نکنه حتی یک بار هم در عمرت، چهل روز پشت سر هم دعای عهد نخوندی؟🤔
این همصدایی را از دست ندهید👌
✳️ به امید خدا از روز پنجشنبه ۱۴ مهر(مصادف با ۹ ربیع الاول_آغاز امامت امام زمان) بمدت چهل روز در کنار هم دعای عهد قرائت کرده و با مولایمان تجدید بیعتِ جمعی خواهیم داشت.
@Montazeranezohour
10.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اسم تو نمک سفره پدری
ای کریم دو عالم سید بن کریم
بدیهای منو ندیدی به حسین
زائر و حرمت رو بخشیدی به حسین
🏴شهادت امام حسن مجتبي(علیه السلام)، کريم اهل بيت، را محضر امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و شما بزرگواران تسليت عرض ميکنيم.
#مناسبتی
@montazeranezohour
4.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤 ما چنین دلسوزی رو امروز از دست دادیم ...
🔘 شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله و صلم را به تمام مسلمین جهان تسلیت عرض می نماییم.
#مناسبتی
@montazeranezohour
⚡️حکایات و حکمتها
⭕️سه مرد گنهكار!
✍️سه نفر از مردم مدينه و از طايفه انصار به نامهاى :
كعب بن مالك ، فزارة بن ربيع و هلال بن اميّه بودند .
داستان آنان با كمى اختلاف كه در بعضى از تفاسير ديده مى شود بدين قرار است :
جنگى به نام « تبوك » براى مسلمانان پيش آمد . در آن جنگ به مسلمانان خيلى سخت گذشت و به فرموده قرآن در آيه 119 سوره توبه براى مسلمانان ساعت عسرت و هنگامه سختى بود ، جابر بن عبداللّه مى گويد :
ما در اين جنگ گرفتار سه نوع سختى شديم ، سختى زاد و توشه ، كمبود آب ، گرسنگى و تشنگى چهارپايان و پياده ماندن مردم .
رهبر اسلام به فرمان خداوند ازمردم براى شركت در آن جهاد مقدّس دعوت كرد .
منافقان و در مدينه و اطراف آن مشغول تبليغات سوء شدند و براى سست كردن اراده مسلمانان از شركت در جنگ ، به فعاليّت پرداختند و گفتند :
اين چه بساطى است كه هر ماه و هر هفته بايد به جهاد رفت و مال و جان به هدر داد ، اين چه آيينى است كه ما را از زندگى بازداشته و راحتى را از ما سلب كرده است .
تبليغات آنان در عدّه اى از مردم اثر گذاشت و ايشان بدون عذر شرعى از شركت در آن جهاد مقدّس خوددارى كردند .
و اگر پيامبر بزرگ صلى الله عليه و آله با تبليغات غلط آنان و خوددارى آن سه چهره مشهور مبارزه نمى كرد در آينده ، سنّت ناپسندى گذاشته مى شد و هر كسى به كمترين بهانه اى از شركت در جنگ فرار مى كرد . رسول خدا صلى الله عليه و آله پس از بازگشت از جهاد ، مورد استقبال مردمى كه از شركت در جهاد معذور بودند قرار گرفت .
آن سه نفر هم كه به بهانه جمع كردن ميوه و انجام كارهاى عقب افتاده ، در واقع به خاطر سستى و تنبلى در جهاد شركت نداشتند به استقبال آمدند .
رسول خدا صلى الله عليه و آله دستور اكيد دادند كه احدى از مسلمانان حق معاشرت و رفت و آمد با آنان را ندارد ؟!
تمام مردم مدينه عليه آنان بسيج شدند . فروشندگان به آنان جنس نفروختند ، معاشران از معاشرت با آنان پرهيز كردند ، دوستان نسبت به آنان آهنگ جدايى زدند ، زن و فرزند نيز از ايشان روى گرداندند . حتّى زنان آنان به مسجد آمدند و به رسول خدا صلى الله عليه و آله عرضه داشتند :
چنانچه خداوند به ما اجازه معاشرت با آنان را نمى دهد ، ما را طلاق بگوييد .
پيامبر صلى الله عليه و آله رضايت به جدايى ندادند ، ولى فرمودند :
ترك معاشرت را نسبت به آنان ادامه دهيد . راستى زمين با همه وسعتش بر آنان تنگ شد و از اين بى توجّهى جانشان به لب آمد . آرى ، آنان گناهى بزرگ مرتكب شده بودند ، گناه تخلّف از فرمان حق و خوددارى از شركت در جهاد با كفر . چون وضع را بدين صورت ديدند ، از شهر و ديار دست كشيده و رهسپار بيابان شدند . چهل شبانه روز گريستند و در آن مدّت همسرانشان به دستور پيامبر صلى الله عليه و آله وسائل لازم را براى آنان مى بردند .
پس از آن همه گريه و زارى و عذر آوردن به پيشگاه حق ، خبرى از عفو و مغفرت نشنيدند . « كعب » دو رفيق خود را صدا زد و گفت :
علّت عدم پذيرش توبه ما دوستى ما با يكديگر است حال كه همه از ما بريده اند بياييد ما هم از يكديگر كناره گرفته و هريك به بدبختى و روسياهى خود در پيشگاه حق بناليم .
بدين گونه عمل كردند .
🔴 سرانجام خداى مهربان آيه 118 سوره توبه را نازل نمود پيامبر عزيز صلى الله عليه و آله مردم را مأمور بازگرداندن آنان كرد و خود ، در جلوى مسجد به انتظار آنان قرار گرفت .
مردم با احترام ايشان را وارد مدينه كردند ، چون چشم پيامبر صلى الله عليه و آله به « كعب » افتاد او را در آغوش محبّت گرفت و فرمود : اى كعب ! در تمام مدّت عمرت ساعتى به ارزش و قيمتِ ساعت قبولى توبه ات وجود ندارد .
📚بر گرفته از کتاب عرفان اسلامی نوشته استاد حسین انصاریان
#حکایات_و_حکمتها
@Montazeranezohour
5.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⏱چله های انتظار⏱
⚖️انصاف⚖️ ۴۹
🔹🔵🔹🔵🔹🔵🔹🔵🔹
✅ انصاف یعنی چی؟
چرا ما بعضی وقتها، بی انصاف میشیم؟
#چله_های_انتظار
#انصاف
@Montazeranezohour
May 11
منتظران ظهور
...ﻣﻦ ﺩﻓﺘﺮﭼﻪ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺭﻭﻯ ﺁﻥ ﻣﻴﺨﻮﺍﻧﺪﻡ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻫﻢ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﺷﺐ، ﻫﻤﺎﻥ ﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﻣﻴﺪﻳﺪﻡ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻏﺮﻓﻪ ﭘﺎﺋﻴﻦ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻧﻮﺭ ﭼﺮﺍﻍ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﺍﻭ ﺑﺎﻗﻰ ﺍﺳﺖ. ﻣﻦ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ ﭘﻰ ﺁﻥ ﺭﻭﺷﻨﻰ ﻣﻴﺮﻓﺘﻢ ﻭﻟﻰ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺷﻨﺎﺋﻰ ﻛﺴﻰ ﺭﺍ ﻧﻤﻴﺪﻳﺪﻡ ﺗﺎ ﺁﻧﻜﻪ ﺑﻤﺴﺠﺪ ﺍﻟﺤﺮﺍﻡ ﺭﻓﺖ.
ﺟﻤﺎﻋﺘﻰ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺷﻬﺮﻫﺎﻯ ﻣﺘﻔﺮﻗﻪ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻣﻴﺪﻳﺪﻡ ﻛﻪ ﺑﺪﺭ ﺁﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﻰ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﻌﻀﻰ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎﺋﻰ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﺑﭙﻴﺮ ﺯﻥ ﻣﻴﺪﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﭘﻴﺮ ﺯﻥ ﻫﻢ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﻣﻴﮕﺮﺩﺍﻧﻴﺪ ﻭ ﺑﺂﻧﻬﺎ ﻣﻴﺪﺍﺩ. ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺎ ﭘﻴﺮ ﺯﻥ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﻴﻜﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﭘﻴﺮ ﺯﻥ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﮔﻔﺘﮕﻮ ﻣﻴﻨﻤﻮﺩ. ﻣﻦ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﻰ ﺷﻨﺎﺧﺘﻢ، ﻭﻟﻰ ﺑﻌﻀﻰ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﺮﮔﺸﺘﻦ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﻐﺪﺍﺩ ﺩﻳﺪﻡ.
ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺟﺮﻳﺮ ﻃﺒﺮﻯ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ «ﺩﻟﺎﺋﻞ ﺍﻟﺎﻣﺎﻣﺔ» ﻣﻴﻨﻮﻳﺴﺪ:
ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺭﺍ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺭﻭﻯ ﻧﺴﺨﻪ ﺍﺻﻞ ﺑﺨﻂ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺍﺑﻮ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﱠﱠﻪ ﺣﺴﻴﻦ ﺑﻦ ﻋﺒﻴﺪ ﺍﻟﻠﱠﱠﻪ ﻏﻀﺎﺋﺮﻯ ﻛﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ: ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩ ﺑﻤﺎ ﺍﺑﻮ ﺍﻟﺤﺴﻦ ﻋﻠﻰ ﺑﻦ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﱠﱠﻪ ﻛﺎﺷﺎﻧﻰ ﺍﺯ ﺣﺴﻴﻦ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺍﺯ ﻳﻌﻘﻮﺏ ﺑﻦ ﻳﻮﺳﻒ ﻧﻘﻞ ﻣﻴﻜﻨﻢ. ﺷﻴﺦ ﻃﻮﺳﻰ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ «ﺍﻣﺎﻟﻰ» ﺍﺯ ﺍﺑﻮ ﻣﺤﻤﺪ ﻓﺤﺎﻡ ﻭ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺍﺑﻮ ﺍﻟﻄﻴﺐ ﺍﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺑﻄﻪ ﻛﻪ ﻋﺎﺩﺕ ﺩﺍﺷﺖ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﺩﺍﺧﻞ ﻣﺮﻗﺪ ﻣﻨﻮﺭ ﻧﻤﻴﺸﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺿﺮﻳﺢ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﻣﻴﻜﺮﺩ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﺍﺑﻦ ﺑﻄﻪ ﮔﻔﺖ:
ﺭﻭﺯ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ ﻣﻮﻗﻊ ﻇﻬﺮ ﻛﻪ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺩﺭ ﻣﻨﺘﻬﺎﻯ ﺷﺪﺕ ﮔﺮﻣﻰ ﻭ ﺭﺍﻩﻫﺎ ﺍﺯ ﺭﺍﻫﮕﺬﺭ ﺧﻠﻮﺕ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﻧﺎﺍﻫﻞ ﻭ ﺑﺪ ﻛﺎﺭ ﺷﻬﺮ ﻭﺣﺸﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ، ﻗﺼﺪ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ ﻋﺴﻜﺮﻯ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻧﻤﻮﺩﻡ، ﺗﺎ ﺑﺪﻳﻮﺍﺭﻯ ﻛﻪ ﺳﺎﺑﻘﺎ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﺒﺴﺘﺎﻥ ﻣﻴﺮﻓﺘﻢ ﺭﺳﻴﺪﻡ. ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺩﻳﺪﻡ ﻣﺮﺩﻯ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻣﻦ ﺩﻡ ﺩﺭ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﮔﻮﺋﻰ ﺩﺭ ﺩﻓﺘﺮﻯ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻴﻜﻨﺪ. ﺍﻭ ﺑﺎ ﻟﺤﻨﻰ ﻛﻪ ﺷﺒﻴﻪ ﺁﻫﻨﮓ ﺣﺴﻴﻦ ﺑﻦ ﻋﻠﻰ ﺑﻦ ﺍﺑﻰ ﺟﻌﻔﺮ ﺑﻦ ﺍﻟﺮﺿﺎ ﺑﻮﺩ ﺑﻤﻦ ﮔﻔﺖ:
ﺍﺑﻮ ﻃﻲ! ﻛﺠﺎ ﻣﻴﺮﻭﻯ؟ ﻣﻦ ﭘﻴﺶ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﻳﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﺣﺴﻴﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺰﻳﺎﺭﺕ ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ (ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ ﻋﺴﻜﺮﻯ) ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﻟﺬﺍ ﮔﻔﺘﻢ: ﺁﻕ! ﻣﻴﺮﻭﻡ ﺍﺯ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺿﺮﻳﺢ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﻣﻴﻜﻨﻢ ﺳﭙﺲ ﺧﺪﻣﺖ ﺷﻤﺎ ﻣﻴﺮﺳﻢ ﻭ ﺷﺮﺍﺋﻂ ﺍﺩﺏ ﻭ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﻌﻤﻞ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﻡ. ﮔﻔﺖ:
ﺍﻯ ﺍﺑﻮ ﻃﻲ! ﭼﺮﺍ ﺩﺍﺧﻞ ﺣﺮﻡ ﻧﻤﻴﺸﻮﻯ؟ ﮔﻔﺘﻢ:
ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎﻟﻚ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻣﻦ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺻﺎﺣﺐ ﺧﺎﻧﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﻧﻤﻴﺸﻮﻡ. ﮔﻔﺖ:
ﺍﻯ ﺍﺑﻮ ﻃیب! ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺣﻘﻴﻘﻰ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﻰ ﭼﻄﻮﺭ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻣﺪﻥ ﺑﺨﺎﻧﻪ ﻣﻨﻊ ﻛﻨﻴﻢ؟! ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻮﺻﻒ ﻣﻦ ﭘﻴﺶ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺘﻢ ﻣﻴﺮﻭﻡ ﻭ ﺍﺯ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺿﺮﻳﺢ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﻣﻴﻜﻨﻢ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺣﺮﻑ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻭﻯ ﻧﻤﻰ ﭘﺬﻳﺮﻡ. ﺳﭙﺲ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺩﺭ ﺣﺮﻡ ﻣﻄﻬّﺮ ﺁﻣﺪﻡ ﺩﻳﺪﻡ ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﻧﻴﺴﺖ. ﻛﺎﺭ ﺑﺮ ﻣﻦ ﻣﺸﻜﻞ ﺷﺪ، ﻧﺎﭼﺎﺭ ﺭﻓﺘﻢ ﻧﺰﺩ ﻣﺮﺩﻯ ﺍﺯ ﺍﻫﻞ ﺑﺼﺮﻩ ﻛﻪ ﺧﺎﺩﻡ ﺣﺮﻡ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺣﺮﻡ ﺭﺍ ﮔﺸﻮﺩ ﻭ ﺩﺍﺧﻞ ﺷﺪﻡ. ﺭﺍﻭﻯ ﺧﺒﺮ ﺍﺑﻮ ﻣﺤﻤﺪ ﻓﺤّﺎﻡ ﻣﻴﮕﻮﻳﺪ ﺍﺯ ﺍﺑﻮ ﻃﻴﺐ ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ: ﻣﮕﺮ ﺭﺳﻢ ﺷﻤﺎ ﺍﻳﻦ ﻧﺒﻮﺩ ﻛﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﺣﺮﻡ ﻧﻤﻴﺸﺪﻯ ﭘﺲ ﭼﻄﻮﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﺭﻓﺘﻰ؟ ﮔﻔﺖ:
ﺑﻤﻦ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭﻟﻰ ﺷﻤﺎ ﺑﻰ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻣﻴﺮﻭﻳﺪ.
🕋مهدی موعود ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) - ترجمه جلد سیزدهم از بحارالانوار-۵۵۲
#مهدی_موعود_بحارالانوار
@Montazeranezohour
💚قرار ظهر روزهای انتظارمان؛قرائت دعای سلامتی امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)💚
#دعای_سلامتی_امام_زمان_عج
@Montazeranezohour