سلام عزیزم!
درد نداشتنت دیگر دارد برایم میشود یه مهمانِ همیشگی، مثلِ همان مهمان ها که همیشه، یکی از اتاق های خانه هایِ قدیمی، به نامش بود. تا میخواستیم درِ یک اتاق را باز کنیم کسی فریاد میزد که آنجا اتاق جواد یا اکبر یا اصغر یا خاله لیلا است، چیزی را برهم نزنید! یا حتی از ورودمان جلو گیری میکردند. خلاصه که نداشتنت اینگونه شده است برایم، میآید و میان چایی خوردنش، نبودنت را یادآوری میکند. دیگر نمیرود اصلا میماند چند روزی همینجا، تا مگر چههه بشود که بار و بُنه اش را از میانِ من جمع کند و برود. من هم عادت کرده ام به این مهمان های ناخواندهیِ اینچونینی، چایی ام همیشه به راه است و حیاط را هم هر روز صبح جارو میزنم. خلاصه که اگر تو بیایی، دلم برای نداشتنت که هر از چندگاهیِ خانه دلم را از تنهایی در میآورد و رفیقم شده تنگ خواهد شد، دیگر نیا اصلا. اینطور بهتر است.
تجربه هایِ عملی و مشاهدات عینی نشون داده که هانیه ها اکثرا خوشگلن. اصلا همشون.
روزِ خوبی داشتم، روزِ خیلی خوبی داشتم حتی اگر نخوام کلاس هایی که معلم نداشت و وقتم رو تباه کرد رو فاکتور بگیرم.
حداقل اتفاقی که امروز افتاد درس خوندن بود، و این خوشاینده. شاید روندِ رویِ برنامه اومدن زندگیم داره خیلی کند پیش میره، ولی داره میره بهرحال.
یاسهاسبزخواهندشد ؛
یا امامحسنِعسکری!
20.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این مداحی واقعا:))))
هدایت شده از فاموتیدین.
جوری که هرکدوم از بچه های جدید بخوان نزدیک دوستام بشن :
من : بهش دست نزن . اون مال منه
یاسهاسبزخواهندشد ؛
جوری که هرکدوم از بچه های جدید بخوان نزدیک دوستام بشن : من : بهش دست نزن . اون مال منه
من امروز در مواجهه با دختری که میخواست لپِ زهرا رو بکشه:
یاسهاسبزخواهندشد ؛
این مداحی واقعا:))))
دست هاش، برزمين افتادند ولی از اونها در كربلا گلدسته ها روييد.
پرچم، بر روی گنبدش به زائران خوش آمد می گويد.
کریم، هر انكه درب خانه اش را بكوبد دست خالي برنميگردد.
یاسهاسبزخواهندشد ؛
دست هاش، برزمين افتادند ولی از اونها در كربلا گلدسته ها روييد. پرچم، بر روی گنبدش به زائران خوش آمد
مردم از او تعريف مي كنند، زیبایی و مهربونی
اي مردم اين عباس است، مردانگی و شکوه
نشانه ها در دست اوست، هرچه ميخواهی از او بگير
به علي قسم هركس به در او برود [بره پیشش] غم هايش را فراموش می كند