eitaa logo
مشفقون
3.7هزار دنبال‌کننده
585 عکس
539 ویدیو
11 فایل
"و هُم مِن السّاعةِ مُشفِقون" هدف عمل به وظیفه است... و یقین داریم آنچه میدانیم در مقابل آنچه نمیدانیم مثل قطره ای از اقیانوس است والله المستعان طلبه ای در قم محمد صالح مشفقی پور طالقانی👇 (https://eitaa.com/MoshfeghipourSaleh )
مشاهده در ایتا
دانلود
طلبه ها همت كنند ما در امور سیاسی دخالت کنیم؛ مکلفیم شرعاً؛ همان‌طور که می‌کرد؛ همان‌طور که حضرت امیر می‌کرد. در این ایام، که اعلان می‌کنند مسئله انتخاب رئیس جمهور [را]، آن اشخاصی که در هستند، باید دست از کارها بردارند و راه بیفتند توی شهرها و دهات و روستاها و آن جاهای دور افتاده و کمک کنند. و اگر نکنند، فردا مسئول‌اند پیش خدا و اگر مسامحه کنند، پیش خدا. مردم را دعوت کنند به دخالت در امور، به انتخاب یک ، کمک کنند برای رساندن صندوق ها به روستاهای دور افتاده. اگر شما نکنید، آن هایی که بر ضد شما هستند، می‌کنند این کار را؛ تبلیغ می‌کنند آنجاها. شماها هستید. (صحیفه امام/15/ ص۱۶) 💎 @Moshfeghoun 💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سياسى آقایان!! شما را به خدا بترسيد... این ها جملاتِ #مؤسس #نظام_مقدسِ ما هست نه اپوزیسیون خارج نشین! از سر دلسوزی یکی از سنن الهی (آیه 11 سوره رعد) را گوشزد میکند. #امام_خمینی 💎 @Moshfeghoun 💐
رحم الله من یقرأ الفاتحة "آن روزی که دولت ما توجه به پیداکرد، آن روز است که باید ما و ملت را بخوانیم... . آن روزی که مجلسیان پیدا کنند، خدای نخواسته و از این خوی ارزنده کوخ نشینی بیرون بروند، آن روز است که ما برای این کشور باید فاتحه بخوانیم." (صحیفه نور، ج 17، ص 218) پ.ن : واقعا چه باید گفت؟ یا ؟ یک سینه حرف موج زند در دهان ما از اگرچه خموشیم چون حباب یاعلی (ره) 💎 @Moshfeghoun 💐
نظر "حاصل عمر " در مورد ایشان (در دوم بهمن سال 57 حدود سه ماه قبل از شهادت) "من که قریب دوازده سال در خدمت این مرد بزرگ تحصیل کرده ام، باز وقتی که در سفر اخیر به پاریس به ملاقات و زیارت ایشان رفتم، چیزهایی از روحیه او درک کردم که نه فقط بر حیرت من، بلکه بر ایمانم نیز اضافه کرد. وقتی برگشتم، دوستانم پرسیدند چه دیدی؟ گفتم چهار تا «آمَنَ» دیدم: ✅ آمَنَ بِهَدَفِه به هدفش ایمان دارد. دنیا اگر جمع بشود نمی تواند او را از هدفش منصرف کند. ✅ آمَنَ بِسَبیلِه به راهی که انتخاب کرده ایمان دارد. امکان ندارد بتوان او را از این راه منصرف کرد. شبیه همان ایمانی که پیغمبر به هدفش و به راهش داشت. ✅ آمَنَ بِقَولِه در میان همه ی رفقا و دوستانی که سراغ دارم احدی مثل ایشان به روحیه ی مردم ایران ایمان ندارد. به ایشان نصیحت می کنند که آقا کمی یواشتر، مردم دارند سرد می شوند، مردم دارند از پا در می آیند. می گویند نه، مردم اینجور نیستند که شما می گویید، من مردم را بهتر می شناسم؛ و ما می بینیم که روز به روز صحت سخن ایشان بیشتر آشکار می شود. و بالاخره بالاتر از همه ✅ آمَنَ بِرَبِّه در یک جلسه ی خصوصی ایشان به من می گفت: «فلانی! این ما نیستیم که چنین می کنیم، من دست خدا را به وضوح حس می کنم.» آدمی که دست خدا و عنایت خدا را حس می کند و در راه خدا قدم بر می دارد خدا هم به مصداق «اِنْ تَنْصُرُوا اللهَ یَنْصُرْکُمْ» بر نصرت او اضافه می کند. یا آنچنان که در داستان اصحاب کهف مطرح می شود، قرآن می گوید آن ها جوانمردانی بودند که به پرودگارشان ایمان آوردند و به او اعتماد و تکیه کردند، خدا هم بر ایمانشان افزود؛ آن ها برای خدا قیام کردند و خدا هم دل های آنها را محکم کرد. اینچنین هدایت و تأییدی را من به وضوح در این مرد می بینم. او برای خدا قیام کرده و خدای متعال هم قلبی قوی به او عنایت کرده است که اصلاً تزلزل و ترس در آن راه ندارد... . در مورد این مرد بزرگ یکی دیگر از خصوصیاتش را بگویم، شاید شما باورتان نشود این مردی که روزها می نشیند و این اعلامیه های آتشین را می دهد، سحرها اقلاً یک ساعت با خدای خودش راز و نیاز می کند، آنچنان اشک هایی می ریزد که باورش مشکل است. این مرد درست نمونه علی علیه السلام است. درباره ی علی گفته اند که در میدان جنگ به روی دشمن لبخند می زند و در محراب عبادت از شدت زاری بیهوش می شود، و ما نمونه ی او را در این مرد می بینیم."(1) _______________ (1) پیرامون انقلاب اسلامی/ ص21. 💎 @Moshfeghoun 💐
https://eitaa.com/Moshfeghoun2/49 ما افتخار می کنیم... 🔸 "...و ما مفتخریم که پیرو مذهبی هستیم که مؤسس آن به امر تعالی بوده، و امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب، این بنده رها شده از تمام قیود، مأمور رها کردن بشر از تمام اغلال و بردگیها است. 🔸 ما مفتخریم که کتاب  که بعد از بزرگترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین کتاب رهایی بخش بشر است و دستورات معنوی و حکومتی آن بالاترین راه نجات است، از امامِ معصوم ما است. 🔸 ما مفتخریم که ، از علی بن ابیطالب گرفته تا حضرت مهدی صاحب زمان - علیهم آلاف التحیات والسلام - که به قدرت خداوند قادر، زنده و ناظرِ امور است؛ ائمه ما هستند. 🔸 ...و ما مفتخریم که ما «» است که فقه ما که دریای بی‌پایان است، یکی از آثار اوست. 🔸 و ما مفتخریم به همه ائمه معصومین - علیهم صلوات الله - و متعهد به پیرویِ آنانیم. 🔸 ما مفتخریم که ائمه معصومینِ ما - صلوات الله و سلامه علیهم - در راه تعالی دین و در راه پیاده کردنِ قرآن کریم که تشکیل یکی از ابعاد آن است، در حبس و تبعید به سر برده و عاقبت در راه براندازی حکومتهای جائرانه و طاغوتیان زمان خود شهید شدند. 🔸 و ما امروز مفتخریم که می‌خواهیم مقاصد قرآن و را پیاده کنیم و اقشار مختلفه ملت ما در این راه بزرگِ سرنوشت ساز سر از پا نشناخته، جان و مال و عزیزان خود را نثار راه خدا می‌کنند. 🔸 ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و کلان در صحنه‌های فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر، و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند..."(1) _________________ (1) وصیت نامه سیاسی_الهی امام خمینی/ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام/ چاپ18/ ص6. 💎 @Moshfeghoun 💐
https://eitaa.com/Moshfeghoun2/49 نه شرقی، نه غربی... شعاری در حال فراموشی! 🔸 "...من اکنون به ملتهای شریف ستمدیده و به ملت عزیز ایران می‌کنم که از این راه مستقیم الهی که نه به شرق ملحد و نه به غربِ ستمگرِ کافر وابسته است، بلکه به صراطی که خداوند به آنها نصیب فرموده است محکم و استوار و متعهد و پایدار، پایبند بوده، و لحظه‌[ای‌]‌ از شکر این نعمت غفلت نکرده و دستهای ناپاک عمال ابرقدرتها، چه و چه از خارجی، تزلزلی در نیت پاک و اراده آهنین آنان رخنه نکند؛ 🔸 و بدانند  که هرچه رسانه‌های گروهی عالم و قدرتهای شیطانی غرب و شرق اشتلم می‌زنند دلیل بر قدرت الهی آنان است و خداوند بزرگ سزای آنان را هم در این عالم و هم در عوالم دیگر خواهد داد.  «إنَّه ولی النِّعَم وبِیدِه ملکوتُ کلِّ شیءٍ»."(1) _____________ (1) وصیت نامه سیاسی_الهی امام خمینی/ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام/ چاپ18/ ص10. 💎 @Moshfeghoun 💐
4_6012494747388608674.pdf
2.66M
27 تیر سالگرد قطعنامه 598. : "بدا به حال من که هنوز مانده ام و !! قبول قطعنامه را سرکشیده ام" 💎 @Moshfeghoun 💐
نه افتخار کنید! نه شماتت! به این دو قسمت از متن پیام امام در 29 تیر 67 توجه کنید: 1⃣ "و تأکید می‌کنم که گمان نکنید که من در جریان کار جنگ و مسئولان آن نیستم. مسئولین، مورد اعتماد من می‌باشند. آنها را از این تصمیمی که گرفته‌اند نکنید، که برای آنان نیز چنین پیشنهادی سخت و ناگوار بوده است." (1) 2⃣ "من باز می‌گویم که قبول این مسئله برای من از کشنده‌تر است؛ ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او این جرعه را نوشیدم." (2) برخی به خوراندن زهر به امام، افتخار میکنند و گویا بر خلاف فرموده امام! این پیشنهاد خیلی برایشان دشوار نبوده است. برخی دیگر به خلاف سفارش امام، مسئولینِ آن وقت را شماتت می کنند... پذیرش آن قطعنامه برای امام بسیار تلخ بود و با نقل خاطره هم شیرین نمی شود... از طرفی باید پذیرفت که با شرایط آن روزگار، مصلحت در پذیرفتن قطعنامه بوده است. ✅ اینکه برخی با تحریف وقایع، می خواهند تلخیِ کام امام در آن زمان را شیرین جلوه دهند، نباید موجب عمل نکردن به سفارشِ امام برای برخی دیگر شود. ___________ (1) صحیفه امام خمینی/ ج21/ ص96 (2) صحیفه امام خمینی/ ج21/ ص95 💎 @Moshfeghoun 💐
امام هم داشت خسته می شد!! از یک جوان چه توقعی دارید؟ من حقیقتاً هستم. من نگران اسلام هستم. ما اسلام را از چنگ محمدرضا در آوردیم. و من خوف این را دارم که اسلام به چنگ ما مبتلا شده باشد، به طوری که ما هم مثل او یا بدتر از او بر سر اسلام بیاوریم. این نگرانی هست و زیاد است. هستند که به خیال خودشان خدمت می‌کنند برای اسلام، خدمت می‌کنند، لکن سر خود کارهایی می‌کنند که ضرر به حیثیت اسلام می‌خورد....(1) اما مسئله این است که باید همه جا باشد. اگر بنا باشد که هر جا آدم برود می‌بیند که [دائماً] مردم دارند شکایت می‌کنند. زن و بچه مردم می‌آیند گریه می‌کنند. می‌آیند [التماس‌] می‌کنند. من هم خسته دارم می‌شوم. خدا می‌داند که من در آن رژیم سابق هیچ وقت از هیچ چیز خسته نمی‌شدم، هر فشاری می‌آوردند بر من خسته نمی‌شدم، حالا دارم از خودمان می‌شوم. آخر چرا باید اینطور باشد. یک فکری بکنید. اگر دیر بجنبید را در خطر تضییع و رفتن آبرویش قرار داده‌اید. مسئولیم همه ما. هر کاری از من برآید می‌کنم. هر کاری هم از شما [می‌آید] باید بکنید، هر کدام از آقایان باید بکنند. هر کار هم از شورای انقلاب است باید بکنند. هر فردی که بر خلاف موازین اسلام دارد عمل می‌کند بزنند توی سرش. بیرونش کنند. هر فردی که دارد دعوت به کمونیستی می‌کند به خیال خودش که برای خدمت به اسلام، خوب بیرونش کنند از آن محل. اینکه معنی ندارد که ما بنشینیم و هر که هر کاری دلش می‌خواهد بکند، و هر که هر غلطی می‌خواهد بکند، و ما هم بنشینیم همین‌طور تماشاگر مسئله باشیم.(2) ؟ ______________ (1) صحیفه امام خمینی(ره)/ 11/ 312. (2) صحیفه امام خمینی(ره)/ 11/ ص316. 💎 @Moshfeghoun 💐
امامِ بی یار و یاور، چرا انقلاب کرد؟ به نظر می رسد و گفتمان انقلاب اسلامی و آرمان های امام اولا به درستی تبیین و منتقل نشده است و ثانیا به صورت ناقص، عملیاتی و اجرا شده است و بعد از حدود چهل سال در بسیاری از امور گویا در اول راهیم. 🔸 در زمان امام و در کلام خود حضرت امام گفته می شده است که ما در اول راه هستیم و با اسلامی شدنِ امور فاصله داریم ولی حرکت شروع شده است... در این زمان هم گفته می شود که ما با اسلامی شدنِ امور و تحقق کامل اسلام خیلی فاصله داریم. 🔸 این مطلب از طرفی بهانه ای شده است برای برخی و بد خواهانِ این انقلاب که از سر ذوق بر طبل "ناکارآمدی نظام" می کوبند و از طرفی دیگر موجب تردید و سؤال در بین برخی شده است... 🔸 بی تعارف باید گفت در این بین ، درجا زدن و حتی معکوس عمل کردن برخی و تناقض آشکار بین عملکرد با آنچه از خود او شناخته ایم، مزید بر علت شده است. ✅ مدتی است به این فکر می کنم که چرا انقلاب اسلامی ایران، آن طور که باید و شاید در مبانی و گفتمان خود و اجرا کردن آن ها موفق نبوده است. قطعا نمی شود به این موضوع تک بعدی نگاه کرد، بلکه علل متعددی(خارجی و داخلی) داشته و دارد. صادقانه بگویم که نتیجه ی افکارم به (ره) رسیده بود! چرا ایشان بدون آماده کردن کادر لازم، دست به انقلاب زد؟ چرا ایشان بدون دارا بودن یاران وفادارِ کافی که توانایی تبیین آرمان های ایشان را داشته باشند، انقلاب کرد؟ مگر نه این است که بسیاری از مردم و حتی برخی نزدیکان ایشان با عمق اندیشه های او آشنا نبودند و این آشناسازی نیازمند افرادی توانمند و عالم است؟ و آیا پیشرفت صحیح این انقلابِ عزیز بدون تبیین مبانی آن ممکن است؟ ✅ اما وقتی منصفانه نگاه کنیم متوجه می شویم که این انتقاد به امام وارد نیست... با تمام ها و انتقاداتی که از برخی یاران امام و نسل اول و دوم انقلاب دارم و آنان را به حس و حال گذشته خود حواله می دهم؛ اما وقتی به این فکر می کنم که بسیاری از امام را بعد از انقلاب کردند ناخواسته در عمق وجودم تحسینشان می کنم... بقای انقلاب چیزی جز و همت ایشان و صد البته حضور نبوده است... دست مریزاد به ایشان که امثال بنی صدر و رجوی ها گمان می کردند تا "یک ماه دیگر رژیم(جمهوری اسلامی) سقوط می کند" اما حدود چهل سال از آن زمان می گذرد... الحق که امام گرچه غمگین بود اما به درستی فرمود که این خون ها موجب تأیید اسلام می شود... ✅ برخی از یاران روحانی شهید امام: شهید مرتضی ؛ شهید سید محمد ؛ شهید سید محمد علی ؛ شهید میر اسد الله ؛ شهید سید عبد الحسین ؛ شهید محمد ؛ شهید میزا عطاء الله ؛ شهید علی ؛ شهید محمد ؛ شهید غلامحسین ؛ شهید سید عبد الکریم ؛ شهید محمد ؛ شهید سید رضا و ... . هر کدام از این ها اگر می بودند الآن چه می شد؟ شاید اگر اینان را با رهبریِ بزرگوار که بحمدالله از ترور جان سالم به در برد و منشأ خیر شد مقایسه کنیم، به جواب برسیم. همه باید خودمان را برای پاسخگویی به خون شهدا آماده کنیم؛ یکی بیشتر و یکی کمتر.(1) یاعلی🌹 _________________ (1) طلبه ی نگارنده، ارادتمند انقلاب است و به هیچ کجا وابسته نیست و سعی می کند آنچه می فهمد را بیان کند. 💎 @Moshfeghoun 💐
امامِ حرم یا امام ؟ حکایتی از همراهی یک طلبه با برخی از ائمه جماعات یکی از کشور های عربی در تهران (قسمت اول) قرار بود یک گروه حدود 15 نفره از ائمه جماعات یک کشور عربی را که برای یک دوره ای به ایران(قم) آمده بودند را به تهران ببرند... منِ حقیر را که عنوان استادی بارم کرده بودند و از آنجا که چند کلمه عربی از بَر بودم، همراه خود کردند... من بودم و ائمه جماعات و 4 نفر از برخی متولیان امرِ هم وطنی که خود بعضا از اساتید بودند... به حرم (ره) رفتیم. به محض ورود، دستی به آب زدیم و صبحانه ای خوردیم و قرار شد مختصری در مورد امام برایشان بگوییم... هنگام صبحانه دو نفر از همراهانِ هم وطن که یکیشان خیلی نگران بود، مشغول صحبت بودند: _ "اینا بیان این وضع حرم رو ببینن چی میگن؟" _ "نترس! اینا خودشون از این حرم ها زیاد دارن و آشنا هستن" _ "حاجی فرق میکنه آخه" _ "درستش میکنیم" مشغول صحبت از امام شدیم... روی چمن ها نشسته بودیم... تصور کنید حدود 17 نفر عمامه به سر روی چمن در مورد امام حرف می زدیم... یکی حرف میزد و دیگری ترجمه میکرد... از امام گفتیم... انگار تا به حال نشنیده بودند... وسط صحبت دیدم از این طرف و آن طرف، برخی مردم(جوان و پیر) هم جمع شدند و گوش می دادند... انگار تا به حال کسی برایشان از امام نگفته بود! صحبت ها تمام شد... راه افتادیم سمت داخل حرم و ضریح... هر چه چشم گرداندم یک صحبتی، متنی، جمله ای از امام به در و دیوار زده باشند؛ هیچ ندیدم! چه برسد به اینکه به چند زبان ترجمه کرده باشند!! فقط دو عبارت عربی دیدم: "السلام علیک یا روح الله" "مغاسل"😔 خیلی به من برخورد... چه خبره اینجا؟ قبلا چندین بار آمده بودم ولی تا به حال با این دید به دور و برم نگاه نکرده بودم... اینجا چه قدر از شخصیتِ امام خالی است! در حالی که این جماعتِ عرب زبان به عکس امام و یادگارش که بر دیوار ورودی بود نگاه می کردند و حس تحسینی نسبت به امام پیدا کرده بودند و با هم می گفتند: "با این تعاریفی که از امام شنیدیم حتما از اولیاء الله بوده" من عصبانیتم از آشفته بازارِ حرم و اینکه گویا به یک پارک آمدم را پشت یک لبخندِ زوری مخفی می کردم. صحبت از امنیت هم می کردند... خبر حمله تروریستی چند وقت پیش را شنیده بودند... ولی برایشان عجیب بود که تا الآن اصلا آن ها را نگشته اند... یکی از همراهان با یک ذوقی گفت "اینجا ایرانه" و شروع کرد از قضیه شش موشک گفتن... دیگر حس افتخار در چشم عرب زبان ها هم دیده می شد... من هم با خودم گفتم یعنی واقعا یک بازرسی هم نگذاشتند؟ عجب جرأتی! که یک دفعه رسیدیم به یک بازرسی. ولی خدا میداند که این بازرسی چه کرد که دوست داشتم زمین دهان باز کند و من را ببلعد... ادامه دارد... یاعلی 💎 @Moshfeghoun 💐
امامِ حرم یا امام ؟ حکایتی از همراهی یک طلبه با برخی از ائمه جماعات یکی از کشور های عربی در تهران (قسمت دوم) به بازرسی رسیدیم... یک دفعه سر و صدایی شنیدم و دیدم یک سرباز، با کمال بی ادبی در حال برخورد با این دوستان عرب است... "از این وَر بیا" "تو یک صف بایستید ببینم" "این چیه؟ سیگار ممنوعه" سربازِ خوش انصاف، هر چه ریسیدیم را پنبه کرد... سربازِ حسابیِ عزیز! این ها فارسی بلد نیستند! نوبتِ من شد... وقتی دید ایرانی هستم خیلی احترام کرد! _ "حاج آقا ببخشید شما رو می گردم ها" _ "خواهش میکنم، آقاجون! این رفقای ما فارسی بلد نیستن" _ "باشه حاج آقا" نفر پشت سری که دید من خیلی راحت رد شدم با یک تکلفی دست هایش را تو هم کرد و اشاره کرد به من و به سربازه گفت: _ "با هم" (منظورش این بود که ما با هم هستیم ولی پاسخ شنید:) _ "چی کار کنم که با همید، این چیه؟ فندک ممنوعه! ای بابا" !! عصبانیتم دو چندان شد... سریع آمدم داخل، گفتم الآن سکته می کنم. با خودم می گفتم: "امامی که ما می شناسیم به فکر و نظم نوین جهانی بود... حالا دربون حرمش بلد نیست با خارجی ها چه جور صحبت کنه! مسئولین حرمش دو تا جمله از امام را به چند زبان نتوانستند بزنند به در و دیوار! ای کاش اینقدر که فکر ظاهر اینجا بودند یک مقدار فکر شخصیت امام و انتقال افکارش بودند... واقعا این انصافه که فرق حرم امام با پارک سر خیابان ما فقط یک گنبد باشه؟ این همه جمعیتی که می آیند در صحن حرم و چادر می زنند و می خوابند و غذا می خورند؛ نباید احساس کنند که اینجا با یک استراحتگاه بین شهری فرق می کند؟" بگذریم... تو ماشین بین هم وطن ها زمزمه ای بود که چون وقت نمی شود به جماران نرویم! من تا به حال جماران نرفته بودم. از یک طرف دوست داشتم که برویم و از طرفی می ترسیدم. یکی از هم وطنانِ همراه می گفت: "نه! برویم؛ تجربه کردیم که اگر خارجی هایی که می آوریم را از حرم ببریم جماران خیلی خوبه. چون خیابان های تهران را می بینند و برایشان جذاب است و پیشرفت ایران به چشمشان می آید!" تو دلم گفتم "ای بابا! خود ما هم که انگار گرفتار ظواهریم!" تو همین فکر ها بودم که یکی از دوستان عرب روی شانه ام زد و گفت: " نمیریم قصر شاه رو ببینیم؟ اونجا هم خیلی زیبا است" ظاهرا از همان چیزی که می ترسیدیم بر سرمان آمده بود... ما رفته بودیم حرم امام و او از زیبایی قصر شاه گفت! من هم جواب دادم که "بله، اونجا هم زیباست" ادامه دارد... یاعلی 💎 @Moshfeghoun 💐
امامِ حرم یا امام ؟ حکایتی از همراهی یک طلبه با برخی از ائمه جماعات یکی از کشور های عربی در تهران (قسمت سوم) در مسیر به سمت جماران بی تعارف و بی سانسور در مورد همه چیز با برادران عرب زبانمان گپ زدیم و بحث کردیم... اختلافات مرحوم منتظری با امام و رهبری... خانه نشینی برخی علما... وضعیت حجابِ تهران... اختلافات مرحوم هاشمی و رهبری... جریان شیرازی ها... جریان مقتدی صدر و ... . اولش خیلی با احتیاط حرف می زدند و گاهی وقتی یکی از آن ها صریحا در مورد سؤال می کرد، برخیشان او را ساکت می کردند... اما از اواسط بحث وقتی دیدند ما با صراحت و خیلی راحت و منطقی پاسخ می دهیم و تعصبِ بیجا نداریم؛ دیگر بی سانسور سؤال می کردند و پاسخ می شنیدند... (البته بی تعارف خدا خدا میکردم از خانواده خود امام و برخی نوه هایشان سؤال نکنند که حقیقتا برای خودم هم هنوز جواب درست و درمونی پیدا نکردم که الحمدلله سؤالی نکردند و البته خیلی از مرحوم آقا مصطفی هم چیزی نمی دانستند و بیشتر احمد آقا را می شناختند) در حین بحث، هر از گاهی یکی از همراهانِ هم وطن، آن ها را به دیدن خیابان ها و اتوبان ها تشویق می کرد... وقتی رسیدیم جماران، موقع پیاده شدن، بابت بحث ها تشکر می کردند، فکر کنم تا به حال این قدر صریح و راحت در مورد ایران( از صدر تا ذیلش) سؤال نکرده بودند. بار اول بود که می آمدم جماران. چند صلوات فرستادم که اینجا آبروی ما حفظ شود. رسیدیم درب جماران. بسته بود! گفتیم "یا خدا! چرا باید بسته باشه؟" که یک دفعه یک سربازی آمد و در را باز کرد و خیلی مؤدبانه با یک بازرسی ساده دوستان را عبور داد و وسایل ممنوعه را با احترام از ایشان گرفت. یک مقدار که آمدم جلوتر عکسِ بزرگ یکی از تازه گذشتگانِ انقلاب به دیوار بود! تحت عنوان "امیر بی گزند" سؤال کردیم چرا عکس ایشان اینجاست؟ گفتند همسر مرحوم امر فرموده است که این عکس باید اینجا باشد! به هر حال مشغول صحبت از جماران برای این دوستان خارجی شدیم... یکی دو نفر از مسئولین جماران هم ما را همراهی کردند... خیلی کار خوبی کردند... تو دلم گفتم "نه! مثل اینکه اینجا فرق داره" انصافا هم احساس می کردم امام هنوز آنجاست. شاید به این خاطر بود که بار اولم بود. ولی واقعا سادگی آن اتاقی که همیشه فقط تو تلوزیون دیده بودم مرا بهت زده کرده بود. دیدم دوستان عرب هم خشکشون زده بود... وقتی اتاق امام و آن مبل را دیدم و یاد برخی مسئولینِ بعد از امام افتادم فقط آه کشیدم! بعد از اینکه نماز را خواندیم، از مسئولین آنجا آمدند و گفتند در زیر زمین تصاویری از امام هست، بیائید و ببینید. خیلی خوشحال شدم. کنار هر عکس، توضیحی هم به سه زبان فارسی و عربی و انگلیسی نوشته بودند. فضای کوچکی بود اما خدا را هزاران بار شکر که بود! البته تو یکی دو تا قفسه، عکس ها و لوح تقدیر هایی از یادگارِ یادگارِ امام بود که هر چه فکر کردم ربطش را به عکس های امام نفهمیدم! به قول ما طلبه ها لا یتچسبک بود... بعد هم یک سری از کتاب های امام را به ما هدیه دادند. در کل نظرم خیلی برگشت و خدا را شکر کردم و یک فاتحه دیگر برای امام خواندم. آخرِ سفر به یکی از هم وطنان که مسئول اصلی آوردن چنین گروه هایی به ایران بود گفتم که حتما گروه ها را بعد از حرم، جماران بیاورید... نه به خاطر خیابان ها... بلکه به این خاطر که به امام ظلم نکنید و حقیقت امام را معرفی کنید. یاعلی 💎 @Moshfeghoun 💐
در خانه اگر کس است، یک حرف بس است/ خدا رحمت کند احمد آقا را... مرحوم احمد آقا فرزند (ره): "ما منسوبین امام(ره) باید توجه داشته باشیم که فقط به علت نزدیکی با ایشان است که با ما مصاحبه می شود و یا به ما احترام می شود... باید دقیقا توجه کنیم که اگر امام نبودند هرگز کسی ما را بدان صورت نمی شناخت تا با ما مصاحبه کند. پس من، من نکنیم که هیچیم... باید توجه کنیم که از انتساب سوء استفاده نکنیم که مبین است." (1) __________________ (1) بازگشت از نیمه راه/ ص70. 💎 @Moshfeghoun 💐
صرفا جهت یادآوری (ره) برای می گفتند: "سعی کنید مثل مرحوم را انتخاب کنید" بعدش هم گفتند: "البته مثل مدرس که به این زودی‌ها پیدا نمی شود..." 💎 @Moshfeghoun 💐
(ره) خطاب به نمایندگان مجلس: "[شما] عصاره فضائل ملت هستید." [یعنی باید باشید] پ.ن: فقط یک سؤال: آیا نمایندگان ، عصاره فضائل ملت هستند؟؟؟ 💎 @Moshfeghoun 💐
هدایت شده از مشفقون
😔 #امام_خمینی (ره) برای #مجلس می گفتند: "سعی کنید مثل مرحوم #مدرس را انتخاب کنید" بعدش هم گفتند: "البته مثل مدرس که به این زودی‌ها پیدا نمی شود..." #نقد #سیاسی 💎 @Moshfeghoun 💐
هدایت شده از مشفقون
در خانه اگر کس است، یک حرف بس است/ خدا رحمت کند احمد آقا را... مرحوم احمد آقا فرزند (ره): "ما منسوبین امام(ره) باید توجه داشته باشیم که فقط به علت نزدیکی با ایشان است که با ما مصاحبه می شود و یا به ما احترام می شود... باید دقیقا توجه کنیم که اگر امام نبودند هرگز کسی ما را بدان صورت نمی شناخت تا با ما مصاحبه کند. پس من، من نکنیم که هیچیم... باید توجه کنیم که از انتساب سوء استفاده نکنیم که مبین است." (1) __________________ (1) بازگشت از نیمه راه/ ص70. 💎 @Moshfeghoun 💐
"من دست تمام مراجع را می بوسم..."/نصیحت امام که مناسب حالِ امروزِ ما انقلابی ها است... (ره): 🔸 "من یک مىکنم به بچه هاى طلاب؛ که تازه آمده اند و حاد و تندند؛ و آن این است که آقایان متوجه باشید اگر چنانچه شَطر(کوچکترین) کلمه اى به یک نفر از اسلام، شطر کلمه اى اهانت بکند کسى به یک نفر از مراجع اسلام، بین او و خداى تبارک و تعالى ولایت منقطع مىشود. کوچک فرض مىکنید؟ فحش دادن به مراجع بزرگ ما را کوچک فرض مىکنید؟ 🔸 اگر به واسطه بعضى از ها لطمه اى بر این نهضت بزرگ وارد بشود، معاقَبید پیش خداى تبارک و تعالى؛ توبه تان مشکل است قبول بشود، چون به حیثیت اسلام لطمه وارد مىشود... 🔸 من مىدانم، من مىدانم که بعض از افراد یا به جهالت یا به عمد مىخواهند مابین این مجتمع بیندازند. تفرقه بین این مجتمع معنایش این است که در اسلام خداى نخواسته خلل واقع بشود؛ استعمار به آرزوى خودش برسد... 🔸 همه مراجع از شصت به آن طرف هستند؛ دیگر مىشود که این اشخاصى که ریششان را در اسلام سفید کرده اند، اینها خداى نخواسته برخلاف مصالح اسلام عملى بکنند؟ نمىشود آقا. اگر یک وقت اختلاف اجتهاد در کار باشد؛ مثل سایر مسائل شرعیه اختلاف اجتهاد در کار باشد، بچه ها و جوان ها نباید دخالت بکنند؛ خطرناک است؛ بیدار است... 🔸 من که اینجا نشسته ام دست تمام مراجع را مىبوسم؛ تمام مراجع اینجا، نجف، سایر بلاد، مشهد، تهران هر جا هستند، دست همه علماى اسلام را من مىبوسم. مقصد بزرگتر از این است آقا... 🔸 ما خاضع هستیم براى همه علماى اسلام؛ شما هم باید خاضع باشید؛ همه، همه، همه باید خاضع باشید... 🔸 همه باید شکر این را بگزاریم که یک همچو مراجع بزرگ داریم؛ متشکر باشیم از خدا که یک همچون افراد برجسته داریم؛ قدردانى کنیم از آنها؛ عزت آنها، عزت اسلام است؛ اهانت به آنها اهانت به اسلام است." (صحیفه امام(ره)/ ج1/ ص305) 📎پ.ن1: در حیرتم چرا تلاشِ مشهود دستان پشت پرده برای ایجاد تفرقه بین انقلابیون و برخی مراجع و علمای انقلابی را نمی بینیم؟ 📎پ.ن2: انتقاد و و با اهانت و توهین فرق می کند... به نظر شما انتقاد از مراجع توسط بعضی افراد که اصلا نه می دانند چیست، نه را می شناسند، نه از پیش داوری ها در کلامشان جلوگیری می کنند و یا حتی از لحن بدی خطاب به مراجع استفاده می کنند، اهانت به آنان نیست؟ 💎 @Moshfeghoun 💐 ___________________ 📢 ایتا: http://eitaa.com/joinchat/4043309056Cb8634459db 📢 سروش: https://sapp.ir/moshfeghoun 📢 بله: ble.im/join/ODM2NTZjMz 📢 گپ: https://gap.im/Moshfeghoun 📢 آی گپ: https://iGap.net/join/4LBNLDLMN6dqdg2KYW2drD01h
دکتر یا نسبت به مبانی اسلام و انقلاب و امام جاهل است یا خود را به جهالت می زند... 🔸 آنجا که می گوید: "انگار ما اختیاری از آسمان داریم که می‌توانیم بر زمینیان هر فرمانی را صادر کنیم، نه اینطور نیست، چنین چیزی وجود ندارد..." (1) 🔸 یا آنجا که ادعا می کند: " ما نمی‌توانیم با خواست عمومی مردم مبارزه کنیم؛ نه درست است و نه قانونی و " (2) 🔸مرحبا به آیة الله که در موضع گیری های مختلفِ خود، نشان داده اند در بیانِ آنچه که آن را حق تشخیص می دهند با احدی تعارف ندارد و حرفی را که به نظرشان درست است آشکارا بیان می کنند. ( و چه بسا همین حُرّیت است که موجب می شود گاهی از چپ و راست به ایشان بتازند...) 🔸 چه با دقت و حساسیت، انحراف های کلامِ زننده در دیدار با مدیران وزارت ارتباطات را فهمیده و گوشزد کردند. 🔸 اما نمی دانم بخندم یا گریه کنم به حال انقلابی که سکان دار قوه مجریه آن(یعنی نفر دوم آن)، از مبانی مؤسس آن انقلاب، بی اطلاع است!! ___________________________ (1) ✅ از قضا معتقد است برخی (ولی فقیه) اختیارات آسمانی دارند: "ولایت فقیه چیزی است که تبارک و تعالی درست کرده است..." یا در جای دیگر می فرماید: "همان اختیارات و ولایتی که حضرت رسول و دیگر ائمه(ع) داشتند، همان اختیارات را برای حکومت فعلی قرار داده است." (2) ✅ اما در مورد مشروع نبودن مخالفت با خواست اکثریت باید گفت که باید دید خواست اکثریت در چهارچوب قوانین اسلام است یا خیر؛ اگر مخالف قوانین اسلام باشد باید با آن مبارزه و مخالفت کرد. امام خمینی: "در هر مملکتی آزادی در حدود است... مردم آزاد نیستند که قانون را بشکنند، معنای آزادی این نیست که هرکس بر خلاف قوانین... هر چه دلخواهش می خواهد بگوید. مملکت ایران مملکت اسلامی است و قوانین ایران، قوانین است" یا در جای دیگر صریحا از مخالفت خود با نظر می گوید البته اگر مخالف قانون عمل کنند: "آقای رئیس جمهور حدودش در قانون اساسی چی هست؟ یک قدم آن ور بگذارد، من با او مخالفت می کنم، اگر همۀ مردم، همه موافق باشند من مخالفت می کنم." یاعلی🌹 💎 @Moshfeghoun 💐
امامِ حرم یا امام ؟ حکایتی از همراهی یک طلبه با برخی از ائمه جماعات یکی از کشور های عربی در تهران (قسمت اول) 🔸 قرار بود یک گروه حدود 15 نفره از ائمه جماعات یک کشور عربی که برای یک دوره ای به ایران(قم) آمده بودند را به تهران ببرند... منِ حقیر را که عنوانِ استادی بارم کرده بودند و از آنجا که چند کلمه عربی از بَر بودم، همراه خود کردند... 🔸 من بودم و ائمه جماعات و 4 نفر از برخی متولیان امرِ هم وطنی که خود بعضا از اساتید بودند... 🔸 به حرم (ره) رفتیم. به محض ورود، دستی به آب زدیم و صبحانه ای خوردیم و قرار شد مختصری در مورد امام برایشان بگوییم... 🔸 هنگام صبحانه دو نفر از همراهانِ هم وطن که یکیشان خیلی نگران بود، مشغول صحبت بودند: _ «اینا بیان این وضع حرم رو ببینن چی میگن؟» _ «نترس! اینا خودشون از این حرم ها زیاد دارن و آشنا هستن» _ «حاجی فرق میکنه آخه» _ «درستش میکنیم» 🔸 مشغول صحبت از امام شدیم... روی چمن ها نشسته بودیم... تصور کنید حدود 17 نفر عمامه به سر روی چمن در مورد امام حرف می زدیم...☺️ یکی حرف میزد و دیگری ترجمه میکرد... از امام گفتیم... انگار تا به حال نشنیده بودند... 🔸 وسط صحبت دیدم از این طرف و آن طرف، برخی مردم(جوان و پیر) هم جمع شدند و گوش می دادند... انگار تا به حال کسی برایشان از امام نگفته بود! صحبت ها تمام شد... راه افتادیم سمت داخل حرم و ضریح... 🔸 هر چه چشم گرداندم یک صحبتی، متنی، جمله ای از امام به در و دیوار زده باشند؛ هیچ ندیدم! چه برسد به اینکه به چند زبان ترجمه کرده باشند!! فقط دو عبارت عربی دیدم: "السلام علیک یا روح الله" "مغاسل"😔 🔸 خیلی به من برخورد... چه خبره اینجا؟ قبلا چندین بار آمده بودم ولی تا به حال با این دید به دور و برم نگاه نکرده بودم... اینجا چه قدر از شخصیتِ امام خالی است! 🔸 در حالی که این جماعتِ عرب زبان به عکس امام و یادگارش که بر دیوار ورودی بود نگاه می کردند و حس تحسینی نسبت به امام پیدا کرده بودند و با هم می گفتند: "با این تعاریفی که از امام شنیدیم حتما از اولیاء الله بوده" من عصبانیتم از آشفته بازارِ حرم و اینکه گویا به یک پارک آمدم را پشت یک لبخندِ زوری مخفی می کردم. 🔸 صحبت از امنیت هم می کردند... خبر حمله تروریستی چند وقت پیش را شنیده بودند...(۱) ولی برایشان عجیب بود که تا الآن اصلا آن ها را نگشته اند... یکی از همراهان با یک ذوقی گفت "اینجا ایرانه" و شروع کرد از قضیه شش موشک گفتن...(۲) دیگر حس افتخار در چشم عرب زبان ها هم دیده می شد... من هم با خودم گفتم یعنی واقعا یک بازرسی هم نگذاشتند؟ عجب جرأتی! که یک دفعه رسیدیم به یک بازرسی. 🔸 ولی خدا میداند که این بازرسی چه کرد که دوست داشتم زمین دهان باز کند و من را ببلعد...🤦‍♂ ادامه در پست بعدی...👇 https://eitaa.com/Moshfeghoun/773 یاعلی ____________________ (۱) این خاطره مربوط به سال ۹۶ و مدتی بعد از اقدام تروریستی داعش در حرم امام و مجلس است. (۲) حمله موشکی سپاه در پاسخ به حمله تروریستی داعش به مجلس و حرم امام(ره) 💎 @Moshfeghoun 💐