✨﷽✨
🌼عطای بدون درخواست
✍محمدبن سهل قمي (ره) مي گويد:در سفر مكه ، به مدينه رفتم ، و به حضور امام جواد (ع) مشرف شدم ، خواستم لباسي را از آن حضرت براي پوشاندن مطالبه كنم، ولي فرصتي بدست نيامده و با آن حضرت خداحافظي كردم و از خانه او بيرون آمدم.
تصميم گرفتم نامه اي براي آن حضرت بنويسم و در آن نامه ، لباسي را درخواست كنم ، نامه را نوشتم و به مسجد رفتم و پس از انجام دو ركعت نماز و استخاره ، به قلبم آمد كه نامه را نفرستم. از اين رو نامه را پاره كردم ، و از مدينه بيرون آمدم.
همچنان به پيمودن راه ادامه دادم ناگاه ، شخصي نزد من آمد و دستمالي كه لباس در آن بود، در دستش بود و از افراد مي پرسيد: محمد بن سهل قمي كيست ؟ تا اينكه نزد من آمد، وقتي كه مرا شناخت ، گفت : مولای تو (امام جواد (ع)) اين لباس را برای تو فرستاده است ، نگاه كردم ديدم دو لباس مرغوب و نرم است. محمدبن سهل (ره) آن لباسها را گرفت ، و تا آخر عمر نزد او بود، وقتي كه از دنيا رفت ، پسرش احمد، با همان دو لباس او را كفن كرد.
📚داستان های شنيدنی از چهارده
معصوم(ع)/ محمد محمدی اشتهاردی
↶【به ما بپیوندید 】↷
___________________
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🌺حرز حضرت امام جواد عليه السلام:
يا نُورُ يا بُرْهانُ
يا مُبينُ يا مُنيرُ
يا رَبِّ اِكْفِني الْشُّرُورَ،
وَ افاتِ الدُّهُورِ
وَ اَسْئَلُكَ النَّجاةَ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ
اي نور و اي دليل روشن
و اي آشكاركننده اي نوربخش
پروردگارا كفايتم كن از شرور
و آفات روزگار
و از تو میخواهم نجاتم را،
در روزي كه دميده شود در صور .
📚مفاتیحالجنان
✍
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
✨﷽✨
🌼موهبتهای خداوند به اشخاص توبه کار
✍خداوند به کسانی که توبه کرده اند چه موهبت ها می بخشد. آشیخ عبدالوهاب خراسانی(ره) از مقدسین و از اولیای خدا بود که یک دسته از تربیت شده های بازار شاگرد او بودند. ایشان هفتاد سال پیش در زیر زمین مسجد جامع نماز جماعت می خواند. شخصی به من گفت: «من در ایام جوانی خدمت سربازیام که در تبریز بودم، شبی در خواب دیدم که زیرزمین مسجد جامع خراب شد، تاریخ خوابم را یادداشت کردم، وقتی به تهران آمدم متوجه شدم که آشیخ عبدالوهاب در همان شب که من این خواب را دیده بودم از دنیا رفته است.»
در زمان حیات آشیخ عبدالوهاب، داشی توبه کرد و پای منبر ایشان می نشست. آشیخ عبدالوهاب در اثر کهولت سن، گاهی بر روی منبر ادامهٔ حدیث یا آیه را فراموش می کرد، خداوند به این داشی که توبه کرده بود یک علمی داده بود که او از پای منبر ادامه آیه یا حدیث را از حفظ مےخواند.
پس شما هم اگر توبه کنید و گناه نکنید، علم پیدا می کنید، گناه یکی،از چیز هایی است که آفت طلبه است. گناه که بکنی از طلبگی خارج می شوی. اگر به نامحرم نگاه کنی، از طلبگی خارج مےشوی. گناه ، آفت طلبگی است.
📚منبع: ڪتاب بدیع الحکمة حکمت ۳۹
از مواعظ آیت الله مجتهدے تهرانۍ(ره)
↶【به ما بپیوندید 】↷
________________________
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
#اخلاقمهدوی
مظلومی که خیال می کند ظالم است
ایمان را از بین میبرد، چنان که آتش هیزم را؛ جسم انسان را به خطر میاندازد و از جمله ویژگی های منافقان است.
یکی از دلایل بروز حسادت، توجه به نعمتی است که خداوند به دیگران داده است.
امیرالمومنین در حدیثی زیبا میفرمایند:
«ظالمِ حسود شباهت بیشتری به مظلوم دارد؛ زیرا جز رنج و عذاب درونی، چیزی برایش باقی نمیماند»
📚تحف العقول، ترجمه بهزاد جعفری، ج ١، ص٣٢٨
همیشه گفته اند که کیفیت خوب، باعث افزایش کمیت میشود؛ پس یک منتظرِ با کیفیت باش و به جای حسادت غبطه بخور.
→
→
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️خدا خیلی وقته منتظره که😊
بازهم بشی بندهی خوبِ خودش 😇✨
#شبتون_آروم_و_سرشار_از_یاد_خدا❤️🙏
-------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداوندا🙏
امروز خودم، عزیزانم و دوستانم را
قلبی پر از عشق و محبتی که ❤️
در نام خودت متبرک گردیده است✨
ببخشا و همواره ما را از محدوده
زمان و مکان برهان تا در پیوند
مهر خداییت قرار گیریم ❤️🙏
و روزمان را با خیر و برکتت سپری کنیم🙏
آمین ای فرمانروای حق و آشکار 🙏
💎
⚜تعدی ناپاکان به قبر امام حسین علیهالسلام
در زمان هارون الرشید، زیارت امام حسین علیهالسلام چنان رایج بود که حرم ایشان از جمعیت موج میزد و در آن مکان پیوسته ازدحام عجیبی بود. این موضوع، باعث ترس هارون الرشید شد. ترس وی از آن بود که مبادا مردم در اثر این اجتماع و ازدحام و زیارت، به اولاد امیرالمؤمنین علیهالسلام رغبت و علاقه نشان دهند و بدین ترتیب، حکومت و خلافت از عباسیان به علویان منتقل شود. از این رو، به والی کوفه فرمانی فرستاد. والی کوفه نیز پیرو نامه هارون، قبر امام حسین علیهالسلام را خراب کرد و اطراف آن ساختمان ساخت و بر زمینهای آن مزارعی راهاندازی کرد.
⚜حسین علیهالسلام ، آرام جانها
با تخریب مرقد مطهر امام حسین علیهالسلام در زمان هارون الرشید، علاقه مردم از زیارت آن امام هرگز بریده نشد. بیتوجهی خلفای پس از هارون الرشید نیز این امر را تشدید کرد؛ تا اینکه در زمان متوکل، به او خبر دادند که مردم به زیارت قبر حسین بن علی علیهالسلام میآیند و اجتماع میکنند. متوکل لشگری فرستاد و آنجا را خراب کردند، ولی مردم در موسم زیارت، باز هم جمع میشدند و حتی از کشته شدن باکی نداشتند. آنان میگفتند: «اگر همه ما کشته شویم باز هم بازماندگان و نسلهای پس از ما به زیارت خواهند آمد».
⚜مزار امام حسین (ع) در طول تاریخ 17 بار مورد تخریب قرار گرفت
⚜نشانه قبر حضرت
در کنار قبر نورانی امام حسین علیهالسلام ، درخت سِدری بود که علامت و نشانه قبر بود و مردم به وسیله آن قبر را میشناختند. ناپاکان دولت عباسی هنگام تخریب مرقد امام حسین علیهالسلام آن درخت را نیز از ریشه درآورند. وقتی این خبر به گوش جریر یکی از صحابه پیامبر رسید، تکبیر گفت و شگفت زده شد؛ زیرا در حدیث معروفی از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم شنیده بود که آن حضرت سه مرتبه فرموده بودند: «خدا، قطع کننده درخت سِدر را لعنت کند». جریر پس از شنیدن آن خبر گفت: «الان معنای حدیث را فهمیدم».
⚜جنایت عباسیان
متوکل، خلیفه عباسیان، پس از تخریب مرقد مطهر امام حسین علیهالسلام ، دستور داد بر سر راهها افراد مسلحی را بگمارند تا هر کس به زیارت امام حسین علیهالسلام برود او را بکشند یا آنقدر شکنجه دهند تا بمیرد. آنان آنقدر جنایت کردند که شاعر عرب زبان درباره آنان گفت: «به خدا سوگند! اگر بنیامیه فرزند دختر رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم را مظلومانه کشتند، پس پسرعموهای ایشان (یعنی بنی عباس) همانند آنان جنایت کردند. آنان قبر او را ویران ساختند. بنی عباس افسوس خوردند که نتوانستند در قتل حسین بن علی علیهالسلام شرکت کنند. از این رو، به قبر پاکش یورش آوردند و او را در آرامگاهش دنبال کردند».
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥پدر مادر داری این کلیپ از دست نده.
🎧حاج اقا دانشمند
═══♥️ ♥️═══
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
✨﷽✨
#تلنگــرانه
👌چهار ناظر حاضر بر زندگی انسان :
هرلحظه و هرزمان چهار دوربین زنده در حال فیلمبرداری از زندگی ما هستند که قرار است روزی در قیامت تمام زندگی ما را به نمایش بگذارند!
❶⇦ ناظر اول〖خــدا〗 است!
🌸 ألَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَری؛
آیا انسان نمیداند که خدا او را نگاه میکند؟
"سوره مبارکه علق آیه ۱۴"
❷⇦ ناظر دوم〖ملائک مقرب خدا〗 هستند
🌸الله تعالی میفرماید :
ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیْهِ رَقیبٌ عَتید؛
از شما حرکتی سر نمیزند مگر اینکه دو مأمور
در حال نوشتن آن هستند!
"سوره مبارکه قاف آیه ۱۸"
❸⇦ سومین ناظر 〖زمین〗 است
🌸خداوند در قران کریم میفرماید :
یوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها؛
در آنروز زمین هرچیزی که دیده را بیان میکند.
"سوره مبارکه زلزال آیه ۴"
❹⇦ چهارمین ناظر〖اعضاء و جوارح خود ما〗
میباشند!
🌸الله سبحان میفرماید :
تکَلِّمُنا أَیْدِیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ
در آنروز دستها و پاها شهادت میدهند
که چه کاری کردهاند.
"سوره مبارکه یس آیه ۶۵"
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🔴 رابطه گناه و مرگ
✍امام جواد علیه السلام فرمود: مرگ انسان به سبب گناه، بیش از مرگ با اجل است و زندگی به خاطر نیکوکاری، بیش از زندگی عُمر و سال است.
📚 الفصول المهمه، ص ۲۷۵
: 🌷
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
✍ استاد فاطمی نیا :
فرد وارد قیامت میشود، فکر میکند خبری است! تعجب میکند! میگوید خدایا پس این همه نماز و عمره و روزه و زيارت چه شد؟! میگویند تو دل شکستی! ریا کردی! زهر زبان ریختی و بنده های خدا را تحقیر کردی!
جوانانی داریم که به ظاهر هم متدین هستند ، اما وقتی در مورد او سوال میکنی ، هیچکس از او راضی نیست! به راحتی دل میشکند! به راحتي ديگري را تمسخر و تحقير ميكند! در خانه بداخلاقی میکند! عزیز من پس چرا جلسه رفته بودی؟! چرا درس اخلاق رفته بودی؟! وقتی اخلاقت را اصلاح نمیکنی، استاد دیگر چه فایده دارد!
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦌 داستان مرگ وحشتناک یزید توسط آهوی زیبا.
✍
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🍃🍃🌸🌸
🍃🍃
🍃🍃
امير المومنين عليه السلام فرموده :
تمام خير در سه چيز جمع شده است:
▫️نگاه ▫️سكوت ▫️سخن
هر نگاهى كه پندى در آن گرفته نشود،
فراموشى است.
هر سكوتى كه انديشه اى در آن نباشد، غفلت است.
هر سخنى كه ذكرى در آن نباشد، بيهوده است.
خوشا بحال كسى كه:
نگاه او پند، سكوت او انديشه و سخن او ذكر باشد، بر گناهش گريسته و مردم از شرش در امان باشند.
📚ثواب الاعمال و عقاب الاعمال
🍃🍃
🍃🍃
🍃🍃🌸🌸
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
‼️#احادیث_راه_های_گناه_نکردن
☀️🌹امام علی علیه السـلام🌹☀️
•در شـگفتم از کسـی که سـخنانی میگویـد که نه در دنیایش به اوسود میرسانـد و نه در آخرتش براي او اجری نوشته می شود•
📚[غرر الحکم: 6283]
🔶🔸راه های گناه نکردن🔸🔶
🔸🔸
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🌸 اگر سگ گرسنه ای به شما روی بیاورد و همراه شما نان و گوشت باشد، آیا با گفتن چخ ، سگ میرود؟!
چوب هم بلند کنی فایده ندارد، او گرسنه است وچشمش به غذاست و دست بردار نیست، اما اگر هیچ همراه نداشته باشی، می فهمد چیزی نداری و میرود…
🌸 شیطان هم در کمین انسان است؛ نگاهی به دل می کند اگر آذوقه اش که همان :
🔴 حب مال
🔴 زر و زیور
🔴 شهوت
🔴بخل
🔴حسادت و… درآن بود، همانجا متمرکز میشود و می ماند.
و اگر صدبارهم بگویی: اعوذبالله من الشیطان الرجیم فایده ندارد.
🌸 اما اگر طعمه و آذوقه اش، را دور کنی آنگاه می بینی با یک استغفار فرار میکند...
تا وقتی گناه رو قلبا دوست داریم و خودمون رو در موقعیت گناه قرار میدیم :
نمیشه بشینیم صحنه های مستهجن ببینیم و بگیم پناه میبریم بخدا! تو مجلس گناه بشینیم و بگیم پناه میبریم به خدا!, مثل اینکه خودتو بندازی جلو ماشین و بگی پناه میبرم به خدا!!!
باید از موقعیت گناه فرار کنیم و به خدا پناهنده بشیم.
═══♥️ ♥️═══
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
110 گل محمدی 🌹
از باغ ولایت علی علیه السلام 🌹
تقدیم به دوستداران و عاشقان🌹
مولا علی علیه السلام 🌹
🔴این دعا را پخش کنید!
❤️خدایا اگه پدرم گناه داشت او را ببخش ❤️
❤️و اگر غمگین دیدی قلب او را خوشحال کن.❤️
❤️واگر خوشحال دیدی خوشحالی او را تمام نکن ❤️
❤️و اگر او مریض است خدایا او را شفا ده❤️
❤️و اگر او را مدیون دیدی دین او را پرداخت کن❤️
❤️ او را مرده دیدی او را رحم کن❤️
❤️و او را وارد بهشت كن...❤️
این را بخاطر چشم های عزیز پدر منتشر كن...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ ﴿۱﴾
فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ ﴿۲﴾
إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ ﴿۳﴾
بعضيا از نشر قران خجالت ميکشن.
خدايا هرکى کپى کرد رو عاقبت بخیرکن🤲
❤️تقدیم به بابای خودم و همه باباها❤️
#پیشاپیش_روز_پدر_مبارک
═══♥️ ♥️═══
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
🔘 داستان کوتاه
نگاهش به سبزه عید که افتاد رفت توی فکر ...
لحظاتی گذشت...
وقتی سرشو بالا آورد و فهمید که دارم با تعجب نگاه می کنم، لبخند تلخی زد.
گفتم: گیله مرد! توی سبزه ها چی دیدی که رفتی تو فکر؟!
کمی سکوت کرد و گفت:
به این دونه های سبز شده نگاه کن...
چند روز آب و غذا و نور خورشید خوردند و رشد کردند...
گفتم: خب!
گفت: سیصد شصت و پنج روز از خدا عمر گرفتیم و آب و غذا و فلک در اختیارمون بود؛
می ترسم رشد که نکرده باشم هیچ؛
افت هم کرده باشم!
دونه ای که نخواد رشد کنه؛
هر چقدر آب و آفتاب بهش بدی
فقط بیشتر می گنده...
═══♥️ ♥️═══
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
21.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨ یا علی مدد💚🙏
🌸🍃
زور رستم قدرت اسفندیار
معنی و مفهوم شعر شهریار
🍃🌸
مات و مبهوت همین یک جمله شد
لافتی الا علی لا سیف الا ذولفقار...💚
💚اسدالله الغالب
═══♥️ ♥️═══
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️شب چه زیباست
💫سکوتش ، آرامشش
❄️ستارگانش ، آسمانش
💫وچه زیباتر خلوت باتو
❄️که به آرامش میرسم
💫خـدایـا
❄️زیبایی مـاه و
💫ستارگان و آرامش
❄️شب را نصیب
💫دوستان و عزیزانم بگردان
شبتـون رویایی 💫❄️
┏━━✨✨✨━━┓
❄️ ❄️
┗━━✨✨✨━━┛
#صبح
"صبح" آمده☀️
بر روی لبت خنده بکارد
"باران محبت"
به سرت باز ببارد...🍂🌸
خورشید رسیده است
که با جوهر نورش
"نقشی ز خدا"
بر دل پاکت بنگارد...🍂🌸
ســلام ☺️
صبح
پنج شنبه تون پراز محبت آخرهفتهتون شادِ شاد 🍂🌸
📕#حکایت_زن_عفیفه_بنی_اسرائیلی
از امام صادق (ع) منقولست که حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمود:
پادشاهی از بنی اسرائیل دو قاضی داشت و آن دو با مرد صالحی دوست بودند و آن مرد صالح زن بسیار جمیله صالحه ای داشت و خودش از ندیمان پادشاه بود .
روزی پادشاه آن مرد صالح را برای امر مهمی به مسافرت فرستاد .آن مرد سفارش زن خود را به آن دو قاضی نمود و خود روانه مسافرت شد پس آن دو نفر قاضی به در خانه دوست خود می آمدند که احوال زن او را بپرسند.روزی چشمشان به آن زن افتاد و به او علاقمند شدند و او را تکلیف به زنا نمودند و گفتند اگر تن به زنا در ندهی پیش پادشاه گواهی میدهیم که مرتکب زنا شده ای تا تو را سنگسار کند.
ان زن صالحه گفت هر چه خواهید بکنید من به این عمل راضی نمی شوم.
پس آن دو خائن به نزد پادشاه آمده و گواهی دادند که آن زن عابده زنا کرده است این امر به پادشاه بسیار گران آمد و غمی عظیم بر او عارض شد چون به پاکی آن زن معتقد بود و از طرفی شهادت قاضیان را نیز نمی توانست رد کند. به آنها گفت شهادت شما را قبول دارم اما بعد از سه روزدیگر او را سنگسار نمایید و در شهر ابلاغ کردند که مردم در فلان روز حاضر شوید برای کشتن فلان عابده که زنا کرده و دو قاضی به زنای او شهادت داده اند و مردم در این باب گفتگو بسیار کردند.
پادشاه به وزیرش گفت آیا در این باب چاره ای به خاطرت نمی رسد که باعث نجات عابده گردد؟ گفت فرصتی دهید. چون روز سوم شد وزیر از خانه خود روانه منزل پادشاه گردید ناگاه در اثنای راه رسید به چند کودک که بازی می کردند و حضرت دانیال نبی (ع) کودکی بود در میان آنها و وزیر آن حضرت را نمی شناخت. چون وزیر به آنها رسید دانیال گفت:
ای بچه ها بیایید که من پادشاه شوم و فلان طفل عابده و این دو نفر قاضی شوند.
پس خاکی نزد خود جمع کرد و شمشیری از نی برای خود بساخت و به اطفال دیگر حکم کرد بگیرید دست یکی از این دو قاضی را به فلان موضع ببرید و دست دیگری را بگیرید و در موضع دیگر نگه دارید.
پس یکی از آن دو را طلبید و گفت آنچه حق است بگو و اگر حق نگویی تو را می کشم و وزیر این منظره را مشاهده می کرد و سخنان دانیال را می شنید و آن طفلی که قاضی بود گفت عابده زنا کرد پرسید چه وقت مرتکب زنا شد ؟گفت روز فلان پرسید ؟با کی گفت :با فلان پسر. پرسید ؟در کجا زنا کرد گفت فلان جا. سپس دانیال فرمود :ببرید این را به جای خود و دیگری را بیاورید. او را به جای خود بردند و دیگری را آوردند .
دانیال فرمود به چه چیز شهادت می دهی؟ گفت شهادت می دهم که عابده زنا کرده است. پرسید در چه وقت؟ گفت در فلان وقت . پرسید: با کی ؟ گفت: با فلان پسر. پرسید:در چه موضع؟ گفت: در فلان موضع و هر یک مخالف دیگری سخن گفت.
دانیال گفت :الله اکبر اینها به ناحق گواهی داده بودند. ای فلان ندا کن در میان مردم که اینها به ناحق شهادت داده اند؛ مردم حاضر شوند تا ایشان را بکشیم. چون وزیر این قصه شگفت انگیز را از آن کودک مشاهده نمود بسرعت تمام به نزد پادشاه رفت و آنچه از دانیال (ع)دیده و شنیده بود به اطلاع رسانید.
پادشاه فرستاد و دو قاضی را طلبید و ایشانرا از یکدیگر جدا کرد و هر یک را به تنهایی از خصوصیات زنای عابده سؤال نمود و هر یک خلاف دیگری سخن گفتند پس پادشاه دستور داد ندا کردند در میان مردم که حاضر شوید برای کشتن دو قاضی که به زن مؤمنه عفیفه ای افترا بسته بودند و هر دو را دستور کشتن داد.
حیاة القلوب جلد اول صفحه448 وکتاب صله رحم تألیف سید کاظم صدر السادات دزفولی
┏━━✨✨✨━━┓
🍃 🍃
┗━━✨✨✨━━┛
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃❤️
❤️نازد بہ خودش خدا ڪه حیدر دارد
❤️دریـاے فضــائـلـے مــــطهر دارد
❤️همتاےعلــےنخواهد آمد والله
❤️صــد بار اگر ڪـ🕋ـعبہ ترڪ بردارد
#یا_مظهر_العجایـب💚
#یا_مرتضـے_علـے💚
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
(دختر زیبا و جوان خدمتکار)
#نصیحة_الملوک
🔷مردی بود در "مَرو" که او را "نوح بن مریم" میگفتند و قاضی و رئیس مرو بود و ثروتی بسیار داشت
او دختری با کمال و جمال داشت که بسیاری از بزرگان، وی را خواستگاری کردند و پدر، در کارِ دختر سخت متحیر بود و نمی دانست او را به که دهد؟
میگفت اگر دختر را به هر یک از آنها دهم دیگران آزرده می شوند و فرو مانده بود...
🔸قاضی، باغی بسیار آباد و پر میوه داشت روزی به خدمتکار جوان خویش به نام «مبارک» که بسیار پارسا و دیندار بود گفت: "امسال به تاکستان [باغ انگور] برو و از آنجا نگهداری کن."
خدمتکار برفت و دو ماه در آن باغ به کار پرداخت.
روزی قاضی به باغ آمد و گفت: "ای مبارک خوشهای انگور بیاور"
جوان انگوری بیاورد، ترش بود قاضی گفت: "برو خوشهای دیگر بیاور، آورد باز هم ترش بود!"
قاضی گفت: نمیدانم باغ به این بزرگی چرا انگور ترش پیش من می آوری و انگور شیرین نمیآوری؟!!"
مبارک گفت: "من نمیدانم کدام انگور شیرین است و کدام ترش!"
قاضی گفت: "سبحان الله! تو امروز دو ماه است که انگور میخوری و هنوز نمیدانی شیرین کدام است؟!!
🔹گفت: "ای قاضی به نعمت تو سوگند که من هنوز از این انگور نخوردهام و مزهاش را ندانم که ترش است یا شیرین!!"
پرسید: "چرا نخوردی؟"
گفت: "تو به من گفتی که انگور نگاهدار، نگفتی که انگور بخور و من چگونه میتوانستم خیانت کنم؟!!"
قاضی بسیار شگفت زده شد و گفت: "خدا تو را به این امانت نگه دارد
"قاضی چون دانست که این جوان بسیار عاقل و دیندار است گفت: "ای مبارک! مرا در تو رغبت افتاد آنچه میگویم باید انجام بدهی گفت اطاعت می کنم"
🔸قاضی گفت: "ای جوان مرا دختری است زیبا که بسیاری از بزرگان او را خواستگاری کرده اند، نمی دانم به که دهم تو چه صلاح میدانی؟"
مبارک گفت: "برخی از مردم در پی نَسَب هستند و برخی در پی رویِ زیبا و بسیاری از مردم در زمان پیامبر ما، دین می جستند و امروز مردم ثروت طلب می کنند، تو هر کدام را خواهی اختیار کن"
قاضی گفت: "من دین را انتخاب می کنم و دخترم را به تو خواهم داد"
قاضی گفت: "برخیز با من به منزل بیا تا چاره کنم."
🔹چون به خانه آمدند قاضی به مادر دختر گفت: "ای زن! این خدمتکار، جوانی بسیار پارسا و شایسته است مرا رغبت افتاد که دخترم را به او بدهم تو چه میگویی؟"
زن گفت: "هرچه تو بگویی اما بگذار بروم و داستان را برای دختر بگویم ببینم نظر او چیست"
مادر برفت و پیغام پدر به او رسانید دختر گفت: "چون این جوان دیندار و امین است میپذیرم و آنچه شما فرمایید من همان کنم و از حکم خدا و شما بیرون نیایم و نافرمانی نکنم"
🔸قاضی دخترش را به مبارک داد با ثروتی بسیار، پس از چندی، خدای تعالی به آنان پسری داد که نامش را "عبدالله ابن مبارک" گذاشتند و تا جهان هست حدیث او کنند به زهد و علم و پارسایی!
.
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند تا تعریف قشنگ با هم ببینیم!
قدر سرمایههای زندگیمون رو بدونیم
═══♥️ ♥️═══
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
✅با چهار کس مهربان باش
پدر
مادر
برادر
خواهر
✅از چهار چیز به خدا پناه ببر
همّ
حزن
ناتوانی
بخل
✅به چهار کس سخت نگیر
يتيم
بیچاره
فقير
مريض
✅به چهار چیز خود را آراسته کن
صبر
بردباری
علم
كرم
✅به چهار گروه نزدیکتر شو
مخلص
باوفا
كريم
صادق
✅با چهار کس دوستی مگیر
دروغگو
دزد
حسود
لجباز
✅چهار کس محرومشان نکن
همسرت
فرزندان
آشنا و فامیل
دوستانت
✅چهار چیز کمش خوبه
خوراک
خواب
تنبلی
پر حرفی
✅چهار چیز قطع مکن
نماز
قرآن
ذکر خدا
صله رحم
✅ هرگاه مایل به گناه بودی
🍃 سه چیز را فراموش مکن
🍃الله می بیند
🍃ملائک می نویسند
🍃در هر حال# مرگ می آید
✍
✍
✍
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بنام پدر ❤️
🌹" پدر " يعني تپش درقلب خانه
💖" پدر " يعني تسلط برزمانه
🌹" پدر " احساس خوب تکيه برکوه
💖" پدر " يعني تسلي وقت اندوه
🌹" پدر " يعني ز من نام ونشانه
💖" پدر " يعني فداي اهل خانه
🌹" پدر " يعني غرور ومستي من
💖" پدر " تمام هستي من
🌹" پدر " لطف خدابرآدميزاد
💖" پدر " کانون مهروعشق وامداد
🌹" پدر " مشکل گشاي خانواده
💖 پدر " يک قهرمان فوق العاده
🌹" پدر " سرخ ميکندصورت به سيلي
💖رخ فرزند نگردد زرد و نيلي
🌹" پدر " لطف خدا روي زمين است
💖هميشه لايق صدآفرين است...
💐🌸💐🌸💐🌸💐🌸💐
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
شوهرم حین حمام کردن کجا میرود؟!
ساعت ۱۰ صبح جمعه ۲۴ شهریورماه زنی گریان با همسرش به دادگاه وارد شدند و زن هق هق میکرد و مى گفت هر روز ساعت ۳ بعدازظهر همسرم باحالت عادی به حمام میرود و بعد از ۳ ساعت از حمام بیرون می آید... او میگفت در این ۳ ساعت همسرم در گوشه ای از حمام است و فقط صدای شیر آب می آید...زن گریه میکرد و میگفت که شوهرش رفتار کاملا غیر عادی دارد...
با رضايت شوهر دادگاه ترتيبى داد تا در حمام منزل دوربين قرار دهند ... تا واقعيت ثبت شود
روز اول در ابتدا كاملا عادى شوهر به شستشوی خود پرداخت و همه چيز خوب بود تا در ساعت ٣:٢٥ دقيقه شوهر به گوشه ای از حمام پناه برد و تا ۲ ساعت از آن نقطه تکان نخورد...
این رفتار هر روز از ساعت ۳ تا ۶ بعدازظهر تکرار میشد و بعد از بررسی های تکمیلی مشخص شد که ۱۵ سال پیش در حمام این خانه زنی ۴۵ ساله به قتل رسیده بود...بعد از این تحقیق مرد به درخواست پلیس مشاور به اماکن مذهبی فرستاده شد تا شرایط روحی و آرامش گذشته را کسب کند....
#داستان_شوهرم_حین_حمام_کردن_کجا_میرود
┏━━✨✨✨━━┓
🍁 🍁
┗━━✨✨✨━━┛
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
روزی بهلول بر هارونالرشید وارد شد.
خلیفه گفت: مرا پندی بده!
بهلول پرسید: اگر در بیابانی بیآب، تشنهگی بر تو غلبه نماید چندان که مشرف به موت گردی، در مقابل جرعهای آب که عطش تو را فرو نشاند چه میدهی؟
گفت : ... صد دینار طلا.
پرسید: اگر صاحب آب به پول رضایت ندهد؟
گفت: نصف پادشاهیام را.
بهلول گفت: حال اگر به حبسالبول مبتلا گردی و رفع آن نتوانی، چه میدهی که آن را علاج کنند؟
گفت: نیم دیگر سلطنتم را.
بهلول گفت: پس ای خلیفه، این سلطنت که به آبی و بولی وابسته است، تو را مغرور نسازد که با خلق خدای به بدی رفتار کنی.
═══♥️ ♥️═══
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
(آرامش در میان دزدان)
#گلستان_سعدی
🔷سعدی می گوید: درویش کهنه پوشی، در کاروان سفر به سرزمین حجاز، همراه ما بود. ناگهان در میان راه، کاروان، مورد حمله راهزنان قرار گرفت و همه اموال کاروانیان غارت شد!
🔸بازرگانانی که در کاروان بودند، گریه و زاری کردند بلکه دل راهزنان به حالشان بسوزد و بخشی از اموالشان را برایشان به جا بگذارند؛ اما التماسها و زاری های آنها بر دل سنگ راهزنان اثری نداشت.
پس از آن که همه اموال کاروان، به دست دزدان، غارت شد، آنها سوار بر اسبان خود شدند و گریختند.🐎🐎
🔹در این میان، چیزی که برای من جالب بود، آن بود که بین تمام غارت شدگان، تنها مردی که محکم و استوار ایستاده بود و هیچ تغییری در حالش ایجاد نشده بود، همان درویش کهنه پوش بود! به او گفتم: "مگر دزدان اموال تو را غارت نکردند؟" گفت: «چرا»
گفتم: "ولی من هیچ ناراحتیای در تو نمیبینم؛ انگار نه انگار که تمام مالت دزدیده شده است؟"
گفت: "این به آن خاطر است که من هیچ دلبستگی ای به آنها نداشتم بنابراین با از دست دادن آنها ، چنان زار و پریشان نشدم."
✍
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi
حکایت
روزی بهلول با خلیفه سر یک سفره با همدیگر غذا می خوردند .
ناگهان خلیفه در لقمه بهلول مویی دید و گفت : آن مو را از لقمه خود برگیر.
بهلول در جواب گفت :
سر سفره کسی که بدست مهمان نگاه می کند نشستن ندارد و ازمجلس خارج شد
═══♥️ ♥️═══
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi