یاسهاسبزخواهندشد ؛
-
بعد از اربعین، از مرزِ عراق که رد شدیم، اذان ظهر رو گفته بودن. همون دقیقا نقطه صفر مرزی، وسط عراق و ایران وایسادیم یه جا نماز بخونیم، وضو خونه و نماز خونه و اینا داشت. من نشسته بودم تا مامانم اینا بیان. یهو دیدم یه تیکه کاغذ دست داداشمه داره با لبخند میخونتش. ازش گرفتم. از "طرفِ اسرا به امام حسین(ع)". از امام حسین به سلامت رفتن و برگشتنِ باباش رو، و یه داداش کوجولو خواسته بود. ولی این بخشِ نامش واقعا از اون جمله هایی بود که نیاز داشت برم اسرا رو ببینم و بهش بگم: منم همینطور اسرا جونم منم همینطور.
اون روز خیلی اوضاع روحیم داغون بود نیم ساعت با این نامه ای که احتمالا بابایِ اسرا بین مرز رها کرده بود و رفته بود گریه کردم.
هدایت شده از نھنگ و میرا
ما هنرستانیا همینجوریشم وضعیت دانشگاهامون رو هواست بعد اینا هی هر روز یه تصمیم جدید میگیرن 😭
یاسهاسبزخواهندشد ؛
شاید باورش براتون سخت باشه😭
نون خالی خورِ عزیزِ ما:))))))))))
تلویزیونمون صدا جیرجیرک میده
در واقع از بازی داره صدای جیر جیرک ساتع میشه
یاسهاسبزخواهندشد ؛
تلویزیونمون صدا جیرجیرک میده در واقع از بازی داره صدای جیر جیرک ساتع میشه
بابام میگه این چمنا جیر جیرکم داره
هدایت شده از توییت فارسی 🇮🇷
حجم موهای یحیی گل محمدی از حجم چمن ورزشگاه آزادی بیشتره.
》محرداد《
@farsitweets