یاسهاسبزخواهندشد ؛
این هفته، جشنواره دوسالانه انیمیشن بود. شاید بزرگ ترین و مهم ترین رویدادِ انیمیشنِ ایران. ولی من حتی
فردا بچه هایِ کلاسمون میرن اکثرا. خانم موسویم باهاشونه. و ببین این لحظه غمگین تر و افسرده تر و بیچاره تر از این نمیتونستم باشم.
هدایت شده از منِ عَجیبُ غَریب.
اگه وقت تلف کردن یه مسابقه بود من هر سال یه مدال طلا میگرفتم
۱۲ انیمیتیونِ ماآسمانِ چشمِ او، آیینه کیست؟.mp3
زمان:
حجم:
7.1M
جانِ من است او؛ لذت ببرید.
یاسهاسبزخواهندشد ؛
جانِ من است او؛ لذت ببرید.
دوازده انیمیشن با تمامِ فشار هایی که بهم وارد کرده ولی دوستداشتنی و فراموش نشدنیه.
هدایت شده از عجم علوی | مهدی مولایی
تعداد روزهای مصیبت را تا صد شمردیم
دیدیم تمامشدنی نیست انگار؛ دیگر نشمردیم.
امروز چندمین روز است؟ کسی میداند؟
تعداد شهدا به چند رسیده؟ از آن روزی که همه شاد بودیم از فرود پاراگلایدرها در حوالی اورشلیم، چند روز گذشته؟ از آن شبی که در بیمارستان المعمدانی، هزار نفر به آمار شهدا افزوده شد و همه دق کردیم چند شب گذشته؟ آن دخترک شهیده بامزه که پدرش ریشهای بلند داشت، اسمش چهبود؟ روحالروح؟ پدرش کجاست؟ کسی خبر دارد؟ آن پسرک لرزان که میگفت شبها برای اینکه مادرم نفهمد گرسنهام، زیر پتو میروم کجاست؟ امشب غذا خورده یا باز به زیر پتو پناه برده؟ پتو دارند؟ آه آن مادر... مادری که بعد از یازدهسال انتظار بالاخره صاحب فرزندان دوقلو شده بود و آنها را با دست خود خاک کرد. هنوز زنده مانده بنظرتان؟ راستی شما هم آن ویدیو را که سربازان یهود ریخته بودند توی قبرستان مسلمین و جنازهها رو بیرون میکشیدند بهطمع اعضایشان دیدهبودید؟ راستی یادتان هست برای شروع سخنرانی سیدحسن چه ذوق و انتظاری داشتیم؟ حالا دیگر مصیبت تبدیل به عادت شده. عادت، آفت است. در تاریخ اسلام چنین جنایت هولناکی با این تعداد شهید در سکوت و خفقان مسلمین سابقه نداشته. اولین بارِ تاریخ است. ابوعبیده روزهای اول مصیبت، از مسلمانها میخواست که متحد شوند و کاری کنند. امروز اما میدانید چه گفته؟ گفته ای مسلمانهای روزهدار سربهمهر عابد که در هنگامهی قتلعام ما، کنج محرابهایتان منتظر رمضاناید و مساجدتان را زینت میکنید، دیگر توقع ورودتان به جنگ را نداریم، همانجا کنج محرابهای رمضانیتان، برای نجات ما دعا کنید لااقل. دعا میتواند سرنوشت یک قوم را تغییر دهد. این روزها غذای گرم که خوردیم یا در جای گرم که خوابیدیم، کمی هم به بچههایی که ماههاست غذای گرم نخوردهاند و در آغوش مادر نخوابیدهاند دعا کنیم.
«مهدی مولایی»
ذهنم پره از یک عالمه تخریب شخصیتی بر علیه خودم. نمیدونم باید بخاطرش با کی دعوا کنم، احتمالا اولین نفر با خودم.
ولی میدونی الان خیلی نیاز دارم یکی بشنوه و کمک کنه. همه این اطراف شبیه منن، کمک کننده ای نیست.
امروز هنوز روز اول ماهرمضونم نیست ولی احتمالا اگر همینطوری پیش بره من تا آخر ماهرمضون ابری با احتمالِ بارش کوفته قلقلی اختراع کنم.