eitaa logo
『شھید محـمدحسین محمدخآنے』
1.5هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.7هزار ویدیو
41 فایل
شهید محمدحسین محمدخانے [حاج عمار] ولادت ۱۳۶۴/۴/۹ ټـهران شهادت ۱۳۹۴/۸/۱۶ حلب سوریہ🕊 با حضور مادر‌بزرگـوار شهیــد🌹 خادم تبادل⇦ @shahid_Mohammad_khani_tab خادم کانال ⇦ @Sh_MohammadKhani کانال متحدمون در روبیکا⇦ https://rubika.ir/molazeman_haram313
مشاهده در ایتا
دانلود
امام على عليه السلام: اگر نمازگزار بداند كه چه هاله اى از جلال خدا او را فرو مى پوشاند، هرگز دوست ندارد كه سر خود را از سجده اش بر دارد لَو يَعلَمُ المُصَلِّي ما يَغشاهُ مِن جَلالِ اللّهِ ما سَرَّهُ أن يَرفَعَ رَأسَهُ مِن سُجودِهِ ميزان الحكمه جلد6 صفحه 285 ‌🌿
انالله و انا الیه راجعون با نهایت تاسف و تاثر، رحلت عالم ربانی و پرهیزگار، استاد اخلاق، حضرت آیت الله علاقبند ره را به شاگردان و ارادتمندانش و مردم دارالعباده یزد تسلیت میگوییم. ◾️ روح پاکشان قرین اجداد طاهرینشان 🔸 الفاتحه مع الصلوات 🥀 https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3
『شھید محـمدحسین محمدخآنے』
روایـتے‌از"ط":)💜 عڪسۍ‌ آورد و پـرسیـد:(ایـنو مے‌شـناسـین؟)گفـتم:(نـہ.)گـفت:(شـہید محـمد عـبدیـہ.)شنـیده بـود تـوی درگـیرےبـا اشـرار در سیـستـان و بلوچسـتان بـہ شہـادت رسیـده.خیـلے پـرس و جـو مے‌ڪرد چـطـور مے‌شود رفـت آنـجا و مـبارزه ڪرد. https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
『شھید محـمدحسین محمدخآنے』
سـلامـ همـراهاے همیشـگے مـا☘ قـدیمیـا قُـوت قـلبـید جـدیـدیا خـوش اومـدیـد... رفـقابہ مناسبــت سـا
به اسم حبیب داستان من و شهید از تابستون قبل کرونا شروع شد من تابستون یک ماه تعطیل بودم و گفتم این یک ماه رو کتاب بخونم گفتم کجا بهتره رفتم پاتوق کتاب نزدیک حرم که نماز ظهر اونجا باشم آقا یک یا دو هفته گذشته بود که من کتاب قصه دلبری رو دیدم و پشتش رو خوندم و خوشم نیامد اصلانم نمیدونستم برای شهیده گفتم حتما ازین رمان های عشقی بدرد نخوره گذاشتم کنار البته اون زمان هنوز به وادی عشق و این حرفا نیامده بودم آقا رسید این یک ماه تموم شد و ما رفتیم حوزه برای حوزه یه راوی آورده بودن داشت از شهداء مدافع حرم میگفت آخرش رسید به کتاب قصه دلبری ازش یکم برای ما گفت آقا من یادم اومد دیدم این کتاب رو (در این بین از کتاب فروشی تا رفتن به مدرسه ما عشق و تجربه کرده بودیم البته طرف دختر نبود😅 استادم بود خب حال برگردیم به مدرسه و راوی این تا کتاب رو تعریف کرد و داستان عشقی شهید و گفت گفتم حتما امشب باید کتاب و بخرم و بعد نماز از حوزه رفتم کتاب فروشی کافه تریا آقا ما رفتیم داخل و بخش شهداء و کتاب رو پیدا نکردیم به مسئولش گفتم نیست گفت الان میام اومد داد به من و ما اومدیم حساب کنیم کارت کشیدم دیدم صداش در اومد که موجودی ندارین گفتم مگه میشه گفتم دوباره بکشین کشید و باز گفت موجودی نداری نگین که کارت ما یه ۳۰ تومن داخلش میمونه مسئول کافه تریا گفت ببر با خودت بعد بیار پولش رو بده آقا منم که خوشحال😍💚 رفتیم تو اتوبوس نشستم به خوندن صحفه اول و که باز کردم دیدم روش امضاء کردن و شعر شهید رو نوشتن گفتم اه چه وضعه رو کتاب هاشون نوشته هست نگو که این امضا مادر شهیده من نمیدونستم حال اینو بعد که خوندم رفتم ازش پرسیدم بهم گفت چندتا از کتاب های قصه دلبری با امضا مادر بوده و گفتم دیگه معلومه شهید مارو میخواد منم شروع کردم دنبال عکس و فیلم و کانال شهید گشتن که سر کانال هم من باور نمیشد تو همین فکر ها بودم گفتم چی میشد کانال داشت شهید که یکی از کانال ها تبادل گذاشتم نوشته بود کانال شهید محمد خانی شهید عشق یعنی تا این و خوندم گفتم دنیارو الان گذاشتن تو دستای من دیگه با یک تیر دو نشون زدم هم کانال پیدا کردم هم عکس و فیلم اینم از رفاقت من و شهیدم که هنوزم پا برجاس کسی جاشو نگرفته و نمیتونه بگیره.💚💚💚 https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در کوی دلت،کلبه ای از بهر دلم ساز تا راه به سوی دل تو باز شود باز آمد به لبم جان و نگاهی ننمودی تا محو وجود تو شوم، برکشم آواز 🌷 https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5780683362284865344.mp3
13.35M
  ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ㅤㅤ ◁ ㅤ❚❚ㅤ▷   ㅤ↻ آلوده ام آلوده را...💔 حـاج مهدی رسولی🎙 @MohammadHossein_MohammadKhani
محمد حسین نوحه«رسیدی به کرب‌و‌بلا خیره شو/به گنبد به گلدسته‌ها خیره شو/ اگه قطره اشکی چکید از چشات/ به بارون این قطره ها خیره شو» را خیلی می‌خواند و دوست داشت. 📚 🌼 https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3
~°•♥️•• 🌷یڪ لحظہ چشم دیدن خودرا بہ من ببخـش ⚘آیینـه های روشـن خـودرا بہ من ببخـش 🕊پــرواز را تــو تجربـه ڪـردی مبارڪت 🕊حالا پـــــرِ پریـدن خـودرا به من ببخـش ●°•☘☆-->•<--☆☘•°● تمامِ قافیه‌هایم فداے آمدنت.. بیا ردیف کن این روزهـاے درهم را🌻! • السلام‌علیڪ‌یاخلیفة‌الله‌فےارضھ..✋🏻 🥀~ 「➜• @MohammadHossein_Mohammadkhani 」
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌• . آرزوی‌شهادت‌را‌هـمه‌دارند،اما..! تنها‌اندکی‌شهید‌می‌شـوند،چون تنها‌اندکی‌شهیدانه‌زنـدگی‌می‌کنند... ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌱'
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«﷽» کسی که مرا طلب کند، مرا خواهد یافت و کسی که مرا یافت مرا خواهد شناخت، و کسی که مرا شناخت مرا دوست خواهد داشت و کسی که دوستم بدارد عاشقم می گردد و چون عاشق شد او را خواهم کشت (شهید خواهم کرد) و بر من است که دیه اش را بدهم و دیه اش خود من هستم. ... |❁j๑ïท ➺ @MohammadHossein_MohammadKhani|
『شھید محـمدحسین محمدخآنے』
سـلامـ همـراهاے همیشـگے مـا☘ قـدیمیـا قُـوت قـلبـید جـدیـدیا خـوش اومـدیـد... رفـقابہ مناسبــت سـا
سلام ونور💫 ...#ایام‌اربعین بود سال۹۶تمام شهر بوی و می آمد به هرکسی برمی‌خوردیم میگفت کنید دل من هم مانند تمام دلهای بیقرار و شیدای کربلا ازجاماندگی.میسوخت.تصویر پروفایل یکی از مخاطبینم بود.بدون آگاهی از شخصیت عکس باهربار دیدن میگفتم خوش بحال این شخص چشمانش چقدر شبیه شهداست انگار اصلا شهید است معلوم است انسان بزرگیست این چشم ها بلاخره شهید میشوند.به واسطه ی کاری که داشتم به مخاطبم پیام دادم و بعدازهماهنگی بابت کار(ازآنجاکه نه شهید را می‌شناختم ونه چهره ی مخاطبم را میدانستم)گفتم استاد این چهره و چشم ها که میشوید وچون ایام اربعین بود وبه شدت واربعین بودم گفتم ..استاد گویا شماهم کربلانرفته ایدبعداز چند دقیقه تصویری از پیاده روی اربعین ارسال کردند وگفتند ۴۰۰ به یاد جاماندگانِ اربعین به شدت دلم شکست از اینکه حقیقتا همه رفته اند وفقط من ام همه جا برایم لحظه ای تاریک شدچشمم به صفحه ی گوشی تاریک شده فقط وفقط یک کلمه کربلارا میدیدم.وبعد استاد ادامه دادن تصویری که در پروفایل هست تصویر هست. باشنیدن این که این چهره شهید بوده قلبم شرحه شرحه شد.بااینکه نمیدانستم ونمیشناختم ولی چشم ها گواهی میداد که شهید است...چشمانِ او... قبل از آنکه بشناسم چشمانش گواه شهادت بمن داده بود ...چشمانِ او... نام و ازآن روز برای من گره خورده بهم شد.آن سال مسافر کربلا دل من را قدم به قدم با تابه کربلا برد تا پای ضریح تا زیر قبّه ی جناب .اربعینِ آن سال ، من تمام راه را با پای دل ،حقیقتا پیاده میرفتم که نه با مسافر کربلا و به معنای واقعی حالتی بصورت معجزه که من با خود شهید گویی همراه وهمسفر کربلاهستم.هرپیام تصویری از پیاده روی کربلامیرسید گویی خود است که میگوید،حضور و نگاهش را عمیقا حس میکردم (مسافر کربلا در ومن در شهر خودمان پیاده تا مزار دوشهید گمنام) تمام روزهای من شده بود نام وتحقیق ومطالعه راجب شهیدو راجع به شهید خواندم : _داریم با حسین حسین پیر میشیم... _الان برای شهادت زوده بمان وخدمت کن.اوگفت لذتی که علی اکبر از شهادت بُرد حبیب نبُرد... یک شبی با نهایت دل شکستگیِ جاماندگی از کربلا و شناختن وپیداکردنِ تاخود صبح به گریه و نماز ودعا ونام ونگاهِ گذشت. شبی که مسافر کربلا گفتند امشب شب است و دل شمااینگونه منقلب شده و این حالات جز نظر ولطف شهید نیست. برایم شبی احلی من العسل بود... نوری که چهره ی شهید داشت قلب مرا مجذوب کرده و هنوزهم این گره به نگاه او برقرار هست. در همان ایام پیاده رویِ دلیِ کربلا مقداری برنج برای پرنده ها هدیه به و لب پنجره ریختم در کمال ناباوری (مرحومه)و شهید را خواب دیدم شهید هیچ صحبتی بامن نکردند هیچ، ولی نگاه بی نهایت مهربانی داشتن مادرم جلوآمدند، آویز ریشه های روسریِ مادرم ستاره های به شدت درخشان بود مادرم زیر چانه سنجاق به روسری داشتند که آویزَش گل بسیار ریزی بود من در خواب عطر گل می‌شنیدم ومی‌فهمیدم که این بوی گل، از گل آویز مادرم است. مادرم به خودشان و اشاره کردند وگفتند آمده ایم به تو خبر بدهیم که گنجشکها برای ما خیلی آواز میخوانند‌ ... با نام زندگی من زیر ورو شد چه ها شد ... طوری که زندگی من به دوفصل شهید و شهید تقسیم شده.... ومن چیزی قبل از شناخت شهید به یاد ندارم. روایتی از : ( به نقل از دوست شهید: درهرعرصه ای که واردمیشد عمل میکرد ) در زندگی بنده هم این ویژگی به طورکامل نمایان شدو همچنان جاری وساری است. ارادتم به او را اینگونه توصیف میکنم:گویی مهر تو در عالم ذر یافته ام. روزی نیست که در عقبه ی نمازها نماز برای نخوانم بارها بارها به چشم دیده ام که این شهید بس بزرگ در سخت ترین شرایط زندگیم بلاگردانم بوده است. و ناچیزترین چیزی که میتوانم بگویم این است حقیقتا مدیون شهدا و خانواده ی شهدا هستیم. مدیون لطف مادر این خانواده ایم خانواده ی بزرگوار شهید کنید🌸🦋 السلام علیکم یااولیاءالله واحبائه ورحمت الله وبرکاته⭐️ 💚:می آید،مهربانترین https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
『شھید محـمدحسین محمدخآنے』
روایـټـے‌از‌"ط":) 💚 چـند وقـټ بـعد آمـد و بـاز پـرسید:(ایݩ عڪسـو مے‌شنـاسیـن؟)گفـتم:(خـب!هـمون شہـید عبـدیہ.)خـندیـد ڪہ‌نـہ خـودم هسـتم.رفـتہ بـود عیـن همـان عڪس شـہید عـبدی،نـیم رخ گـرفتـہ بـود.مـو نمے‌زد. از ایـن جـنس آدمـا نـبود ڪہ جـایۍ بنشیدند.روے‌ پـایش بـند نمۍ‌شـد.🕊 💔 https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3
🌿 ‴هر وقت‌احساس‌کردید ‴ ازامام‌زمان‌دورشدید ‴ ودلتون‌برای‌آقـاتنگ‌نیست ‴ این‌دعاےڪوچڪ‌ڕوبخونید ‴ بخصوص‌داخل‌قنوٺ‌هاتون 《الهےلـَیِّـنْ‌قَـلبےلِـوَلِـیِّ‌أَمـرِڪْ 🍃》 خدایا دلمو‌برای‌امامم‌‌نرم‌کن...|'♥️'| https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3