🕊🌷🕊🌷🕊
🍀 شهید #گنجیزاده هم از جلوی من حرکت میکرد؛ من سرگرم کارم بودم که ناگهان صدای آه ضعیفی شنیدم؛ بعد دیدم #گنجیزاده آرام به طرفم خم شد؛ سعی کردم او را بگیرم و سریع چند نفری نیز به کمکم آمدند؛ سر شهید روی زانوی من قرار گرفت؛ او چهرهای سفید و موهای بوری داشت که در آن شرایط آب و هوایی چهرهاش به قرمزی میزد؛ اما رفته رفته این قرمزی تبدیل به زردی شد و فهمیدیم که خونریزی دارد.
🌸شهید #علی_قمی ۲۰متر جلوتر از ما بود وقتی متوجه مجروحیت شهید #گنجیزاده شد، به طرف ما دوید و گفت: «#گنجی-جان! #گنجی-جان! چی شده؟» اما شهیدگنجیزاده حرفی نمیزد؛ لحظه به لحظه بر وخامت حالش افزوده شد؛ طوری که چهرهاش کاملاً به سفیدی زد و از آنجایی که سرش روی زانوهایم قرار داشت احساس کردم که بدن و دستش سرد میشود.
🍀شهید #قمی با دیدن وضعیت شهید #گنجیزاده در ابتدا به بچهها دستور داد که پراکنده شوند و سنگر بگیرند. همین طور که «#علی-قمی» بالای سر شهید #گنجیزاده بود ، نگاهش در نگاه من گره خورد و گفت: «رضا! میتوانی بری و آمبولانس بیاری؟» شاید این اولین درخواست «#علی» از من بود بیسیم را به یکی از بچهها سپردم؛ کلاشینکفی را که از شهید #مقدم به من رسیده بود را روی دوشم گذاشتم و به سمت آمبولانسی که پشت پیچ مانده بود ، حرکت کردم.
🍀جاده تیرباران میشد؛ به نفس نفس افتاده بودم ؛ از پشت کوه هم به طرف تویوتای ما شلیک میکردند،! ۴ ،۵ نفر با لباس کُردی، همین طور محل را زیر آتش گرفته بودند؛ به نظرم رسید که خط آتشی درست کنیم؛ در همین حین دو گلوله نیز به من اصابت کرد اما قبل از اینکه از حال بروم، باجیغ وداد کردن توانستم به بچههابگویم که آمبولانس را بفرستند جلو،
🌷گفتم #گنجیزاده مجروح شده است. مأموریتم را انجام دادم و بیهوش شدم؛ بعدها شنیدم که شهید #گنجیزاده در حال انتقال به بیمارستان به شهادت رسیده است.
🍀 دیدار با پدر پیر شهید #گنجیزاده
🍀بعد از عملیات پاکسازی جاده پیرانشهر به سردشت ، فرماندهان دیدار خصوصی با امام خمینی(ره) داشتند؛ بعد از این دیدار «#علی-قمی» آمد و به من گفت: «میآیی برویم #زواره؟» گفتم: :«برای چی؟» او گفت: «برویم منزل شهید #گنجیزاده!» بغضم ترکید و گفتم: «حتماً میآیم».
🍀راهی منزل شهید #گنجیزاده شدیم؛ خانه شهید #گنجیزاده کاهگلی و با ستونهای بلند بود؛ پدر شهید لباس محلی به تن داشت؛ او کم حرف میزد و با این حال در ۳۰سال پیش گفت: «کسی احوال ما را نمیپرسد!».
🍀خداوند رحمت کند حاج خلیل گنجی زاده را ، دراواسط دهه ۸۰ به رحمت ایزدی رفتند. وهمسر گرامیشان اسفند ۱۳۹۴پدر در کنارپسر درگلزار شهدای زواره به خاک سپرده شد ومادر درامام زاده عبدالله شهر ری جوار حضرت عبدالظیم حسنی آرام گرفتند.
🌸والعاقبه للمتقین🌸