👆👆👆👆👆👆
✍️ آدرین براک در این #کتاب ۳ اصل را در کتابهای تاریخچه روانشناسی امریکا استنباط کرده است:
📌اصل اول: اگر کار تو تأثیر شگرفی بر روانشناسی آمریکایی نداشته باشد، هرچند اثر تو ممکن است، در جای دیگری نفوذ داشته باشد، این کار در روانشناسی بهحساب نمیآید.😯
📌اصل دوم: اگر کار تو تأثیر مهمی در روانشناسی آمریکایی داشته، حتی اگر نفوذ کم و یا اصلا نفوذی در جای دیگر نداشته است؛ بخش مهمی از تاریخچه روانشناسی بهحساب میآید؛😯
📌اصل سوم میگوید که آسیا، آفریقا، آمریکای لاتین و اقیانوسیه وجود ندارد!(حرفی برای گفتن ندارند)😯
باید دانست که عموم کتابهایی که در زمینهٔ تاریخچه روانشناسی و حتی دیگر شاخههای روانشناسی در ایران ترجمه میشود، آمریکایی هستند😕
یعنی #دانشجوی_ایرانی، شناختش از روانشناسی عملاً بر پایه شناخت از #روانشناسی_آمریکایی بنا میشود نه کل روانشناسی!
👨⚖️👩⚖️👨⚕️👩⚕️او با نظریاتی آشنا میشود که یا آمریکایی بودهاند یا در خدمت روانشناسی آمریکایی هستند.
آدرین براک به روانشناسان معروفی در دنیا اشاره میکند که یا اسمی از آنها در کتابهای تاریخچه روانشناسی نیامده و یا اینکه سالیان درازی مطرح نبودهاند.
👨🎨برای مثال «#ژان_پیاژه» از روانشناسان اروپایی که نظریاتش از ۱۹۲۰ شروع به ارائه شد، اما در حدود ۱۹۶۰ در کتب تاریخچه روانشناسی آمریکایی از او نامبرده میشود!
🕵️♂️یا «#ویگوتسگی» از #روانشناسان_روسی.
بنابراین در کتب روانشناسی سوگیریهای خاصی دنبال میشود
و بدون توجه، وارد ایران میشود
😯اتفاقی که میافتد این است که برداشت ما از علم روانشناسی بر پایه نظر یک آمریکایی است
و آنچنانکه او میپسندد، نه یک علم جاری در دنیا!
😕علاوه بر این، این رویکرد در تلاش است که اثبات کند دیگر نقاط دنیا همچون کشورهای آسیایی حرفی برای گفتن ندارند!
🤔 با این شرایط فکر نمیکنم چندان انگیزهای برای «#تولید_علم» یا احساسی برای «#اعتماد_به_نفس_ملّی» ایجاد شود.
🌻🌻🌺🌺🌻🌻🌱🌱🍁🍁🌱🌱
eitaa.com/Mohyiee