💥#امید_یا_آرزو_مسأله_این_است
✍️وقتی پست قبلی ( #راهی_برای_بزرگی) رو گذاشتم
👨⚕️ یکی از دوستان سوال کرد که:
« اون خود آرمانی رو چطور طرحریزی کنیم که براساس آرزوهای دور و دراز نباشه»
👨💻و دوست دیگری پرسید:
«آیا توجه به خود آرمانی انسان رو از واقعی بودن دور نمیکنه؟»
📕تصمیم گرفتم بخشی از #کتاب #درآمدی_بر_روانشناسی_آرزوها (#رفیعی_هنر، 1398، انتشارات موسسه #دارالحدیث) رو بذارم شاید کمی کمک کنه:
🗣#اریک_فروم از روانشناسان روانتحلیلگر،
در #کتاب «انقلاب امید: بهسوی انسانی کردن تکنولوژی » میگوید:
💬آرزوها بر خلاف #امیدها محصول تصور درباره احتمال تغییراند بیآنکه طرحی برای آن داشته یا انرژی مورد نیاز ایجاد چنین تغییر را به همراه داشته باشیم.
💭امیال و آرزوها بر خلاف امیدها دارای ویژگیهای منفعل بوده که در طی آن، تلاش کم یا اصلاً تلاشی برای به واقعیت پیوستن مصادیق آنها انجام نمیگیرد.
😯به تعبیر فروم، سطح شدید این انفعال منجر به شکلگیری «#پوچ_گرایی» میگردد... .
از سوی دیگر حالات منتج از امید و آرزو را باید متفاوت دانست.
😌 #خوش_بینی ناشی از امید را باید از خوش بینی ناشی از آرزو مجزا نمود.
به خوشبینی آرزومندانه «#پندار_آرزومندانه» هم میگویند.
👥👥از نگاه روانشناسان اجتماعی، پندار آرزومندانه یعنی شکلگیری باور و تصمیم گیری برپایه مطالبی که شاید خوش آیند بهنظر آیند ولی بهدور از شواهد و منطق و واقعیاتاند.
👤#کریستفر_بوکر
(نویسنده #کتاب هفت پیرنگ اصلی: چرا قصه میگوییم)
پندار آرزومندانه را «چرخه اوهام» دانسته و معتقد است:
😕هنگامی که ما اقدام به کاری میکنیم که ناشی از پندار آرزومندانه ماست، ممکن است چند صباحی، که شاید بتوان آنرا «مرحله رؤیا» نامید، همه چیز بر وفق مراد بهنظر آید، ولی چون این داستان ذهنی هرگز با واقعیت سر سازگاری ندارد، ادامه آن در زمان رویدادهای نامطلوب زندگی، منجر به «مرحله #نومیدی» میشود.
eitaa.com/Mohyiee
👇👇👇
👆👆👆👆👆👆
✍️ آدرین براک در این #کتاب ۳ اصل را در کتابهای تاریخچه روانشناسی امریکا استنباط کرده است:
📌اصل اول: اگر کار تو تأثیر شگرفی بر روانشناسی آمریکایی نداشته باشد، هرچند اثر تو ممکن است، در جای دیگری نفوذ داشته باشد، این کار در روانشناسی بهحساب نمیآید.😯
📌اصل دوم: اگر کار تو تأثیر مهمی در روانشناسی آمریکایی داشته، حتی اگر نفوذ کم و یا اصلا نفوذی در جای دیگر نداشته است؛ بخش مهمی از تاریخچه روانشناسی بهحساب میآید؛😯
📌اصل سوم میگوید که آسیا، آفریقا، آمریکای لاتین و اقیانوسیه وجود ندارد!(حرفی برای گفتن ندارند)😯
باید دانست که عموم کتابهایی که در زمینهٔ تاریخچه روانشناسی و حتی دیگر شاخههای روانشناسی در ایران ترجمه میشود، آمریکایی هستند😕
یعنی #دانشجوی_ایرانی، شناختش از روانشناسی عملاً بر پایه شناخت از #روانشناسی_آمریکایی بنا میشود نه کل روانشناسی!
👨⚖️👩⚖️👨⚕️👩⚕️او با نظریاتی آشنا میشود که یا آمریکایی بودهاند یا در خدمت روانشناسی آمریکایی هستند.
آدرین براک به روانشناسان معروفی در دنیا اشاره میکند که یا اسمی از آنها در کتابهای تاریخچه روانشناسی نیامده و یا اینکه سالیان درازی مطرح نبودهاند.
👨🎨برای مثال «#ژان_پیاژه» از روانشناسان اروپایی که نظریاتش از ۱۹۲۰ شروع به ارائه شد، اما در حدود ۱۹۶۰ در کتب تاریخچه روانشناسی آمریکایی از او نامبرده میشود!
🕵️♂️یا «#ویگوتسگی» از #روانشناسان_روسی.
بنابراین در کتب روانشناسی سوگیریهای خاصی دنبال میشود
و بدون توجه، وارد ایران میشود
😯اتفاقی که میافتد این است که برداشت ما از علم روانشناسی بر پایه نظر یک آمریکایی است
و آنچنانکه او میپسندد، نه یک علم جاری در دنیا!
😕علاوه بر این، این رویکرد در تلاش است که اثبات کند دیگر نقاط دنیا همچون کشورهای آسیایی حرفی برای گفتن ندارند!
🤔 با این شرایط فکر نمیکنم چندان انگیزهای برای «#تولید_علم» یا احساسی برای «#اعتماد_به_نفس_ملّی» ایجاد شود.
🌻🌻🌺🌺🌻🌻🌱🌱🍁🍁🌱🌱
eitaa.com/Mohyiee