🔰 جایگاه کوفه در نهضت #عاشورا 🔹در ابتدا وقتی حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام نهضت (دعوت به بیعت و بیانات در مدینه) را شروع کردند از کوفه به جهت اطلاع خبری نبود، و حضرت علیه‌السلام نهضت را با کوفه شروع نکردند. حضرت از مدینه خارج شدند وارد مکه شدند و بعد در مکه خبر نهضت به کوفه رسید و بعد کوفیان نامه نوشتند. 🔹اگر کوفیان هم نامه نمی‌نوشتند تا حضرت به سمت کوفه حرکت کنند، باز هم موضوع شهادت حضرت مطرح بود و این طبق بیانات مختلف خود امام حسین علیه‌السلام و شرایط است و نه صرفا از باب تقدیر الهی. به طور مثال: 🔹يكى از اين افراد عمر اَطرف فرزند امیرالمومنین عليه‌السلام مى‌باشد كه بنا به نقل لهوف، موضوع را در حضور برادرش حسين بن على عليهماالسلام اين چنين مطرح نمود: برادر! برادرم حسن مجتبى از پدرم اميرمؤمنان عليهماالسلام بر من چنين نقل نموده است كه تو را به قتل خواهند رسانيد و من فكر مى‌كنم مخالفت تو با يزيد بن معاويه منجر به كشته شدن تو گردد و آن خبر تحقق پذيرد ولى اگر با يزيد بيعت كنى اين خطر برطرف خواهد گرديد و شما از كشته شدن مصون خواهيد ماند! امام علیه‌السلام در پاسخ وى فرمود: حَدَّثَنى اَبى اَنَّ رَسُولَ اللّه صلى الله عليه و آلهَ خْبَرَهُ بِقَتْلِهِ وَ قَتْلِى وَ اَنَّ تُرْبَتَهُ تَكُونُ بِالْقُرْبِ مِنْ تُرْبَتِى اَتَظُنُّ اَنَّكَ عَلِمْتَ مالَمْ اَعْلَمْهُ؟ پدرم از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خبر كشته شدن خويش و همچنين خبر كشته شدن مرا براى من هم نقل نمود و پدرم در نقل خويش اين جمله را نيز اضافه نمود كه قبر من در نزديكى قبر او قرار خواهد گرفت، آيا گمان مى‌كنى چيزى را كه تو مى‌دانى من از آن بى اطلاع هستم ؟ 🔹مسئله اصلی این فضای حاکم بر جامعه است، که در این فضا حضرت می‌فرماید من کشته می‌شوم چون من مخیر بین دو امر هستم بیعت یا شهادت؛ و من نمیخواهم بیعت کنم. شهادت حضرت طبق این فضای سیاسی اجتماعی مشخص است. پس کوفه در هندسه نهضت چه باشد و چه نباشد شهادت قطعی است. حال اینکه کوفیان نامه می‌نوسید و یا چرا حضرت به سمت کوفه می‌روند این بحث دیگری است. اگر کوفیان نامه نمی نوشتند امام چه می‌کردند؟ حضرت بر چه اساسی به سمت کوفه رفتند؟ #عاشورا #شهادت #ظلم_ستیزی #کوفه #شب_چهارم @mahdaviat_gamdovom

🔰جایگاه کوفه در نهضت #عاشورا 🔹امام حسین علیه‌السلام بر چه اساسی به سمت کوفه حرکت کردند؟ ظاهر ماجرا این است که کوفیان به حضرت نامه نوشتند و حضرت هم در پاسخ، نامه‌ای توسط جناب مسلم به آن‌ها می‌فرستند. بِسْمِ اللّه الرَّحْمنِ الرَّحيم ، مِنَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِي اِلَى الْمَلاء مِنَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُسْلِمِينَ، اَمّا بَعْدُ؛ فَاِنَّ هانياً وَ سَعيداً قَدِما عَلَىَّ بِكُتُبِكُمْ وَ كانا آخِر مَنْ قَدِمَ عَلَىَّ مِنْ رُسُلِكُمْ وَ قَدْ فَهِمْتُ كُلَّ الَّذِى قَصَصْتُمْ وَذَكَرْتُمْ وَ مَقالَةُ جُلِّكُمْ اَنَّهُ لَيْسَ عَلَيْنا اِمامٌ فَاقْبِلْ لَعَلَّ اللّهَ يَجْمَعُنا بِكَ عَلَى الْهُدى وَالْحَقِّ. وَ قَدْ بَعَثْتُ اِلَيْكُمْ اَخِى وَابْنَ عَمىّ وَثِقَتى مِنْ اَهْلِ بَيْتِى وَ اَمْرتُهُ اَنْ يَكْتُبَ اِلَىَّ بِحالِكُمْ وَ اَمْرِكُمْ وَرَاءْيِكُمْ فَاِنْ كَتَبَ اَنَّهُ قَدْ اِجْتَمَعَ رَأيُ مَلاِكُمْ وَذَوِى الْفَضْلِ وَالْحِجى مِنْكُمْ عَلى مِثْلِ ما قَدِمَ عَلَىَّ بِهِ رُسُلكُمْ وَ قَرَاءْتُ فِى كُتُبِكُمْ اَقْدِمُ عَلَيْكُمْ وَ شيكاً اِنْ شاءَاللّه. فَلَعَمرى مَا الامامُ اِلاّ الْعامِلُ بِالْكتابِ وَ الاخِذُ بِالْقِسْطِ وَالدّائنُ بِالْحَقِّ للّه وَ الْحابِسُ نَفْسَهُ عَلى ذاتِ اللّه وَ السَّلامُ از سوى حسين بن على به بزرگان و سران اهل ايمان شهر كوفه. اما بعد: آخرين نامه شما به وسيله هانى و سعيد به دست من رسيد و من به آنچه شما در نامه‌هاى خود تذكر و توضيح داده‌ايد پى برده‌ام و درخواست شما در بيشتر اين نامه‌ها اين بود كه ما امام و پيشوايى نداريم به سوى ما حركت كن تا خداوند به وسيله تو، ما را به سوى حق هدايت كند. و اينك، من برادر و پسر عموى خويش (مسلم بن عقيل ) و كسى را كه در ميان خانواده‌ام مورد اعتماد من است به سوى شما گسيل داشتم و به او دستور دادم كه با افكار شما از نزديك آشنا شده و نتيجه را به اطلاع من برساند كه اگر خواسته اكثريت مردم و نظر افراد آگاه كوفه همان بود كه در نامه‌هاى شما منعكس گرديده و فرستادگان شما حضورا بازگو نموده‌اند، من نيز ان‌شاءاللّه سريع به سوى شما حركت خواهم نمود. به جان خودم سوگند! پيشواى راستين و امام به حق كسى است كه به كتاب خدا عمل نموده و راه قسط و عدل را پيشه خود سازد و از حق پيروى كرده وجود خويش را وقف و فداى فرمان خدا كند، والسلام 🔹جناب مسلم بعد از رسیدن به کوفه به حضرت نامه می‌نویسند که تشریف بیاورید و امام حسین علیه‌السلام به سمت کوفه حرکت می‌کنند. تا اینکه در مسیر در منزلی به نام زَباله خبر شهادت جناب مسلم به امام می‌رسد. حضرت در ميان يارانش رفته و چنين فرمودند: بِسْمِ اللّه الرَّحْمنِ الرَّحيم اَمّا بَعْدُ فَانَّهُ قَدْ اَتانا خَبَرٌ فَظيعٌ قَتْلُ مُسْلِمِ بْنِ عَقيلٍ وَ هانِى بن عُرْوَةٍ وَعَبدِاللّه بْنِ يَقْطُرٍ وَقَدْ خَذَلتْنا شيعَتُنا فَمَنْ اَحَبَّ مِنْكُمُ الا نْصِرافَ فَلْيَنْصَرِفْ لَيْسَ عَلَيْهِ مِنّا ذِمامٌ خبر بس تأثر انگيزى به ما رسيده است و آن كشته شدن مسلم بن عقيل و هانى بن عروه و عبداللّه بن يقطر است؛ و شيعيان ما دست از يارى ما برداشته‌اند و اينک هر يک از شما كه بخواهد، در برگشتن آزاد است و از سوى ما حقى بر گردنش نیست. 🔹بعد از این ماجرا امام حسین علیه‌السلام بازهم به سمت کوفه حرکت کرده و طبق نقلی توسط قیس بن مُسْهِر صَیداوی نامه‌ای به بزرگان شیعیان کوفه می‌فرستند که توسط ابن زیاد دستگیر و به شهادت می‌رسد. 🔹کوفیان طبق ظواهر بیعت خود را شکسته و جناب مسلم را تنها گذاشتند، و امام هم در منزل زَباله بیعت خود را برداشتند که عده‌ای برمیگردند، ولی حضرت باز هم از مسیر کوفه برنمیگردند و بلکه پیک جدید می‌فرستند. چرا امام حسین علیه‌السلام بعد از فهم شهادت مسلم و هانی و حتی بعد از شهادت قیس باز هم به سمت کوفه می‌روند؟ #عاشورا #ظلم_ستیزی #شهادت #کوفه #شب_چهارم @mahdaviat_gamdovom