✍️#شخصیت_ما_کی_شکل_میگیرد؟
توی روانشناسی #شخصیت یه بحث پر آوازهای میان روانشناسان هست در باب «زمان شکلگیری شخصیت انسان»
و اینکه توی چه زمانی واقعاً شخصیت انسان کامل میشه و دیگه کاری نمیشه کرد؟
🔸یه عده از روانشناسان (#روانتحلیلگران و پیروان #فروید) معتقدند بیشترین نقش در شکلگیری شخصیت مربوط به دوران کودکی آدماست و حالا وقتی فرد بزرگ شده و از ویژگیهای فعلی خودش ناراحته، چارهای نیست و باید برگرده به گذشتش، هرچی بوده تو گذشتههای نه چندان نزدیک اتفاق افتاده و حالا یا میتونه دوباره اون گذشته رو بازسازی کنه و حالش خوب بشه و یا... هیچی دیگه! باید این«جبر گذشته» رو بپذیره و همینطور به زندگیش ادامه بده!
🔹یه عده دیگه از روانشناسان معتقدند نه بابا! اینجوریا هم نیست که همش ما «مقهور در گذشته» باشیم. «اینجا و اکنون» را دریاب! همین «زمان حال» مگه چشه؟ که نتونه نقشی توی شکلگیری شخصیت انسان ایفا بکنه؟! فرد الان هم تحت تأثیر عوامل شکلگیری شخصیته و میتونه تغییرات رو ایجاد کنه! ولی دیگه از آینده خبری نیست!
🔸عده سومی هم (شاید #انسان_گراها) با داد و فریاد سر دو گروه قبلی که «هی! چه نشستهاید که به تاراج رفت توانمندیها و قابلیتهای انسان!!»
بابا! چرا شماها گیر دادید به گذشته و حال؟ چرا همش دنبال مطالعه آدمهای مریض هستید؟ مگه انسانها قراره همشون مریض باشن که حالا دنبال این باشیم که این از گذشتشه یا از زمان حاله؟ «آینده!» بله آینده است که خیلی اتفاقها میتونه برای این آدمیزاد رخ بده!
آره همین بشر دوپا توانمندیهای بالقوهای داره که میتونه اونها رو «شکوفا» کنه و خلاصه خیلی قراره خوش بگذره به این آدمیزاد توی «آینده»!! البته از نظر اینا، مرز جغرافیایی این«آینده» همین دنیاست!
💥خب تا اینجای بحث رو داشته باشین. چند روز پیش، داشتم باخودم فکر میکردم که دین ما «اسلام» که این همه از ویژگیهای انسان صحبت کرده و یکسری تکالیف دنیایی براش تعیین کرده، نمیشه درباره موضوعی به این مهمی (شکلگیری و تغییر و تحول شخصیت) نظری نداشته باشه! یه چیزهایی به ذهنم رسید.
💁♂️به نظرم میرسه:
🕋 توی دین اسلام هم به «گذشته» اهمیت داده شده، هم به زمان «حال» و هم «آینده».
به عبارت دیگه به خاطر قدرتی که خدای متعال تو وجود ما آدمها قرار داده به نام #اراده، انسان میتونه از این قدرت استفاده بکنه و توی این زمانها سیر بکنه و به «بازبینی» ، «بازسازی» و «بازپردازی» شخصیت اقدام کنه.
✅ در آموزههای اسلام، سخن از #عبرت گرفتن از گذشته و درس گرفتن از #تجربه های شخصی است که تو گذشته اتفاق افتاده(بازبینی و بازسازی)، سخن از #توبه است( بازسازی و بازپردازی) ، سخن از #محاسبه_نفس هست(بازبینی گذشته).
✅ توی دین اسلام سخن از #مراقبه و #خودنظارتگری هست که به زمان حال مربوط میشه، و همچنین اعمال و عباداتی که هر شب و روز افراد واجبه که انجام بدن و مرتب معیارها رو یادآوری کنن(مثل نماز) که تآثیر تو شخصیت افراد میذاره.
✅ توی دین اسلام به این موضوع هم توجه شده که آدمها به آینده هم سرک بکشن، در موردش فکر کنن و به واسطه اون تصمیم بگیرن. صحبت از #حزم (دوراندیشی)،#خوف (ترس از تنبیه های آینده)، و #رجا (امیدواری به پاداشهای آینده)... .
🔴 خلاصه اینکه اگه از همه زمانها سخن به میان میاد پس:
1️⃣ یعنی انسان این تواناییها را دارد که در همه زمانها حضور داشته باشد
2️⃣ در هرکدام از این زمانها نقش ایفا بکند
3️⃣ شخصیتش میتواند از همه زمانها تأثیر بپذیرد.
💥💥 اما هرچه هست افراد همه این کارها را در «زمان حال» انجام میدهند آنها در هر لحظه در زمان حال هستند پس همین الان میتوانند رشد کنند، متوقف بشوند یا عقب گرد کنند .
⚡️⚡️البته که همین طور که داریم بزرگ و بزرگتر میشویم جهت و مسیر تغییرات هم خودش را نشان میدهد.
به قول اندیشمند بزرگ اسلامی؛ #صدرالمتألهین داریم خودمان را یا به #نفس_ربّانی نزدیک و نزدیکتر میکنیم یا به #نفس_شیطانی؛
ما از ابتدای تولد در یک #حرکت_دائمی قرار گرفته ایم!
#نوشتارهای_حمید_رفیعی_هنر
eitaa.com/Mohyiee
🌺🌺🌺🍀🍀🌺🌺🌺
✍️#دستگاه_اندیشگی_مطهریام_آرزوست!
🔹در جستجوی آثار شهید مطهری، یافتم که ایشان بیش از 80 بار از #فروید و نظریاتش اسم برده است. البته خاطرم هست که آقازاده شهید مطهری (حجت الاسلام دکتر محمد مطهری) در جلسهای که این موضوع را مطرح کردم؛ قائل بودند بیش از این تعداد است.
به هر حال، برخلاف تصور برخی روانشناسان؛ بهنظر میرسد این اندیشمند اسلامی اکثر آثار ترجمه شده فروید و #یونگ را مطالعه کرده است.
🔸ایشان در برخی موارد از فروید با تعابیر خنثی مثل«روانشناس اتریشی»، و در جای دیگر با تعابیری تمجیدگونه همچون«دانشمند روانشناس/ مبتكر پسیكانالیزم/ قهرمان روانکاوی» یاد میکند.
🔸موضع وی نسبت به فروید جالب است:
- بخشی از نظرات فروید را (بهخصوص در مباحث #اخلاق_جنسی و #منشأ_پرستش_خدا)نقد و رد میکند (از باب نمونه ر.ک آشنایی با قرآن، ج 5، ص 109)،
- برخی ایدههای او را میپذیرد،مثلاً اصل وجود دنیای ناهشیار
- و از برخی هم استفاده میکند؛ مثل تأثیر دنیای ناهشیار بر حالات هشیار؛ ذیل مباحث اثرات گناه بر دل(مجموعه آثار ج11 ص31 ).
🔹حال بخشی از ایده های ایشان را ببینید:
شهید مطهری در مجموعه آثار، ج13 صص425-446 وجود روان ناخودآگاه را به نفع اثبات اصالت روح میپذیرد و از منظر وی فقط تفاوت در موضوعات شناخت است که نگاه اسلامی را از نگاه فرویدی متمایز میکند.
🔸ایشان در ص 439 میگوید:«وجود روان ناخودآگاه در انسان مسلّم است. مسئلهی كشف روان ناخودآگاه دو نتیجه ی علمی برای الهیّون دربرداشت:
1️⃣ «یكی در خود مسئله روح بود. روان ناخودآگاه اصالت روح را بیش از پیش ثابت كرد زیرا مسلّم شد كه عوارضی كه در روان ناخودآگاه پیدا میشود اصلاً به عالم اعصاب انسان مربوط نیست...معلوم شد روان انسان خیلی عمیقتر از این حرف سادهی بچه گانهای است كه چهارتا ماتریالیست میگویند که حالات روانی انسان معلول فعل و انفعال شیمیایی سلسله اعصاب است!»
2️⃣ «نتیجهی دوم، در#شناخت_شناسی است. روان ناخودآگاه نسبت به روان خودآگاه یعنی#غیب نسبت به #شهادت. روان ناخودآگاه، غیب وجود انسان است... شهادت یعنی این بدن و غیب یعنی روان (همین روان خودآگاه) . امروز ثابت شده كه نه تنها شهادتی داریم (یعنی بدن) و غیبی داریم (یعنی روان) بلكه یك غیبِ غیبی هم داریم كه همان روان ناخودآگاه است.»
🔸«فرق ابراهیم خلیل (ع) با فروید و همهی روانكاوان عالم چیست؟ فرق ابراهیم خلیل با كسی كه سیارهی نپتون را كشف كرد چیست؟
فرقش این است كه كار اینها مربوط به جزئی از عالم است؛ آقای فروید از وجود انسان، یک جزء و آن آقای ستاره شناس از جزئی از منظومه ی شمسی جزء دیگری را كشف كرد؛
ولی ابراهیم خلیل چه كرد؟
ابراهیم (ع) سودا را یكسره كرد، تنها به روان انسان نگاه نكرد، تنها به خورشید و ماه و زمین نگاه نكرد؛ عالم طبیعت و حركت و عالم اجسام را یكسره زیرنظر گرفت و گفت این جهان، غیب و باطنی دارد. او اول خودش را #موضوع_مطالعه قرار داد. خودش را یك موجود متربّی و متغیّر و مقهور و یك موجودی كه چه بخواهد و چه نخواهد قوه و قدرتی هست كه او را گردش و حركت میدهد (كوچك بوده، بزرگش كرده است و دارد پیرش میكند) حس كرد. در تمام وجود خودش #تغییر و #حركت را احساس كرد. این دغدغه در وجودش پیدا شد كه باید #تغییر_دهنده و #حركت_دهنده و موتوری در عالم، موجود باشد... .
🔹از نظر ماهیّت شناخت شناسی، میان #شناخت_فرویدی و #شناخت_ابراهیمی هیچ فرقی نیست، از نظر موضوع فرق است.
شناختشناسی ابراهیم با شناختشناسی آن ستاره شناس و با شناخت شناسی شما از نظر ماهیت شناخت شناسی فرق نمیكند. ماهیت شناخت شناسی در هر دو یكی است منتها موضوعش دوتاست. »
🌿🌺🍃🌸🌿
#نوشتارهای_حمید_رفیعی_هنر
eitaa.com/Mohyiee