✨🍃🍂🌺🍃🍂🍀🍃
🍃🍂🍀🍃🍂
🍂🌺🍂
🍀 🍂
🌺
💑زن و مرد (آب و آتش) :
👤مولوی، عارف نازک اندیش و دوربین خودمان مثلی بسیار عالی دارد، اول درباره تسلط معنوی زن بر مرد می گوید :
⚘زین للناس حق آراسته است
⚘زانچه حق آراست چون دانند جست
⚘چون پی یسکن الیهاش آفرید
⚘کی تواند آدم از حوا برید
⚘رستم زال ار بود وز حمزه بیش
⚘هست در فرمان اسیر زال خویش
⚘آنکه عالم مست گفتش آمدی
⚘کلمینی یا حمیرا میزدی
🔸آنگاه راجع به تأثیر حریم و حائل میان زن و مرد در افزایش قدرت و محبوبیت زن و در بالا بردن مقام او و در گداختن مرد در آتش عشق و سوز، مثلی لطیف می آورد: آن ها را به آب و آتش تشبیه می کند، می گوید مثل مرد مثل آب است و مثل زن مثل آتش، اگر حائل از میان آب و آتش برداشته شود آب بر آتش غلبه می کند و آنرا خاموش می سازد، اما اگر حائل و حاجبی میان آن دو برقرار گردد مثل این که آب را در دیگی قرار دهند و آتش در زیر آن دیگ روشن کنند، آنوقت است که آتش آب را تحت تأثیر خود قرار می دهد، اندک اندک او را گرم می کند و احیانا جوشش و غلیان در او به وجود می آورد، تا آنجا که سراسر وجود او را تبدیل به بخار می سازد.
می گوید :
⚘آب غالب شد بر آتش از لهیب
⚘زآتش او جوشد چو باشد در حجیب
⚘چونک دیگی حایل آمد هر دو را
⚘نیست کرد آن آب را کردش هوا
✍تهیه و ویرایش با برخی اضافات : حسین محدثی
📌پی نوشت ها:
#گنجور_مولوی_مثنوی_معنوی_دفتر_اول_بخش_118_مراعات_کردن_زن_شوهر_را_و_استغفار_کردن_از_گفته_خویش
#مسئله_حجاب_شهید_مطهری_ص_71
#تمثیلات_و_تشبیهات_در_آثار_شهید_مطهری_ص_254
https://eitaa.com/Mypoemsandheartnotesmohaddesi
✨🍃🍂🌺🍃🍂🍀🍃
🍃🍂🍀🍃🍂
🍂🌺🍂
🍀 🍂
🌺
🌷سلام بر سردار قاسم سلیمانی
سلام بر سردار قاسم سلیمانی
سلام بر یادگار لحظه ها
سلام بر شمع، بر قلب و بر شهید
سلام بر آنکه تنها جانان را می شناسد
و تنها به مردمش می اندیشد
تنها به زیبایی و صمیمیت
تنها به محبت و خاکی بودن
آنکه رزمنده است اما در میان مردم بی سلاح
سلام بر آنکه اصالتی به بلندای نجابت و شرافت است
آنکه فکرش به بلندای وجود است
و ذکرش بازگشت به خویشتن
آنکه اندیشه اش بی اراده را
چون کفی بر آب می داند
سلام بر قاسم شهید
آنکه در لحظه های فدا، خود را مانند اسماعیل قربانی می کند
نه پیشگاه هر ناکسی
بل در وادی شناخت
سلام بر کسی که ایثار و جانفشانی با رگ و پوستش
عجین شده است
آنگاه که تمامی فرصت طلبان در انتظار لحظه ای
تا تیغ را بر جانش زخم زنند
و او با لبانی خندان ایثار می کند
سلام بر آنکه از بودن به ستوه آمده است
و انسایت را در شدن می بیند
شدنی نه زالو وار در مکیدن
بل همچون پروانه با سوختن
او همه چیز است و اما
باز خود را هیچ می انگارد
سلام بر تو ای مولد مسلخ
سلام بر ایمان
بر اسطوره
سلام بر همه ی راستان که رَستند
بر آنانکه جهان را
جامعه را
و زمان را شناخته اند
آنانکه تمیز دهنده اند
آنانکه عاشقانِ رنجند و
آرزومندانِ اخلاص و از خودگذشتگی
سلامی دوباره بر انسانی دوباره
قبل و بعد از رَستن
بر وجودی دوباره و بر یافتنی دوباره
و اما تو ای دریای موّاجِ طوفانی
ای که مرگ را ساحل می دانی
و زندگی را تلاش
و ای عقابی که در پروازی
و اما بر هر بالت سنگینی هزاران کهکشان را متحمل
و ای آتشفشانی که
زمین را به لرزه آوردی و زمان را نیز
همچنان هستی، باش
و همچنان که می باشی
اوج بگیر
و نشانی ده...!
✍حسین محدثی
📌پی نوشت :
#سلام_بر_سردار_قاسم_سلیمانی
https://t.me/HMohaddessi
https://eitaa.com/Mypoemsandheartnotesmohaddesi
🍀
🌺🍂
🍂🍀🍂
🍃🍂🌺🍃🍂
✨🍃🍂🍀🍃🍂🌺🍃
.
.
🖤مظلومیت مسلمانان هند
.
.
.
سرکوب مسلمانان توسط نظامیان هندی در کشمیر تازگی ندارد ولی دولت هند پیش از این علیه مسلمانان ساکن داخل خاک هند از اهرم قدرت استفاده نمیکرد و تلاش میکرد اعتراضات را به شکلی منطقی حل کند.
.
پیروزی حزب بی جی پی برای دومین بار در انتخابات هند باعث به هم خوردن این رویه شد و مسلمانان هندی دومینو وار شاهد تصمیماتی شدند که تمام آنها علیه مسلمانان بود؛ از لغو خودمختاری کشمیر گرفته تا سلب تابعیت حدود دو میلیون مسلمان و تصویب قانون بازنگری تابعیت.
.
مسلمانان هند در چند روز گذشته برای دفاع از خود به خیابانها آمدند تا نشان دهند که حاضر نیستند قانون بازنگری تابعیت را که طبق آن غیرهندیها تنها به شرط مسلمان نبودن تابعیت هندی دریافت میکنند، تحمل کنند. این اعتراضات با سرکوب شدید نظامیان هندی همراه بود؛ به طوری که گفته میشود دست کم 50 نفر از مسلمانان هند در این ماجرا کشته شدهاند.
.
حوادث اخیر در هند واکنشهایی را در میان اهل فرهنگ داشت. علی اصغر الحیدری، از شاعران جوان هندوستانی، در تازهترین سروده خود این حوادث را به بهترین شکل ممکن توصیف کرده که در ادامه میخوانید:
.
دهلی من! جان من تا به کجا التهاب
چند خوری زخم دل؟ تازه شو از انقلاب
دهلی من! جان من! حضرت دهلی تویی
حضرت دهلی تو را نیست چرا آب و تاب؟
آن همه شأن و شکوه رفت دریغا ز یاد
آن همه فر و جلال مانده چرا در کتاب؟
کعبه نور و خیال! کاشی بتهای دل!
هندوی زیبای من! امن تو شد اضطراب
نیست حکیمی بزرگ از پی تیمار تو
صومعهمان شد هبا، مسجدمان شد خراب
خون مسلمان ببین ریخته بر کوچه ها
مسلم در احتضار هندو در اضطراب
بال ملک بود اگر شانهکش زلف تو
حال چه شد؟ کو؟ کجاست؟ شور و نشاط و شباب؟
این همه ریب و ریا این همه بوق و دروغ
این همه ابر سیاه سدّ ره آفتاب!
معجزه عقل و عشق می کند آزادمان
عقل است ختم الکلام، عشق است فصل الخطاب
آخر شام شما هست چو شام یزید
آخر کار شهید صبح و گل است و گلاب
✍تهیه و ویرایش: حسین محدثی
#مظلومیت_مسلمانان_هند
https://www.instagram.com/h.mohaddesi1396?r=nametag
https://eitaa.com/Mypoemsandheartnotesmohaddesi