📝 #یادمون_باشه میشه خودت آدم خوبی باشی، امّـــا؛ با اشتباهی که دیگران مرتکب میشن، تـــو تا تهِ جهنًم بری❗️ 💥 اینکه یکی دیگه اشتباه میکنه، و تو ساعتها، یا روزها، یا ماهها، و یا ســـالها، در خاطره‌ی اشتباهِ اون باقی می‌مونی؛ یعنی در آتیشِ اشتباهی داری گُر میگیری و می‌سوزی، که خودت مرتکب نشدی! #یادمون_باشه ؛ قانون آرامش، قانون رهاییِ قلب ماست! هرچی قلب رهاتر ؛ لحظه‌هامون آروم‌تر 🌛 #شب_بخیر خالق مهربان @Montazeranezohour

«بِسم الله الرحمن الرحیم» ❤️ سلام امام مهربان زمانم صبحتان بخیر ❤️ به رسم شروع روزهای انتظارمان می خوانیم: 💠يا اللّٰهُ یا رَحْمَانُ یا رَحیم،يَا مُقَلِّبَ القُلُوب ثَبِّتْ قَلبی عَلی دینِک 💠دعای زمان غیبت؛ ▫️اللَّهُمَّ عَرِّفْنی نَفْسَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّك ▫️اللَّهُمَّ عَرِّفْنی رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَك ▫️اللَّهُمَّ عَرِّفْنی حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی 💠توسل به امام زمان(عج)؛ يا وَصِيَّ الْحَسَن وَ الْخَلَفَ الْحُجَّهَ أَيُّهَا الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِيُّ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّه، يَا حُجَّهَ اللَّهِ عَلَي خَلْقِه يَا سَيِّدَنا وَمَولانا، إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِكَ إلَي اللَّه و قَدَّمْنَاكَ بَيْنَ يَدَیْ حَاجَاتِنا،یا وَجِيهاً عِنْدَاللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَاللَّه 🌀به امید آنکه امروز را آنگونه بگذرانیم که شایسته ی نام "منتظر مهدی(عج)" باشیم🌀 #شروع_منتظرانه @Montazeranezohour

دیروز عرض کردیم که تصمیم داریم در کنار هم ۴۰ روز زیارت آل یاسین قرائت کنیم... ۴۰ روز با زیارت آل یاسین بصورت جمعی به مولایمان سلام بدهیم... ❌از این همصدایی جا نمونید. 👌قرار ما از روز شنبه ۲۴ اردیبهشت✨ ⚠️ *برای شرکت در این طرح نیاز به اطلاعرسانی به ما نیست.* کافیست همزمان با ما، چهل روز قرائت بفرمایید. #زیارت_آل_یاسین @Montazeranezohour

💠 شرح نکات #نهج_البلاغه 🔸 حکمت 2 🎙 استاد محمدی شاهرودی @Montazeranezohour

جهت شفای بیماران، خصوصا بیمار سفارش شده؛ سوره ی حمد را با هم قرائت می نماییم. #همصدایی @Montazeranezohour

ﺍﺑﻮ ﺳﻮﺭﻩ ﺯﻳﺪﻯ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺩﺭ ﻏﻴﺒﺖ ﺷﻴﺦ ﺍﺯ ﮔﺮﻭﻫﻰ ﺍﺯ ﻋﻠﻤﺎﺀ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺯ ﺍﺑﻮ ﻏﺎﻟﺐ ﺍﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺯﺭﺍﺭﻯ ﻭ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺍﺑﻮ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺯﻳﺪ ﺑﻦ ﻣﺮﻭﺍﻥ ﻭ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺍﺑﻮ ﻋﻴﺴﻰ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﻠﻰ ﺟﻌﻔﺮﻯ ﻭ ﺍﺑﻮ ﺍﻟﺤﺴﻴﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﻠﻰ ﺑﻦ ﺭﻗﺎﻡ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺯ ﺍﺑﻮ ﺳﻮﺭﻩ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﺑﻮ ﻏﺎﻟﺐ ﮔﻔﺖ ﭘﺴﺮﻯ ﺍﺯ ﺍﺑﻮ ﺳﻮﺭﻩ ﺩﻳﺪﻡ- ﺍﺑﻮ ﺳﻮﺭﻩ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ «ﺯﻳﺪﻳﻪ» ﻭ ﺳﺮﺷﻨﺎﺱ ﺑﻮﺩ- ﺍﻭ ﮔﻔﺖ ﺍﺑﻮ ﺳﻮﺭﻩ ﻣﻴﮕﻔﺖ: ﻳﻚ ﺭﻭﺯ ﻋﺮﻓﻪ ﺑﺰﻳﺎﺭﺕ ﻣﺮﻗﺪ ﻣﻨﻮﺭ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﺎ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺭﻓﺘﻢ. ﭼﻮﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﻧﻤﺎﺯ ﻋﺸﺎ ﺭﺳﻴﺪ، ﻧﻤﺎﺯ ﮔﺰﺍﺭﺩﻡ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪﻥ ﺳﻮﺭﻩ ﺣﻤﺪ ﻛﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺟﻮﺍﻧﻰ ﻧﻴﻜﻮ ﺭﻭﻯ ﺭﺍ ﻛﻪ ﭘﻴﺮﺍﻫﻦ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻧﻰ ﺑﻪ ﺗﻦ ﺩﺍﺷﺖ، ﺩﻳﺪﻡ ﻛﻪ ﺍﻭ ﻧﻴﺰ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪﻥ ﺳﻮﺭﻩ ﺣﻤﺪ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺗﻤﺎﻡ ﻛﺮﺩ، ﻳﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﻛﺮﺩﻡ. ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﻫﻤﻪ ﺯﻭﺍﺭ ﺍﺯ ﻛﺮﺑﻠﺎ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪﻳﻢ ﻭ ﺍﺯ ﻛﻨﺎﺭ ﻧﻬﺮ ﻓﺮﺍﺕ ﺑﺎﻭﻃﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﻣﺮﺍﺟﻌﺖ ﻧﻤﻮﺩﻳﻢ. ﻫﻤﺎﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺑﻮﺩ ﺍﺯ ﻣﻦ ﭘﺮﺳﻴﺪ: ﺍﮔﺮ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻰ ﺑﻜﻮﻓﻪ ﺑﺮﻭﻯ ﺑﺮﻭ، ﻣﻦ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﻓﺮﺍﺕ ﺣﺮﻛﺖ ﻧﻤﻮﺩﻡ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺑﻴﺎﺑﺎﻥ ﻋﺰﻳﻤﺖ ﻧﻤﻮﺩ. ﺍﺑﻮ ﺳﻮﺭﻩ ﻣﻴﮕﻮﻳﺪ: ﻣﻦ ﺍﺯ ﻓﺮﺍﻕ ﺁﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﻣﺘﺄﺳﻒ ﺷﺪﻡ ﻭ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺑﻴﺎﺑﺎﻥ ﺑﺮﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ. ﺍﻭ ﻫﻢ ﮔﻔﺖ: ﺑﻴﺎ، ﻣﺎ ﻫﻢ ﺭﻓﺘﻴﻢ ﺗﺎ ﺑﻘﻠﻌﻪ «ﻣﺴﻨﺎﺓ» ﺭﺳﻴﺪﻳﻢ، ﻭ ﻗﺪﺭﻯ ﺧﻮﺍﺑﻴﺪﻳﻢ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻴﻢ ﺩﻳﺪﻡ ﺩﺭ ﺑﺎﻟﺎﻯ ﺧﻨﺪﻕ ﻛﻮﻓﻪ ﻫﺴﺘﻴﻢ. ﺳﭙﺲ ﺟﻮﺍﻥ ﺑﻤﻦ ﮔﻔﺖ: ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺗﻮ ﺑﺴﺨﺘﻰ ﻣﻴﮕﺬﺭﺩ ﻭ ﻋﻴﺎﻝ ﺑﺎﺭ ﻫﺴﺘﻰ، ﺑﺮﻭ ﻧﺰﺩ ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻫﺮ ﺯﺭﺍﺭﻯ ﻛﻪ ﺑﺰﻭﺩﻯ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻣﻰ ﺁﻳﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻰ ﻛﻪ ﺩﺳﺘﺶ ﺑﺨﻮﻥ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻗﺮﺑﺎﻧﻰ ﺭﻧﮕﻴﻦ ﺍﺳﺖ. ﺑﺎﻭ ﺑﮕﻮ: ﺟﻮﺍﻧﻰ ﺑﺎﻳﻦ ﺍﻭﺻﺎﻑ ﺑﺘﻮ ﻣﻴﮕﻮﻳﺪ: ﻛﻴﺴﻪ ﻛﻪ ﺑﻴﺴﺖ ﺩﻳﻨﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﻧﺴﺖ ﻭ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻧﺖ ﻧﺰﺩ ﺗﻮ ﺁﻭﺭﺩ ﺑﻤﻦ ﺑﺪﻩ. ﺍﺑﻮ ﺳﻮﺭﻩ ﻣﻴﮕﻮﻳﺪ: ﺭﻓﺘﻢ ﻧﺰﺩ ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻫﺮ ﺯﺭﺍﺭﻯ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﻃﻮﺭ ﻛﻪ ﺟﻮﺍﻥ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﻮﺻﻴﻒ ﻧﻤﻮﺩﻡ. ﺍﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍﻟﺤﻤﺪ ﻟله! ﺳﭙﺲ ﻛﻴﺴﻪ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﻣﻦ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻭ ﺑﺮﮔﺸﺘﻢ. ﺍﺑﻮ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺯﻳﺪ ﺑﻦ ﻣﺮﻭﺍﻥ ﻛﻪ ﺍﻭ ﻧﻴﺰ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﻣﺸﺎﻳﺦ ﺯﻳﺪﻳﻪ ﺑﻮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻮﻗﻌﻰ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ «ﻫﺮ» ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩﻳﻢ، ﺑﺮﺍﻯ ﺍﺑﻮ ﺍﻟﺤﺴﻴﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﻴﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻮﻯ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻡ. ﺍﻭ ﮔﻔﺖ: ﺻﺤﻴﺢ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ: ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻧﻰ ﻧﺰﺩ ﻣﻦ ﺁﻣﺪ ﻣﻦ ﺑﺪﻗﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﮕﺮﻳﺴﺘﻢ ﺳﭙﺲ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﻴﺪﻡ ﻭ ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ ﺗﻮ ﻛﻴﺴﺘﻰ؟ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ (ﻉ) ﻫﺴﺘﻢ ﻛﻪ ﺑﺴﻮﻯ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻧﺶ ﺑﻪ ﺑﻐﺪﺍﺩ ﻣﻴﺮﻭﻡ. ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ: ﻣﺮﻛﻮﺏ ﺳﻮﺍﺭﻯ ﺩﺍﺭﻯ؟ ﮔﻔﺖ: ﺁﺭﻯ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ «ﻃﻠﺤﻴﻴﻦ» ﺍﺳﺖ ﮔﻔﺘﻢ: ﺑﺮﺧﻴﺰ ﺑﺮﻭ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻴﺎﻭﺭ ﻏﻠﺎﻣﻰ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻡ ﻭ ﻣﺮﻛﻮﺏ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ. ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﻣﻦ ﻣﺎﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻏﺬﺍﻯ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺗﻨﺎﻭﻝ ﻛﺮﺩ؛ ﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭﻯ ﺍﺯ ﺍﺳﺮﺍﺭ ﻭ ﻣﺎ ﻓﻲ ﺍﻟﻀﻤﻴﺮ ﻣﺮﺍ ﺑﺮﺍﻳﻢ ﺷﺮﺡ ﺩﺍﺩ. ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ: ﺍﺯ ﻛﺪﺍﻡ ﺭﺍﻩ ﺧﻮﺍﻫﻰ ﺭﻓﺖ؟ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﻧﺠﻒ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﻪ «ﺭﻣﻠﻪ» ﻭ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﻪ «ﻓﺴﻄﺎﻁ» ﻣﻴﺮﻭﻡ. ﺳﭙﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﺳﻮﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻣﻮﻗﻊ ﻣﻐﺮﺏ ﺧﺪﻣﺖ ﺧﻠﻒ ﻣﻬﺪﻯ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻣﺸﺮﻑ ﻣﻴﮕﺮﺩﻡ. ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﺒﻴﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﮔﻔﺖ: ﻓﺮﺩﺍﻯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺳﻮﺍﺭ ﺷﺪ ﻭ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺳﻮﺍﺭ ﺷﺪﻡ، ﺗﺎ ﺁﻧﻜﻪ ﺑﻪ ﭘﻞ «ﺩﺍﺭ ﺻﺎﻟﺢ» ﺭﺳﻴﺪﻳﻢ. ﺍﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﺯ ﺧﻨﺪﻕ ﻋﺒﻮﺭ ﻛﺮﺩ ﻭ ﻣﻦ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻴﺪﻳﺪﻡ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻧﺠﻒ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻧﻈﺮﻡ ﻏﺎﺋﺐ ﺷﺪ. 🕋مهدی موعود ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) - ترجمه جلد سیزدهم از بحارالانوار-۴۵۲ #مهدی_موعود_بحارالانوار @Montazeranezohour

📝 نقش بهائیت در #تخریب_قبور_بقیع - قسمت دوم 📌 فقط یک تخریب آرام بود 📰 انتشار خبر تخریب قبرستان #بقیع در سال ۱۳۰۴ باعث نگرانیِ شدید مسلمانان، خصوصاً شیعیان در کشورهای اسلامی از جمله ایران شد. حاکم جدید حجاز، عبدالعزیز بن عبدالرحمن آل سعود، ضمنِ تکذیبِ این خبر، از دولت‌های اسلامی خواست تا نمایندگانی را برای پیگیری موضوع به حجاز بفرستند. 👥 اعضای ایرانی که به عنوان نماینده به حجاز فرستاده شدند، آقایان «غفارخان جلال‌السلطنه» وزیر مختار ایران در مصر و «حبیب‌الله‌خان عین‌الملکِ بهایی» (پدرِ امیرعباس هویدا) بودند. 🔘 عین الملک در گزارشِ ماموریتش، تلاش ‌کرد تا این حادثه مهم را کم‌رنگ جلوه دهد و وهابیان را به نوعی، تبرئه کند؛ این درحالی بود که بین گزارش‌های او با سایر گزارش‌های رسیده اختلافات زیادی وجود داشت. #دشمن_شناسی #مناسبتی @montazeranezohour

⚡️حکایات و حکمتها ⭕️در حالى كه چشم‏ها به خواب است‏ ✍️عبداللّه بن حسن مى‌گويد: كنيزى رومى داشتم كه از حالات او تعجّب مى‌كردم، بعضى از شب‌ها نزديك من مى‌خوابيد، چون بيدار مى‌شدم او را نمى‌يافتم، به دنبالش مى‌گشتم، مى‌ديدم در جايى از خانه سر به سجده گذاشته و مى‌گويد: به محبّتى كه بر من دارى مرا بيامرز. به او گفتم: نگو به محبّتى كه بر من دارى، بگو به محبّتى كه بر تو دارم. گفت: نه، او بود كه به محبّتش مرا از شرك نجات داد، او بود كه به عشقش بر من ديده‌ام را در اين دل شب بيدار نگاه داشت، در حالى كه چشم‌ها به خواب است!! 🌐 پایگاه عرفان #حکایات_و_حکمتها @Montazeranezohour

💚قرار ظهر روزهای انتظارمان؛قرائت دعای سلامتی امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)💚 #دعای_سلامتی_امام_زمان_عج @Montazeranezohour

با یادگیری پایه ای اصول عقائد، پازل های ایمانی ذهنت را درست بچین🧠💪 📚ده درس عدل الهی ✔️درس ششم مساله جبر و اختیار 🔹️ج- عوامل اجتماعی بعضی می خواهند آزاد باشند و به هوسرانی های خود ادامه دهند و هر گونه گناهی که با تمایلات حیوانی آنها سازگار بود مرتکب شوند، و در عین حال خود را به نوعی قانع کنند که گناهکار نیستند، و جامعه را نیز فریب دهند که آنها بی گناهند. اینجاست که پناه به عقیده جبر می برند و هوسبازی های خود را به این عنوان که ما در کارهایمان از خودمان اختیاری نداریم توجیه می کنند! #اصول_عقائد @Montazeranezohour