eitaa logo
شعر | محسن علیخانی
1.3هزار دنبال‌کننده
508 عکس
48 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
جانم فدای نعش علی اکبر حسین مُردم برای نعش علی اکبر حسین پرپر شدن همیشه چرا قسمت گل است؟! جان‌ها فدای نعش علی اکبر حسین دق می‌کند میان سرودن ز ماتمش نوحه سرای نعش علی اکبر حسین از تشنگیِ پیکر پرخون بگویمت؟ یا دست و پای نعش علی اکبر حسین؟! مغرب که شد صدای اذانی بلند شد از لابلای نعش علی اکبر حسین می‌آید از میان بدن‌های چاک‌چاک آری صدای نعش علی اکبر حسین در ماتمش زمین و زمان گریه می‌کنند حتی خدای نعش علی اکبر حسین آهنگِ گوش ما شده فریاد العطش! از جای‌جای نعش علی اکبر حسین این کهکشانِ روی زمین است ای خدا؟ یا پاره‌های نعش علی اکبر حسین؟! باور نما که مُرده‌‌ی ما زنده می‌کند دارالشفای نعش علی اکبر حسین در زیر بار بارش غم‌ها پناه ماست ماتم‌سرای نعش علی اکبر حسین امشب ندای عالمیان گشته یک‌صدا: «جانم فدای نعش علی اکبر حسین...» @MohsenAlikhanySher
دستی که بر کرانه‌ی دریا گذاشتی... یا پیکری که بر کف صحرا گذاشتی... یا قطره‌های آب که شرمنده‌ی تو اند... یا حسرتی که بر دل دریا گذاشتی... یا مشک پاره پاره که بر خاک دشت‌ها... با صد هزار تیر جفا جا گذاشتی... ...داغی است پر گدازه و دردی است جانگداز این آتشی‌ که بر دل ماها گذاشتی آغوش باز کرده به دیدار تو؛ فرات هر موج را ولی به تمنا گذاشتی آب‌آوری بلای تو در دشت غم شده‌است نام خودت برای چه سقا گذاشتی؟! رفتی تو از شریعه که باران بیاوری داغی عجیب بر دل آقا گذاشتی هنگام رفتنت قد زینب شکسته شد او را غریب در دل اعدا گذاشتی با رفتنت رقیه عمویی ندارد و او را میان قافله تنها گذاشتی امشب عزای توست علمدار کربلا پا در عزا و مجلس زهرا گذاشتی خوش آمدی به محفل دل‌های چاک‌چاک بر چشم اشک‌بار جهان پا گذاشتی https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
لب‌تشنه‌ هست و یار ندارد خدا! حسین گشته‌است در میانه‌ی صحرا رها؛ حسین یک روزگار دوش نبی جای او نبود؟ افتاده زیر تیغ عدو پس چرا حسین؟! این حجمِ از مصیبت او ناشنیدنی است از کوفیان کشیده خدایا چه‌ها حسین! آتش گرفت از غم تنهایی و عطش می‌سوخت از گدازه‌ی «ادرک اخا» حسین بر سینه‌اش نشسته حرامی ولی نخواند در زیر لب قسم به ‌خدا جز دعا حسین لبخند می‌زند که عدو منصرف شود! دارد از این بلا و ستم‌ها رضا؛ حسین زینب کجاست؟! کاش نبیند که می‌زند در زیر تیغ تیز عدو دست و پا حسین! می‌گفت زینبش ز بلندای تلّ بلند از ابتدای «حادثه» تا انتها «حسین» خواهر چگونه دل ز برادر جدا کند؟ زینب وداع می‌کند از دور با حسین ... پیچیده در زمان و مکان؛ شهر و روستا امشب نوای ما همه «لبیک یا حسین» در تنگنای حادثه‌ها دست ما بگیر! ای کشتی نشسته به دل‌های ما؛ حسین... https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
بر جای‌جای پیکر او بوسه می‌زند آری ببین که خواهر او بوسه می‌زند افتاده نعش زاده زهرا به خاک‌ها صحرا به خاک پیکر او بوسه می‌زند بر دست‌های خالی از انگشتر پدر با اشک سرد، دختر او بوسه می‌زند مادر نبود تا که زند بوسه بر گلوش خواهر به جای مادر او بوسه می‌زند در آن عبای پاک بنی‌هاشمی چه هست؟ بر پاره‌های اکبر او بوسه می‌زند؟! هر چند رأس او به غنیمت گرفته‌اند با بغض و گریه حنجر او بوسه می‌زند در حسرت است خواهر غمدیده‌ای ولی نیزه به جای او، سر او بوسه می‌زند زینب نشسته هست و به دندان و لب، عدو با خیزران برابر او بوسه می‌زند زینب نشسته در دل تنهایی و خیال پیشانی‌اش برادر او بوسه می‌زند... زهرا به عرش شام غریبان هزار بار بر جای‌جای پیکر او بوسه می‌زند https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
در تنگنای حادثه‌ها دست ما بگیر! ای کشتی نشسته به دل‌های ما حسین😢 https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
درد سوزش گاه گاهی خارش است درد بی‌خوابی علاجش بالش است یک جوانی در میان اعتراض داد می‌زد «نهضت ما مالش است» https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
ای مظهر اقتدار و امید و نوید دنیا به خودش غیر تو دلدار ندید سرحال و قوی و مقتدر آمده‌ای «تا کور شود هر آن که نتواند دید» 😍 https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
یا نباشم که ببینم غم فقدانت را😢 یا ببینم بسلامت به ظهورش برسی https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
تا آخرین حجم نفس در سینه باقی است تا دامن میهن پر از یاس و اقاقی است من هم برایت خون خود را می‌فشانم اصلا مگر امنیت ما اتفاقی است؟ https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
آمد به دنیا زینتِ شب‌های تارش زینب همان آرامشش؛ دار و ندارش آن شب علی چشمان نازش می‌درخشید از شوق جاری بود اشک از چشم یارش پاییز دیگر سردی‌اش معنا ندارد پر کرده حجم خانه را عطر بهارش گویا علی تکثیر می‌گردد همیشه وقتی که زینب می‌نشیند در کنارش زهرا اگر در بی‌قراری‌های او نیست زینب ولی آرامشش هست و ‌قرارش یادآور زهراست زینب پیش حیدر مخصوصا آن هُرم نگاه باوقارش حیدر اگر باب نبی در شهر علم است قطعا که زینب هست دائم پرده‌دارش بعد از علی هم باز دشمن می‌هراسید زینب به دستش بود نبض ذوالفقارش پیچیده در گوش زمانه خطبه‌‌ی او در پیشگاهش می‌کنم جان‌ را نثارش بر تارَک تاریخ شیعه می‌درخشد صبرش، وقارش، اعتقادش، اقتدارش https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
اینجا مدینه... شهر غم؛ دیگر چه کم دارد؟ دیوارها و کوچه‌هایش رنگ غم دارد! رفته است از قرآن ناطق سوره‌ی کوثر دیگر پس از زهرا، علی یک سوره کم دارد یک چشم شاعر اشک‌بار و چشم دیگر خون یک دست او لرزان و آن دستش قلم دارد اینجا عزا، ماتم‌سرای عصمت‌الله است یعنی که غم، صاحب عزایی محترم دارد «محجوب‌تر گشتی چرا؟» با خود علی می‌گفت!! از درد سیلی چهره‌ی زهرا ورم دارد! آیا تو بانویی جوان را دیده‌ای هرگز در کوچه‌ نیلی گشته رویش؛ قدّ خم دارد؟! این میخِ دَر یک میخ معمولی خدایا نیست جز سوزشش بر جان زهرا، درد هم دارد! هر چند قبرش در دل تاریخ مدفون است در تک‌تکِ جان‌های ما زهرا حرم دارد https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
کشتند عزیز خانه را، جانی‌ها خون شد به دل تک تک ایرانی‌ها هر چند که یک لاله‌ی ما پرپر شد می‌روید از این لاله سلیمانی‌ها... https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قربان چشمان ترت! آن بغض تلخت راه گلویم را خدایی بد فشرده است قاسم اگر رفته است اشکالی ندارد مردانگی در بین ماها که نمرده است... https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
خبر آمد زمین افتاده یک سردار ایرانی زمین از خون او رنگین و چشمم هست بارانی نه تنها من که یک کشور برایش ناله سر می‌داد بلوچ و کرد و لَک، لُر، ترک و شیرازی و تهرانی در اوصافش سرودن‌ها به کرمان زیره بردن هست در آغوشش گرفت آن قهرمان را خاک کرمانی برای جنگ با دشمن، برای حفظ امنیت تویی سردار دلها ای هزاران مرد میدانی! نگین افتاد از دستت چه باک از دشمنت داریم مهم نقش نگین توست بر دل‌ها، سلیمانی! اگر دستت زمین افتاده اما دستگیری کن مرا با خود ببر سردار از این دنیای ظلمانی https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
خوشبخت منم که حوزه مأوای من است گنجشکم و درس عشق آوای من است شاگرد امام صادقم در ره عشق! مجنون منم و امام، لیلای من است! پ.ن: ۱۹ دی‌ماه روز طلبه بر شاگردان مکتب جعفری علیه‌السلام مبارک باد. https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
تا که برخاستم از خواب تعجب کردم! دیدم از پنجره‌ای‌ برفِ فراوان زده است بارش برف زیاد است به خود گفتم که نکند باز فراخوان زده است😂 https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
بر آتش تند فتنه‌ها آبی تو! در ظلمت راه جهل مهتابی تو! تاریخ شهادت تو را هم دیده است فخری تو امیر! قاتل بابی تو! پ.ن: ۲۰ دی‌ماه سالروز شهادت مظلومانه میرزاتقی‌خان امیرکبیر فراهانی https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
لطف یکی از دوستان😍🙏🌹
گفته بودی که ما قطعی شد! اولین برف بیاید همه‌جا تسخیر است برفْ آمد! چه شد آن وعدۀ سر خرمن؟ هان؟! نکند مثل خران پای تو در گِل، گیر است؟🤪 https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
گفته بودی که ما قطعی شد! اولین برف بیاید همه‌جا تسخیر است برفْ آمد! چه شد آن وعدۀ سر خرمن؟ هان؟! نکند مثل خران پای تو در گِل، گیر است؟🤪 https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
ظاهراً باز رکب خورده‌ایم از فتنه‌گری رفته بر سر کله او به همین آسانی کی قرار است که آگاه شویم از اینکه پینه جایش کف دست است نه بر پیشانی؟!😡 https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
در بحر وفا لؤلؤ و گوهر زهراست آرامش و نور چشم حیدر زهراست فرزند خلف اگر نبودیم اما صد شکر بگو که نام مادر زهراست https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
زیارت‌نامه می‌خواندم دلم پر زد برای تو برای مرقد و صحن و سرای با صفای تو خیالش سخت می‌چسبد! چه تصویری! چه رویایی! قدم‌ها می‌زنم در جای‌جای سامرای تو برای جنت‌الاعلی چه دست و پا زدم بی‌خود! مگر کم دارد از جنت، سرای دلگشای تو؟! برای سوی چشمانم طبیبی گفت باید که به چشمم سرمه ریزم از غبار خاک پای تو مفاتیح الجنان‌ هم با زیارت جامعه زیباست! مگر بهتر از این هم هست آقاجان! عطای تو؟ کرامت، خلق و خوی خاندان احمد است آری نشستم بر سر این سفره‌ی بی‌انتهای تو جهان سرتاسر از نیرنگِ رنگارنگ غفلت‌هاست خدا را شکر! در بالای سر دارم ولای تو! دعایم کن که خالی هست دستانم! دعایم کن!! گره وا می‌کند حتما خدا هم با دعای تو https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
انتظار فرجش مایه دلداری ماست گر چه غیبت همه از فرط گنهکاری‌هاست غصه اینجاست که در اوج گرفتاری‌ها همگی غافل و او فکر گرفتاری ماست گره افتاده به کارش، به خداوند قسم! همه از ماست که بر ماست که آقا تنهاست انتظار فرج این نیست که اشکی ریزی اینکه یک گوشه نشینی به تماشا زیباست؟! اینکه حتی غم او گوشۀ ذهنت هم نیست یا دلت در طلب ماه رخش نیست، رواست؟ یا که مشغول به دنیا و هیاهو باشی یا که گوشت به در غیبت او نیست! سزاست؟! و ندانی و نپرسی که در این شهر شلوغ دیر شد آمدنش! وصل چه شد؟ یار کجاست؟! اینکه اندیشه کنی یار به ما محتاج است ساده‌لوحی است! نفهمیدن غم‌هاست! خطاست!! چاره در گریه اگر بود که او می‌آمد «به عمل کار برآید» که عمل شرط دعاست https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f
دلم آغوش گرمت را در این هنگامه می‌خواهد تو را چون شاه بیتی در میان چامه می‌خواهد مرا با گرمی آغوشِ بی‌تکرارِ خود دریاب تنم پژمرده از سرمای تن‌ها؛ جامه می‌خواهد! شبیه افسری در جنگ هستم! سخت دلتنگت!! برای شرح این دوری هزاران نامه می‌خواهد برایت درد دل از صدهزاران درد و غم دارم هزاران صفحه لازم هست و صدها خامه می‌خواهد مرا بر دست پرمهرت بیا با بوسه مهمان کن.... اگر بوسیدنت هرچند دعوتنامه می‌خواهد! https://eitaa.com/joinchat/3653763092C1d6a81ab4f