فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#امام_خامنه_ای
ما منتظريم تا محرم گردد
هنگامه امتحان فراهم گردد
ما ميدانيم و تيغ و حلقوم شما
يک مو ز سر علی اگر کم گردد
@NafasseAmigh
هدایت شده از آرشیو بنر و لینک
🌸روضه آنلاین
🌴گروهی کاملامتفاوت👌🏻
از ماجرای گریه ی آدم مشخص است
راهی برای توبه ی ما هم گذاشته
عشق حسین موهبتی کبریایی است
ماندم چه منتی سر عالم گذاشته
🌷گروه اصحاب الحسین(ع)🌷
http://eitaa.com/joinchat/320077844C03cc1c2c6d
#عاشقانه
بگه دوستت دارم
بهش میگیم من بیشتر....👌👌♥️
┅┄✶💖✶┄┅
@nafasseamigh
#عاشقانه
زندگی شیرینست
مثل شیرینی یک روز قشنگ
زندگی زیبایی ست
مثل زیبایی یک غنچه ی باز
زندگی تک تک این ثانیه هاست
زندگی چرخش این عقربه هاست
ثانیه های زندگی تون
پر از دلبستگی های قشنگ
@nafasseamigh
✨❣✨❣✨
#عاشقانه
مخاطب كه تو باشى،
مگر جز عاشقانه هاىِ پر از دلتنگى،
متن ديگرى هم مى شود نوشت؟!
اصلاً براى از "تو"نوشتن،
پاك كردن و خط زدنِ هيچ واژه اى لازم نيست!
بس كه ساده و صريحی "دلبرجان"
و اصلاً تو همان جانى كه بر دل نشسته !
💫 #علی_قاضی_نظام💫
@NafasseAmigh
❣✨❣✨❣
🍃🌷 #شهیدجهادمغنیه 🌷🍃
..: ما در مواجهه با مرگ،
رسیدن به #شـهـادت و بزرگی
را انتخاب کرده ایم :..
#جهاد_ادامه_دارد ✌️
#شهدا
@nafasseamigh
🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷
#شهدا
🌸مهریه #همسران_شهدا چه بود؟
✨مهریه همسر شهید #ابراهیم_همت:
⇜بنا به درخواست همسر شهید هیچ
مهریه ای در نظر گرفته نشد
💫مهریه همسر شهید #سیدمحسن_صفوی:
⇜#شهادت سید محسن صفوی
✨مهریه همسر شهید #جهان_آرا:
⇜یک سکه طلا
💫مهریه همسر لبنانی شهید #چمران:
⇜یک جلد قرآن کریم و یک لیره لبنانی
✨مهریه همسر شهید #جلال_افشار:
⇜یک چک با مبلغ بسیار پایین
مبلغ چک پس از ازدواج به فرمانده
سپاه اصفهان تقدیم شد تا خرج رزمندگان
در جبهه ها شود.
💫مهریه همسر شهید #مهدی_باکری:
⇜سلاح کلت کمری شهید و یک جلد قرآن
✨مهریه همسر شهید #ناصر_کاظمی:
⇜یک سکه طلا به عشق امام خمینی(ره)
💫مهریه همسر شهید #حسن_غفاری:
⇜زیارت شهرهای مکه، مدینه، مشهد،
سامرا، کربلا، نجف، کاظمین
که همگی انجام شده و مهریه ادا شده است.
✨مهریه شهید #صادق_عدالت_اکبری:
⇜یک سفر حج
💫مهریه شهید مدافع حرم #محسن_حججی:
⇜۱۲۴ هزار صلوات، حفظ قرآن، ۵ سکه طلا
و ۱۴ شاخه گل نرگس
به عشق امام زمان (عج)
#همسران_شهدا_عاشقترند💞😍
@NafasseAmigh
#شهدا
بیش از ۲۰ فرمانده لشگر زیره۲۵سال داشتیم که ۸سال تمام اجازه ندادند حتی یک وجب از خاکمون به دست دشمن تا دندان مسلح بیفته،بیش از هشتاد درصد رزمندگانمون زیره ۳۰سال بودند که همه دنیا رو از جنگیدن با ماپشیمان کردند،چقدر جایتان خالیست این روزها،شهدا...ولی خدا رو شکر راهتان ادامه دارد...
°MojtabaAmini°
@NafasseAmigh
#شهدا
گفتگو با همسر شهید مدافع حرم «حمید سیاهکالی مرادی»
#قسمت_اول
بهترین اتفاقات زندگی شهید حمید سیاهکالی مرادی مدافع ۲۶ ساله حرم بانو زینب(س) همیشه در پاییز میافتاد؛ مثل ازدواج و این بار مهر زندگی او با همسرش هم در پاییز طلایی شهادت، جاودانه شد.
از آن روز که خبر شهادت پاسدار رشیدش را برایش آوردند، دیگر بانوی بسیجی ۲۲ ساله «همسر شهید» خوانده میشود؛ اما بانویی که خودش هم دختر یک پاسدار است، هیچگاه با مفهوم پاسداری و شهادت غریبه نبوده و از کودکی در خانوادهای بالیده است که بوی دفاع مقدس میدهد.
فرزانه سیاهکالی مرادی، دانشجوی رشته مهندسی بهداشت حرفهای دانشگاه علوم پزشکی قزوین همسر جوان ۲۶ سالهای است که پنجم آذرماه امسال کیلومترها آن سوتر از مرزهای ایران، در دفاع از حرم بانوی رشید کربلا خون داد و سه روز بعد، مردم قزوین قهرمان ملیشان را تا گلزار شهدا بدرقه کردند.
اینک بانویی که روزهای هفتهاش را بر مزار همسر شهیدش میگذراند و با او حرف میزند، از لحظههایی میگوید که با او زندگی کرد و زندگیاش را با یک پاسدار شریک شد، لحظههایی که با اشک نام گلدوزیشدهاش را از روی لباس نظامیاش کند؛ همان را که روزی خودش با تمام عشق و علاقه بر لباس همسر پاسدارش دوخته بود و هنوز همانجا بر اوپن آشپزخانه مانده است.
او از راهی روایت میکند که زمانی آرزوی خود و همسرش بود و اکنونکه همسرش به آرزوی خود رسیده، او نیز با تمام توان میخواهد در آن گام بردارد.
@NafasseAmigh
#شهدا
🍂پنجشنبه های دلتنگی
به
زبان
نمیآورد
دلتنگــــی اش را
رسم ِ پدرها
چنین
است
دلتنگ اند
اما در
سڪوت...
🕊شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
#پدران_شهید
@NafasseAmigh
🇮🇷 نفس عمیق 🇵🇸
#شهدا گفتگو با همسر شهید مدافع حرم «حمید سیاهکالی مرادی» #قسمت_اول بهترین اتفاقات زندگی شهید حمی
#شهدا
#قسمت_دوم
از روزهای آشناییتان تعریف کنید.
همسرم پسرعمه من بود و از کودکی یکدیگر را میشناختیم؛ اما به دلیل فضا و اعتقادات مذهبی فامیل، تداخل محرم و نامحرم در آن وجود نداشت و همین هم سبب میشد که ما در دوران کودکی نیز با یکدیگر همبازی نشویم.
وقتی بزرگتر شدیم، آبان ماه سال ۹۱ عقد کردیم و یک ماه پس از آن نیز همزمان با عید غدیر خم عروسی برگزار شد، در طول زندگی مشترکمان به دلیل فعالیتهایی که داشتیم، مدت زیادی را با یکدیگر نمیگذراندیم.
*علت این موضوع چه بود؟
هردوی ما دانشجو بودیم و بخشی از زمان خود را در دانشگاه به سر میبردیم، از سوی دیگر رشد کردن در خانوادههای مذهبی به ما آموخته بود که باید زکات دانش خود را به هر شکل ممکن بپردازیم و از همین رو در جلسات مذهبی به آموزش احکام، فقه، پاسخ به شبهات و شیعه شناسی و نظایر آن میپرداختیم.
روزهایی از هفته را نیز در باشگاه نزد پدرم به ورزش کاراته میپرداخت، وی همچنین مربی حلقههای صالحین بود و هر هفته در پایگاه شهدای صادقیه جلسه داشت.
در روزهای نزدیک به عید که زمان شستوشوی موکتهای حسینیه سپاه بود، همسرم به سربازان کمک میکرد تا خسته نشوند و بتوانند از دوران سربازی خود لذت ببرند.
همسرم علاوه بر انجام وظایف و شرکت در رزمایشها و مأموریتهای کاری، در هیئت خیمهالعباس نیز فعالیت داشت و پنجشنبه هر هفته در آن حضور مییافت؛ ضمن اینکه جلساتی نیز بهصورت متفرقه در هیئت برگزار میشد اما در مجموع فکر نمیکردیم عمرزندگی ما تا این اندازه کوتاه باشد.
@NafasseAmigh
May 11