eitaa logo
یاس‌ها‌سبز‌خواهند‌شد ؛
2.5هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
617 ویدیو
1 فایل
هوالمعشوق؛ • و ما به زودی سبز خواهیم شد عزیزم، زیر سایه یک چنار. آن زمان که گنجشک‌ها رسیده باشند به مقصد و نامه‌هایِ من به دست‌ِ تو. وقتی بخوانیشان، آنگاه سبزخواهیم شد. • ده روز مانده به پایانِ تابستانِ چهارصد
مشاهده در ایتا
دانلود
یاس‌ها‌سبز‌خواهند‌شد ؛
-
- بسم الله الرحمن الرحیم! سلام بر روحِ بلند امام عزیز و کبیر و بصیر و حکیم و فرزانه‌یِ انقلاب ایران. با خود در کلنجار بودم که چگونه منِ کوچک، شما را مخاطب سخنانم کنم و بنویسم و اگر این نوشته ها آنچه که باید، نبود و بسیار کمتر از وصف بزرگی و عظمت عمیق شما بود چه؟ اما وظیفه‌یِ خود میدانم به عنوان فرزند کوچکتان چند جمله ای بنویسم. من شبیه نویسندگانی که وصفتان میکنند، نه آنچنان سوادی دارم و نه آنچنان تاریخ میدانم؛ اما میدانم چیزی که مغز جوان را بیدار میکند و وادار به برخواستن میکند، آن چیزی که در دلشان نور می افکند و ندای آزادی خواهی میدهد غم نان نیست. تقلیل دادن دغدغه‌ی بزرگ انسان برای ایجاد تحول، به خواستن چند لقمه غذای بیشتر و زندگی ای که در آن غرق روزمرگی باشند، ظلم و اجحاف در حقِ مردمانیست که با سینه های ستبر، در برابر تیر طاغوت ایستادند. آیا مادرانی که چند جگرگوشه شان را فدای انقلابشان کردند و با لبخند ایستادند و گفتند «فدای امام و انقلاب»، افکارشان درگیر رفاه بیشتر زندگی بود؟ آنها میدانستند شما معجزه ای هستید برای بیدار کردن ذهن هایی که سال های سال خاموشی را به جای روشنایی بر خود تحمیل کرده بودند. شما معجزه بودید نه برای اینکه حکومت مستبد پهلوی را کنار زدید؛ چرا که برای مردی با دست خالی، بدون دست یاری خداوند و حکومت بر قلب های عاشقان، راهی برای مبارزه با قدرتِ بزرگی با تمام حمایت های خارجی، وجود نداشت. شما معجزه هستید چون قبل از آنکه حکومت اسلامی را در نظام سیاسی کشورتان پایه گذارید در دل جوانان پایه گذاری کردید. معرفت ایجاد کردید و مفهوم ولایت حقیقی را در شیعه ای زنده کردید که از شیعه بودن فقط عزاداری بر حسین را آموخته بودند اما یادشان رفته بود چرا بر حسین گریه میکنند. شما مسیر حرکت حسین ابن علی را تبیین کردید. معرفت شما هنوز هم نسل ها را شکل میدهد. اطمینان داشتید به نسل های بعد از خودتان که «با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری‏‎ ‎‏امیدوار» از بند جسم رها شدید. این را زمانی فهمیدم که دختری پنج ساله مقابل حرم امام رضا، دست در دست پدرش، قدم میزد و عکس شما را روی بنر نشان میداد و با ذوق رو به پدر میگفت «عه بابا امام، امام». ما شما را ندیدیم اما با دیدن مرقدتان دست بر روی سینه به روح خدا سلام میدهیم. ما، در گیر و دار خیانت کسانی که دم از انقلاب میزدند، اما نفاق کردند و با تمام توان سعی کردند مسیر انقلاب را منحرف کنند معرفت را، در کلمات آسمانی شما پیدا کردیم. همان کسانی که به هر دری زدند آرمان را از ما بگیرند و درد بی درمان بی آرمانی و بی مسئولیتی و پوچی افکارشان را به همه تعمیم دهند؛ اما نتوانستند که اکنون، آرمان ها فدای این انقلاب میشود. نتوانستند که نقض کنند اندیشه ی غنی شما را. اندیشه تان هر روز افکار خالی کسانی جدید را پر از رویای حقیقت میکند. صدای تفکر شما علی‌رغم کج فهمی امثال این نا نجیب ها نه تنها خاموش نشد بلکه اکنون از جانب آزدگان غرب و شرق بلند میشود. فی الحال مسلمین جهان هر چه دارند از شما و دست یاری مولایتان دارند که اگر شما و معجزه ی انقلابتان نبود، اسلام اکنون جز آیینی کهنه و خرافی در گوشه‌ی پستوی خانه های قدیمی نبود. آن اسلام را میگویم، اسلام قبل از اندیشه‌ی سیاسی شما. که اگر نبودید قهرمانانمان قهرمانانی پوچ بودند. اگر نبودید برکت از این ممکلت رخت بر می‌بست. با شما وجود ابراز افکارمان را پیدا کردیم، حتی اگر به قیمت جان تمام بشود. شما آموختید به ما که آزادی به برهنگی نیست، آزادیِ روح از قید و بند لذایذ دنیوی است که آنگاه عقل بتواند راه خویش را انتخاب کند، آزادانه به دور از افسارگسیختگیِ نفس. شما یادمان دادید چگونه بایستیم و دفاع کنیم از حق و پس بزنیم باطل را، حتی اگر انسان های ضعیف النفس برای آسایششان آن را پذیرفتند و ملامتمان کردند. با شما خدمت را یاد گرفتیم و زندگی را وقفش کردیم. با مهربانی شما آموختیم، گریخته را درآغوش انقلاب حفظ کنیم و فرزند انقلاب بدانیمش که «ملاک حال فعلی افراد است». هنوز میکوشند حتی بیشتر از قبل، که تفکر شما را نسل های جدید پس بزند، هیچوقت نگذاشتند کسی برای ما بگوید از بند های آغازین وصیتنامه تان که سعادت ما را بر منافع خویش ارجحیت داده بود. برایمان از زندگی شما و تفکر شما نگفتند و شما را در ذهن ها ناشناخته نگاه داشتند که معرفتی نباشد و محبتی برخواسته از معرفت نیز؛ اما نسلِ جدید متفکر است و خود به دنبال حقیقت میدود چون نمیخواهد لجن دنیا ظرف شفاف وجودش را در بر گیرد. از نسل ما به جز عده ای قلیل که پذیرش تراوشات ذهنی بیگانه را به تولید فکر ترجیح میدهند، بقیه تفکرتان و نام شما، و شاگردتان سید علی را در کنارش فریاد میزنند. چیزی به درک عمیق دنیا از اندیشه ی شما همراهی امام غائب نمانده.
یاس‌ها‌سبز‌خواهند‌شد ؛
- بسم الله الرحمن الرحیم! سلام بر روحِ بلند امام عزیز و کبیر و بصیر و حکیم و فرزانه‌یِ انقلاب ایرا
از عهده ی من نوشتن متن هایی که فهم عمیق سیاسی و اندیشه ای ایجاد کند خارج بود و من حتی اندیشه را از احساس استخراج میکنم، پس از احساسات نوشتم برایتان، پدر انقلاب!! با آنکه شما را ندیده ایم اما آغاز و پایان سخنانمان شما بودید و نترسیدیم از تبیینتان برای عزیزان که بزرگ ترین راه نجات برای هر کس که خاطرش را میخواهیم تفکر شماست. به راستی که هر کس در مسیر انقلاب شما قرار گرفت رستگار شد و هر کس قدرش را ندانست برای همیشه به دست زوال سپرده شد. تصدقتان! برای ما و شاگردتان، برای هر که در جهان به سوی رسیدنِ به کمال قدم برمیدارد دعا کنید. دعا کنید که «خدا همه ی ما را آدم کند» البته که دعا میکنید برای فرزندانتان، باشد که روزی بر روی سنگِ ما هم بنویسند «فرزند روح الله» که ما را افتخاری بزرگ تر از فدا کردن جان برای اسلام نیست. -
خیلی یهویی نمیدونم این اضطراب درونی چیه ریخت رو سرم. از امروز بگم، اینجا رو دوست دارم، وایبشو، بیخیالیشو، اینکه مردم اینجا زندگی آرومی میکنن و دغدغه هاشون به تبعیت از شهر های بزرگ، بزرگ نیست. زیبایی های اینجا رو نمیتونم با دوربینم ثبت کنم و این غصه دارم میکنه. متنمو ویرایش زدم و به چند نفر نشون دادم و از انتشارش خیلی خوشحالم، ناراحتم که خیلیاتون از کنارش میگذرین و نمیخونید، شاید حال ندارید شایدم چون روی عکس امام ریپلای خورده از کنارش میگذرید و کلا نادیدش میگیرید کنیدش. کلی ایده تو ذهنمه که برای فیلم های سریالی مناسبه و نه در توان نویسندگیِ ناچیزِ منه و نه حتی انیمیشن هایی که میخوام بسازم و نمیتونن وایب رئال داشته باشن. واقعا برای آخرین ژوژمان امسال استرس دارم و یه سری حرف دیگه. بعد از اینکه این دو روز پر از حال خوب بودم باز نمیدونم الان چمه که ترجیح میدم جمع و ول کنم و برم یه گوشه آهنگمو گوش بدم و اشک بریزم. اه.
اعتیاد مفرط به آهنگ پیدا کردم دوباره، خطرناکه.
هدایت شده از "طُـرفـه"
:)
فردا بهتر باش، همین.
ناشناس و اضافه کردم به بیو. سست عنصر ترین انسان رو زمینم.
من موندم با چشمای بارونی، لیلای جزیره‌ی مجنونی. لیلای جزیره‌ی مجنونی، حالا ببین من موندم با چشمای بارونی.
خیلی وقتا دلم میخواد بدونم اگر جمهوری اسلامی نبود که اسلام رو زنده کنه و آخوند هایی نبودند که اسلام و احکامش رو برای مردم تبیین کنن، با گسترش شهوت تو این ممکلت سر گذشت اجداد مذهبی ها و خودِ صورتیشون الان چی بود؟ چیزی از اسلام میدونستن یا خیلی قبل تر از اون یه پرچم ال جی بی تی روی پیشونیشون حک کرده بودن؟ خدا خرافه نبود؟ روضه‌یِ امام حسینشون که حسابشو از جمهوری اسلامی جدا میکنن چی؟ اصلا قادر بودن برگزارش کنن؟ یا مثلا اون کتابایی ک برای آشنایی با اسلام خونده بودن[ گوه میخورن هیچکدومشون لای اون کتابارو هم باز نکردن]، مداحی در دسترس بود براشون اصلا؟ که حالا بشینن به جمهوری اسلامی و آخوندی که اگر نبود تویِ احمق نمیدونستی اسلام چیه فوش میدن.