هدایت شده از اشعار محسن علیخانی (قبلی)
کودک میان معرکه آخر چه میکند؟!
در قصهی اسیری مادر چه میکند؟
دشتی پر است از تن آن لالههای سرخ
با بیشمار پیکر بیسر چه میکند؟
باقر شده است تا بشکافد علوم را
با آن شکافِ سینه و پیکر چه میکند؟
پروانه سوخت بال و پرش گرد خیمهها...
با درد گوشوارهی دختر چه میکند؟
ارباب بیکفن پَرِ آغوش خود گشود...
با دوریِ برادر و خواهر چه میکند؟
در کاخ شوم طشت طلا روبروی اوست
با حنجر بریدهی آن سر چه میکند؟
دستی به آسمان و زمین دست دیگرش
آقای ما نشسته به بستر چه میکند؟
آری پدر نشسته به ناچار و اضطرار
غیر از دعا و زمزمه دیگر چه میکند؟
...
میدان کارزار فقط جای مردهاست
کودک میان معرکه آخر چه میکند؟!😢
#محسن_علیخانی
#شعر_آیینی
#شهادت_امام_باقر_علیه_السلام
https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
May 11
هدایت شده از اشعار محسن علیخانی (قبلی)
شعری قدیمی تقدیم نگاه شما:
خورشید را دیدم که ماهی در کنارش
گسترد بر اهل زمین تابندگی را
این ماه نو رسمش جوانمردی است مردم
بخشید در حال رکوعش زندگی را
تیری که در وقت نماز از پا کشیدند
معنای دیگر داد اصلا بندگی را
هر صبح و شب مولا بیابان چاه میکند
باید از او آموخت این سرزندگی را
حتی امیرالمومنین شد، باز میشست
از چهرهی مسکین، گدا شرمندگی را
خیبر از آن رزم علی مبهوت مانده است!
آری هنوزم مانده او دارندگی را
عید غدیر از عمق تاریخ آمده تا
جبران کند بازندگی، جاماندگی را
تا اینکه در کوران راه مستقیمش
از بیخ و از بن برکند بازندگی را
باید علی تاج سرت باشد همیشه
سرلوحهی کارت کنی زیبندگی را
#بازنشر
#محسن_علیخانی
#غدیرخم
https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
دوستان #به_عشق_علی پروفایل خودتون را در این سه روز با این تصویر #ست_کنیم👌👌👌
هدایت شده از اشعار محسن علیخانی (قبلی)
بستم دخیلی بر درت بابالحوائج
با صد قسم بر مادرت بابالحوائج
امروز باید جشن شادی را به پا کرد
مسکین بیاید محضرت بابالحوائج
آقا اگر غافل اگر شرمنده هستیم
ما را مکن باز از سرت بابالحوائج
نقش نگینت «حسبیالله» است آقا
قربان آن انگشترت بابالحوائج
ما جیرهخوار رحمتت چشم انتظاریم
بر سفره پهناورت بابالحوائج
...
در گوشهٔ زندان خدایا جای تو نیست!
قربان چشمان ترت بابالحوائج
#بازنشر
#امام_موسی_بن_جعفر_علیهالسلام
#محسن_علیخانی
https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
هدایت شده از اشعار محسن علیخانی (قبلی)
صدا پیچیده شد یک لحظه در ایوان سلطانی
صدای نالهها بر پا شد از ناموس ایرانی
میان شاه و مردم دوستی باید حکم باشد!
کجا شد راه و رسم و شیوه و آیین سلطانی؟!
پرستویی میان صحن گوهرشاد پرپر شد
چرا؟ چون ننگ میداند امورات رضاخانی!
چراغانی نشد هرگز پس از این ماجرا صحنش
اگر هر چند هم باشد حرم دائم چراغانی
چه قامتهای رعنایی که یکیک بر زمین افتاد!
چه خونهایی چکید از دست دژخیمان شیطانی!
پریشان شد حرم مانند آن که خیمهها میسوخت
و زینب فکر معجر، چادر و غوغای میدانی
میان حادثه اما عجب صبری خدا دارد!
که خونریزی کند گرگی درون صحن جانانی!
حجاب ای آرمان دین! برایت ریخت خون حتی
سپهبد قاسم آن سردار دلهای سلیمانی
#محسن_علیخانی
#حجاب_و_عفاف
#شعر_آیینی
#حادثه_مسجد_گوهرشاد
#بازنشر
https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
هدایت شده از اشعار محسن علیخانی (قبلی)
جانم فدای نعش علی اکبر حسین
مُردم برای نعش علی اکبر حسین
پرپر شدن همیشه چرا قسمت گل است؟!
جانها فدای نعش علی اکبر حسین
دق میکند میان سرودن ز ماتمش
نوحه سرای نعش علی اکبر حسین
از تشنگیِ پیکر پرخون بگویمت؟
یا دست و پای نعش علی اکبر حسین؟!
مغرب که شد صدای اذانی بلند شد
از لابلای نعش علی اکبر حسین
میآید از میان بدنهای چاکچاک
آری صدای نعش علی اکبر حسین
در ماتمش زمین و زمان گریه میکنند
حتی خدای نعش علی اکبر حسین
آهنگِ گوش ما شده فریاد العطش!
از جایجای نعش علی اکبر حسین
این کهکشانِ روی زمین است ای خدا؟
یا پارههای نعش علی اکبر حسین؟!
باور نما که مُردهی ما زنده میکند
دارالشفای نعش علی اکبر حسین
در زیر بار بارش غمها پناه ماست
ماتمسرای نعش علی اکبر حسین
امشب ندای عالمیان گشته یکصدا:
«جانم فدای نعش علی اکبر حسین...»
#محسن_علیخانی
#شب_هشتم
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
هدایت شده از اشعار محسن علیخانی (قبلی)
امشب شب آه و ناله و احساس است
چشمان همه به روضهاش حساس است
بر سر زنم و نالهکنان میگویم:
ای وای دوباره روضهٔ عباس است😭😭
#یا_قمر_بنی_هاشم
#محسن_علیخانی
https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
هدایت شده از اشعار محسن علیخانی (قبلی)
دستی که بر کرانهی دریا گذاشتی...
یا پیکری که بر کف صحرا گذاشتی...
یا قطرههای آب که شرمندهی تو اند...
یا حسرتی که بر دل دریا گذاشتی...
یا مشک پاره پاره که بر خاک دشتها...
با صد هزار تیر جفا جا گذاشتی...
...داغی است پر گدازه و دردی است جانگداز
این آتشی که بر دل ماها گذاشتی
آغوش باز کرده به دیدار تو؛ فرات
هر موج را ولی به تمنا گذاشتی
آبآوری بلای تو در دشت غم شدهاست
نام خودت برای چه سقا گذاشتی؟!
رفتی تو از شریعه که باران بیاوری
داغی عجیب بر دل آقا گذاشتی
هنگام رفتنت قد زینب شکسته شد
او را غریب در دل اعدا گذاشتی
با رفتنت رقیه عمویی ندارد و
او را میان قافله تنها گذاشتی
امشب عزای توست علمدار کربلا
پا در عزا و مجلس زهرا گذاشتی
خوش آمدی به محفل دلهای چاکچاک
بر چشم اشکبار جهان پا گذاشتی
#محسن_علیخانی
#شب_نهم
#حضرت_قمر_بنی_هاشم_علیه_السلام
https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
هدایت شده از اشعار محسن علیخانی (قبلی)
لبتشنه هست و یار ندارد خدا! حسین
گشتهاست در میانهی صحرا رها؛ حسین
یک روزگار دوش نبی جای او نبود؟
افتاده زیر تیغ عدو پس چرا حسین؟!
این حجمِ از مصیبت او ناشنیدنی است
از کوفیان کشیده خدایا چهها حسین!
آتش گرفت از غم تنهایی و عطش
میسوخت از گدازهی «ادرک اخا» حسین
بر سینهاش نشسته حرامی ولی نخواند
در زیر لب قسم به خدا جز دعا حسین
لبخند میزند که عدو منصرف شود!
دارد از این بلا و ستمها رضا؛ حسین
زینب کجاست؟! کاش نبیند که میزند
در زیر تیغ تیز عدو دست و پا حسین!
میگفت زینبش ز بلندای تلّ بلند
از ابتدای «حادثه» تا انتها «حسین»
خواهر چگونه دل ز برادر جدا کند؟
زینب وداع میکند از دور با حسین
...
پیچیده در زمان و مکان؛ شهر و روستا
امشب نوای ما همه «لبیک یا حسین»
در تنگنای حادثهها دست ما بگیر!
ای کشتی نشسته به دلهای ما؛ حسین...
#محسن_علیخانی
#شب_دهم
#حضرت_اباعبدالله_الحسین_علیه_السلام
https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
هدایت شده از اشعار محسن علیخانی (قبلی)
تا آخرین حجم نفس در سینه باقی است
تا دامن میهن پر از یاس و اقاقی است
من هم برایت خون خود را میفشانم
اصلا مگر امنیت ما اتفاقی است؟!
#محسن_علیخانی
#حادثه_تروریستی_شاهچراغ
https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f