مدافعان حرم 🇮🇷
@modafeaneharaam
#عکس_خانوادگی
همه هستند
#همه
مادر ، پسران و #پدر
#آخرین_عکس_خانوادگی خانواده #شهید #مدافع_حرم #ابراهیم_رشید
بیاییم هر چند وقت یکبار موقع گرفتن عکس خانوادگی
موقع عکس گرفتن با پدر
عکس گرفتن با برادر
زمان عکس با همسر ، یادی کنیم از #شهدا ،
#شهدای_مدافع_حرم ، از #خانواده_شهدا
شاید آن وقت دیگر حتی فکرش را هم نکنیم که #مدافعان_حرم برای مال دنیا به #سوریه رفته اند
شاید آن زمان دیگر این مقدار ساده
از کنار دروغ پراکنی آن جماعت #جاهل
که پیش گوش و چشم ما ، پشت سر #مدافعین_حرم بد بگویند ،
عبور نکنیم و بدون ترس از اخم آنان
#غیرت کافی برای پاسخ را در خود بیابیم
نکته
#شهید_ابراهیم_رشید #محمدابراهیم_رشید
طراح صحنه های انفجاری مسابقات #ضدگلوله و #فرمانده نیز بودند
@modafeaneharaam
کپی بدون ذکر صلوات جایز نیست
مدافعان حرم 🇮🇷
#اذن_رفتن
(شهید مدافع حرم که اذن رفتن را در خواب از رهبر معظم انقلاب گرفت)‼️
حجت الاسلام قوی بنیه از فعالان بسیج مستضعفین و از دوستان شهید مدافع حرم فیروز حمیدی زاده که در سوریه به شهادت رسید🕊 و امروز با حضور خیل عاشقان جهاد و شهادت در خراسان شمالی تشییع شد، خاطره ای از آخرین روزهای مانده به اعزام شهید👇
با خودش کلنجار می رفت که مبادا در این هوای سرد انگشتش به خوبی روی ماشه نچرخد و نرمی فشنگ به جای سیبل به تپه های سنگی، که مثل میخ به انتهای میدان تیر فرو شده بودند، برخورد کند😶.. تا همینجا هم کلی التماس کرده بود، تا اجازه پدر و مادرش را بگیرد، البته آنها هم حق داشتند مخالفت کنند، هنوز داغ برادر شهیدش «نریمان» کهنه نشده بود😔
باید تمرکز می کرد تا نوک مگسک را زیر خال سیاه نشانه بگیرد .. فرمانده میدان دستور شلیک را صادر کرد! فیروز لحظاتی نفس را در سینه حبس کرد، لوله سیاه تفنگ از میان خاکریز بیرون دویده بود، اولین تیر بیرون جست🏹 و پای سیبل، از دور، گرد و خاک بلند شد ..دومی ؛ سومی و بعدی هم صفوف هوا را شکافت، دیگر تیری در خشاب نمانده بود، همه منتظر اعلام نتایج بودند، شلیک های سرنوشت ساز که می توانست مهر تایید آنها برای قرار گرفتن در خیل #مدافعین_حرم باشد👌 .. ناقابل دو شلیک به هدف نشسته بود و از باقی شلیک ها اثری روی سیبل دیده نمی شد، حالا فیروز تمام آرزوهای خود را بر باد رفته می دید😞
دو روز به زمان اعلام نتایج باقی مانده بود، که خواب عجیبی دید و خیالش از بابت رفتن به سوریه راحت شد❗️
طاقت نداشت، سراغ دوستش عبدالرضا قوی بنیه رفت و او را در جریان خوابی که دیده بود، گذاشت. فیروز در خواب می بیند که پشت سر رهبر انقلاب به نماز ایستاده و بعد از اتمام نماز رهبر انقلاب بر می گردند و پیشانی فیروز حمیدی زاده را می بوسند😘و می گویند: قبول باشد.🌹
روز بعد فیروز در حالی که گرمی بوسه سید علی را روی پیشانی احساس می کرد به سراغم آمد و گفت: خیالم راحت شد، من قبول شدم...🌹
@Modafeaneharaam