#عجیب
#معنای_کلمات_و_اصطلاحات
#کلامی (عَقَدی: در فارسی، عقیدتی)
مُرجِئه
مرجئه نیز از همین واژه (إرجاء: به تأخیر انداختن) گروهیاند که حکم کردن در مورد اشخاص را تا قیامت به تأخیر میاندازند.
تسنيم ج 29 ص 630
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#معنای_کلمات_و_اصطلاحات
#قواعد_عربی
برای مشکلپسندان
عَرَض به معنای کالا و جمعش عروض [عُروض] است. عَرَض در مقابل جوهر به اَعراض جمع بسته میشود و عَرَضی در مقابل ذاتی جمعش عوارض است.
تسنيم 586/30
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#معنای_کلمات_و_اصطلاحات
د. «تجافی به معنای دستها را بر زمین گذاردن و زانوها را از زمین برداشتن و حالت نیمخیز و آماده برای حرکت است؛ مانند مأمومی که در رکعت دوم امام به نماز جماعت میرسد و در حال تشهد امام در آن رکعت، حالت تجافی (آماده برخاستن) میگیرد. امام سجاد علیه السلام در شب بیست و هفتم ماه مبارك رمضان تا صبح از خدا میخواست که چنان به ایشان توفیق دهد که نسبت به دنیا همیشه آماده برخاستن باشد و از دنیا پرواز کند. این حالت را «تجافی عن دار الغرور» گویند.
تسنيم 129/27
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#معنای_کلمات_و_اصطلاحات
ذکری [ذِکْرا خونده میشود]
«ذکری» به معنای فراوان یاد کردن [است] و از واژهی «ذکر» رساتر و گویاتر است.
تسنیم 61/28
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#معنای_کلمات_و_اصطلاحات
سمند و پیکان
سمند: تیر پیکاندار.
پیکان: آهن سر تیر.
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#معنای_کلمات_و_اصطلاحات
خسرو: کسی که فرمانروایی وسیعی دارد.
کِسْری و کَسْری، اسم مَلِک الفُرس؛ مُعَرّب؛ هو بالفارسية خُسْرَو، أی واسع المُلک، فعرّبتْه العرب فقالت کِسْری (لسان العرب...)
تسنيم 324/26 پانوشت 6.
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#معنای_کلمات_و_اصطلاحات
إقْلال
إقلال (مصدر فعل أقلت در 57 أعراف) به معنای مطلق حمل کردن است.
آنچه در وصف ابوذر رضوان الله علیه آمده: «... و لا أقلت الغبراء علی ذی لهجة أصدق من ابی ذر» به همین معناست.
تسنيم 223/29
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#معنای_کلمات_و_اصطلاحات
عدن و معدن
عَدْن (در کریمهی 72 توبه) یعنی استقرار و ثَبات. معدِن که از این ریشه است، یعنی جای استقرار جواهرات و سنگهای قیمتی یا مواد ارزشمند دیگر.
برگرفته از تسنيم 515/34
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#معنای_کلمات_و_اصطلاحات
ضحی و ضاحیة
ضُحی، مرحلهی آغازین روز یعنی زمان پهن شدن نور خورشید است. ضحی در اصل به معنای ظهور است. «فعل ذلک الأمر ضاحیة» یعنی فلان کار را آشکارا انجام داد.
تسنيم 540/29
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#معنای_کلمات_و_اصطلاحات
تدبیر
«تدبیر» به معنای عاقبتاندیشی و دیدن پایان چیزی بر اساس حکمت و مصلحت است.
تسنيم 99/36
کرامتی: از بزرگراه علم خارج شویم و به جاده سیاست برویم:
دولت حسن روحانی به دولت تدبیر و امید موسوم شد. آیا در آن دولت امید دوستان زیادتر شد یا امید دشمنان؟ آیا تدبیرش قرین حکمت و مصلحت بود یا ضد حکمت و مصلحت بود؟
البته من معنای تدبیر را ننوشتم که دولت حسن روحانی بیلیاقت را زیر سؤال ببرم بلکه داشتم تفسیر تسنیم را مطالعه میکردم به ذهنم رسید این مطلب (معنای تدبیر) را تقدیم کنم. در حین (حین را بر وزن چین بخوانید) این انتقال، از باب «تداعی معانی» به یاد دروغ بزرگ حسن روحانی و یارانش افتادم.
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#معنای_کلمات_و_اصطلاحات
تذکیه
تذکیه، سر بریدن، گلو بریدن گوسفند و جز آن. ایجاد سببی که موجب حلیّت حیوان شود و حیوان به مردار بدل نگردد. تذکیه گاه به وسیله ذَبح استعد گاه اموری دیگر مانند نحر شتر، یا نگاه کردن به ماهی که در خشکی بیفتد و تذکیه ملخ آن است که ملخ را زنده به چنگ آورند و سر بکنند.
علیرضا [علیرضا] فیض، مبادی فقه و اصول، ص289
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
#معنای_کلمات_و_اصطلاحات
تبریز
کلمهی تبریز اگر عربی باشد به معنای آشکار کردن است.
https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402