eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
31.4هزار دنبال‌کننده
34.1هزار عکس
15.3هزار ویدیو
323 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
آخرین بار که می‌خواست به سوریه بره، دفتر خمس و بدهی‌هاشو آورد و گفت: بعد از من به این حساب‌ها رسیدگی کن. ناراحت شدم و گفتم: بهتره خودت انجام بدی. گفت: مریم! اجر حقیقی شهادتم را تو می‌بری که بعد از من باید بچه‌ها و زندگی را اداره کنی. گفتم: اگر این‌طوریه، به رفتنت راضی‌ام. راوی: همسر شهید مدافع حرم @Modafeaneharaam
❇️ 🔵شهید مدافع‌حرم ♻️کار خوبه خدا درست کنه! 🦋همسر شهید روایت می‌کند: یکبار که آقانوید پیگیر کارهای اداری وام ازدواج‌مون بود، کار گیر کرده بود؛ بهش گفتم: «آشنایی نیست کارو درست کنه؟» گفت: «کار خوبه خدا درستش کنه؛ بنده‌ی خدا چه کاره است؟!» 💚او همیشه برای انجام هر کاری تلاشش رو می‌کرد و قدمش رو برمی‌داشت؛ بقیه‌اش رو می‌سپرد به خدا و به معنای واقعی این کار رو می‌کرد. تکیه کلامش این بود که «کار، دست خداست.» 🦋سوریه که بود، می‌گفت: «دو سه‌تا از بچه‌های اینجا خیلی نورانی هستند؛ بهشون گفتم امروز فردا شهید می‌شوید!» منم گفتم: «عه! خب سفارش کن هواتو داشته باشن وقتی اونور رفتند.» نوید گفت: «از بنده‌ی خدا نمیخواهم. خدا، خدا رو عشقه! عاشق شوی، عاشقت می‌شود، شهیدت می‌کند.» @Modafeaneharaam
✨بسمِ رَبِّ الشُهَدا✨ 🌷 🕊️ آقا مرتضی دلشان پر می کشید برای شهادت. در شرایط مختلف حرف شهادت رو پیش می کشیدند، وقتی خانواده شهدا رو می دیدیم، وقتی پدرشون از خاطرات جبهه و دفاع مقدس می گفتن، ایامی مثل هفته دفاع مقدس و دهه فجر و... ، می گفتند ای کاش منم اون روزها بودم بلکه شهادت روزی و قسمتم می شد. این اواخر که آخرین اعزام ها به سوریه انجام می شد، می گفتند نکنه من جا بمونم و به شهادت نرسم. همیشه برای شهادت دعا می کردند.خیلی بی قرار و مشتاق بودند که زندگی مادی و خاکی شان ختم به شهادت بشود، می گفتند خدایا مرگ ما رو جوری قرار بده که شرمنده‌ی آقامون امام حسین علیه السلام نباشیم...🕊 🌹اللهم صلــــــے علے محــــمد وآل محـــــــمد و عجـــــل فرجهم 🌹 @Modafeaneharaam
🔹 به‌یادم دارم هروقت بیرون بودیم، اذان که می‌گفت، همانجا نزدیک‌ترین مسجد را پیدا می‌کرد و ما را می‌برد نماز. 🔹 یک شب جایی بودیم و مسجد هم پیدا نکردیم. رفت در یک اتاقک در بیمارستان تقاضا کرد که اجازه بدهند دو تایی نماز بخوانیم. 🔹 من هرموقع خسته بودم، می‌گفتم بروم نماز را بخوانم راحت بشوم. اما محمدحسین مواقعی که به ندرت می‌شد که نتواند نماز اول وقت بخواند، می‌گفت: یک کم استراحت می‌کنم تا سر حال نمازم را بخوانم. 🔸 «راوی همسر شهید @Modafeaneharaam
💠عشق در خون می‌نویسد سوره‌ی اخلاص را ... از بسیجیانِ فعال مشهد بود ... مدت طولانی برای اعزام به سوریه به هر دری زد و به هر مقام نظامی که می‌ شناخت متوسل شده و حتی التماس کرد اما به جایی نرسید ... در نهایت با اصرار و پافشاری عجیب توانست خودش را از طریق فاطمیون به سوریه برساند ، نکته‌ی تکان دهنده این‌ است که محمد فقط "سه روز" در میدان نبرد سوریه بود و این بسیجیِ "از دنـیا دل کنده " روز ۲۵ آبان ۱۳۹۴ با آتش مزدوران سعودی تکفیری داعش بال در بال ملائک گشود. « روحش شاد با ذکر صلوات » 🌷🕊 @Modafeaneharaam
🔖 نام : حمیدرضــــا نام خانوادگی : ضیایــــی نام پدر : علی‌اعظم تاریخ تولد : ۱۳۴۹/۳/۱۷ - تهران🇮🇷 دین و مذهب : اسلام شیعه وضعیت تأهل : متأهل ملّیـت : ایرانی تاریخ شهادت : ۱۳۹۶/۸/۲۹ - البوکمال🇸🇾 مزار : تهران - بهشت‌زهــــرا سلام‌الله‌علیها ، قطعه ۲۴ @Modafeaneharaam
🌹 شهید حسن حزباوی با صداقت و اهل حجب و حیا بود اگر چه کم حرف می‌زد اما همیشه لبخند به لب داشت. انسانی متواضع وکم توقع و در مسائل کاری بسیار با جدیت و نمونه یک پاسدار وظیفه شناس بود چندین بار در رزمایش ها به خاطر همین جدیت و نظم و ذکاوتش مشورد تشویق قرار می گیرند. همین رفتار وکردارش سبب شد تا یکی از برادران سنی مذهب در سوریه بعد از دوستی با و تحت تاثیر رفتارش به مذهب تشیع مشرف شد. 🍁به مناسبت سالروز 🔷تاریخ تولد : ۲۳ آذر ۱۳۶۱ 🔷تاریخ شهادت : ۱ آذر ۱۳۹۳ 🔷مزار شهید : گلزار شهدای اهواز 🔷محل شهادت : سوریه .......🕊🌸 @Modafeaneharaam
💐مدافع حرم «علی اکبر زوار» در ۱۷ آذرماه ۱۳۵۶ در شهر مشهدمقدس دیده به جهان گشود.بسیار آرام و صبور بود و هرکاری را که شروع می کرد، حتما به اتمام می رساند.همچنین به آیت الله قاضی ارادت ویژه ای داشت و سفارش می‌کرد، که همه زندگینامه این عالم را مطالعه کنند. 🌴به عنوان دیده بان خدمت می‌کرد و اجازه شرکت در عملیات را نداشت، اما به دلیل خوابی که دیده بود و اصرارش اجازه شرکت در عملیات را به او داد. 🌷در حین عملیات درتاریخ ۲ آذرماه ۱۳۹۴به فیض شهادت رسید و به جهت اینکه این شهید عزیز از ناحیه قفسه سینه به بالا دچار مجروحیت شده بود و منطقه نیز در دست دشمن افتاده بود، امکان برگرداندن پیکرهای پاک شهدا وجود نداشت. سرانجام پس از گذشت یک سال مفقود الجسم بودن پیکر پاک این شهید والامقام شناسایی و در تاریخ ۳۰ آذرماه ۱۳۹۵ تشییع و در بهشت رضا(ع) قطعه ۱۵ به خاک سپرده شد. 🌹 اکبر_زوار 🕊 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• @Modafeaneharaam
📨 🌼شهید مدافع‌حرم 💜برادر شهید نقل می‌کنند: اصغر همیشه به فکر رفتن به سوریه بود. دغدغه عجیبی برای اعزام داشت. یک روز سبد پرتقالی از باغ چیده بود، بین همسایگان پخش می‌کرد و می‌گفت: بخورید! این شیرینی شهادت من است؛ چون چیزی نمانده که عازم سوریه شوم. 💚اصغر خیلی به من اصرار می‌کرد تا اجازه رفتن به او بدهم. شرایط زندگی مناسبی نداشتیم؛ با بودنِ پدر پیر و بچه‌های قد و نیم‌قد اصغر. برای منصرف‌کردن او دائم می‌گفتم از خانواده‌ی ما، محمد، برادر دیگرمان در کربلای۵ خودش را تقدیم انقلاب اسلامی کرده و از ما دیگر کافیست اما گوش او بدهکار نبود. اصغر آنقدر اشتیاق داشت که ماه‌ها قبل ثبت‌نام کرده بود. 💜روز اعزام فرا رسید. اتوبوس‌ها برای سوارکردن رزمندگان آمده بودند. مانع سوارشدن اصغر شدم اما بعد از حرکت اتوبوس‌ها با موتور سیکلت دنبال‌شان رفته بود. کمی آنطرف‌تر سوار شد تا از قافله عقب نماند. 💚وقتی می‌خواست از تهران به سمت سوریه حرکت کند، تنها یک پیامک زد: "حلالم کنید، خداحافظ! من عازم میعادگاه عاشقان شدم". 🌸 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 @Modafeaneharaam
🥀🕊🕊🌷🕊🕊🌹 🌷🕊 💐یکی از دوستانش تعریف می کرد که الیاس روزهای اول خیلی سر به سر همه میگذاشت اما چند روز آخر خیلی ساکت شده بود.گفته بود:الیاس یا تو ترسیدی یا خیلی پیر شدی که آنقدر ساکتی، الیاس جواب داده بود نه پیر شدم،نه ترسیده ام،انشالله جلو که رفتیم می فهمیم. دوستش می گفت بعد از شهادتش متوجه حرف هایش شدم. 🥀دوستانش تعریف کردند:به خاطر شرایط بسیار سختی که در آن گرفتار شده بودیم به ساختمانی رفتیم،فرمانده پشتش را به نیروها کرد و گفت:هرکس می خواهد جلو بیاید دستش را روی دستم بگذارد و الیاس دستش را گذاشت. به همراه الیاس به خط زدیم.بین ما و الیاس خمپاره ای اصابت کرد اما الیاس همچنان پیش رفت تا اینکه خمپاره ای به نزدیکی اش خورد اما چون آتش زیاد بود نتوانستیم از جایمان بلند شویم لذا پیکر شهید به همان صورت در منطقه ماند.بعد از آن چند نفر از نیروها خواستند پیکرش را بیاورند اما موفق نشدند و پیکر شهید در همان محل شهادت ماند. ما از چیزی خبر نداشتیم،تنها،دخترم خواب دید که الیاس از او خداحافظی کرده است.خبر شهادت را که شنیدم خدارا شکر کردم.🕊😭 ✍به نقل از:همسر شهید 🕊 @Modafeaneharaam
🌷🌷 📌فرازی از وصیت نامه شهید ( که توسط خانواده شهید منتشر شده) 🍂بنده ی گهنکار به عنوان سرباز کوچک و خدمتگزار به نظام مقدس جمهوری اسلامی به همه برادران ودوستانم توصیه می نمایم که را سر لوحه خود قرار دهند چرا که راه آنان راه خداست راه ائمه است,راه امام است. 💛 سعی کن و را طوری تربیت کنی که با فهمیدن و درک واقعی معنی حجاب را رعایت کنند,همچون خودت و به شما افتخار میکنم. . 🍂حلالم کن خیلی اذیتت کردم,خیلی ناراحتت کردم,خیلی زحمت کشیدی,نتوانستم جبران کنم دست و بالم خالی از هرگونه عمل صالح است .برایم دعا کن,طلب مغفرت کن. 🍂 بابا جان!خیلی دوستت دارم,درسهایت را مرتب بخوان و به حرف مادرت گوش کن. و یادت نره,یادت نره که,وقتی به سر میکردی خوشکل و میشدی,همیشه به یادت هستم,تو هم به یاد من باش باباجونی. 🍂 همیشه بهت میگفتم,قربونت بشم بابایی,حالا وقتی بزرگ شدی و تونستی بخونی و بنویسی بدون که تو رو هم خیلی دوس دارم,سفارشهایی که به آبجی بزرگت کردم رو فراموش نکنید. @Modafeaneharaam