یکی خط است زاول تا به آخِر **** بر او خلق جهان گشته مسافر
در این ره انبیاء چون ساربانند **** دلیل و رهنمای کاروانند
وز ایشان سیّد ما گشته سالار **** هم او اول هم او آخر درین کار
احد درمیم احمد گشت ظاهر **** در این دور ، اول آمد عین آخر
بر او ختم آمد، پایان این راه **** بدو منزل شده اُدعوا إلَی الله
شبستری
@MohammadGelayeri
#پیامبر #رحمت
دلسوزی که موجب احسان شود را رحمت گویند ( راغب) خدا وند تعالی نبی اکرم صلی الله علیه وآله را رحمت برای همه معرفی کرد «و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین» ( انبیا 107) چرا که پیام آور دینی است که سعادت دنیا و آخرت را تأمین می کند ( المیزان)
https://eitaa.com/MohammadGelayeri
#تفکر و #تذکر :
در #قرآن دو مطلب نزديك به يكديگر ذكر شده است: يكى تفكر و ديگر تذكر.
تفكر يعنى كشف چيزى كه نمىدانيم، انديشيدن براى به دست آوردن آنچه كه نمىدانيم. قرآن دعوت به تفكر هم مىكند. و اما تذكر يعنى يادآورى. تَذكار يعنى به ياد آوردن. خيلى مسائل در #فطرت انسان و حتى گاهى در تعليم انسان وجود دارد ولى انسان از آنها غافل است؛ احتياج به تنبّه و بيدارى دارد، احتياج به تذكر و يادآورى دارد. به عبارت ديگر بشر دو حالت مختلف دارد: يكى حالت جهل و ديگر حالت خواب. گاهى ما از اطراف خودمان بىخبريم به دليل اينكه نمىدانيم؛ بيداريم ولى چون نمىدانيم بىخبريم. و گاهى از اطراف خود بىخبريم نه به دليل اينكه نمىدانيم؛ مىدانيم ولى فعلًا خوابيم. آدم خواب، عالم است ولى حالتى بر او استيلا پيدا كرده است كه از دانستههاى خود استفاده نمىكند. اين، در خواب ظاهرى. بشر يك خواب ديگرى هم دارد كه اسم آن را «خواب غفلت» يا «غفلت» مىگذارند. اى پيغمبر! تو خيال نكن كه فقط با جاهل روبرو هستى، با غافل هم روبرو هستى. جاهل را به تفكر وادار و غافل را به تذكر، و مردم بيش از آن اندازه كه جاهل باشند غافل و خوابند؛ خوابها را بيدار كن و غافلها را متنبّه. وقتى خواب را بيدار كردى او خودش دنبال كار مىرود. يك آدم اگر خواب باشد و خطرى متوجه او باشد (مثلًا قافله حركت كرده و او خواب مانده است) تو او را بيدار كن. وقتى بيدار كردى، ديگر لازم نيست به او بگويى خطر! بلكه همينكه بيدار بشود خودش مىبيند خطر است. به عبارت ديگر وقتى كه بيدار شد لازم نيست به او بگويى برو، بلكه وقتى بيدار شد و ديد قافله حركت كرده خودش دنبال قافله راه مىافتد. اين است كه [قرآن خطاب به پيغمبر اكرم مىفرمايد] آن احساسهايى كه در مردم وجود دارد [و از آنها غافلاند]، احساسهاى خفته را بيدار كن. قسمتى از ايمان، بيدارى احساسهاى خفته است.
( شهید مطهری ، مجموعه آثار ج 16 ، ص165 )
https://eitaa.com/MohammadGelayeri
ماجرای اقتدای معاون رئیس دانشگاه در آمریکا به علامه مصباح :
در بهشهر در خدمت آیت الله #مصباح یزدی بودیم ، ایشان می گفت :
در مسافرتی جهت سخنرانی در یکی از دانشگاه ها به آمریکا رفته بودم وقتی وارد دانشگاه شدم وقت اذان ظهر بود ، معاون رئیس دانشگاه که به استقبال آمده بود همراه ما بود من فکر کردم که اگر جایی پیدا شود و #نماز را در اول وقت بخوانیم خیلی خوب می شود با خود گفتم کجا بخوانیم نه اتاقی نه فرشی ، دوستان همراه با معاون دانشگاه صحبت کردند و موضوع را در میان گذاشتند معاون دانشگاه گفت من نمی دانم شما چه کار می خواهید بکنید ؟ بگویید من چه کار کنم ؟ همراهان هم گفتند فقط به اتاقی نیاز داریم که مفروش باشد ، ایشان اتاقی برای ما آماده کرد و ما نمازمان را در آنجا خواندیم هنگامی که به نماز ایستاده بودیم معاون دانشگاه هم به همراه ما به نماز ایستاد ، بعد از نماز از او پرسیدند تو مگر نماز می خوانی ؟ گفت خیر ، گفتند پس چرا با ما نماز خواندی ؟ گفت من دیدم که یک شخصیت صاحب نظر و عالم و مورد اعتماد قبل از شروع برنامه با #خدا خلوت کرد این صحنه نظرم را جلب کرد معلوم است کار خوبی است و هیچ گونه تشریفاتی هم ندارد ،لذا من این کار را پسندیدم و مانند شما عمل کردم .
این نشان می دهد که احکام اسلامی پر جاذبه است و اگر درست با مردم بر خورد شود مردم هم به این احکام ایمان می آورند و باور می کنند .
(خاطرات حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمد #فاضل استرآبادی ص 303)
https://eitaa.com/MohammadGelayeri
فلسفه عزاداری برای امام حسین (علیه السلام) چیست؟
ذکر شش فواید به صورت مختصر:
۱.حفظ مکتب اهل بیت (علیهم السلام)
برپایی عزاداری، امر و مکتب اهل بیت را زنده نگه میدارد در این مراسم حقانیت ، سیره و سنت آنها بیان و به نسلهای بعد منتقل می شود در این زمینه امام صادق(ع) می فرماید:انّ تلک المجالس اُحبها فاحیوا امرنا فرحم الله مَن احیی امرنا ( اینگونه مجالس را دوست دارم پس امر امامت ما را زنده بدارید خدا رحمت کند کسی را که امر و راه ما را احیا کند ). (قرب الاسناد ، حمیری )
۲.پاسداشت تاریخ و هدف قیام امام حسین (ع): برپایی چنین مجالسی موجب آگاهی از اهداف عالی و ارزشمند قیام امام حسین (ع) می شود
۳.بسیج توده ها و وحدت شیعیان :اقامه عزاداری برای امام حسین (ع) موجب اتحاد و همدلی میان محبان و شیعیان میشود
۴.خودسازی و تربیت دینی : مجالس عزای امام حسین(ع) باعث تحوّل روحی و مرکز تربیت نفس است و مردم آن حضرت را الگو خود قرار خواهند داد
۵.تجلیل از مجاهدت امام حسین (ع) و تعظیم شعائر الهی: اساسا سوگواری در مرگ اشخاص یک نو تعظیم و احترام به آنان و رعایت موقعیت و شخصیت شان محسوب می شود و امام حسین(ع)که از خاندان عصمت و طهارت و از اولیای الهی است علاوه بر تجلیل و تعظیم از مصادیق روشن شعائر الهی است
۶.اظهار مودت و دوستی با ذوالقربی :تشویق قران به مودت و دوستی با خویشاوندان پیامبر دلیل دیگری برای عزاداری است که خداوند درسوره شوری آیه ۲۳ از قول پیامبر می فرماید : قل لااسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی (بگو من از شما اجر رسالت جز این نخواهم که مودت و محبت مرا در حق خویشاوندان منظور دارید)
برادر سابقی طلبه پایه ۷ فیضییه مازندران
https://eitaa.com/MohammadGelayeri
یک نماز صبح بخوان دو نماز صبح ببر، البته به شرطی که اول وقت بخوانی ، چون هنگام طلوع فجر هم فرشتگان شب هستند و نماز صبح را ثبت می کنند هم فرشتگان روز ، برای همین امام صادق علیه السلام هنگام طلوع فجر را بهترین زمان برای خواندن نماز صبح می داند
عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَخْبِرْنِي عَنْ أَفْضَلِ الْمَوَاقِيتِ فِي صَلَاةِ الْفَجْرِ فَقَالَ مَعَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلَى أَنْ قَالَ فَإِذَا صَلَّى الْعَبْدُ صَلَاةَ الصُّبْحِ مَعَ طُلُوعِ الْفَجْرِ أُثْبِتَتْ لَهُ مَرَّتَيْنِ تُثْبِتُهُ مَلَائِكَةُ اللَّيْلِ وَ مَلَائِكَةُ النَّهَارِ.
وسائل الشيعة (30 جلدی )؛ ج1، ص: 373
https://eitaa.com/MohammadGelayeri
«أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلى غَسَقِ اللَّيْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُوداً» (اسراء 78)
در روایات اهل بیت دلوک شمس به زوال یعنی وقت ظهر و غسق لیل به نصف شب تفسیر شده است ، و به اتفاق روایات مراد از قرآن فجر نماز صبح است که برای وجود قرائت در آن به قرآن تعبیر شده است و به اتفاق روایات شیعه و سنی مراد از این که قرآن فجر مشهود است این است که ملائکه شب و روز آن را می بینند ( المیزان )
https://eitaa.com/MohammadGelayeri
شیخ صدوق (ره) و غیر ایشان از جناب عبدالعظیم روایت کردهاند که فرمود: بر آقای خودم، حضرت امام هادی (ع)وارد شدم. چون مرا دید فرمود: مرحبا به تو، ای ابوالقاسم! تو ولیّ ما هستی. عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! میخواهم دین خود را بر شما عرضه کنم. اگر مورد پسند شما است، تأیید بفرمایید و اگر ناپسند است، راهنماییم کنید.
من عقیده دارم خدا، واحد و یگانه است و مثل و مانندی ندارد و جسم و صورت و عرض و جوهر نیست، بلکه پدیدآورنده اجسام و صورتهاست. پروردگار و مالک هر چیزی است. او مالک و صاحب هر چیزی است.
عقیده دارم محمد(ص)پیامبر و رسول و آخرین آنان است و بعد از او پیامبری نخواهد بود و تا روز قیامت دین آن حضرت اسلام خواهد بود و شریعت دیگری نخواهد بود.
عقیده دارم امام و خلیفه و ولیّ امر بعد از پیامبر(ص)امیرالمؤمنین (ع)و بعد از آن حسن (ع)و بعد حسین (ع)وعلی بن الحسین و بعد محمد بن علی و سپس جعفر بن محمد و بعد موسی بن جعفر و بعد علی بن موسی و سپس محمد بن علی است و بعد شما را امام میدانم.
حضرت فرمود: بعد از من پسرم حسن و بعد از او مهدی (ع)خواهد بود که کسی او را نمیبیند و از نظرها غایب خواهد بود و زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد، پس از این که پر از ظلم و جور شده باشد.
گفتم: عقیده دارم دوست ایشان دوست خداست و دشمن ایشان دشمن خداست و اطاعت ایشان واجب و معصیت اینان معصیت خداست.
عقیده دارم معراج و سؤال در قبر و بهشت و جهنم و صراط و میزان حق است و قیامت خواهد آمد و همه زنده خواهیم شد.
پس امام هادی (ع)فرمود: ای ابوالقاسم! به خدا این است دین پسندیده ثابت. بر همین اعتقاد بمان. خداوند تو را بر این اعتقاد محافظت کند.
(امالی صدوق ص ۴۷۵)
https://eitaa.com/jorenab
اسدی:
♻️ به مناسبت سالروز تولد حضرت عبدالعظيم حَسني(ع)
✍ يكي از چهره های شاخص اصحاب ائمه، حضرت عبدالعظيم حسنی است كه در شمار اصحاب امام رضا، امام جواد و امام هادی عليهم السلام بوده و مورد تمجيد فراوان قرار گرفته است.
✅ حضرت عبدالعظيم از نوادگان امام حسن مجتبی(ع) بود كه چهارم ربیع الثانی سال 173 ه. ق، در شهر مدينه به دنيا آمد. نسبش با چهار واسطه به آن حضرت میرسد و بدین جهت به «حسنی» شهرت يافته است.
✅ آن حضرت فردي پرهيزگار و انديشمند بود و از ائمه ي بزرگوار و هم عصر خويش به طور مستقيم، نقل حديث كرده است. ايشان در زمان امامت امام هادي(ع) به پيشنهاد آن حضرت براي هدايت مردم به ايران مهاجرت كرد و در شهر ری مسكن گزيد.
✅ آمدن حضرت عبدالعظيم به ری، هم نشانه ی وجود تشيع در اين شهر بوده و هم خود زمينه ای براي رشد شيعيان شده است. وی در 15 شوال 252 ه.ق، چشم از جهان فرو بست.
✅ در روایتی آمده است که مردی از اهل ری، در سامراء خدمت امام هادی (ع) رسید. و گفت: به زیارت سید الشهدا (ع) رفته بودم. حضرت فرمود: بدان که اگر قبر عبدالعظیم حسنی را که نزد شماست، زیارت کنی، گویا حسین بن علی (ع) را زیارت کرده ای.(۱)
📗(۱) ابن قولویه، ابوالقاسم، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص۳۲۱.
به ما بپیوندید
واتساپ⤵️
https://chat.whatsapp.com/KKS9joWyajP64oihZqD8XM
ایتا ⤵️
http://eitaa.com/yaghoubali_asadi
امامزاده لازم التعظيم جناب شاهزاده عبد العظيم
كه نسب شريفش به چهار واسطه به سبط جليل حضرت خير الورى امام حسن مجتبى عليه السلام منتهى مىشود بدين طريق عبد العظيم بن عبد الله بن علي بن الحسن بن زيد بن الحسن بن على بن ابى طالب عليهم السلام و قبر شريفش در رى معلوم و مشهور و ملاذ و معاذ عامه مخلوق است و علو مقام و جلالت شأن آن حضرت اظهر من الشمس است چه آن جناب بعلاوه آنكه در دودمان حضرت خاتم النبيين صلى الله عليه و آله است از اكابر محدثين و اعاظم علما و زهاد و عباد و صاحب ورع و تقوى است و از اصحاب حضرت جواد و حضرت هادى عليهما السلام است و نهايت توسل و انقطاع به خدمت ايشان داشته و احاديث بسيار از ايشان روايت كرده و او است صاحب كتاب خطب امير المؤمنين عليه السلام و كتاب يوم و ليلة و او است كه دين خود را بر امام زمانش حضرت هادى عليه السلام عرض كرد و حضرت تصديق او نمود و فرمود:« يَا أَبَا الْقَاسِمِ هَذَا وَ اللَّهِ دِينُ اللَّهِ الَّذِي ارْتَضَاهُ لِعِبَادِهِ فَاثْبُتْ عَلَيْهِ ثَبَّتَكَ اللَّهُ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ»( ای ابو القاسم به خدا این همان دین خدا است که برای بندگان خود تشریع کرد ، بر این باش ، خدا در دنیا و آخرت تو را بر قول ثابت بدارد )
و صاحب بن عباد رسالهاى مختصره در احوال آن جناب نوشته كه شيخ ما مرحوم ثقه الاسلام نورى در خاتمه مستدرك آن را نقل فرموده و در آنجا و در رجال شيخ نجاشى است كه حضرت عبد العظيم از سلطان زمان خويش ترسيد و گريخت و در شهرها گردش مىكرد بعنوان آنكه قاصد و پيك است تا به رى آمد و مخفى شد در ساربانان و به روايت نجاشى در سردابى در خانه مردى از شيعيان در سكه الموالى و در آنجا عبادت خدا مىكرد و روزها روزه مىداشت و شبها به نماز مىايستاد و پنهان بيرون مىآمد و زيارت مىكرد قبرى را كه در مقابل قبر او است و راه در ميان است و مىگفت اين قبر مردى از فرزندان حضرت امام موسى عليه السلام است و پيوسته در آنجا مىبود و يك و دو از شيعه خبر مىشدند از احوال او تا آنكه اكثر مردم رى او را شناختند پس شخصى از شيعه حضرت رسالت پناه صلى الله عليه و آله را در خواب ديد كه فرمود مردى از فرزندان مرا از سكه الموالى برخواهند داشت و مدفون خواهند كرد نزد درخت سيب در باغ عبد الجبار بن عبد الوهاب و اشاره فرموده به همان مكان كه در آنجا مدفون شد پس آن شخص رفت كه آن درخت و مكان را از صاحب باغ بخرد صاحب باغ گفت كه از براى چه مىخرى اين درخت و جاى آن را آن شخص خواب خود را نقل كرده صاحب باغ گفت من نيز چنين خواب ديدهام و موضع اين درخت را با جميع باغ وقف كردهام بر آن سيد و ساير شيعيان كه در آنجا مردههاى خود را دفن كنند پس عبد العظيم بيمار شد و برحمت ايزدى واصل گشت چون او را برهنه كردند كه غسل بدهند در جيبش رقعهاى يافتند كه در آنجا نسب شريف خود را نوشته بود كه منم ابو القاسم عبد العظيم پسر عبد الله پسر على پسر حسن پسر زيد پسر امام حسن پسر على بن ابى طالب عليهم السلام (قمی ، مفاتیح الجنان)
https://eitaa.com/MohammadGelayeri
امامزاده لازم التعظيم جناب شاهزاده عبد العظيم2
نيز صاحب بن عباد در وصف علم عبد العظيم گفته كه (روايت كرده ابو تراب رويانى كه گفت شنيدم از ابو حماد رازى كه مىگفت: وارد شدم بر حضرت امام على نقى عليه السلام در سر من راى پس سؤال كردم از آن حضرت جملهاى از مسائل حلال و حرام خود و جواب فرمود مسايل مرا پس زمانى كه وداع كردم با آن حضرت براى بيرون آمدن از آنجا حضرت با من فرمود اى حماد هر گاه مشكل شد بر تو چيزى از امور دينت در ناحيه خود يعنى در بلد رى پس سؤال كن آن را از عبد العظيم بن عبد الله حسنى و سلام مرا به او برسان) و محقق داماد در كتاب رواشح گفته كه احاديث بسيار در فضيلت زيارت عبد العظيم روايت شده و وارد شده كه هر كه زيارت كند قبر او را بهشت بر او واجب شود و شيخ شهيد ثانى رحمة الله عليه در حواشى خلاصه همين روايت را از بعض نسابين نقل فرموده (و ابن بابويه و ابن قولويه به سند معتبر روايت كردهاند كه: مردى از اهل رى به خدمت حضرت امام على نقى عليه السلام رفت حضرت از او پرسيد كه كجا بودى عرض كرد كه به زيارت امام حسين عليه السلام رفته بودم فرمود كه اگر زيارت مىكردى قبر عبد العظيم را كه نزد شما است هر آينه مثل كسى بودى كه زيارت امام حسين عليه السلام كرده باشد
قمی ، مفاتیح الجنان
https://eitaa.com/MohammadGelayeri
در اين روز،( روز پنجم ربیع الثانی) سنه 248، منتصر بالله خليفه عباسى وفات كرد.
مسعودى گفته كه: «منتصر مردى عطوف و رؤوف بر اهل بيت و رسول خدا صلى الله عليه و آله و آل على عليهم السلام بود و به عكس پدرش متوكّل بود در حالات خود، و با آل ابوطالب احسان مىكرد و به هيچ وجه متعرّض ايشان نمىگشت و مانع نشد احدى را از زيارت قبر حسين عليه السلام و امر كرد فدك را به اولاد امام حسن عليه السلام و امام #حسين عليه السلام رد كنند و اوقاف آل ابو طالب را اطلاق نمايند و كسى متعرّض شيعيانِ على نشود» و از براى علويّين و علويّات مدينه اموالى فرستاد كه بر ايشان بخش كنند
قمی، وقائع الایام ص 323
لازم به ذكر است كه منتصر امر كرد پدرش متوکل را برای جسارت به علی ع بکشند
قمی یازده رساله ص ۱۷۶
https://eitaa.com/MohammadGelayeri