🔺روزی پیامبر خدا(ص) در مجلسی نشسته بود؛ فردی از جنیان با دست قطع شده پیش آن‌ حضرت و در حال طرح پرسشی بود که ناگهان متوجه آمدن #امیرالمومنین شد 🔺در این لحظه شروع به کوچک‌شدن نمود تا به اندازه گنجشکی شد 🔺سپس گفت: یا رسول الله! مرا در پناه خود جای دهید! 🔺پیامبر فرمود: از چه کسی؟ 🔺جن گفت: از این جوانی که به این سمت می‌آید! 🔺پیامبر(ص) فرمود؟ چه مشکلی با این جوان داری؟ 🔺جن پاسخ داد: زمانی که دریا طوفانی شد و #کشتی_نوح در حرکت بود، به سمتش رفتم تا آن‌را غرق نمایم، وقتی نزدیک کشتی رسیدم این جوان ضربتی به من زد که دستم قطع شد. ❌و دست قطع شده‌اش را نشان داد.❌ 🔺 رسول خدا(ص) فرمود: آن جوان که مشاهده نمودی همین شخص است او پسر عمو و داماد من، علی بن ابی طالب است. 📚مشارق أنوار الیقین فی أسرار أمیر المؤمنین(ع) 🕌🌹 مسجد جواد‌الائمه سلام‌الله‌علیه 🌹🕌 https://eitaa.com/Mosque_1379