فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تُصْبِحُ وَ تُمْسِي...
💬 سلام بر تو در هر صبح و شام (که بر مصیبت کربلا گریه میکنی)...
📚 مفاتیح الجنان، زیارتِ آلِ یاسین.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
❤️ روز نوزدهم چلّه زیارت آل یاسین به نیّت فرج
#زیارت_آل_یاسین
@Montazeranezohour
💛💖💛💖💛💖💛💖💛💖💛
منور مي كنيم قلوبمان را با قرائت صفحه اي از قرآن
جهت تعجيل در فرج و سلامتی امام زمان( عجل الله تعالی فرجه الشریف)
🎁ثواب قرائت تقدیم به مولايمان (ارواحنا فداه)
#تصویر_صفحه_ی_قرآن
#تفسیرقرآن
@Montazeranezohour
AUD-20220601-WA0009.mp3
3.35M
🎙در سایه سار وحی
🔹نگاهی اخلاقی به آیات قرآن کریم
🔸جلسۀ چهارم: آیه ۱ سوره حمد
#اخلاق_در_قرآن
@Montazeranezohour
⏱چله های انتظار⏱
😊عزت نفس💪۵
🔹🔵🔹🔵🔹🔵🔹🔵🔹
اخطــــار ⛔️
هروقت کسی رو به خدا ترجیح دادی
و به خاطر اون ، پا گذاشتی روی خدا؛
بالاخره یه جایی، از جانب همون فرد ، خوار و ذلیل و غم زده میشی!
🔹🔵🔹🔵🔹🔵🔹🔵🔹
صوت را از دست ندهید👇
#چله_های_انتظار
#عزت_نفس
@Montazeranezohour
منتظران ظهور
...ﻭ ﻧﻴﺰ ﺟﻤﺎﻋﺘﻰ ﺍﺯ ﻫﺎﺭﻭﻥ ﺑﻦ ﻣﻮﺳﻰ ﺍﺯ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻫﻤﺎﻡ ﺍﺯ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﱠﻪ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ ﺣﻤﻴﺮﻯ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ:
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺭﺣﻠﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ ﻋﺴﻜﺮﻯ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺳﺎﻟﻰ ﺑﻌﺰﻡ ﺣﺞ ﺑﻴﺖ ﺍﻟﻠﱠﻪ ﺩﺭ ﺑﻐﺪﺍﺩ ﺑﺨﺎﻧﻪ ﺍﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﺍﺳﺤﺎﻕ ﺭﻓﺘﻴﻢ، ﺩﻳﺪﻳﻢ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﺑﻦ ﺳﻌﻴﺪ ﻧﻴﺰ ﻧﺰﺩ ﻭﻯ ﺍﺳﺖ.
ﻣﻦ ﺑﻪ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﺑﻦ ﺳﻌﻴﺪ ﮔﻔﺘﻢ:
ﺍﻳﻦ ﺷﻴﺦ (ﻭ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﺎﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﺍﺳﺤﺎﻕ ﻧﻤﻮﺩﻡ) ﻛﻪ ﻧﺰﺩ ﻣﺎ ﺛﻘﻪ ﺍﻯ ﭘﺴﻨﺪﻳﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﺷﻤﺎ ﭼﻨﻴﻦ ﻭ ﭼﻨﺎﻥ ﻣﻴﮕﻮﻳﺪ، ﺳﭙﺲ ﺣﺪﻳﺚ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﻣﻘﺎﻡ ﻭﺍﻟﺎﻯ ﺍﻭ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﺎﺯﮔﻮ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﻛﻨﻮﻥ ﺷﻤﺎ ﻛﺴﻰ ﻫﺴﺘﻴﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﺳﺘﮕﻮﺋﻰ ﺷﻤﺎ ﺗﺮﺩﻳﺪﻯ ﻧﻴﺴﺖ.
ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺨﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭ ﺩﻭ ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭﻯ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻮﺛﺎﻗﺖ ﺳﺘﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻗﺴﻢ ﻣﻴﺪﻫﻢ ﺁﻳﺎ ﭘﺴﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ ﻋﺴﻜﺮﻯ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﺩﻳﺪﻩ ﺍﻯ؟
ﻋﺜﻤﺎﻥ ﺑﻦ ﺳﻌﻴﺪ ﮔﺮﻳﺴﺖ،
ﺳﭙﺲ ﮔﻔﺖ:
ﺟﻮﺍﺏ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﻴﺪﻫﻢ ﺑﺸﺮﻃﻰ ﻛﻪ ﺗﺎ ﻣﻦ ﺯﻧﺪﻩﺍﻡ ﺑﻜﺴﻰ ﻧﮕﻮﺋﻰ ﮔﻔﺘﻢ: ﺗﻌﻬﺪ ﻣﻴﻜﻨﻢ ﻛﻪ ﺑﻜﺴﻰ ﻧﮕﻮﻳﻢ. ﺁﻧﮕﺎﻩ ﮔﻔﺖ: ﺁﺭﻯ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻩﺍﻡ ﻭ ﮔﺮﺩﻧﺶ ﭼﻨﻴﻦ ﺑﻮﺩ ﻣﻘﺼﻮﺩﺵ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺳﺎﻳﺮ ﮔﺮﺩﻧﻬﺎ ﺿﺨﻴﻤﺘﺮ ﻭ ﺯﻳﺒﺎﺗﺮ ﻭ ﻣﻨﺎﺳﺒﺘﺮ ﺑﻮﺩ. ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩﻡ: ﻧﺎﻡ ﻭﻯ ﭼﻴﺴﺖ؟
ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﺑﺮﺩﻥ ﻧﺎﻡ ﺍﻭ ﻧﻬﻰ ﺷﺪﻩ ﺍﻳﺪ...
🕋مهدی موعود ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) - ترجمه جلد سیزدهم از بحارالانوار-۴۷۹
#مهدی_موعود_بحارالانوار
@Montazeranezohour
💚قرار ظهر روزهای انتظارمان؛قرائت دعای سلامتی امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)💚
#دعای_سلامتی_امام_زمان_عج
@Montazeranezohour
⚡️حکایات و حکمتها
⭕️داستانى عجيب از برزخ مردگان
✍️چند سال قبل در يكى از شهرهاى ايران مرد شريف و با ايمانى زندگى مى كرد.
فرزند اكبر و ارشد او همانند پدر بزرگوارش از پاكى و تقوا برخوردار بود.
پدر و پسر از نظر مالى ضعيف بودند و هر دو در يك خانه متوسّطى زندگى مى كردند. براى آن كه آبرو و احترامشان محفوظ باشد و به مردم اظهار احتياج نكنند تا جائى كه ممكن بود در مصارف مالى صرفه جويى مى نمودند.
از جمله موارد صرفه جويى آنها اين بود كه آب لوله كشى شهر را فقط براى نوشيدن و تهيّه غذا مصرف مى نمودند و براى شستشوى لباس، پركردن حوض و مشروب ساختن چند درختى كه در منزل داشتند از آب چاه استفاده مى كردند.
روى چاه، اطاق كوچكى ساخته بودند كه چاه را از فضولات خارج مصون دارد، به علاوه براى كسى كه مى خواهد از چاه آب بكشد سرپناه باشد تا درزمستان و تابستان او را از سرما و گرما و برف و باران محافظت نمايد.
اين پدر و پسر براى كشيدن آب از چاه كارگر نمى آوردند و خودشان به طور تناوب اين وظيفه را انجام مى دادند.
روزى پدر و پسر با هم گفتگو كردند كه كاهگل سقف اطاقك روى چاه تبله كرده و ممكن است ناگهان از سقف جدا شود يا در چاه بريزد يا بر سر كسى كه از چاه آب مى كشد فرود آيد و بايد آن را تعمير كنيم و چون براى آوردن بنّا و كارگر تمكّن مالى نداشتند با هم قرار گذاشتند در يكى از روزهاى تعطيل با كمك يكديگر كاهگل تبله شده را از سقف جدا كنند، آنگاه گل ساخته سقف را تعمير نمايند.
روز موعود فرا رسيد، سر چاه را با تخته و گليم پوشاندند، كاهگل ها را از سقف كندند و در صحن خانه گل ساختند، پدر به جاى بنّا داخل اتاقك ايستاد و پسر به جاى كارگر به پدر گل مى داد تا كار تعمير سقف پايان پذيرفت.
ساعت آخر روز، پدر متوجّه شد كه انگشترش در انگشت نيست، تصوّر كرد موقع شستن دست كنار حوض جا گذاشته است، آمد با دقّت گشت ولى آن را نيافت. دو روز هر نقطه اى را كه احتمال مى داد انگشتر آن جا باشد جستجو نمود و نيافت. از گم شدن انگشتر سخت متأثّر شد و از اين كه آن را بيابد مأيوس گرديد تا مدّتى با اهل خانه از گم شدن انگشتر، سخن مى گفت و افسوس مى خورد.
پس از گذشت چندين سال از تعمير سقف و گم شدن انگشتر آن پدر بزرگوار بر اثر سكته قلبى از دنيا رفت.
پسر با ايمان گفت:
مدّتى از مرگ پدرم گذشته بود، شبى او را در خواب ديدم، مى دانستم مرده، نزديك من آمد، پس از سلام و عليك به من گفت،:
فرزندم! من به فلانى پانصد تومان بدهكارم، مرا نجات بده و از گرفتارى خلاصم كن. پسر بيدار شد، اين خواب را با بى تفاوتى تلقّى نمود و اقدامى نكرد. پس از چندى دوباره به خواب پسر آمد و خواسته خود را تكرار نمود و از پسر گله كرد كه چرا به گفته ام ترتيب اثرى ندادى. پسر كه در عالم رؤيا مى دانست پدرش مرده است به او گفت:
براى آن كه مطمئن شوم اين تو هستى كه با من سخن مى گوئى، يك علامت براى من بگو.
پدر گفت: ياد دارى چند سال قبل سقف اتاقك روى چاه را كاهگل كرديم پس از آن انگشترم مفقود شد و هر قدر تفحّص كرديم نيافتيم؟
گفت: آرى، به ياد دارم،
گفت: پس از آن كه آدمى مى ميرد بسيارى از مسائل ناشناخته و مجهول براى او روشن مى شود، من بعد از مرگ فهميدم انگشترم لاى كاهگل هاى سقف اتاقك مانده است، چون موقع كار ماله در دست چپم بود و كاهگل را به دست راست مى گرفتم، در يكى از دفعات كه به من گل دادى وقتى خواستم آن را با ماله از كف دستم جدا كنم و به سقف بزنم انگشترم با فشار لب ماله از انگشتم بيرون آمده و با گل ها، آن را به سقف زده ام و در آن موقع متوجّه خارج شدن انگشتر نشده بودم، براى آن كه مطمئن شوى اين منم كه با تو سخن مى گويم هر چه زودتر كاهگل ها را از سقف جدا كن و آنها را نرم كن انگشترم را مى يابى!
پسر بدون اين كه خواب را براى كسى بگويد صبح همان شب در اوّلين فرصت اقدام نمود،
مى گويد: روى چاه را پوشانده، كاهگل ها را از سقف جدا كردم، در حياط منزل روى هم انباشتم، سپس آنها را نرم كرده و انگشتر را يافتم!
مبلغى كه پدرم در خواب گفته بود آماده نمودم به بازار آمدم و نزد مردى كه پدرم گفته بود رفتم، پس از سلام و احوال پرسى سؤال كردم، آيا شما از مرحوم پدرم طلبى داريد؟
صاحب مغازه گفت: براى چه مى پرسى؟
گفتم: مى خواهم بدانم،
صاحب مغازه گفت: پانصد تومان طلب دارم،
سؤال كردم: پدر من چگونه به شما مقروض شد؟
جواب داد: روزى به حجره من آمد و پانصد تومان از من قرض خواست، من مبلغ را به او دادم بدون آن كه از وى سفته و يا لااقل يادداشتى بگيرم، رفت، طولى نكشيد كه بر اثر سكته قلبى از دنيا رفت!
پسر گفت: چرا براى وصول طلبت مراجعه نكردى؟ جواب داد: سندى در دست نداشتم و شايسته نديدم مراجعه كنم؛ زيرا ممكن بود گفته ام مورد قبول واقع نشود.
🔴پسر متوفى مبلغ را به صاحب مغازه داد و جريان امر را براى او نقل كرد!
📚برگرفته از کتاب دیار عاشقان
#حکایات_و_حکمتها
@Montazeranezohour
📌 دختران پیامبر، همه شیر زنند
🔆 فاطمه و زینب و معصومه فرقی ندارد. پای حمایت از امام که وسط باشد، یکپا مرد میداناند. برای یاری امامشان فقط دعا نمیکنند، وارد عمل میشوند. برای شناساندنش فقط حرف نمیزنند، حرکت میکنند.
💠 مانند دختر موسی بن جعفر که در معرفت و یاری امامش به جایی میرسد که مزارش هم میشود پایگاه امامشناسی تا سرباز تربیت کند برای روز قیام.
🌸 ولادت #حضرت_معصومه و #روز_دختر مبارک باد.
🍃🌺اللّهمَ عجِّل لِولیکَ الفرَج🌺🍃
@montazeranezohour
#مناسبتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 چه به موقع آمدی بانو!
درست زمانی که چیزی تا فراموشی کامل مقام الهی زن نمانده بود، خدا تو را به موسی بن جعفر عطا کرد.
🔆 تا فاطمه ای دیگر برای نجات جهان مبعوث شود، تا کلاس زنانهی امام شناسی تعطیل نشود. تا به همه ثابت گردد، زن یا دختر بودن، دلیل معافیت از یاری #امام_زمان نیست.
#مناسبتی
@montazeranezohour
4_5904558422489041601.mp3
1.62M
🔊 پادکست «امام مظلوم»
🎙 استاد رائفی پور
🔑 کلید ظهور در دستان ماست.
❗️ تمام کائنات معطل ما هستند و ما درگیر زندگی حیوانی شدهایم...
❤️اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج❤️
#صوت_های_مهدوی
@Montazeranezohour
با یادگیری پایه ای اصول عقائد، پازل های ایمانی ذهنت را درست بچین🧠💪
📚ده درس عدل الهی
✔️درس هشتم 《امر بین الامرین》چیست؟ (مکتب واسطه)
🔹️اكنون به اصل مطلب باز مى گرديم:
خداوند به ما نيرو و توان داده، عقل و هوش و قدرت جسمانى بخشيده، و اين امكانات لحظه به لحظه از ناحيۀ خداوند به ما مى رسد، و اگر يك لحظۀ كوتاه لطف او از ما قطع گردد و رابطۀ ما با او بريده شود معدوم خواهيم شد.
ما اگر مى توانيم كارى انجام بدهيم با قدرتى است كه او به ما داده و لحظه به لحظه ادامه مى دهد، حتى آزادى و اختيار ما نيز از ناحيۀ اوست، يعنى او خواسته است كه ما آزاد باشيم، و با استفاده از اين موهبت بزرگ الهى راه تكامل را بپوييم.
#اصول_عقائد
@Montazeranezohour
مهارتهای زندگی💪
زمینه سازان ظهور💚(فرزند پروری)
اصلاح رفتار کودک ۶۰
🏯 برای جلوگیری از بازیگوشی کودک در مکانهای عمومی ،
👫قبل از رفتن با کودک صحبت کنید و برایش توضیح دهید که کجا میروید و کارتان چقدر طول میکشد.
انتظاراتی که از او دارید را صریح برایش بیان کنید.
#مهارتهای_زندگی
#زمینه_سازان_ظهور
@Montazeranezohour
💎نكات مهدوی💎
🌀ادامه ی کتابی که به توصیه امام زمان (عج) نوشته شد
جلد دوم کتاب با بخش ششم آغاز می شود. در این بخش مؤلف کتاب با تحقیق فراگیر خود که از میان آیات و روایات استخراج کرده، به پنجاه زمان و هشت مکان مشخص اشاره می کند که دعا برای آن حضرت در این زمان ها و مکان ها مورد عنایت و تأکید قرار گرفته است.
بخش هفتم، به چگونگی دعا برای تعجیل ظهور امام مهدی (عج) اختصاص دارد.
بخش هشتم که آخرین بخش کتاب است، در تبیین وظایف و تکالیف بندگان به خصوص شیعیان و مسلمانان در برابر ساحت مقدس حضرت حجت، امام مهدی(عج) است.
این کتاب گران سنگ در نوع خود کم نظیر است و از ابتکار عمل و نوآوری مؤلف حکایت دارد و به همین سبب مورد استقبال رجال علمی، پژوهشگران و عموم مردم قرار گرفته است.
در انتهای کتاب بنابر نوشته آقای سید محمد موسوی اصفهانی، فرزند مؤلف، مرحوم مؤلف در آخر عمر شریف خویش، قصد داشت خاتمه ای بر این کتاب اضافه کند، ولی با کمال تاسف اجل مهلت نداد[4] و او در ماه رجب 1348ق برای زیارت عتبات عالیات عازم عراق شد. ماه شعبان به اصفهان بازگشت. بی درنگ کسالت بر وی عارض شد و در بستر بیماری افتاد، تا اینکه در 25 رمضان همان سال چشم از جهان فروبست و در قبرستان تخت فولاد اصفهان جنب مقبره پدر اندیشمندش آرام گرفت.[5]
▪️پی نوشت:
4 . مکیال المکارم، ج2، ص489.
5 . همان، ج1، ص32.
#نكات_مهدوی
#آموزش_مهدوی
@Montazeranezohour
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
قرار شبانه ما قرائت دعای فرج جهت تعجیل در ظهور حضرت صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
باهم زمزمه می کنیم...
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
#دعای_فرج
@Montazeranezohour
📝 #یادمون_باشه
اگه با #یادمون_باشه ای دردمون اومد ؛
اما با خودمون گفتیم ؛
✖️ نه، من این مدلی نیستم!
✖️ نه، ماجرای من فرق میکنه!
✖️ نه، این در مورد من صدق نمیکنه!
و .....
نَفْس داره راه فرار پیدا میکنه، برای سرباز زدن از پذیرشِ درد!
🔴 شبیه بیماری که زیر معاینهی پزشک، دقیقاً جایی میگه آخ ... که دردش میاد؛
و ... همونجا مرکز بیماریه ؛👇
با هر #یادمون_باشه ای که بهم ریختی و دردت اومد؛ یعنی مشکل همونجاست!
بجای اینکه به نَفْساِت میدون بدی برای بهانهگیری ... قدم اول رو با شجاعت بردار؛
یعنی؛ قبول کن که اینجا درد داری، و باید تا دیر نشده درمانش کنی.
🌛 #شب_بخیر مهربانترین
@Montazeranezohour
«بِسم الله الرحمن الرحیم»
❤️ سلام امام مهربان زمانم
صبحتان بخیر ❤️
به رسم شروع روزهای انتظارمان می خوانیم:
💠يا اللّٰهُ یا رَحْمَانُ یا رَحیم،يَا مُقَلِّبَ القُلُوب ثَبِّتْ قَلبی عَلی دینِک
💠دعای زمان غیبت؛
▫️اللَّهُمَّ عَرِّفْنی نَفْسَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّك
▫️اللَّهُمَّ عَرِّفْنی رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَك
▫️اللَّهُمَّ عَرِّفْنی حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی
💠توسل به امام زمان(عج)؛
يا وَصِيَّ الْحَسَن وَ الْخَلَفَ الْحُجَّهَ أَيُّهَا الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِيُّ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّه، يَا حُجَّهَ اللَّهِ عَلَي خَلْقِه يَا سَيِّدَنا وَمَولانا،
إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِكَ إلَي اللَّه و قَدَّمْنَاكَ بَيْنَ يَدَیْ حَاجَاتِنا،یا وَجِيهاً عِنْدَاللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَاللَّه
🌀به امید آنکه امروز را آنگونه بگذرانیم که شایسته ی نام "منتظر مهدی(عج)" باشیم🌀
#شروع_منتظرانه
@Montazeranezohour
🌹 قرائت زیارت آل یاسین را فراموش نکنیم.
👈تا فردا صبح، مهلت قرائت دارید🍃
یادمون باشه که
هرروزِ این طرح:
🌹🍃اول برای فرج مولا دعا کنیم
🌹🍃و بعد حاجت روایی و رفع گرفتاری جمع
ان شاءالله...
✨ما خادمینتان هم التماس دعا داریم✨
#زیارت_آل_یاسین
@Montazeranezohour