دیگه نخ زندگیم رو دستم میگیرم، و به رویاهایی که قبل از تو داشتم فکر میکنم. درسته، غمگینم، دلم مُرده. ولی هنوزم میتونم خوشحال باشم. بدونِ اینکه به تو فکر کنم.
مثلا امروز میتونست یه دوشنبه همیشگیِ زشت تموم بشه، ولی خدا قوربونش برم امروز رو تبدیل به یه دوشنبه زشتِ غمگین کرد همین آخر کاری. دمش گرم.
یاسهاسبزخواهندشد ؛
کاش یه کفتر بیدغدغه بودم تو حرم امام رضا، کاش هیچوقت حانیه نبودم.
کاش یه بچه کلاغ بودم تو حیاط دانشگاه، کاش هیچوقت حانیه نبودم.
میدونی این لحظه چطوریم؟ حسم چهشکلیه؟ الان یه چایی دستمه، یه چایی تلخ، بهش نگاه میکنم، به موجهایِ کم جونش که قیافهم رو از چیزی که هست درهم تر نشون میده. روی تخت نشستم، یکم قوز کردم، خستهم و ناراحت. دارم فکر میکنم و یه بخشی از وجودم توی سیاهچاله فرو رفته و انگار از دستش دادم، دیگه مثل قبل نیست، حانیه جدید یه چیزهایی که قبلا داشت نداره. قندهای تو دستم رو نگاه میکنم. میخوام یکی رو بذارم تو دهنم، از دستم میفته رو زمین. خم میشم که بَرِش دارم، ولی انگار از دستم فرار میکنه، نمیتونم بگیرمش، جالب اینه که کلافه نمیشم. اینقدر خم میشم که تعادلم از دست میره و میفتم زمین، چایی از دستم میفته، میریزه رو فرش، قندها گم میشن و منم همینطوری رها روی فرشم، به سقف نگاه میکنم، پلک میزنم ولی حتی دلم نمیخواد سرمرو بلند کنم ببینم چه فاجعه ای به بار آوردم. این، اون بلاییه که داره سرم میاد هادی جان! یا به عبارتی سرم میاره.
یاسهاسبزخواهندشد ؛
میدونی این لحظه چطوریم؟ حسم چهشکلیه؟ الان یه چایی دستمه، یه چایی تلخ، بهش نگاه میکنم، به موجهایِ ک
این نوشته برای یکشنبه شبِ این هفتهاست. این هفتهیِ خاکستری.
به یکی که تاحالا هیچ حرفی باهاش نزدم تقریبا، چطوری برم بگم من برات رای جمع کردم پولشو بده؟ نچ واقعا ذهنم درگیره، زندگی خرج داره.
یاسهاسبزخواهندشد ؛
-
حامد زمانیHamed Zamani - Rasoolane Raze Khorshid 320.mp3
زمان:
حجم:
13.9M
سیدی از سلاله تسنیم، که به خالِ لبش گرفتاریم..