eitaa logo
خاطراتی از دفاع مقدس
45 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
235 ویدیو
28 فایل
برای حفظ و نشر آثار دفاع مقدس و معارف دینی و اسلامی باز نشر با ذکر صلوات آزاد است. سپاسگزارم از همراهی شما
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطراتی از دفاع مقدس
🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸 گذشته در گذشته ✍من برای گذشته هیچ کاری نمی تونم بکنم.! 🍀اگه شما تمامِ علم و علمای جهان را هم جمع کنین؛ حتی نمی تونید، مثلا" لباسی را که شب گذشته ، پوشیده بودی را عوض کنی و یک لباس دیگه ای بپوشی و... 🍀 گذشته یعنی تمام شد و رفت...! 🍀وقتی هیچ کس؛نمی تونه، هیچ کاری برای گذشته بکنه ؛!چرا آدمها باید در گذشته بمونن؟ 🍀 اما باید از گذشته آموخت.! شاید همرزمان عزیزم در لشگرویژه شهدا ؛ یادشان باشد ، اولین روزهای حضور فرمانده ، را درکنار دریاچه ارومیه ، سردی هوا بیداد میکرد ، برف در برخی نقاط تا زانو میرسید. 🍀اما یک نفر ، ستادی تو تیپ پیداشده بود که پس از شهید -نژاد بیشتر از بقیه اهتمام داشت به صبحگاه ، به رزم شبانه ، به آمادگی رزمی ، و کلا" پویایی ، تحول ، تعالی ؛ بنیان مرصوص و ... 🍀این مقدار را داشته باشید! علی آقا ، علاوه بر رصد اطلاعاتی اهتمام بیشتر داشت،!به معنویات،! اخلاق ، اخلاص ، ولایتمداری ، اعتقادات و... 🍀 همون موقع ها آقای خاص تیپ ویژه برادر رو میگم! داشت نقشه ی انهدام ضد انقلاب و قلع و قمع اونا رو در محور مهاباد می کشید؛! 🍀 لبخند به لب ؛! - کردستان رو میگم؛! درصدد تکمیل ظرفیت ، ارتقاء سطح یگان ویژه شهدا و همچنین محل استقرار تیپ در مکانی سوق الجیشی رو رصد میکرد. 🍀 ما خودمون کجا بودیم! تو آسایشگاه‌های گرم و مناسب آن روزگاران باشکوه ، وسخترین کارها برامون صبحگاه بود ، نگهبانی چند ساعته شب تو همون سنگرهای اطراف پادگان تو برف و لب دریاچه ارومیه... 🍀 نمیخوام بگم فرشته بودم ، اما تا زمانیکه برادر سر نرسیده بود ، صبحگاه ، رزم شبانه ، پیاده روی و... رو نداشتیم،! راحت داشتیم روزگار سپری میکردیم تامجددا" بریم جنگ ؛ تو کوه و کمر آذربایجانغربی و ارومانات وکردستان.! 🍀به همین منظور وقتی هم که ایشون رسیدن و این دستورها صادر شد ، حداقل به طبع من زیاد سازگار نبود. نه اینکه کار سختی می خواستند تا انجام شود، خیر! 🍀دلیلش این بود که در حین درگیری نبودیم، خیلی عالی نبودیم ؛ کمی بی تجربه بودیم در دانش رزم ، و از اسرار آموزش نظامی و آمادگی رزم چیزی حالیمون نبود.! 🍀 اما حرف مردی سبز پوش،!با آرمی مخملی برسینه در ستادی کاملا" عملیاتی ، حاج رو میگم؛! 🍀خود گواهی بود که در سلسله مراتب فرماندهی ، امام امت امر به کاری نموده اند. و ما نیز می بایستی ،! مطاع امر می نمودیم. و همه ی این اقدامات ، بعدها چه موثر و بی بدلیل رخ نمایان می نمود...