eitaa logo
معجزه های الهی | مطالب تکان دهنده قرآن قیامت و آخرت شب اول قبر عالم برزخ عجایب خلقت حکایت
9هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
5.9هزار ویدیو
19 فایل
🕊به نام الله 💚مبلغ سبک زندگےاسلامےباشیم💚 🌷زندگی بدون طعم گناه🌷 -------♥️------- . 💚 لطفا کپی باذکر صلوات🙏🌹 . ❌تبلیغات و تبادلاتی که درکانال قرار میگیرند نه تایید و نه رد میشوند . .
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 آموزش قرآن در قبر استاد مسعود عالی ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ در روایتی، پیامبر (ص) امام علی (ع) را به سوره اخلاص تشبیه می‌کند و می‌گوید همان‌طور که سه بار خواندن سوره اخلاص، مانند خواندن تمام قرآن است، دوست‌داشتن امیرالمؤمنین با زبان، قلب و دست (در عمل) دوست‌داشتن تمام اسلام است. ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
حاکمی هر شب در تخت خود به آینده دخترش می اندیشید ...که دخترش را به چه کسی بدهدتا مناسب او باشد ..در یکی از شبها وزیرش را صدا زد و از اوخواست که شبانه به مسجد برود تا جوانی را مناسب دخترش پیدا کند که مناجات و نماز شب را بر خواب ترجیح دهد ...از قضا آن شب دزدی قصد دزدی در آن مسجد را کرده بود تا هرچه گیرش بیاید از آن مسجد بدزدد...پس قبل از وزیر و سربازانش به آنجا رسید ...در را بسته یافت واز دیوار مسجد بالا رفت و داخل مسجد شد .. هنگامی که بدنبال اشیاء بدرد بخورش می گشت وزیر و سربازانش داخل شدند و دزد صدای در راشنید که باز شد بنابراین راهی برای خود نیافت الا اینکه خود را به نماز خواندن مشغول کرد .. سربازان داخل شدند و اورا در حال نماز دیدند ، وزیر گفت : سبحان الله ! چه شوقی دارد این جوان برای نماز....ودزد از شدت ترس هرنماز را که تمام می کرد نماز دیگری را شروع می کرد .. تا اینکه وزیر دستور داد که سربازان مراقب باشند از نماز که تمام شد نگذارند نماز دیگری را شروع کند و او را بیاورند ، و اینگونه شد که وزیر جوان را نزد حاکم برد .و حاکم که تعریف دعا ها ونمازها ی جوان را از وزیر شنید ، به او گفت : تو همان کسی هستی که مدتهاست دنبالش بودم و می خواستم دامادم باشد ، اکنون دخترم را به ازدواج تو در می آورم و تو امیر این مملکت خواهی بود ... جوان که این را شنید بهت زده شد و آنچه دیده و شنیده بود را باور نمی کرد ، سرش را از خجالت پایین آورد و با خود گفت : خدایا مرا امیر گرداندی و دختر حاکم را به ازدواجم در آوردی ،فقط با نماز شبی که ازترس آن را خواندم ! اگر این نماز از سر صداقت و خوف تو بود چه به من می دادی و هدیه ات چه بود اگر از ایمان و اخلاص می خواندم ! ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
📚الفرج بعد الشدّة : 1 / 101 . 🌿روايت شده است كه غلام حسن بن على بن ابى طالب عليه السلام جرمى مرتكب شد كه سزاوار كيفر بود، حضرت عليه السلام دستور داد او را بزنند. او گفت: سرورم! «والكاظِمينَ الغَيظَ»: «آنان كه خشم خويش فرو مى خورند» ، حضرت عليه السلامفرمود: از او دست بداريد. او گفت: سرورم! «والعافينَ عَنِ النّاسِ» :«و از خطاى مردم در مى گذرند» ، حضرت عليه السلامفرمود: از تو در گذشتم. او گفت: سرورم! «واللّه ُ يُحِبُّ المُحسِنينَ [ آل عمران : 134 . ] »:«و خدا نيكوكاران را دوست مى دارد» ، حضرت عليه السلامفرمود: تو در راه خدا آزادى و از آنِ تو باد دو برابر آن چه به تو مى دادم ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨خـــــداے من ❄️میان این همه چشم 💫نگاه تو تنها نگاهے ست ❄️ڪہ مرا از هرنگهبان 💫و محافظے بے نیازمی کند ❄️نگاهت رابرای تمام 💫عزیزان و دوستانم آرزو می کنم. شبتون آرام ☃️💫 ┏━━✨✨✨━━┓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺سلام نام خداست ❤️بنام خدا سلام! 🌺سلام برهمه شما ❤️كه وجودتان گرما بخش روزهای ❤️سرد زمستانی است 🌺سلامی بصفای قلبهايتان ❤️که برای روزی سرشار از اميد 🌺و صبحی شاد و زیبا ❤️و پر از خیر و برکت می‌تپد‌‌‌ .
: 💎 : ✍اینک قابیل مانده بود و تن بی جان و خونین برادر! چه باید میکرد؟! برای مدتی جسد را به دوش کشید و با خود به این سو و آن سو برد. اما هیچ راه چاره ای به ذهنش نرسید. 🍈در این هنگام خداوند زاغی را به آنجا فرستاد که میوه ای به منقار داشت. زاغ، زمین را کند و طعمه خود را در میان خاک پنهان کرد.1 🕳قابیل به تقلید از زاغ گودالی در زمین حفر کرد و جسد را بدون غسل و کفن در میان آن افکند و با خاک گودال را پوشاند. 🌷از آن روز تا به حال این سنت شهیدان است که بدون غسل و کفن به خاک سپرده شوند. 🏴قابیل از قتل برادر پشیمان بود. حزن و اندوه بی پایانی وجودش را فرا گرفته بود و روحش را میخراشید.2 اما... 🚫ابلیس آنجا بود تا اجازه ندهد عاقبت این پشیمانی، توبه باشد: 🔮تصمیم درستی گرفتی پسر. هابیل دیگر مرده و تو یگانه وارث پدرت هستی. کافی است مدتی اینجا را ترک کرده و به مکانی امن بروی؛ هنگامی که مرگ آدم فرا رسید، برگرد و همه ی داشته هایش را صاحب شو. او دارای اسم اعظم، علم نبوت و علوم غریبه است. دیگر چه میخواهی؟! آیا اینها برای حکومت بر این دنیا کافی نیست؟! فقط باید اندکی صبور باشی.3 🔥نصیحت های ابلیس بار دیگر آتش طمع را در جان قابیل روشن کرد. آری! او اینک یگانه وارث زمین بود، پس فرصت را بیش از این از دست نداد و به سوی خانه روانه شد. 📚منابع: 1)مائده/سوره۵، آیه۳۱. 2) مائده/سوره۵، آیه۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۳، ص۲۸۷. 3)مجلسی، بحارالانوار، ج11 ،ص 228 ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍سخنرانی استاد انصاریان موضوع: پاداش عیب پوشی ↶【به ما بپیوندید 】↷ ___________________________ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
✨﷽✨ ✅همسرداری در سیره حضرت زهرا(س) اظهار محبت و احترام به همسر 💖 زهرا به گونه‌های مختلف به بیان محبت و احترام نسبت به همسرش می‌پرداخت. از جمله در محضر پدرش، حضرت علی(ع) را بهترین یاور و همسر می‌خواند. 📚بحارالانوار،ج۴۳،ص۱۱۷ آراستگی برای همسر 💖زهرا برای همسرش، از نوع خاصی عطر و مشک استفاده می‌کردند. 📚امالی طوسی، ص۴۱ پرهیز از ناراحت کردن همسر 💖 مولا علی می‌فرماید:«فاطمه هیچگاه مرا ناراحت نکرده و از درخواستم سرپیچی ننمود» و «من هم هیچگاه او را خشمگین نکرده و به کاری وادارش نکردم.» 📚مناقب خوارزمی، ص۳۵۳ تحمل مشکلات اقتصادی 💖مشکل اقتصادی از ویژگی‌های صدر اسلام و به ویژه خانواده فاطمه بود.(طبقات ابن سعد،ج۸،ص۲۵)حتی برخی زنان قریش به خاطر ازدواج با مردی فقیر، به ایشان طعنه می‌زدند.(ارشاد مفید،ج۱،ص۳۶) اما هیچگاه گلایه‌ای نداشتند و با نخ‌ریسی برای دیگران به اقتصاد خانواده کمک هم می‌کردند. 📚امالی صدوق،ص۳۲۹ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ___________________ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
✍نبی رحمت ( صلی الله علیه و آله ) آنکه مادرش را شاد کند؛ خدا را شاد کرده است ... 📚نهج الفصاحه صفحه ۷۶۰ : 🌷 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
✨﷽✨ 🌼مـــادرم گــوشی انــدروید نــدارد ولی همیشه در دسـترس ماست از بازار هیچ گزینه ای را دانلود نمیکند ولی با زنبیل هنــوز نان داغ را برای صبحانه ما ميخرد محــبتش همیشه به روز است تـــب کنم ،برایم میمیــرد هرگز بی پاسخم نمیگذارد درد دلم را گوش میدهد سایلنت نمیکند دایــــورت نمیکند تا ببیند سردم شده لایــــــــک نمیــکند پــتو را به رویم میکشد مــادرم گوشی اندروید ندارد تلفن ثابت خانه ما به هوای مادرم وصل است هــنوز مــن بیرون باشم دلشوره دارد زنگ میزند ساعــت آف مرا چــک نمیکند غــُـر میزند که مــبادا چشم هایم درد بگیرد فالوورهای مادرم من،خواهر و برادرهایم هستیم اینـــستاگــرام ندارد ولي هــنوز دایرکت ما بچه ها با مادرمان همان فضای آشپزخانه است و درددل هایی از جنس مادرانه ولی مادرمان چند سالی است خیلی تنـــهاست چون ما گوشــیمان اندروید است ما اینتـرنت داریم تلــگرام داریم اینستاگرام داریم کلا کار داریم وقت نداریم یك لحظه صبر کن شده جواب مادر وقتی صدایمان میزند چقــدر این مادرها مهـربانند مــن در عـجبم با چقدر صبـر و مهر و محبت میـتوان مادر بود ↶【به ما بپیوندید 】↷ ________________________ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
✨﷽✨ 🌼گناه برای این اتفاق می‌افتد که تو بدی خودت را ببینی،خدا امکان گناه را به تو می‌دهد تا ببینی فلان ایراد را داری که این گناه را کردی! ✍استاد پناهیان: تقریباً می‌شود گفت، برنامه‌ دینی عبادی نداریم که زمان‌بندی نداشته باشد. حتی برای مستحبات هم می‌بینید در دین ما ساعتی را تعیین کردند، برنامه‌های دینی همه حساب‌وکتاب دارند، چرا؟ آیا این برای این نیست که ما تبدیل به آدم‌های محاسبه‌گری شویم؟ فرمودند: «اگر شما می‌خواهید یک برنامۀ عبادی برای خودتان بریزید، بگویید من این یک سال این کار را انجام می‌دهم.»(فَلْيَدُمْ‏ عَلَيْهِ‏ سَنَةً...؛دعائم الاسلام/۱/۲۱۴) ➖محاسبۀ نفس، نوعی محاکمۀ بسیار خصوصی نفس است. تو چرا این کار را کردی؟ برای چه غصه خوردی ؟ برای چه شادی شدی؟ برای چه این موضوع برایت مهم نبود، غصه نخوردی؟ نه بگو دیگر داریم صحبت می‌کنیم! اشکالی ندارد آدم در جریان محاسبۀ نفس با خودش دعوا کند. ➖محاسبه یعنی اینکه این عملی که انجام دادی و می‌خواستی یک اثر خوبی روی شما بگذارد، ببین بنشین نگاه کن ببین این اثر را گذاشت؟ برای چه این را انجام دادی؟ بعد خودت را نگاه کن! الکی کاری انجام نده برو! صبر کن. حتی گناه کردی، می‌فرماید:«یا داوود! به عزت و جلال خودم سوگند بندۀ من گناه می‌کند همان موقع می‌گوید خدایا من دارم اشتباه می‌کنم من غلط دارم می‌کنم من شرمنده هستم، یعنی حساب خودش را برسد می‌فرماید من او را می‌بخشم.» (مَنْ أَتَانِي وَ هُوَ مُسْتَحْيٍ مِنَ الْمَعَاصِي الَّتِي عَصَانِي بِهَا، غَفَرْتُهَا لَه‏..؛امالی طوسی، ص۱۰۷) ➖گناه برای این اتفاق می‌افتد که تو خودت را بسنجی و الا خدا به تو اجازه نمی‌دهد تو گناه بکنی. تو گناه بکنی یک‌چیزی را در درون خودت پیدا کنی می‌گوید آن را نگاه کن! این ایراد را داری که این گناه را کردی. 📚کافی/۳۱۴/۲ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ______________________ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🔴 پهلوان بی طاقت ✍مردی به پهلوانِ قوی هیکلی ناسزا گفت. پهلوان بسیار عصبانی شد به طوریکه از شدت عصبانیت از دهانش کف بیرون زد و بر سرِ ناسزاگو فریاد بسیاری کشید! صاحبدلی از آنجا عبور می‌کرد و پهلوان عصبانی را دید و پرسید: چرا پهلوانِ به این شجاعی چنین می‌کند؟ گفتند: کسی به او ناسزا گفته است. صاحبدل گفت: هزار مَن وَزنه بلند می‌کند چطور طاقت ناسزا ندارد؟ او در بدن، پهلوان است ولی در روح، ناتوان ... مَردی به آن نیست که مُشت بر دهان کسی بزنی اگر مَردی دهانی شیرین کن. 📚 گلستان سعدی : 🌷 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
✨﷽✨ 🔴قحط غیرت در آخرالزمان ✍یک اصل در روانِ بشر وجود دارد بنام تفاخر، که انسانها ذاتا علاقه به فخر فروشی دارند. اینکه انسان به چه چیزی فخر بفروشد خیلی تفاوتی ندارد. مثلا در دوران عرب جاهلیت در ادبیات قرآنی، سران کفار به تعداد زیاد فرزندان پسر خود می بالیدند(مال و البنون). پیش از انقلاب، دیپلم داشتن یک هنر و امتیاز برای خاص بودن و در عین حال پُز دادن بشمار می رفت. حتی تا همین بیست سال پیش خانواده های ایرانی از اینکه فرزندشان در کنکور موفق شده، سر خود را بالا میگرفت و میتوانست افتخار کند. الغرض، نمونه ها مهم نیست؛ اصل خاص بودن و فخر فروختن با آن اهمیت دارد. حالا به کف خیابانهای شهر برویم، خانمهای متاهلی که شدت آرایش و تنگی و کوتاهی لباسشان، گوی سبقت از کشورهای غیرمسلمان ربوده است! حالا باز این یک طرف قضیه را به خود اختصاص داده، طرف دیگر ماجرا مدنظر ماست. برخی از آقایان، از اینکه همسرشان (بخوانید ناموس) در ملاعام جذاب تر و خاص تر باشند بیشتر خوششان می آید!!! و همان مقدار که در مثالها مطرح شد فخر میفروشند. هر چه تعداد کیف کننده گان از تنگی لباس و آرایش و اندام خانم در بین اهالی شهر بیشتر باشد، او بیشتر افتخار میکند. ‍روایتی دراین مورد: ‌ مردان و زنان آخرالزّمانی، دچار نوعی « قحط غیرت » می‌شوند تا جایی که در دفاع از کیان عفّت و نجابت خانواده‌های خود دچار نوعی بی‌حسّی و بی‌میلی می‌گردند و گاه به عمد، ناموس خویش را در معرض دید نامحرمان قرار می‌دهند و حتّی به بی‌عفّتی‌ها و خودفروشی ایشان رضایت می‌دهند. 📚إلزام الناصب، ص 195 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ___________________________ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آدم های معروف که میمیرند مرگ خودشو تو حجم وسیعی نشون میده و روزگار قدرتشو به رخ میکشه آدمهای معروف که میمیرند اثباتی بر این حقیقته که مرگ برای همه چهره ی یکسانی داره انگار مرگ صورتش رو میاره جلو توی چشمات زل می زنه و آروم در گوشت زمزمه میکنه میبینی قدرلحظه هاتو بیشتر بدون آدمیزاد که بعد از خدا من از هر چیزی به تو نزدیکترم و برام مهم نیست تو چه کسی هستی و چند نفر دوستت دارن ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
✨﷽✨ ⚜ حکایتهای پندآموز⚜ ✨ نعمان کوفی و امام صادق(ع)✨ ✍ابن ابي ليلي - كه يكي از دوستان امام جعفر صادق عليه السلام است - حكايت نمايد: روزي به همراه نعمان كوفي به محضر مبارك آن حضرت وارد شديم، حضرت به من فرمود: اين شخص كيست؟ عرض كردم: مردي از اهالي كوفه به نام نعمان مي باشد، كه صاحب راي و داراي نفوذ كلام است. حضرت فرمود: آيا همان كسي است كه با راي و نظريه خود، چيزها را با يكديگر قياس مي كند؟ عرض كردم: بلي. پس حضرت به او خطاب نمود و فرمود: اي نعمان! آيا مي تواني سرت را با ساير اعضاء بدن خود قياس نمايي؟ نعمان پاسخ داد: خير. حضرت فرمود:....كار خوبي نمي كني، و سپس افزود: آيا مي شناسي كلمه اي را كه اولش كفر و آخرش ايمان باشد؟ جواب گفت: خير. امام عليه السلام پرسيد: آيا نسبت به شوري آب چشم و تلخي مايع چسبناك گوش و رطوبت حلقوم و بي مزه بودن آب دهان شناختي داري؟اظهار داشت: خير. ابن ابي ليلي مي گويد: من به حضور آن حضرت عرضه داشتم: فدايت شوم، شما خود، پاسخ آن ها را براي ما بيان فرما تا بهره مند گرديم. بنابراين حضرت صادق عليه السلام در جواب فرمود: همانا خداوند متعال چشم انسان را از پيه و چربي آفريده است؛ و چنانچه آن مايع شور مزه، در آن نمي بود پيه ها زود فاسد مي شد. و همچنين خاصيت ديگر آن، اين است كه اگر چيزي در چشم برود به وسيله شوري آب آن نابود مي شود و آسيبي به چشم نمي رسد؛ و خداوند در گوش، تلخي قرار داد تا آن كه مانع از ورود حشرات و خزندگان به مغز سر انسان باشد. و بي مزه بودن آب دهان، موجب فهميدن مزه اشياء خواهد بود؛ و نيز به وسيله رطوبت حلق به آساني اخلاط سر و سينه خارج مي گردد. و اما آن كلمه اي كه اولش كفر و آخرش ايمان مي باشد: جمله «لا اله الا الله» است، كه اول آن «لا اله» يعني؛ هيچ خدايي و خالقي وجود ندارد و آخرش «الا الله» است، يعني؛ مگر خداي يكتا و بي همتا. 📚 مجموعه حکایتهای معنوی ↶【به ما بپیوندید 】↷ ______________________ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعاهای ما کجا میرود؟؟؟؟ فوق العــــاده است 👌 پیشنهاد میکنم ببینید👌♥️ 🌹🍃 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
✨﷽✨ ▫️ای آنکه طلبکار خدایی، به خود آ ▫️از خود بطلب، کز تو خدا نیست جدا ✍گویند مردی بود منافق اما زنی داشت مومن و متدین. این زن تمام کارهایش را با "بسم الله" آغاز می‌کرد. شوهرش از توسل جستن او به این نام مبارک بسیار غضبناک می‌شد و سعی می‌کرد که او را از این عادت منصرف کند. روزی کیسه‌ای پر از طلا به زن داد تا آن را به عنوان امانت نگه دارد، زن آن را گرفت و با گفتن "بسم الله الرّحمن الرّحیم" در پارچه‌ای پیچید و با " بسم‌ الله " آن را در گوشه‌ای از خانه پنهان کرد، شوهرش مخفیانه آن طلا را دزدید و به دریا انداخت تا همسرش را محکوم و خجالت‌زده کند و "بسم الله" را بی‌ارزش جلوه دهد. وی بعد از این کار به مغازه خود رفت. در بین روز صیادی دو ماهی را برای فروش آورد، آن مرد ماهی‌ها را خرید و به منزل فرستاد تا زنش آن را برای نهار آماده سازد. زن وقتی شکم یکی از آن دو ماهی را پاره کرد دید همان کیسه طلا که پنهان کرده بود، درون شکم یکی از ماهی‌هاست آن را برداشت و با گفتن "بسم الله" در مکان اول خود گذاشت. شوهر به خانه برگشت و کیسه زر را طلب کرد. زن مومنه فورا با گفتن "بسم الله" از جای برخاست و کیسه زر را آورد شوهرش خیلی تعجب کرد و سجده شکر الهی را به جا آورد و از جمله مومنین و متقین شد. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ________________________ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدای‌خوبم 🙏 امشب درهای رحمتت را به روی تک تک ما بگشای بهترین احوال و روحیه و بهترین موفقیت ها و بهترین لبخندها و بهترین نعمت ها و بهترین فرصت ها و بهترین عاقبت را نصیبمان بگردان خير و بركات و سلامتی را بر مردم سرزمینم جاری بفرما 🙏 و آرامش را در ذكر خودت بر ما ارزانی بدار و دل ما را به نور خودت روشن و گرم كن✨🙏 🌺✨شبتون زیبا✨🌺 -------------------
🌞صبح شد، یک آسمان پرواز می خواهد دلم بهترین،زیبا ترین آغاز می خواهد دلم کوک شد ساز دل من، صبحدم با نام تو نغمه ای شیرین تر از آواز می خواهد دلم.....
✨﷽✨ ✍مردی تاجر در حیاط قصرش انواع مختلف درختان و گیاهان و گلها را کاشته و باغ بسیار زیبایی را به وجود آورده بود. هر روز بزرگترین سرگرمی و تفریح او گردش در باغ و لذت بردن از گل و گیاهان آن بود. تا این که یک روز به سفر رفت. در بازگشت، در اولین فرصت به دیدن باغش رفت . اما با دیدن آنجا، سر جایش خشکش زد... تمام درختان و گیاهان در حال خشک شدن بودند ، رو به درخت صنوبر که پیش از این بسیار سر سبز بود، کرد و از او پرسید که چه اتفاقی افتاده است؟ درخت به او پاسخ داد: من به درخت سیب نگاه می کردم و باخودم گفتم که من هرگز نمی توانم مثل او چنین میوه هایی زیبایی بار بیاورم و با این فکر چنان احساس نارحتی کردم که شروع به خشک شدن کردم... مرد بازرگان به نزدیک درخت سیب رفت، اما او نیز خشک شده بود...! علت را پرسید و درخت سیب پاسخ داد: با نگاه به گل سرخ و احساس بوی خوش آن، به خودم گفتم که من هرگز چنین بوی خوشی از خود متصاعد نخواهم کرد و با این فکر شروع به خشک شدن کردم. از آنجایی که بوته ی یک گل سرخ نیز خشک شده بود علت آن پرسیده شد، او چنین پاسخ داد: من حسرت درخت افرا را خوردم، چرا که من در پاییز نمی توانم گل بدهم. پس از خودم نا امید شدم و آهی بلند کشیدم. همین که این فکر به ذهنم خطور کرد، شروع به خشک شدن کردم. مرد در ادامه ی گردش خود در باغ متوجه گل بسیار زیبایی شد که در گوشه ای از باغ روییده بود. علت شادابی اش را جویا شد. گل چنین پاسخ داد: ابتدا من هم شروع به خشک شدن کردم، چرا که هرگز عظمت درخت صنوبر را که در تمام طول سال سر سبزی خود را حفظ می کرد نداشتم، و از لطافت و خوش بویی گل سرخ نیز برخوردار نبودم، با خودم گفتم: اگر مرد تاجر که این قدر ثروتمند، قدرتمند و عاقل است و این باغ به این زیبایی را پرورش داده است می خواست چیزی دیگری جای من پرورش دهد، حتماً این کار را می کرد. بنابراین اگر او مرا پرورش داده است، حتماً می خواسته است که من وجود داشته باشم. پس از آن لحظه به بعد تصمیم گرفتم تا آنجا که می توانم زیباترین موجود باشم... نتیجه : دنیا آنقدر وسیع هست که برای همه مخلوقات جایی باشد پس به جای آنکه جای کسی را بگیریم تلاش کنیم جای واقعی خود را بیابیم ‏ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ________________________ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
✨﷽✨ 🌼داستان کوتاه ✍کارآموزی، پس از یک مراسم طولانی و خسته‌کننده دعای صبحگاهی در صومعه، از پدر روحانی پرسید: «آیا همه این نیایش‌ها که به ما یاد می‌دهید، خدا را به ما نزدیک می‌کند؟» پدر گفت: «با سوال دیگری، جواب سوالت را می‌دهم. آیا همه این نیایش‌ها که انجام می‌دهی باعث می‌شود که خورشید فردا طلوع کند؟» کارآموز گفت: «البته که نه! خورشید طبق یک قانون کیهانی طلوع می‌کند.» پدر روحانی گفت: «جوابت را گرفتی! خدا به ما نزدیک است. چه دعا بخوانیم و چه نخوانیم.» شاگرد عصبانی شد و گفت: «یعنی می‌گویید تمام این دعاها بی‌فایده است؟» پدر گفت: «نه. همانطور که اگر صبح زود از خواب بیدار نشوی، طلوع خورشید را نمی‌بینی، اگر دعا هم نکنی، با این که خدا همواره نزدیک است، اما هرگز متوجه حضورش نمی‌شوی!؟؟ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ________________________ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
: 💎 : ✍930 سال از عمر آدم(ع) میگذشت که خداوند به ایشان وحی کرد که عمرش به سر رسیده و باید فرزندانش را نزد خود بخواند و پیام حضرت حق را به ایشان برساند. 🗯شیث(ع) و نوادگان آدم(ع) گرد او حلقه زدند و در انتظار شنیدن وصیت حضرت پدر نشستند. 🔮آدم (ع) به ایشان رو کرد و فرمود:ای فرزندان من،وقت آن رسیده که دستور خدای یگانه را به شما ابلاغ کنم.من به فرمان پروردگارمان،شیث را وصی و جانشین خود قرار می دهم و اسم اعظم و همه ی گنجینه نبوّت و آن چه را به آن نیاز دارید،به او واگذار می کنم. بر همه ی شما واجب است که از او پیروی کنید و بر او و همه ی انبیاء پس از او نیز واجب است که بر این سنت پایبند باشند و به فرمان خدای منان وصی و جانشین خود را به مردم معرفی کنند. 🗝ای شیث!صندوقی بساز و صحف آسمانی را در میان آن قرار بده و کلید آن را نزد خود نگه دار. 💢بدان که تو در برابر قابیل و قابیلیان مامور به تقیه هستی و باید آنچه را به تو میسپارم از ایشان پنهان کنی،تا به دست آنها شهید نشوی و دین خدا از شر ایشان در امان باشد.به شما وصیت میکنم بر حذر باشید از اختلاط و همنشینی با قابیلیان که دنیا و آخرت شما را به نابودی خواهند کشید. 🌅ای فرزندان من!در آخر بشارت میدهم شما را به ظهور پیامبری به نام نوح (ع) که مردم را به سوی خدای یکتا دعوت می‌نماید.هر کس از شما زمان او را درک کرد،به او ایمان آورده و از او پیروی نماید،که در این صورت از غرق شدن در طوفان خشم خدا،مصون می‌ماند.بدانید آن روز دوران قابیلیان به پایان خواهد رسید و شما مومنان وارثین زمین خواهید بود.پس دل قوی دارید و به وعده خدای خود ایمان داشته باشید. 📚منابع: 1)صدوق،محمد بن علی،عیون اخبار الرضا(ع)،ج1،ص242. ✍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi