اره من اینقدر نامردم که حاضرم همه ی اهل خونه تا دم اذان بخوابن و من صداشون نزنم ولی بتونم تنهایی و در آرامش به کارام برسم.
هدایت شده از -خیابانآزادی-
["ببینید همه آدما شبیه هم نیستن، هرکس اخلاق و رفتار خودشو داره هرکس یجور ناراحت میشه آستانه تحمل آدما باهم فرق داره، همه نمیتونن یجور ابراز احساسات کنن،همه نمیتونن حرفای دلشونو بزنن، همه نمیتونن نقش بازی کنن و....."]
کاش میفهمیدید آدما باهم فرق دارن!
یک ماه هیچ گونه غمِ بیخودی و افسردگیایِ بی دلیل و گرد و خاکایِ سمیِ سیاهی که الکی الکی میشینه رو زندگی ادمو تجربه نکردم، بعد از یک ماه دوباره سر و کلشون پیدا شد.
امروز فقط صبحش قشنگ بود، بعدش دیگه نه.امروز من شبیهِ یه دخترِ مفلوکی بودم بعد از تموم شدن تولدش و از قضا همون شبم کتابِ مورد علاقهی پر خاطرشو تموم کرده و سریالیم که تلویزیون میداده تموم شده. من امرزو اون بودم.
یاسهاسبزخواهندشد ؛
غمباد میدونید چیه؟ اره همون.
همش تقصیر شیطون ذلیل مردس آزاد شده دوباره داره میرینه به زندگی ما.