یاسهاسبزخواهندشد ؛
به مقدار زیادی غر دارم .
به مقدار زیادی گریه دارم.
به مقدار زیادی خستگی، استرس، فکر، درموندگی، حسرت، احساس پوچی، احساس زباله بودن، خشم و غم دارم.
هدایت شده از [آلوجنگلۍ] -!
نیاز دارم باهم بریم کتاب فروشی ها و لوازم تحریری ها رو خالی کنیم
اونقدر زیر بارون بخندیم که تا مغزِ استخون یخ بزنیم و عطسه کنیم
بعدم یه سطل چایی سر بکشیم و زیر بارون شروع کنیم به نوشتن و گریه کردن از نیمه هایِ شب تا هر وقت طول کشید ...
حالا شاید بتونیم لبخند بزنیم ... لبخند واقعی ... خیلی خیلی واقعی
همه ی حرفام با ضمیرِ ' ما ' بود
یعنی من و ؟
افرین کاکائو 🤝
یاسهاسبزخواهندشد ؛
نیاز دارم باهم بریم کتاب فروشی ها و لوازم تحریری ها رو خالی کنیم اونقدر زیر بارون بخندیم که تا مغز
بچه ها این ارغوانه.
این دخترِ منه.
و ما قراره باهم یه سطل چایی سر بکشیم
کِی میاد اون روز؟
هدایت شده از - رادیو سَرمست -
ما در صدای بی صدایی گریہ سوختیم .
هدایت شده از توییت فارسی 🇮🇷
نمیشود از ایران گفت اما
سرودش را نخواند
پرچمش را سوزاند
در خانه دشمنش لانه کرد
از امارت ترسوها به سویش سنگ انداخت
و با کفتاران در انتظار تکه تکه کردنش هم پیمان شد.
دروغ میگویید، شما هیچوقت جانتان را فدای ایران نمیکنید.
👤 مهدی دوستی
@farsitweets
هدایت شده از توییت فارسی 🇮🇷
چند روز پیش یه کتونی از آنلاین شاپ خریدم ولی اندازم نشد. کلا بیخیال مرجوعیش شدم. امروز واسه کاری اسنپ باکس گرفتم یهو دیدم کتونیش پارهس. بهش گفتم به قسمت اعتقاد داری؟ گفت چطور؟ برگشتم بالا کتونیو برداشتم بردم پایین. دقیقا فیکس پاش بود. واقعا روزیِ بقیه رو نمیشه صاحب شد
👤 IranDoust
@farsitweets