یه دختری تویِ مدرسمونه که نمیدونم چرا ولی از چهرش آرامش میباره، تُنِ صداش آرومه، اروم حرف میزنه اروم میره اروم میاد. نورانیه چطوری بگم نمیدونم تاحالا حس کردید کسی نورانیه یا نه ولی این ادم اصلا انگار واقعا عجیبه برام.

خوشگله و این نوری که میگم زیباترش میکنه، نمیدونم درک میکنید یا نه. ادم جذبش میشه، روحش قشنگه میگیرتت یهویی:)

https://eitaa.com/pishoolii/12210 مونولوگو یادم نیار:]]]]]]]]]]]] ولی جدا صحبتامون راجب ارتداد.

بزارید راجع به اسم فامیل یه چی بگم.

ما سه تا یه طرف شوکول و اسم فامیلش یه طرف، زنیکه اصلا یه داستانِ جدایی بود برای خودش.

میگیم با ی بنویسیم شروع کردیم ما سه تا خودمومو دریدیم کلمه نوشتیم خانوم نوشته یه دونه انگور:)))))))))))) یه دونه انگشت:))))))))) اصلا عالی ترین بود.

حرف افتاده ر وای خدای بزرگ من سر این حرف مردم رسما. اسمشو نوشته ریرا بعد بقیه ی ۹ تا مورد رو از مشتقات رسول استفاده کرده.

منظورم چیه؟ الان عرض میکنم میوه با ر شما بفرمایید داریم؟ بله چرا نداریم رسول درختی. غذا با ر چطور؟ رسول پلو دیگه نخوردی تا حالا؟ و حیوان؟ خودِ رسول. شغلم که رسول بودن و یا رسول پرور:))))))))))))))))))))))

حالا جالبه فقط اسمشو نتوشته بود رسول نوشته بود ریرا منم دقیقا نوشته بودن ریرا زنیکه همه رو نوشتی رسولللللللللل این یه دونههههههه ای ک من نوشتم نوشتههههه ریرااااااا واییییییی.

من واقعا سر رسول درختی یه دور از دست رفتم.

من نمیخواستم مونولوگ اجرا کنم[ به جور تکلیف برای یه درسه و تقریبا همه باید اجرا کنن من گفتم نمیتونم نمیخوام اجرا کنم] معلم منو بلند کرد برد اون جلو و گفت تا اجرا نکنی هیچکس از این کلاس خارج نمیشه:)))) من واقعا هم یخ کرده بودم هم مونولوگم یادم رفته بود هم دست و پامو گم کرده بودم‌. به زورررررر ولی اجرا کردم و از اون مونولوگ بلند شاید یک چهارمشو گفتم همشو یادم رفته بود. خیلی بد بود خیلی بد بوددددد.

نون خ بعد از ۱۰ روز:)))