eitaa logo
شعر | محسن علیخانی
1.3هزار دنبال‌کننده
514 عکس
54 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ما خیبری و بدر و حُنینی هستیم دنباله رو راه حسینی هستیم هر چند امام رفته است اما ما دلدادهٔ مکتب خمینی هستیم @MohsenAlikhanySher
سنجاق کنم لب و دهان تو به هم! داغی به دل دودوزه‌بازت بنهم! تا باز تو احساس وظیفه نکنی احساس وظیفه‌ای نشانت بدهم...😉 @MohsenAlikhanySher
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
مرا ببر به سرزمین شعرها @sarzaminesher
با رأی خودت امید را جاری کن یک بار دگر پاسخ خود «آری» کن امروز وطن به رأی تو محتاج است با جوهر انگشت بیا یاری کن @MohsenAlikhanySher
قسم به خون شهیدان حضور خواهم داشت قسم که در دل میدان حضور خواهم داشت به کوری تو که این «خانه» را نمی‌خواهی قسم به مادرم «ایران» حضور خواهم داشت @MohsenAlikhanySher
در تنگنای حادثه‌ها دست ما بگیر... ای کشتی نشسته به دل‌های ما حسین 😢 @MohsenAlikhanySher
باید برای از تو سرودن وضو گرفت باید وضو که هیچ! کمی آبرو گرفت باید به دور هر چه سیاه است خط کشید باید به عشق حیدر کرار خو گرفت باید برای عرض ارادت به ساحتش از هر چه غیر حضرت مولاست رو گرفت دنیا پر از حکایتِ انبوه حیله‌هاست باید فقط ز دست علی جان سبو گرفت ذکر علی عبادت خاصان عالم است باید مدد برای سرودن از «او» گرفت یا علی مدد @MohsenAlikhanySher
انتظار فرجش مایه دلداری ماست گر چه غیبت همه از فرط گنهکاری‌هاست غصه اینجاست که در اوج گرفتاری‌ها همگی غافل و او فکر گرفتاری ماست گره افتاده به کارش، به خداوند قسم! همه از ماست که بر ماست که آقا تنهاست انتظار فرج این نیست که اشکی ریزی اینکه یک گوشه نشینی به تماشا زیباست؟! اینکه حتی غم او گوشۀ ذهنت هم نیست یا دلت در طلب ماه رخش نیست، رواست؟ یا که مشغول به دنیا و هیاهو باشی یا که گوشت به در غیبت او نیست! سزاست؟! و ندانی و نپرسی که در این شهر شلوغ دیر شد آمدنش! وصل چه شد؟ یار کجاست؟! اینکه اندیشه کنی یار به ما محتاج است ساده‌لوحی است! نفهمیدن غم‌هاست! خطاست!! چاره در گریه اگر بود که او می‌آمد «به عمل کار برآید» که عمل شرط دعاست @MohsenAlikhanySher
عمراً اگر هم‌کفو زهرا یافت می‌شد تنها علی هم‌‌کفو زهرا بود آری❤️ @MohsenAlikhanySher
در عرش خدا هلهله صوت جلی است این جلوه ز نور حضرتش لم‌یزلی است دانی که چرا این همه ما سرمستیم هنگامه ازدواج زهرا و علی است @MohsenAlikhanySher
او فاطمه است! سرّ حق در «لولاک» از برکت او پدید آمد افلاک! پیوند قشنگی است! به هم می‌آیند او مادر آب است و علی صاحب خاک پ.ن: یا أَحْمَدُ! لَوْلاک لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاک، وَ لَوْلا عَلِی لَما خَلَقْتُک، وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُکما ای احمد! اگر تو نبودی افلاک را خلق نمی‌کردم و اگر علی نبود تو را خلق نمی‌کردم و اگر فاطمه نبود، شما دو نفر را خلق نمی‌کردم. @MohsenAlikhanySher
ای کاش کمی شیعه مولا بشویم دنباله‌رو مکتب زهرا بشویم مانندْ به هر کسی شدی، از آنی ای کاش کمی شبیه آنها بشویم @MohsenAlikhanySher
لطف و محبت به بنده👇
از سر شب که از این کوچه گذر داشته‌ای با خودت چند سبد عطر مگر داشته‌ای؟ سینه آغشته به بوی تن تو گشت ولی نکند با دل من قصد دگر داشته‌ای؟ من از آن ناز تو احساس خطر دارم و تو تا به حال از کسی احساس خطر داشته‌ای؟! و چه احساس قشنگی است؛ برایت مردن تو از این حس دل انگیز خبر داشته‌ای؟ رفتی و بوی تنت ماند در این کوچه ولی بی‌خبر بودم و تو قصد سفر داشته‌ای... @MohsenAlikhanySher
سه غزل عاشقانه دیگر👇
در انتظار نگاهت شبیه محتضرم! ببین که فکر و خیالت چه کرده جان به سرم! نه اینکه حوصله‌ام را دوباره گم کردم! شکسته شیشه عمرم؛ شکسته بال و پرم اگر تو ناله جانسوز من نمیشنوی بیا به ساحل دریای چشم‌های ترم تو رفته‌ای و مرا نیز با خودت بردی به انتهای خیال و نرفته‌ای ز سرم اگر چه از تو خبر هیچ نیست اما باز نگاه من به در است و هنوز در اگرم... @MohsenAlikhanySher
تا تو رفتی دل من ابری و بارانی شد ساحل غمزده‌ام یکسره طوفانی شد مثل یک چلچله که سقف سرش ریخته است دل بیچاره من بی سر و سامانی شد تا که مردم به سرانگشتْ ملامت نکنند گریه‌ام در غم تو گریه‌ی پنهانی شد قصه برعکس شد اینک تو زلیخا شدی و یوسف این بار ز هجران تو زندانی شد واژه‌ها آینه حال خرابم شده‌اند واژه در واژه غمم بغض و پریشانی شد بس که ویران شده حالم تو ببین حتی هم آخرین قافیه ام واژه ویرانی شد @MohsenAlikhanySher
رفتی و دیگر برایم چشم، بارانی مکن بعد از این، این خانه را هرگز چراغانی مکن مجلس "ختم محبت!!" خنده و شادیش چیست؟! ریسه ها را باز کن تو! نورافشانی مکن قایق بختم در امواج جفایت غرق شد لااقل بر این جسد؛ امواج، طوفانی مکن کار خود را کردی آخر! شیشۀ قلبم شکست شادباشت باد!! اظهار پشیمانی مکن! دیگر از آه و خطا و از پشیمانی نگو نازها کم کن دگر! گیسوپریشانی مکن سنگدل تر هم ز تو سنگی مگر در شهر هست؟! سنگدل! دیگر تو صحبت های انسانی مکن تا مگر وجدان بی احساس خود ساکن کنی روح و احساس مرا چون بره قربانی مکن گریه و چشم تر و دامان خیست چاره نیست! رفتی و دیگر برایم چشم، بارانی مکن @MohsenAlikhanySher
بیایید به راحتی شاعر شوید! اگر به دنبال یک مسیر (کانال) آموزشی برای یادگیری راحت و سریع شعر هستید، مسیر «شعرآموز به زبان ساده» را دنبال کنید! شناسهٔ مسیر👇 @shaershow
کانال «شعرآموز» برای هر کسی که آرزو دارد شاعر شود، بسیار مفید است. در اینجا، سرودن را با زبان ساده یاد می‌گیریم👌👌👌
کودک میان معرکه آخر چه می‌کند؟! در قصه‌ی اسیری مادر چه می‌کند؟ دشتی پر است از تن آن لاله‌های سرخ با بی‌شمار پیکر بی‌سر چه می‌کند؟ باقر شده است تا بشکافد علوم را با آن شکافِ سینه و پیکر چه می‌کند؟ پروانه‌وار سوخت پرش گرد خیمه‌ها... با درد گوشواره‌ی دختر چه می‌کند؟ ارباب بی‌کفن پَرِ آغوش خود گشود... با دوریِ برادر و خواهر چه می‌کند؟ در کاخ شوم طشت طلا روبروی اوست با حنجر بریده‌ی آن سر چه می‌کند؟ دستی به آسمان و زمین دست دیگرش آقای ما نشسته به بستر چه می‌کند؟ آری پدر نشسته به ناچار و اضطرار غیر از دعا و زمزمه دیگر چه می‌کند؟! ... میدان کارزار فقط جای مرد‌هاست کودک میان معرکه آخر چه می‌کند؟!😢 @MohsenAlikhanySher
•پادکست | شهرشلوغ •گوینده: •شاعر: محسن‌علیخانی ____ ___ ID: @Mr_Sayeh
InShot_۲۰۲۴۰۶۱۲_۱۴۵۲۰۵۹۲۶_12-06-24_14-52-54-666_60_12.mp3
2.88M
پادکست | شهرشلوغ •گوینده : •شاعر: محسن‌علیخانی _ ___ •||https://eitaa.com/Mr_Sayeh
انتظار فرجش مایه دلداری ماست گر چه غیبت همه از فرط گنهکاری‌هاست غصه اینجاست که در اوج گرفتاری‌ها همگی غافل و او فکر گرفتاری ماست گره افتاده به کارش، به خداوند قسم! همه از ماست که بر ماست که آقا تنهاست انتظار فرج این نیست که اشکی ریزی اینکه یک گوشه نشینی به تماشا زیباست؟! اینکه حتی غم او گوشۀ ذهنت هم نیست یا دلت در طلب ماه رخش نیست، رواست؟ یا که مشغول به دنیا و هیاهو باشی یا که گوشت به در غیبت او نیست! سزاست؟! و ندانی و نپرسی که در این شهر شلوغ دیر شد آمدنش! وصل چه شد؟ یار کجاست؟! اینکه اندیشه کنی یار به ما محتاج است ساده‌لوحی است! نفهمیدن غم‌هاست! خطاست!! چاره در گریه اگر بود که او می‌آمد «به عمل کار برآید» که عمل شرط دعاست @MohsenAlikhanySher
گفتند که از مکه به صحرای عراق افتاد به راه! تاج سر حضرت عشق می‌میرم از این مصیبت آخر بخدا!! از روضهٔ گودال و عطش تا به دمشق😭 @MohsenAlikhanySher
هدایت شده از آقایِ‌سایه
•پادکست | قشنگ‌نیست •گوینده: •شاعر: ____ ___ ID: @Mr_Sayeh
هدایت شده از آقایِ‌سایه
قشنگ نیست....mp3
1.72M
پادکست | قشنگ‌نیست •گوینده : •شاعر : _ ___ •||https://eitaa.com/Mr_Sayeh
مسلم نیا! که کوفه برایت قشنگ نیست نامی برای کوفه به جز «شهر ننگ» نیست باید کسی به دست مسافر گلی دهد در دامنش ولی به جز از پاره‌سنگ نیست مرد دلیر، صحنه‌ی پیکار جای اوست این تنگنای کوچه که میدان جنگ نیست! پیوند خورده روضه‌ی مسلم به مادرم! مسلم! بگو که «کوچه» برای تو تنگ نیست؟! هر کس که با تو شور عزا را شروع کرد دیگر برای اشک محرم که لنگ نیست! سنگین دلی که ماهِ رخت دید و سنگ زد از چیست قلب او اگر از جنس سنگ نیست؟ آن کس که روی ماه تو را خنجرش شکافت رجّاله‌ای است مرده و الا زرنگ نیست باید کسی برای حسین‌ات خبر برد... کوفی وفا نکرده و وقت درنگ نیست! @MohsenAlikhanySher