصله صدای ، خلوت صحن و حرم را شکست... ✍️نویسنده: @Modafeaneharaam
⚛غصه نخور کربلا نرفتی، آه که میتوانی بکشی⚛ 📌شخصی نزد علیه‌السلام رفت و پرسید: ما که نتوانستیم به کربلا برویم چه می شود؟ 🔵فرمودند: روز چه کار می کنی؟ گفت: دلم متوجه قبر حضرت می شود... 🔵امام علیه السلام زیارت اربعین را به او آموزش داد و فرمود: حتی اگر از راه دور در این روز این را انجام دهی ، خداوند در این روز فرشتگانی در عالم دارد که معلق اند و صبحِ سحرِ روز اربعین می آیند و تا غروبش در زمینند . 🔵هر جای عالم و هر کس در قالب این کلماتی که من گفتم یعنی زیارت اربعین، ارتباط دلی و برقرار کند ملائک می آیند و آن زیارت را بر می دارند و تا دم غروب نزد علیه‌السلام می برند. 🔵و حضرت سیدالشهدا (علیه‌السلام) به امر می کند که بنویسید اینجا آمدند و زیارت کردند... ⚫️امام صادق (علیه‌السلام) در ادامه فرمودند: غصه نخور که نرفتی، فقط در این روز دلت به یاد کربلا باشد و غم داشته باشی یعنی رفتی، آه که می توانی بکشی؟ چه بسا این آه ثوابش بیشتر از آن زیارت می شود... 📗منبع: ترجمه کامل الزیارات، باب چهل و نهم 🌸اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌸 @Modafeaneharaam
♥️ (ع) فرمودند: 🍃 از غروب پنجشنبه و شب جمعه، فرشتگانی باقلم‌های طلا و لوح‌های نقره، از آسمان به زمين می‌آيند و تا غروب جمعه ثواب هیچ عملی را نمی‌نویسند مگر صلوات بر محمد و آل‌ محمد 📖من لا یحضره الفقیه، ج1، ص424. 💠 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فرجهم @Modafeaneharaam
🔴 امام وحجت خدا،اینگونه مشتاق ونگران و دلتنگ شیعیانشان! اما ما این چنین غافل... 🔵 قالَ سیدنا الصَّادِقُ صلوات الله علیه :‏ وَ اللَّهِ إِنِّي لَأُحِبُّ رِيحَكُمْ وَ أَرْوَاحَكُمْ وَ رُؤْيَتَكُمْ وَ زِيَارَتَكُمْ وَ إِنِّي لَعَلَى دِينِ اللَّهِ وَ دِينِ مَلَائِكَتِهِ فَأَعِينُوا عَلَى ذَلِكَ بِوَرَعٍ وَ أَنَا فِي الْمَدِينَةِ بِمَنْزِلَةِ الشَّعْرَةِ أَتَقَلْقَلُ حَتَّى أَرَى الرَّجُلَ مِنْكُمْ فَأَسْتَرِيحَ إِلَيْهِ 🌕 صلوات الله علیه فرمودند : به خدا قسم كه من 1⃣ بوى شما را دوست دارم و 2⃣ ارواح شما را دوست دارم و 3⃣ زيارت و ديدار شما را دوست دارم و 🔹 حقا كه من بر دين خدا و دين فرشتگان خدا هستم اى شيعيان ، شما با ورع مرا بر اين دين يارى كنيد. من در تمام مدينه مانند يک دانه جو تک و تنها هستم ،در تمام مدينه حركت مى‏ كنم تا يكى از شما را ببينم و با ملاقات و ديدار او استراحت ‏خاطر برايم حاصل شود. 📚 بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار علیهم السلام جلد 65 صفحه 28 حدیث 55 🔴 ای شیعیان به هوش!!! امام زمانتان عجل الله فرجه چقدر مشتاق توست وتو غافل..... @Modafeaneharaam
🔴 امام وحجت خدا،اینگونه مشتاق ونگران و دلتنگ شیعیانشان! اما ما این چنین غافل... 🔵 قالَ سیدنا الصَّادِقُ صلوات الله علیه :‏ وَ اللَّهِ إِنِّي لَأُحِبُّ رِيحَكُمْ وَ أَرْوَاحَكُمْ وَ رُؤْيَتَكُمْ وَ زِيَارَتَكُمْ وَ إِنِّي لَعَلَى دِينِ اللَّهِ وَ دِينِ مَلَائِكَتِهِ فَأَعِينُوا عَلَى ذَلِكَ بِوَرَعٍ وَ أَنَا فِي الْمَدِينَةِ بِمَنْزِلَةِ الشَّعْرَةِ أَتَقَلْقَلُ حَتَّى أَرَى الرَّجُلَ مِنْكُمْ فَأَسْتَرِيحَ إِلَيْهِ 🌕 صلوات الله علیه فرمودند : به خدا قسم كه من 1⃣ بوى شما را دوست دارم و 2⃣ ارواح شما را دوست دارم و 3⃣ زيارت و ديدار شما را دوست دارم و 🔹 حقا كه من بر دين خدا و دين فرشتگان خدا هستم اى شيعيان ، شما با ورع مرا بر اين دين يارى كنيد. من در تمام مدينه مانند يک دانه جو تک و تنها هستم ،در تمام مدينه حركت مى‏ كنم تا يكى از شما را ببينم و با ملاقات و ديدار او استراحت ‏خاطر برايم حاصل شود. 📚 بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار علیهم السلام جلد 65 صفحه 28 حدیث 55 🔴 ای شیعیان به هوش!!! امام زمانتان عجل الله فرجه چقدر مشتاق توست وتو غافل..... @Modafeaneharaam
علیه السلام: هر کس روزه داری را افطار دهد، برای او هم مثل اجر روزه دار است. 📚الکافی،ج۴،ص۶۸،ح۱ @Modafeaneharaam
علیه السلام: هر کس روزه داری را افطار دهد، برای او هم مثل اجر روزه دار است. 📚الکافی،ج۴،ص۶۸،ح۱ @Modafeaneharaam
آزمایش سخت شیعیان در عصر غیبت علیه السلام فرمودند: 🔸 و الله لتمحصن، و الله لتمیزن و الله لتغربلن حتی لا یبقی منکم الا الاندر 🔹 به خدا سوگند شما خالص می شوید.به خدا سوگند شما از یکدیگر جدا می شوید. به خدا سوگند شما غربال خواهید شد.تا اینکه از شما شیعیان باقی نمی ماند جز گروه بسیار کم و نادر 📚 بحارالانوار ج ۵ ص ۲۱۶ @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 ؛ ❤️ هنگامی که کسی را دوست می‌داری او را از این محبت آگاه کن... ❣️ علیه‌السلام @Modafeaneharaam
⚜️ حضرت صادق (علیه السلام): هیچ سبزی ای سودمندتر و بهتر از خرفه در زمین نروییده و آن سبزی فاطمه ( علیه السلام ) است. 📚 مکارم الاخلاق @Modafeaneharaam
مهدی دلش در ماتمه اشکای چشماش زمزمه - ویژه شهادت امام صادق (ع).mp3
5.73M
🎧 مهدی دلش در ماتمه، اشکای چشماش زمزمه، امام صادق ... 🏴 ویژه شهادت امام صادق (ع) 🎤 کربلایی جواد مقدم 🏷 (ع) (ع) (عج) @Modafeaneharaam
🔴 پیش از دعاهای روز .... ▪️از مجموع روایت اهل بیت عصمت و طهارت سلام الله علیهم اجمعین خاصه سلام الله علیه که در و و آمده است پیش از شروع به دعای عرفه اذکار زیر گفته شود: 🔻۱. صد مرتبه: (اللَّهُ اَكْبَرُ) 🔻۲. صد مرتبه: (الْحَمْدُ للَّهِ) 🔻۳. صد مرتبه: (سُبْحانَ اللَّهِ) 🔻۴. صد مرتبه: (لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ) 🔻 ۵. صد مرتبه: سوره توحيد 🔻۶. صد مرتبه: آية الكرسي 🔻۷. صد مرتبه: صلوات بر محمّد و آل محمّد (صلی الله و علیه و آله) 🔻۸. صد مرتبه: سوره قدر 🔻 ۹. ده مرتبه: لا اِلهَ‏اِ لَّااللَّهُ، وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ، يُحْيي وَيُميتُ، وَيُميتُ وَيُحْيي، وَهُوَ حَي لا يَموُتُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ، وَهُوَ عَلي كُلِّشَي‏ءٍ قَديرٌ. 🔻 ۱۰. ده مرتبه: اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذي لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ الْحَي الْقَيُّومُ وَاَتوُبُ اِلَيْهِ 🔻۱۱. ده مرتبه: يا اَللَّهُ ، ده مرتبه: يا رَحْمنُ ، ده مرتبه: يا رَحيمُ ، ده مرتبه: يا بَديعَ السَّمواتِ وَالْأَرْضِ، ده مرتبه: يا ذَاالْجَلالِ وَالْإِكْرامِ ، ده مرتبه: يا حَي يا قَيُّومُ ، ده مرتبه: يا حَنَّانُ يا مَنَّانُ ، ده مرتبه: يا لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ ،امينَ . سپس بگو: اَللّهُمَّ اِنّي اَسْئَلُكَ يا مَنْ هُوَ اَقْرَبُ اِلَي مِنْ حَبْلِ الْوَريدِ، يا مَنْ يَحوُلُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ، يا مَنْ هُوَ بِالْمَنْظَرِ الْاَعْلي وَبِالْاُفُقِ الْمُبينِ، يا مَنْ هُوَ الرَّحْمنُ عَلَي الْعَرْشِ اسْتَوي، يا مَنْ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَي‏ءٌ، وَهُوَ السَّميعُ الْبَصيرُ، اَسْئَلُكَ اَنْ تُصَلِّي عَلي مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ و بخواه حاجات خود را خدايا از تو خواهم اي كسي‏كه او نزديكتر است به من از رگ گردن اي كه حائل شود ميان انسان و دلش اي كه او در ديدگاه اعلي است و در افق آشكاري است اي كه او بخشاينده است و بر عرش استيلا دارد اي كه نيست مانندش چيزي و او شنوا و بينا است از تو خواهم كه فرستي بر محمد و آل محمد 📚چنانچه گفته شد این اذکار از جمع روایی بین روایات ص۶۸۷ و ج۱ ص ۳۳۷ و ص۶۶۱ ذکر شد . @Modafeaneharaam