برگه های آزمون رو هم باید پُر کرد هم باید درست پُر کرد. اگر پر نکنیم یا درست پر نکنیم، اون امتیاز لازم رو دریافت نمیکنیم، بلکه از امتیاز ما هم کم خواهد شد. حالا در منطق قرآن کریم دنیا جلسه ی آزمونه، آدم ها هرکدام حکایت یک برگه ی آزمون رو دارند. چقدر این منطق قرآن زیبا آموزنده و سازنده است و چقدر تعاملات رو اصلاح و تصحیح و تنظیم میکنه... (ادامه دارد...) ........................... استاد رنجبر/تفسیرگزیده/سوره انعام/صفحه 134 @naghmehasemani

اینجا سوره ی مبارکه ی انعام آیه ی 53: میگه ما آدم ها رو به وسیله ی هم آزمون میکنیم، امتحان میکنیم. یعنی چی؟! یعنی هرکدام برگه ی آزمون دیگری است. به عنوان مثال: توی خانواده: زن مایه ی آزمون شوهره. شوهر مایه ی آزمون زنه... یعنی هرکدام برگه ی امتحانی دیگری است. پدر و مادر برگه ی آزمونی بچّه ها و بچّه ها برگه ی آزمون پدر و مادر. یعنی برخورد صحیح و ناصحیح هرکدام با دیگری، زمینه ی صعود و سقوط رو رقم میزنه. (ادامه دارد...) ........................... استاد رنجبر/تفسیرگزیده/سوره انعام/صفحه 134 @naghmehasemani

توی کلاس درس هم همینطوره: معلّم برگه ی آزمون شاگرداشه، شاگردا برگه ی آزمون معلّم. تو اداره هم همینطور: ارباب رجوع وقتی به یک کارمند مراجعه میکنه، اینا برگه ی آزمون هستند و به عکس... همینطور ثروتمندها برگه ی آزمون فقرا، فقرا برگه ی آزمون ثروتمندان... (ادامه دارد...) ........................... استاد رنجبر/تفسیرگزیده/سوره انعام/صفحه 134 @naghmehasemani

بنابراین هرکسی برابر هرکسی قرار گرفت، برگه ی آزمون و امتحانی اوست. حالا که باید این برگه رو پر کنی، درست پر کن. یعنی اگر حرف میزنی با طرف: درست حرف بزن. نگاه میکنی: درست نگاه کن. نشست و برخاست میکنی: درست نشست و برخاست کن. این یعنی آدم ها مدام، پیوسته در حال آزمون و امتحان اند. (ادامه دارد...) ........................... استاد رنجبر/تفسیرگزیده/سوره انعام/صفحه 134 @naghmehasemani

همون که مولوی میگفت: امتحان بر امتحان است ای پسر.‌‌.. وَكَذَلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ : و بدین گونه است که ما آزمون میکنیم پاره ای را با پاره ای... این آیه در ادامه ی آیه ی قبل هست که حکایت اغنیاء و فقرا رو در عهد پیامبر بیان کرد. خب اغنیاء، اشراف وقتی که دیدند پیرامون پیامبر آدم های تنگدست و تهیدستی هستند، همون ها شدند برگه های امتحانی این ها و این ها آن برگه ها را درست پر نکردند. (ادامه دارد...) ........................... استاد رنجبر/تفسیرگزیده/سوره انعام/صفحه 134 @naghmehasemani

درستش این بود که بگن: این ها از نعمت و موهبت ایمان برخوردارند ، ان شاء الله که ماهم رنگ و بوی این ها رو بگیریم. بریم کنار این ها بنشینیم. همنشینی اثر داره. درستش این بود که بر اون ها فخر و تفاخری نفروشند. درستش این بود که اون ها رو حقیر ندانند، تحقیر نکنند بگن چطور پیامبر با اون ها نشسته، ما که از پیامبر بالاتر نیستیم ماهم با اون ها مینشینیم، ولی اینگونه رفتار نکردند. درستش این بود که آرزو کنند اون چه خدا برای اون ها رقم زده، ولی چنین آرزویی نداشتند، بلکه میدونید چی گفتند؟! (ادامه دارد...) ........................... استاد رنجبر/تفسیرگزیده/سوره انعام/صفحه 134 @naghmehasemani

لِيَقُولُوا أَهَؤُلَاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ بَيْنِنَا : این لام، لام عاقبته. به فارسی میشه: ولی سرانجام، ولی بالاخره... ولی سرانجام ولی بالاخره: يَقُولُوا : میگویند: أَهَؤُلَاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ بَيْنِنَا : یعنی خداوند به این ها نعمت و موهبت کرامت کرده است؟! به اینا؟! تحقیر کردند، به سُخره گرفتند، مسخره کردند. یعنی رفوزه شدند. یعنی برگه های امتحانی را خوب و درست پر نکردند... (ادامه دارد...) ........................... استاد رنجبر/تفسیرگزیده/سوره انعام/صفحه 134 @naghmehasemani

و این آیه نشون میده که آدم های تنگدست زمینه ی بیشتری برای ایمان و دعوت پیامبران رو دارند و نشون میده که دارایی گاهی وقت ها مایه ی دوری است. ........................... استاد رنجبر/تفسیرگزیده/سوره انعام/صفحه 134 @naghmehasemani

عیسی مسیح میگفت: اگر فقط شما دوستداران خودتون رو دوست داشته باشید چه فضیلتی است؟! مگر باج گیران چنین نمیکنند؟! بابا دزدهای سرِ گردنه هم دوست هاشون رو دوست دارند... هنر اینه که دشمنانت را هم دوست داشته باشی... و خدا اینگونه است، هوای دشمنانش را هم دارد... (ادامه دارد...) ........................... استاد رنجبر/تفسیرگزیده/سوره انعام/صفحه 134 @naghmehasemani

بابا خدا که از بنده ی خودش یوسف کمتر نیست، یوسف با برادران دشمن خودش با اون همه دشمنی، چه کرد؟! چه گفت؟! قَالَ لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ ... ﴿۹۲/ یوسف﴾ : گفت: امروز بر شما سرزنشی نیست.یعنی گذشته ها گذشت. حالا آیا خدا از یوسفش کمتره؟! یوسف رحمتش رو نصیب دشمنانش کرد، خدا نمیکنه؟! (ادامه دارد...) ........................... استاد رنجبر/تفسیرگزیده/سوره انعام/صفحه 134 @naghmehasemani

لذا اینجا انعام آیه ی 54 به پیامبر میگه: اگر کسانی گنهکار بودند و آمدند، مبادا آن ها را برانی. روی آن ها آغوش بگشا، سلام مرا برسان. چقدر زیبا... و برای قرار و آرام اون ها به اون ها بگو: خیالتون تخت، خیالتون راحت... خدا با خودش قرار گذاشته که رحمتش رو نصیب و نثار شما کنه.یعنی نگران نباشید.مبادا نومید، مبادا مأیوس... (ادامه دارد...) ........................... استاد رنجبر/تفسیرگزیده/سوره انعام/صفحه 134 @naghmehasemani

وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا : اگر آمدند پیش تو کسانی که خب باور داشتند به آیات ما، قرآن رو رد نمیکردند ولی خب عمل هم نمیکردند، گناه میکردند معصیت میکردند. فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ : از قول من به اون ها بگو: سلام برشما. یعنی خوش آمدید. (ادامه دارد...) ........................... استاد رنجبر/تفسیرگزیده/سوره انعام/صفحه 134 @naghmehasemani

و دل هاشون رو قرص کن بهشون بگو: كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ : خدا برای خود نوشته، یعنی مقرّر کرده.چی؟! الرَّحْمَةَ. رحمت را که شما را غریق رحمت خود کنه... (ادامه دارد...) ........................... استاد رنجبر/تفسیرگزیده/سوره انعام/صفحه 134 @naghmehasemani

أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ : همانا هریک از شما که کار بدی کرده است. سوءً : هر بدی... بعد هم میگه: بِجَهَالَةٍ : از روی نادانی، (یعنی کسی که بدی میکنه از رو نادانیش بدی میکنه، نادانی کرده. اگه نادون نبود نمیکرد.) ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ : ولی بعدش سرش به سنگ خورد، برگشت... وَأَصْلَحَ : بعد هم رفتارش رو اصلاح کرد... خطاهای گذشته اش را جبران کرد: مال مردم را بالا کشیده، خب مال مردم را برگرداند. فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۵۴﴾ : همانا او آمرزگار است، مهربان است. ........................... استاد رنجبر/تفسیرگزیده/سوره انعام/صفحه 134 @naghmehasemani

مولانا گفت : هیچ برگی درنیفتد از درخت بی قضا و حکمِ آن سلطان بخت یه برگ هم که از درخت میفته باید او اجازه بده ، او رخصت بده، وگرنه نمیفته... اینجوری نیست که هر برگی که سبز بود بالا بمونه هر برگی که خشک بود بیفته... نه... (ادامه دارد...) ........................... استاد رنجبر/تفسیرگزیده/سوره انعام/صفحه 134 @naghmehasemani

برو تو فصل بهار نگاه به درخت نارنج کن: برگ های خشک اون بالا، برگ های سبز تازه ی نورسته هم زیر درخت افتاده. نخیر او خواست که اون برگ خشک نیفته، او خواست که اون برگ سبز بیفته... (ادامه دارد...) ........................... استاد رنجبر/تفسیرگزیده/سوره انعام/صفحه 134 @naghmehasemani

اینجا نوشته { انعام آیه ی 59}: وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا : هیچ برگی از درخت نمیفته مگر این که او میدانه... چقدر این آدم را آروم میکنه. یعنی ببین یه برگ هم بخواد از درخت بیفته، باید ما اجازه بدیم. آبروی تو از برگ درخت کمتره؟! چرا انقدر میترسی؟! چرا انقدر نگرانی؟! (ادامه دارد...) ........................... استاد رنجبر/تفسیرگزیده/سوره انعام/صفحه 134 @naghmehasemani

وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا : برگی از درخت نمیفتد مگر این که او میداند. واحیرتا !یعنی تعداد این برگ ها رو میدونه، لحظه ی جدا شدن برگا رو میدونه. گردش اون ها را در هوا میدونه، لحظه ی قرار گرفتنشون روی زمین را میدونه همه رو میدونه. (ادامه دارد...) ........................... استاد رنجبر/تفسیرگزیده/سوره انعام/صفحه 134 @naghmehasemani

من شما رو دعوت میکنم تو فصل پاییز برید به یک جنگل پر درخت که دنیا دنیا برگ در حال ریزش و سقوطه. اون وقت این آیه رو بخونید. خدا میگه من افتادن تک تک این ها رو خبر دارم و میدونم. (ادامه دارد...) ........................... استاد رنجبر/تفسیرگزیده/سوره انعام/صفحه 134 @naghmehasemani

و این در حقیقت پاسخ به کسانی است که فکر میکنند علم خدا فقط محدود و محصور کلیّاته... میگه: نخیر من از جزئیّات هم واقف و آگاه هستم... پس مراقب باش افکارت رو، اسرارت رو، اعمالت رو، نیّاتت رو کنترل کن. ........................... استاد رنجبر/تفسیرگزیده/سوره انعام/صفحه 134 🌸🌸پایان صفحه ی 134🌸🌸 @naghmehasemani

جان پرور است قصّه ی اربابِ معرفت رمزی برو بپرس حدیثی بیا بگو {حافظ} خدا رحمت کنه مرحوم میرزا علی آقای شیرازی، از اولیای خدا بود. صبح آمد برای درس، درس نهج البلاغه، ولی نتوانست. گریه امانش نداد. طلبه ها ماجرا رو جویا شدند. گفت که دیشب در خواب مُردم، خواب دیدم مُردم.منو تشییع کردند، به گورستان بردند. همین که خواستند وارد گور کنند، یک سگ سیاه، بد هیبت، بد منظر، هولناک وارد گور من شد. میزدم ناله و فریاد، کس از من نشنود..‌. {عراقی} (ادامه دارد...) ........................... استاد رنجبر/تفسیرگزیده/سوره انعام/صفحه 135 @naghmehasemani

هرچه فریاد میکردم این سگ رو از گور من دور کنید، کسی نمیشِنید، کسی اعتنا نمیکرد. صبح که بیدار شدم فهمیدم که اون سگ تجسّم یک اخلاق منه. من یک اخلاق ناخوشی دارم در خانه. گاهی نسبت به زن و بچّه ی خودم عصبی میشم، عصبانی میشم. فهمیدم که اون سگ تجسّم همون عصبانیّت هاست. ببین عصبانیّت، اینجا عصبانیّته، چهار تا کلمه ی تند و تلخه.ولی در اون جا در چهره ی هولناکی پدیدار میشه. (ادامه دارد...) ........................... استاد رنجبر/تفسیرگزیده/سوره انعام/صفحه 135 @naghmehasemani

حالا آیه ی 60 در سوره ی مبارکه ی انعام به همین حقیقت اشاره میکنه: إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ : بازگشت شما به سوی خداست. ثُمَّ : وقتی که برگشتید. يُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۶۰﴾ : شما رو باخبر میکنند نسبت به آنچه که انجام میدادید. (ادامه دارد...) ........................... استاد رنجبر/تفسیرگزیده/سوره انعام/صفحه 135 @naghmehasemani

یعنی چه؟! یعنی وقتی که ما رفتیم اونجا، به ما میگه که شما فلان روز فلان ساعت فلان دقیقه و ثانیه با همسرت حرفت شد، عصبانی شدی، اون حرف تلخ و تند و زدی؟...نه!!! حقیقت عصبانیت رو به ما نشون میده. میگه شما رو آگاه میکند به آنچه میکردید، یعنی حقیقت اون چه که میکردید برابر چشمان شما پدیدار میکنه، میگه این همون عصبانیته. (ادامه دارد...) ........................... استاد رنجبر/تفسیرگزیده/سوره انعام/صفحه 135 @naghmehasemani