eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
31.4هزار دنبال‌کننده
34.1هزار عکس
15.3هزار ویدیو
323 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 🌷شهید هسته ای مجید شهریاری🌷 نام: مجید شهریاری نام پدر:محسن ولادت: 1345 شهادت:1389/9/8 وضعیت تاهل: متاهل صاحب دو فرزند اخرین مقام: _ نماینده دانشگاه شهید بهشتی در امور اجرایی همکاری با سازمان انرژی هسته ای _ عضو انجمن هسته ای ایران _ مدیر گروه کاربرد پرتوها _ عضو شورای آزمایشگاه مرکزی دانشگاه _ عضو شورای فناوری دانشگاه _ عضو کمیته تخصصی فنی و مهندسی هیات ممیزه _ مشاور جمهوری اسلامی ایران در پروژه سزامی _ برگزار کننده چهار کمیته علمی و کارگاه آموزشی نحوه شهادت: در صبح حادثه مجید شهریاری و راننده جلو نشستند و همسر وی هم عقب ماشین نشست. پس از طی ششصد متر، در بزرگراه ارتش یک موتور سیکلت به ماشین نزدیک شده و بمب را متصل می‌کند که در همین حین با فریاد راننده همسر و راننده از ماشین پیاده می‌شوند اما مجید شهریار به خاطر کمربند ایمنی نمی‌تواند در زمان کم از ماشین خارج شود. گرچه خانواده وی مایل بودند که فرزندشان در زنجان دفن شود اما نهایت وی در امامزاده صالح تهران دفن‌شد سن شهادت:44 ساله @Modafeaneharaam
💟 🌕شهید مدافع‌حرم 📀راوے: همسر شهید 💜اقا میثم می‌گفت: «دوست دارم معلومات بچه من بالا باشد. ما مسلمانها وقتی به دنیا می‌آییم، امام حسین علیه‌السلام را راحت و همین جوری قبول داریم ولی در دوره جدید، بچه‌ها مفاهیم را اینطور قبول نمی‌کنند و باید با دلیل برایشان توضیح دهیم. 💛دوست دارم با علت و دلیل به فرزندم بگویم خدا و امام حسین چگونه‌اند. دوست دارم دخترم کتابخوان شود و کتابخوانش می‌کنم و از این طریق به او یاد می‌دهم که خدا را بشناسد. دوست ندارم زیاد تلویزیون نگاه کند. گاهی هم به شوخی به من می‌گفت: «اگر بچه‌ی ما تلویزیونی شود، من ازت راضی نیستم.» 💜دخترمان، حلما، ۱۷روز بعد از شهادت پدرش به دنیا آمد. میثم خیلی مشتاقِ دیدنِ بچه بود ولی عشقش به حضرت زینب علیهاالسلام بیشتر بود. اگر بیشتر نبود، اول صبر می‌کرد بچه‌اش به دنیا می‌آمد و بعد می‌رفت اما دیگر هیچ‌چیز نمی‌توانست جلوی او را بگیرد. @Modafeaneharaam
🕊 اینگونه شهید شدم ...‼️ 💐 روایت نحوه شهادت شهید ابولفضل شیروانیان از زبان خودش 💠 همسر محترم شهید ابوالفضل شیروانیان: هنوز دوست‌هایش نیامده بودند تا نحوه شهادت ابوالفضل را بگویند. نمی‌دانستم هنگام شهادت چه اتفاقی برایش افتاده است. یک شب خوابش را دیدم. گفتم، «ابوالفضل چرا دیر کردی؟» 🕊گفت، «کار داشتم باید تعداد بسیاری سوال، جواب می‌دادم.» 🌸گفتم، «از خودت بگو، وقتی زخمی شدی درد داشتی؟» 🕊گفت، «راه افتادیم به سمت یک مقر برویم. فردی به من گفت، بایست. ایستادم.» 🌸پرسیدم، «چرا ایستادی؟» 🕊گفت، «در غربت یک آشنا پیدا کرده بودم و خوشحال بودم. از من پرسید، تو دوست قاسم هستی؟ پاسخ مثبت دادم. گفت، پس بنشین. گفتم، سرم سنگین است. گفت، ابوالفضل سرت را روی پای من بگذار. سرم را که روی پایش گذاشتم، گفت: بلند شو تا برویم. بلند شدم. دیدم در یک باغ بزرگ پر از میوه ایستادیم. به من گفت، آقا ابوالفضل چند تا از این میوه‌ها بخوری سر دردت خوب می‌شود. منم تعدادی میوه خوردم. بعد هم رفتیم و تمام.» 💐شادی روح پرفتوح شهید @Modafeaneharaam
✍به وقت شهادت ❣✨بعد از شهادت ابوالفضل به کربلا رفتیم. خردادماه بود و هوا گرم. از مقام امام زمان (عج) تا پشت حرم حضرت عباس (ع) راه زیادی بود؛ حدود ۴۵ دقیقه. ساعت هم سه بود و هنگام استراحت ماشین‌ها. ❣✨همان‌طور که پیاده می‌آمدیم مادرش گفت: «ببین ابوالفضل، بابا که قلبش را عمل کرده، من هم که کمر ندارم. زهرا خانم هم که پاهایش درد گرفته، مهدی هم خسته شده، یک ماشین بفرست.» ❣✨حاج آقا گفت: «خانم چه می‌گویی؟ ابوالفضل این وسط ماشین از کجا بیاورد؟ او اکنون جایش خوب است.» ❣✨همان‌طور که سه تایی می‌خندیدیم، یک ماشین که داشت می‌رفت برای تعویض خادم‌ها نگه داشت جلوی پای‌مان. پرسید: «علقمه؟» سوار شدیم، اما سه تایی تا موقع رسیدن گریه می‌کردیم. ❣✨حاج آقا گفت: «شهدا همه جا حاضرند. ما‌ها دقت نمی‌کنیم تا لیاقت نظر شهدا را داشته باشیم.» راوی: پدر شهید 🌷تاریخ شهادت۱۳۹۲/۹/۲۳ 🌷 ........🕊🕊 @Modafeaneharaam
«اینجانب دانشجوی دوره 24 مصوب جواد آرامش فرزند عباس متولد 69/6/30 در شهر دولت آباد از توابع تربت حیدریه استان خراسان رضوی که دوران تحصیل ابتدایی خود را در مدرسه شهید پایرنج به پایان رساندم ...و در کنار تحصیل، به پدرم که کشاورز بود کمک می‌کردم و بعد از تحصیل 2 سال به کارگری می‌رفتم در تاریخ 86/12/11 از آنجا که دوست داشتم و می‌خواستم به کشورم خدمت کنم به مرکز گزینش شهرستان رفتم و به استخدام نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران درآمدم و بعد از دوره آموزشی درجه‌داری که در مرکز آموزش ثامن الائمه(ع) مشهد بود به درجه گروهبان یکمی نائل شدم و برای ادامه خدمت به استان سیستان و بلوچستان رفتم و طی 21 روز دوره آموزشی در مجمتع آموزشی امام رضا(ع) به شهرستان خاش منتقل شدم و در گردان 105 خاش مشغول به خدمت بودم در سال 88 گردان به زاهدان انتقال یافت و در گردان مشغول به خدمت بودم که در سال91 به دبیرستان از راه دور آرش رفتم و ثبت نام دوره پیش دانشگاهی را گرفتم و در کنکور سال 91 رتبه ده هزار گرفتم و از آنجا که دوست داشتم در سازمان خدمت صادقانه و افسر باشم به دانشگاه علوم انتظامی آمدم و مشغول به خدمت شدم.» @Modafeaneharaam
🔴 فرزند «سرتیم حفاظت حاج قاسم»۳ماه بعد از شهادت پدرش به دنیاآمد.🥀 ▪️شهروز مظفری نیا از مدافعان حرم حضرت زینب(س) و سرتیم حفاظت سردار قاسم سلیمانی بود که روز ۱۳ دی ماه سال ۹۸در فرودگاه بغداد همراه حاج قاسم،ابومهدی و چند تن دیگر از همرزمانش توسط آمریکا مورد حمله تروریستی قرار گرفته و به شهادت رسیدند. از این شهید عزیز دو دختر به یادگار ماند و پسری به نام علیرضا که امروز پس از ۳ماه و ۱۸ روز که از شهادت پدرش می گذرد قدم به دنیا گذاشت.🥀 ▪️شهید مظفری نیا دوست داشت اگر فرزند جدیدش دختر بود نامش را «فاطمه» بگذارد و اگر پسر «علیرضا» زیرا او را هدیه ای از جانب امام رضا(ع) می دانست. 🌙 ▪️شهروز درحالی در رواقی از حرم حضرت فاطمه معصومه(س) آرمید که علیرضا به دنیا آمد، بدون اینکه لحظه ای حضور فیزیکی پدرش را در این دنیا درک کرده باشد.🥀 ▪️شهروز به یکی از دوستانش گفته بود دوست ندارم بعد از حاج قاسم زنده باشم وچقدر هم به حرفش وفادار ماند...🕊 @Modafeaneharaam
💢وقتی شهید پورجعفری جان حاج قاسم سلیمانی را نجات داد ▪️نقل از سردار شهید حسین پورجعفری: روزی در مکانی مستقر بودیم، وقت نماز شد گفتم حاج قاسم بهتر است برویم، اینجا امن نیست نماز را جای دیگری میخوانیم، حاجی به اصرار نماز ظهر را خواند، اما هرجور بود حاجی را متقاعد کردم نماز عصر را جای دیگری بخوانیم. سوار ماشین شده و از آنجا دور شدیم، بعد از گذشت پنج دقیقه طی یک تماس تلفنی متوجه شدیم مکان جلسه که در آنجا حضور داشتیم طی حمله انتحاری توسط یک خودرو داعشی به هوا رفته است. @Modafeaneharaam
🌹🍃شهید مهدی نوروزی شهیدی که عراقی ها شیر سامرا خطابش میکردند داستان زندگی شهید نوروزی در کشاکش جنگ و صلح بود، روح سرکش او آرام نداشت و تنها شن‌های داغ عراق بود که توانست با مکیدن خون سرخش آرامش کند. «شیر سامرا» لقبی است که عراقی‌ها به شهید مهدی نوروزی داده‌اند، مادرش می‌گوید این لقب به این علت است که بسیاری از رزمندگان را از محاصره دشمن خارج کرده و خط شکن بوده است بشنویم از مادر شهید چند ماه بعد، یعنی دوهفته مانده به دنیا آمدن مهدی خواب دیدم چند زن با چادرهای عربی مشغول تمیز کردن خانه‌ام هستند و با کلی اصرار از آن‌ها خواستم که زحمت نکشند و اجازه بدهند که خودم خانه را تمیز کنم، در جواب اصرار من گفتند: «فرزندی که قرار است به دنیا بیایید فرزند ماست و ما برای کمک به تو آمده‌ایم.» وقتی که از خواب بیدار شدم با خودم گفتم این خانم‌ها باید از اهل بیت امام حسین (علیه السلام) باشند و برای مهدی من آمده بودند. اتفاقات قبل از به دنیا آمدن آقا مهدی آنقدر عجیب بود که یقین کرده بودم که اهل بیت علیهم السلام برای کار مهمی انتخابش کردند.❤️ 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 @Modafeaneharaam
فرازی از وصیت‌نامه: بسم الله الرحمن الرحیم الهی انت کما احب واجعلنی کما تحب الهی هب لی کمال انقطاع الیک سلام و درود خداوند بر ارواح پاک حضرت محمد (ص) و آل محمد و درود و سلام ما و خدا به مولا و آقای عالم حضرت بقیه‌الله(عج)؛ شهادت می‌دهم که خداوند یگانه است و محمد(ص) خاتم رسولان و برترین بنده خداست و امیر المومنین علی مرتضی(ع) برادر و وصی او بود و فرزندان معصوم مولا، امامان پس از او هستند و تا قیامت امامت در خاندان پاک محمد (ص) قرار دارد و لاغیر "و رضیت بذلک". خداوندا دو چیز را لااقل از اختیار انسان خارج کردی و آن اولی مرگ و دومی تولد است که انسان به اندازه ذره‌ای در آن دخالت ندارد. ابتدا خدا را شاکرم که به من نعمت وجود را عطا کرد و پس بر آن شاکرم که در موجودات از جمله موجوداتی هستم که حرکت می‌کنند. در میان این موجودات مرا انسان خلق کردی و در میان انسان‌ها مرا عاقل خلق کردی و در میان عاقل‌ها مرا یکتاپرست خلق کردی، در میان یکتاپرستان مرا مسلمان آفریدی و در میان مسلمانان شیعه و در میان شیعیان شیعه‌ی اثنی عشری آفریدی و ای کاش در میان این شیعه‌ها مرا از ذریه‌ی زهرا خلق می‌کردی و در میان آن‌ها از جمله کسانی بودم که مادر و پدرم هر دو سید می‌بودند. خداوندا باز هم بگویم به من چه دادی؟ چرا؟! مگر من با آن بچه مسیحی و بچه یهودی و آن کافر چه فرقی داشتم...، خدایا چه دادی که شکرش را به‌جا آوردم؟ و شاید «علی جان»! به یمن والدینی خوب و عشاق/ مرا عبد و غلامت آفریدند خدایا! بهشت را بهشته‌ام/ بهشت من علی بود خدایا! اگر روزی آمد که محبت علی را از من گرفتی جان من در بدنم نباشد. خدایا حال می‌دانم که علی چرا چیزی را جز دل چاه برای درد دل انتخاب نکرد. خیلی چیزها را نمی‌توان به هیچ‌کس گفت؛‌ خدایا جان آن امام زمان را سالم بدار که او امید شیعه است. در طول 1400 سال شیعه را کشتند به خاطر مولایشان به خاطر یک کلام "عشق چهارده تن" چرا؟! @Modafeaneharaam
❇️ 🟣شهید مدافع‌حرم رضا عباسی ☔️همسر شهید نقل می‌کنند: همیشه به فقرا و نیازمندان کمک می‌کرد و نصف درآمد روزانه خود را برای کمک به فقرا کنار می‌گذاشت و هر روز که از مکانیکی برمی‌گشت، نصف درآمد خود را برای فقرا و نیمی دیگر را برای هزینه‌های منزل کنار می‌گذاشت. ☔️نسبت به فقرا، نیازمندان و جوانانی که توان مالی برای ازدواج نداشتند، بی‌تفاوت نبود و به صورت پنهانی و مخلصانه به آنها کمک می‌کرد؛ چنانکه بعد از شهادت او همان فقرا، نبود ایشان را احساس می‌کنند و از کمکهای او بسیار می‌گفتند که تا به حال کسی خبر نداشته است. این خصوصیت او برگرفته از سیره و روش مولا علی علیه‌السلام با فقرا و یتیمان بود. 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات 🎈اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد🎈 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• @Modafeaneharaam
همسر شهید علی‎محمدی: ۱۴ سال است که رنج می‌کشم و کسی ندید؛ تازه من همسر یک شهید شاخص هستم/ رسانه‌ها طوری تبلیغ کرده‌اند که انگار خانواده شهدا دارند از فرصت‌ها استفاده می‌کنند منصوره کرمی، همسر اولین شهید هسته‌ای ایران، شهید ، همسر شهید من وقتی زنده بود می‌گفت شما مثل ملکه‌ها زندگی می‌کنید. چند روز پیش به یکی از مسئولین بنیاد شهید گفتم ملکه تمام شد. ۱۴ سال است که رنج می‌کشم و این رنج مرا کسی ندید. تازه من همسر یک شهید شاخص هستم. خانواده شهدایی را ببینید که اصلاً دیده نمی‌شوند و فشارهای زیادی بر آنها وارد می‌شود. تصویر درستی از خانواده شهدا در رسانه‌ها بازتاب داده نشده است. همه جای دنیا برای کسانی که از وطن و کشورشان حمایت کردند احترام قائل هستند اما در کشور ما آن قدر رسانه‌ها بد عمل کرده‌اند که حتی مردم واکنش منفی نشان می‌دهند. ما و رسانه‌هایمان درست عمل نکرده‌ایم. رسانه‌ها طوری تبلیغ کرده‌اند که خانواده شهدا دارند از فرصت‌ها استفاده می‌کنند و سر مردم بی‌کلاه مانده است. @Modafeaneharaam
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• ✍ وقتی خبر شهادت محمودرضا بیضائی به اکبر شهریاری رسید خودش را بالای سر محمود رساند و گفت: «باید برگردانمش». آن روز خیلی بی تاب شده بود. صبح فردای محمودرضا بیضائی، به فرمانده گفت: «اگر اجازه بدهید من لباس های رزم بیضائی را بپوشم. فرمانده گفت: «اگر لباس شهید را بپوشی تو هم می شوی گفت: هر چه بخواهد همان می شود. بعد از صبحانه زد به خط. وقتی کمی از مقر فاصله گرفت یک خمپاره 60 او را مورد اصابت قرار داد و پهلویش را شکافت. همرزمان بالای سرش که رسیدند نفس های آخرش بود... @Modafeaneharaam