#روایٺــ_عِـشق ✒️
شهید رضوان نسبت به اهل خانه 🏡بسیار عاطفی و مهربان بود. تا جایی که هرگاه از عملیات بازمیگشت و به بیروت میرسید، با وجود خستگیهای 😰زیاد، همان نیمهشب با پای پیاده چند ساعت راه میآمد تا به شعث برسد و چند ساعتی⏰ بیشتر کنار همسر و فرزندانش باشد. او سعی میکرد در کنار مشغلههای فراوان، جای خالی خود را با محبت بیشتر و بازی با بچهها👧 پر کند. در میان جوانانی که تازه وارد شاخه نظامی و جبههها شده بودند نیز بهخاطر حسن خلق،آموزش دلسوزانه❣ و کمکهایی که بی هیچ ادعایی به آنها میکرد بسیار محبوب بود👌
شهیدحزب الله
#حاجرضوان_قاسمالعطار🌹
#سالروز_شهادت🕊
@Modafeaneharaam
❣ #روایٺ_عِـشق
همسر شهید :
🍃من واقعاً نمیدانم حجت چطور توانست دخترش را بگذارد و برود!
میدانم که زیبایی کارشان در همین گذر از تعلقات دنیایی است اما باز هم میگویم همت میخواهد که همسرم به لطف خدا چنین همتی داشت.
النا یک ماهه بود ، وقتی گریه میکرد و من او را روی سینه پدرش میگذاشتم ، آرام میشد🍃
حجتالله ارادت خاصی به اهل بیت داشت و همین ایمان و اراده او را به میدان جنگ کشاند.
عشق به بیبی و #حضرت_رقیه (س) و حضرت زینب (س) او را رزمنده کرد..✨
#شهید_حجت_الله_نوچمنی🌷
@Modafeaneharaam
#روایٺــ_عِـشق ✒️
او یک مرد کامل بود و من فقط به عنوان یک همسر در کنار او نبودم، بیشتر مانند دو رفیق بودیم، ما با هم دوست بودیم و حتی فراتر از اینها، او معلم من بود.
من با او بزرگ شدم و با او بال و پر گرفتم تا حدود سال 83 که خدا به ما نوید داد که زهرا خانمی در راه است. زهرای ما در 23 بهمن سال 84 به دنیا آمد و زندگی ما را با همه سختیهایی که داشتیم خیلی شیرین کرد.
ستار حدود 6 صبح از خانه میرفت بیرون و حدود ساعت 8 شب برمیگشت. با آن شرایط سخت، اما زندگی را خیلی دوست داشتیم و خوش بودیم و همان دو سه ساعتی که در کنار هم بودیم به اندازه سالها ارزش داشت، آنقدر که ذوق و شوق داشتیم و عاشقانه زندگی میکردیم.
زهرا که به دنیا آمد کل زندگی ما عوض شد. بهترین لحظه زندگی ما همان لحظه بود که ستار وارد بیمارستان شد و پارچهای را که دور زهرا پیچیده شده بود کنار زد و گفت بوی بهشت را از زهرا شنیدم.
او تمام عشق و محبتش را با دیدن زهرا ابراز کرد. خودش همیشه میگفت وقتی زهرا به دنیا آمد انگار هیچ چیز دیگری در دنیا برایم معنا نداشت، فقط زهرا بود. تا سال 88 که خدا آقا ابوالفضل را به ما هدیه کرد، خودش همیشه میگفت عشقم زهرا و جانم ابوالفضل. او زندگی را در کار و خانواده خلاصه کرده بود و محبتش را از هیچ کس دریغ نمیکرد.
✍به روایت همسربزرگوارشهید
#شهید_ستار_محمودی🌷
#اﻳﺎﻡ_شهادت
#شهدای_فارس
@Modafeaneharaam