eitaa logo
دکتر محمدرضا کرامتی
522 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
2هزار ویدیو
54 فایل
دکتر رشته علوم قرآن و حدیث از دانشگاه فردوسی مشهد «نشر مطالب کانال، فقط همراه لینک آن رواست» نکات تفسیری نقد ترجمه‌های قرآن، آثار متفکران و... مفردات قرآن معرفی کتاب فرق کلمات طرح سؤال عقاید امامیه اخلاق احکام و... @mohammadrezakaramatitafsirdoost
مشاهده در ایتا
دانلود
شمول نفی و نفی شمول (عموم سلب و سلب عموم) اگه جایی بنویسن: «همه نیامدند»، این جمله قابلیت دو جور برداشت رو داره: ۱. هیچ‌کس نیامد. اگه منظور نویسنده، این احتمال باشه، به این برداشت، شمول نفی یا عموم سلب گویند. چون نفی و سلب، فراگیر و در برگیرنده‌ی تمام اعضای آن مجموعه است. ۲. (بعضی آمدند و) بعضی نيامدند. اگه غرض کاتب، این احتمال باشه، به این برداشت می‌گن: نفی شمول یا سلب عموم. چون فراگیری و دربرگیرندگی، نفی و سلب شده است. عدم توجه به تفکیک این دو قسم منشأ برداشت اشتباه از متون می‌گردد. https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
« اليه يصعد الكلم الطيب و العمل الصالح يرفعه » (فاطر/10) اين آيه را دو جور تفسير مي‏كنند و هر دو جورش هم درست است . همان‏ طوري كه قبلا هم تذكر داده‏ام اساسا معني ندارد كه ما آيات قرآن را هميشه‏ به يك معني خاص حمل كنيم . يك جا كه مي‏بينيم آيه در آن واحد دو معني‏ درست را تحمل مي‏كند ، هر دو مقصود است . اين از خصائص و جزء معجزات‏ قرآن است كه گاهي تعبيرات خودش را طوري مي‏آورد كه آن را چند جور مي‏توان معني كرد و هر چند جورش هم درست است . گاهي شاعري شعري مي‏گويد كه چند جور قابل معني است و چه بسا از خودش هم بپرسيد مي‏گويد هر طور كه‏ بخواهيد بخوانيد همان درست است . اين شعر سعدي كه در اول " بدايع " است معروف است و آن را چند جور مي‏توان خواند : از در بخشندگي و بنده نوازي مرغ هوا را نصيب و ماهي دريا يعني خداي بخشنده و بنده نواز ، هم مرغ هوا را نصيب انسان كرده و هم‏ ماهي دريا را . ولي اين شعر را هفت هشت جور ديگر هم مي‏شود خواند ، از جمله اينكه : از در بخشندگي و بنده نوازي مرغ ، هوا را نصيب و ماهي ، دريا يعني هوا را نصيب مرغ كرده و دريا را نصيب ماهي . از در بخشندگي و بنده نوازي مرغ هوا را نصيب ، ماهي دريا يعني ماهي دريا را نصيب مرغ هوا كرده . اگر اينها را تلفيق بكنيد چند جور ديگر هم مي‏شود خواند ، البته با اين‏ تفاوت كه اينجا در خواندن بايد تغييري بدهيم ، يك دفعه مي‏گوييم " مرغ‏ هوا را نصيب و ماهي دريا " و يك وقت مي‏گوييم " مرغ ، هوا را نصيب و ماهي ، دريا " ولي آيات قرآن را هيچ لزومي ندارد كه چند جور بخوانيم ، يك جور هم كه مي‏خوانيم چند جور معني مي‏دهد . آشنایی با قرآن، ج 4، ص 134 و 135 https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
[مطلب، نیمه‌تخصصی است] ‌‌ علامه جوادی آملی در تفسیر بخشی از آیه‌ی ۶۸ مائده (لستم علی شیء) فرموده: میان این دو تفسیر (تفسیر معروف میان مفسران؛ تفسیر استاد علامه قدس سره) تفاوت، بسیار است: طبق تفسیر اول، «لستم علی شیء» یعنی هیچ ارزشی ندارید مگر آنکه تورات را اقامه کنید»، حال آنکه خود یهودیان هم مدعی‌اند که ما می‌خواهیم تورات را به پا داریم هرچند انجیل و قرآن را به پا نمی‌داریم و قرآن فرمود که شما باید افزون بر کتاب خود آن دو کتاب دیگر را نیز اقامه کنید، و گرنه ارزشی ندارید؛ اما بر پایه تفسیر دوم، «لستم علی شیء» یعنی شما چون اصلاً پایگاه اعتقادی و فکری ندارید هیچ چیزی را نمی‌توانید اقامه کنید نه تورات و نه انجیل و نه قرآن را. به هر روی این تفسیر دوم یعنی بیان علامه طباطبایی قدس سره عمیق و حق است. طبق بیان مشهور، واژه «حتی» در «حتی تقیموا التوراة» به معنای «الّا» استثنا است؛ یعنی شما هیچ نمی‌ارزید، مگر آنکه تورات و انجیل و قرآن را به پا دارید؛ ولی برابر تحلیل علامه طباطبایی قدس سره «حتی» بیان ثمر و فایده است؛ یعنی شما در پایگاهی نیستید تا ثمر آن، اقامه تورات و انجیل و قرآن باشد؛ بررسی ارتباط آیات با یکدیگر با تحلیل ایشان سازگارتر است زیرا سند پایگاه اعتقادی و دینی نداشتن یهود و نصارا برای اقامه تورات و انجیل و نقض عهدهای مکرر آن‌ها، هوامداری‌شان است که با هوس دین را تفسیر می‌کردند و هرجا موافق میلشان نبود پیامبران را تکذیب می‌کردند یا می‌کشتند. تسنيم، ج ۲۳، صص ۳۰۸ و ۳۰۹. https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
قُلْ هَٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ﺑﮕﻮ : ﺍﻳﻦ ﻃﺮﻳﻘﻪ ﻭ ﺭﺍﻩ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻦ ﻭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﭘﻴﺮﻭ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﺑﺮ ﭘﺎﻳﻪ ﺑﺼﻴﺮﺕ ﻭ ﺑﻴﻨﺎﻳﻲ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺧﺪﺍ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﻢ(بوسف/١٠٨) روز نهم دی، روز بصیرت و میثاق امت با ولایت را باید گرامی داشت. فتنه‌ی اکبر در این عبارت سه احتمال وجود دارد: ۱. فتنه از سوی کسی برپا شده که اسمش اکبر است (کلمه‌ی فتنه، مضاف باشه و کلمه‌ی اکبر، مضاف إليه). ۲. خود فتنه، فتنه‌ی اکبر یعنی بزرگتر است یا بزرگترین فتنه است (کلمه‌ی فتنه، موصوف باشه و کلمه‌ی اکبر، صفت). ۳. هر دو احتمال مذکور، قابل جمع است یعنی هم آغاز فتنه، از کسی است که اسمش اکبر است و هم این فتنه‌ای که اکبر شروع کننده و همراهی کننده است، بزرگتر است یا بزرگترین فتنه است (ترکیب فتنه‌ی اکبر، هم ترکیب اضافی باشه و هم ترکیب وصفی). خدایا خدایا تا انقلاب مهدی (عجل الله فرجه) از نهضت خمینی محافظت بفرما خامنه‌ایِ امام، به لطف خود نگه‌دار امت ایران زمین، بیدارتر بفرما اعدای این نظام را منکوب‌تر بفرما محمدرضا کرامتی https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
علامه جوادی آملی در تفسیر آیه‌ی ۵۹ أنعام به مناسبت کلمه‌ی «مَفاتِح» چنین فرموده: دو احتمال در معنای مفاتح داده شده است: جمع مِفتح به معنای کلید؛ جمع مَفتح به معنای خزانه. تسنيم ج ۲۵ ص ۳۶۲ https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
زمان: حجم: 1.13M
معنای حدیث «اَلْمُؤْمِنُ مِرْآةُ اَلْمُؤْمِنِ» (بحار الأنوار ج۷۴ ص ۲۶۶) چیست؟ صوت رو استماع کنید. https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
جهل، دو نقطه‌ی مقابل دارد: علم و عقل. جاهل، گاهی به معنای غير عالم است و گاهی به معنای غیر عاقل. https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
ترکیب وصفی و ترکیب اضافی خاطرات سفر با اتوبوس اگه ما در أفعال و ألفاظ دیگران بیش از یک احتمال در نظر بگیریم درصد خطای برداشت‌مان کم می‌شه. خاطره‌ای براتون نقل کنم (البته خاطرات دیگه‌ای هم از سفر با اتوبوس دارم از جمله، خاطره‌ سِبیل) با اتوبوس به تهران می‌رفتم. مسؤولان اتوبوس احساس وظیفه کرده و چیزی که از نماز مهم‌تر تلقی می‌کنن پخش فیلم برای مسافران است فیلمی به نمایش گذاشتن که اسمش «عشق طاهر» بود. من به رسم «حمل بر صحت» ترکیب «عشق طاهر» رو ترکیب وصفی تلقی کردم (برداشت کردم که در این فیلم عشقی رو نشون می‌دن که طاهر و پاک است و آلودگی به گناه وجود نداره) اما وقتی نگاهمو به فیلم امتداد دادم فهمیدم که منظور نام‌گذار از ترکیب «عشق طاهر»، ترکیب اضافی است (مردی به نام طاهر عاشق شده بود و مقید هم نبود که آلوده به گناه نشه). اونجا بود که فهمیدم خود خطا بود آنچه می‌پنداشتم (نباید عشق طاهر رو موصوف و صفت در نظر می‌گرفتم چون منظور سازنده‌اش مضاف و مضاف إليه بوده). https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
[احتمال دو معنا برای «الحمد لله»] راز اختصاص حمد به خدا خداي سبحان در آياتي چند از قرآن كريمْ خود را به عنوان «حميد» مي ستايد. حميد هم به معناي محمود به كار مي رود و هم به معناي حامد. بر اين اساس هم تمامي حمد و ستايشهاي موجودات از آن اوست و هم حامد حقيقي فقط ذات اقدس اوست و تنها اوست كه مي تواند حق ستايش خود را ادا كند و در «الحمد لله» احتمال هر دو معنا (انحصار محموديت و انحصار حامديت در خدا) هست. تسنيم 340/1 (جلد 1 ص 340) https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
برای مشکل‌پسندان [در] تعبير «قُل ما يَعبُؤا بِكُم رَبّى لَولا دُعاؤُكُم» ‌[فرقان 77]... و اضافه «دعــا»... بـه «كُم» دو احتمال دارد .۱ اضافه مصدر به مفعول است «لولا دعاء الله إياكم» یعنی اگر ذات اقدس الهی شما را نخواند و با ارسال رسول هدایتتان نکند هیچ وزن و ارزشی ندارید .۲ اضافه مصدر به فاعل است «لولا دعاءکم الله» یعنی اگر خواندن و دعای شما نباشد و شما خدا را نخوانید و عابد و داعی نباشید و در پیشگاه خدا اظهار نیاز نکنید عدد و رقمی به شمار نمی‌آیید چون فقر، ذاتی انسان است و ارزش فقیر به ارتباط او با غنیِّ بالذات است و پیوندش با خدا نیز به دعا و عبادت، پس اگر بخواهید وزن پیدا کنید باید عبادت کنید. تسنيم 341/61 و 342 https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
زمان: حجم: 1.6M
احتمالات مختلف در مورد «فماذا تأمرون» (أعراف 110) تسنيم 627/29 و 628 https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402