eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹 تفسیر سوره مبارکه یوسف آیات ۶۹ الی۷۶🔹 🔷طرحى براى نگهدارى برادر سرانجام برادران بر یوسف(ع
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه یوسف آیات(۷۷ الی۷۹)🔹 🔷چرا فداکارى برادران یوسف پذیرفته نشد؟ برادران سرانجام باور کردند که برادرشان بنیامین دست به عمل زشت و شومى زده و سابقه آنها را نزد عزیز مصر به کلّى خراب کرده است. ازاین رو براى آنکه خود را تبرئه کنند گفتند: اگر او ]= بنیامین[ دزدى کند (جاى تعجّب نیست); برادرش (یوسف) نیز قبل از او دزدى کرد و این هر دو از یک پدر و مادرند و حساب آنها از ما که از مادر دیگرى هستیم جداست (قَالُوا إِنْ یَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ). و به این ترتیب خواستند خطّ فاصلى میان خود و بنیامین بکشند و سرنوشت او را با برادرش یوسف پیوند دهند. یوسف (از شنیدن این سخن، سخت ناراحت شد و ) آن را در درون خود پنهان داشت و براى آنان آشکار نکرد (فَأَسَرَّهَا یُوسُفُ فِى نَفْسِهِ وَ لَمْ یُبْدِهَا لَهُمْ). زیرا مى دانست که آنان با این سخن، مرتکب کار بدى شده و تهمت بزرگى به برادرشان زده اند ولى پاسخشان را نداد; فقط همین اندازه گفت: شما (از دیدگاه من) از نظر منزلت، بدترین مردمید (قَالَ أَنْتُمْ شَرٌّ مَکَانًا). سپس افزود: و خدا از آنچه توصیف مى کنید آگاه تر است (وَاللهُ أَعْلَمُ بِمَا تَصِفُونَ). درست است که برادران به یوسف تهمت زدند به گمان اینکه خود را در این لحظات بحرانى تبرئه کنند، ولى این کار بهانه و دستاویزى مى خواهد که چنین نسبتى را به او بدهند، به همین جهت مفسّران در این باره به کاوش پرداخته و سه روایت از تواریخ پیشین را در این زمینه نقل کرده اند. نخست اینکه یوسف(علیه السلام)بعد از وفات مادرش نزد عمّه اش زندگى مى کرد و او سخت به یوسف علاقه مند بود. هنگامى که بزرگ شد و یعقوب خواست او را از عمّه اش بازگیرد، کمربند یا شال مخصوصى که از اسحاق در خاندان آنها به یادگار مانده بود، بر کمر یوسف(علیه السلام) بست و ادّعا کرد که او مى خواسته آن را از وى برباید، سپس طبق قانون و سنّتشان یوسف(علیه السلام) را در برابر آن کمربند و شال مخصوص نزد خود نگه داشت. دو دیگر اینکه یکى از خویشاوندان مادرى یوسف(علیه السلام) بتى داشت که یوسف آن را برداشت و شکست و بر جادّه افکند، به همین رو وى را متّهم به سرقت کردند، در حالى که هیچ یک از این کارها سرقت نبوده است. و سوم اینکه گاهى او مقدارى غذا از سفره برمى داشت و به مساکین و مستمندان مى داد، به همین جهت برادران بهانه جو این را دستاویزى براى متّهم ساختن او به سرقت قرار دادند در حالى که این کار گناه نبود. آیا اگر کسى لباسى را در بر انسان کند و او نداند مال دیگرى است و بعد متّهم به سرقتش کند صحیح است؟ آیا برداشتن بت و شکستنش گناه دارد؟ چه مانعى دارد انسان چیزى از سفره پدرش که یقین دارد مورد رضایت اوست بردارد و به مساکین بدهد؟ * هنگامى که برادران دیدند بنیامین طبق قانونى که خودشان آن را پذیرفته اند مى بایست نزد عزیز مصر بماند و از سوى دیگر با پدر پیمان بسته اند که نهایت کوشش خود را در حفظ و بازگرداندن او به خرج دهند، رو به یوسف(علیه السلام)که هنوز براى آنها ناشناخته بود کردند و گفتند: اى عزیز، (اى زمامدار بزرگوار) او پدر پیرى دارد (که سخت ناراحت مى شود; ما طبق اصرار تو او را از پدر جدا کردیم و او از ما پیمان مؤکّد گرفته که به هر قیمتى او را بازگردانیم، بیا بزرگوارى کن و ) یکى از ما را به جاى او بگیر (قَالُوا یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ إِنَّ لَهُ أَبًا شَیْخًا کَبِیرًا فَخُذْ أَحَدَنَا مَکَانَهُ). ما تو را از نیکوکاران مى بینیم این اوّلین بار نیست که نسبت به ما محبّت کردى، اکنون محبّت خود را با این کار تکمیل نما (إِنَّا نَرَیکَ مِنْ الْمُحْسِنِینَ). * یوسف(علیه السلام) این پیشنهادشان را به شدّت رد کرد و گفت: پناه بر خدا که ما غیر از آن کس را که متاع خود را نزد او یافته ایم بگیریم هرگز شنیده اید آدم باانصاف، بیگناهى را به جرم دیگرى مجازات کند؟ (قَالَ مَعَاذَ اللهِ أَنْ نَأْخُذَ إِلاَّ مَنْ وَجَدْنَا مَتَاعَنَا عِنْدَهُ). اگر چنین کنیم در آن صورت از ظالمان خواهیم بود (إِنَّا إِذًا لَظَالِمُونَ). قابل توجّه اینکه یوسف(علیه السلام) در گفتار خود هیچ نسبت سرقتى به برادر نمى دهد، بلکه از او تعبیر مى کند به کسى که متاع خود را نزد او یافته ایم. و این دلیل بر آن است که او دقیقاً متوجّه بود که در زندگى هرگز خلاف نگوید. @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🔹 ترجمه و شرح حکمت (۲۵۹)🔹 ♨️جزاى پيمان‌شكنان: امام عليه السلام در اين گفتار حكمت‌آميز دستورى دربار
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح حکمت(۲۶۰)🔹 🔶از اين امور غافل نشويد: مرحوم سيّد رضى در ذيل اين گفتار حكيمانه مى‌گويد: «اين سخن سابقاً (در حكمت 116) گذشت جز اين‌كه در اين‌جا اضافه خوب و مفيدى دارد»؛ (قالَ الرَّضِيُ: وَقَدْ مَضى هذَا الْكَلامُ فِيما تَقَدَّمَ، إِلاَّ أنَّ فِيهِ هاهُنا زِيادَةٌ جَيِّدَةٌ مُفيدَةٌ). اين در حالى است كه هنگام مقايسه اين حكمت با آنچه گذشت، كمترين تفاوتى در ميان آن دو ديده نمى‌شود (جز كلمه «سبحانه» كه بعد از نام مقدس «الله» در اين‌ جا آمده است و به يقين منظور مرحوم سيّد رضى اين جمله نبوده است، ازاين‌رو خطيب؛ در مصادر ذيل اين حكمت مى‌گويد: شايد اين جمله اضافاتى داشته كه كاتب آن را فراموش كرده و از قلم انداخته است). به هر حال امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه و بسيار پرمعنا به چهار نكته اشاره كرده، مى‌فرمايد: «چه بسيارند كسانى كه به‌وسيله نعمت به آن‌ها غافلگير مى‌شوند و به سبب پرده‌پوشى خدا بر آن‌ها مغرور مى‌گردند و براثر تعريف وتمجيد از آنان فريب مى‌خورند و خداوند هيچ‌كس را به چيزى مانند مهلت دادن (و ادامه نعمت‌ها و ترك عقوبت) آزمايش نكرده است»؛ (كَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالاِْحْسَانِ إِلَيْهِ، وَمَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَيْهِ، وَمَفْتُونٍ بِحُسْنِ آلْقَوْلِ فِيهِ. وَمَا آبْتَلَى آللّهُ سُبْحَانَهُ أَحَداً بِمِثْلِ الاِْمْلاَءِ لَهُ). ما هر يك از اين چهار جمله را در ذيل حكمت 116 مشروحآ بيان كرديم. آنچه لازم است در اين‌جا اضافه شود اين است كه اين چهار نعمتى كه امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به آن اشاره كرده (احسان پروردگار، پوشاندن خطاها، ذكر خير بر زبان انسان‌ها و مهلت دادن) قدر مشتركى دارد و آن اين است كه همه اين‌ها در لباس نعمت است؛ اما در بسيارى از افراد سبب غفلت مى‌شود. جمله اوّل اشاره به افراد طغيانگر و فاسد و مفسدى است كه خداوند به آن‌ها نيكى فراوان مى‌كند و ناگهان همه را از آن‌ها مى‌گيرد تا مجازاتشان دردناك‌تر باشد. جمله دوم اشاره به كسانى است كه خدا بر اعمال زشت آن‌ها پرده مى‌افكند اما آن‌ها به جاى استفاده از اين ستر الهى، مغرور مى‌شوند و به كارهاى خلاف خود همچنان ادامه مى‌دهند و ناگهان خداوند پرده را بر مى‌افكند و آن‌ها را رسوا مى‌سازد. جمله سوم اشاره به كسانى است كه ذكر خير آن‌ها بر زبان همه مردم جارى مى‌شود و اين‌ها براثر آن غافل مى‌گردند و اين غفلت سبب انحراف آنان مى‌شود، ناگهان خداوند وضع آن‌ها را آشكار مى‌سازد و ذكر خير تبديل به ذكر شر مى‌شود. جمله چهارم اشاره به كسانى است كه كارهاى خلاف انجام مى‌دهند؛ ولى خداوند همچنان به آن‌ها مهلت مى‌دهد؛ اما اين مهلت الهى نه‌تنها سبب بيدارى‌شان نمى‌گردد بلكه بر غفلت آن‌ها مى‌افزايد و ناگهان خداوند مهلت را از آنان مى‌گيرد و چنان مبتلايشان مى‌سازد كه رسواى خاص و عام شوند.   @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﴾﷽﴿✨ 🥇🥈🥉امام باقر عليه السلام فرمودند: إنَّ اللّه َ تباركَ و تعالى إذا أحَبَّ عبدا غَتَّهُ بالبلاءِ غَتّا و ثَجَّهُ بالبلاءِ ثَجّا ، فإذا دعاهُ قالَ ; لَبَّيكَ عبدي ، لَئنْ عَجّلْتُ لكَ ما سَألتَ إنّي على ذلكَ لَقادرٌ، و لكنِ ادَّخَرْتُ لكَ، فما ادَّخَرتُ لكَ خيرٌ لكَ . 💝🎗هرگاه خداوند تبارك و تعالى بنده اى را دوست داشته باشد، او را در غرقاب بلا فرو مى برد و باران بلا بر سر او فرو مى ريزد و چون او خدا را بخواند، مى فرمايد: لبّيك بنده من ؛ اگر بخواهم خواسته ات را زود برآورده سازم مى توانم، اما آن را براى تو مى اندوزم و آنچه برايت بيندوزم تو را بهتر است. 📜بحار الأنوار،ج۸۱،ص۱۹۶،ح۵۳ 🤲اللهم عجل لولیک الفرج @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ادواردو .mp3
5.27M
| لبخند ادواردو 🎤 با اجرای : خانم نورالزینب و نورالزهرا حافظی 🎈 💌 @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴❗️ بعضی‌ها می‌گویند ما نمی‌خوانیم؛ اما همیشه به یاد خداوند هستیم... 🎤حجة‌الاسلام استاد عالی 🤲اللهم عجل لولیک الفرج @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🌳شجره آشوب« قسمت شصت و یکم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻حتی در ن
🌳شجره آشوب« قسمت شصت و دوم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻امام تا زمانی که خوارج به زندگی مسالمت آمیز در کوفه ادامه می دادند، هیچ حقی را از آن ها منع نمی کرد و مانند سایر مسلمانان با این افراد برخورد می نمود. حتی در برابر بی ادبی های آنان نیز صبر و تحمل به خرج می داد. 🔻 اما زمانی که این گروه، دست به کشتار مومنین زدند و قیام مسلحانه کردند، حضرت حاضر نشد در برابر آن ها کوتاه بیاید و همانطور که گفتیم در عرض چندین ساعت، سپاهشان را شکست داد. امام این گروه را دشمن اصلی دین نمی دانست و فقط در حالتی با آنان جنگید که گفتیم دست به شمشیر برده و مظلومان و بی گناهان را به شهادت رساندند. متاسفانه خود حضرت نیز به دست این فرقه تبهکار به شهادت رسیدند. 🔻بعد از پایان نبرد نیز، تعداد معدودی از خوارج زنده ماندند. برخی از این افراد در زمان حیات امام حسن نیز در لشکر حضرت حضور داشتند، اما در آن جا نیز تفکرات افراطی و عدم توانایی تشخیص راه صحیح سبب شد به امام یورش برند و پای آن بزگوار را مجروح سازند. 🔻 امام علی علیه السلام، از نبرد با خوارج بعد از خودش نهی فرمود و به این نکته اشاره فرمود که با از بین بردن خوارج، چشم فتنه را در آورد و احدی غیر از امیرالمومنین جرئت چنین کاری را نداشت. 📚 کتاب شجره آشوب 💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﴾﷽﴿✨ ✅ برنامه‌ روزانه کانال : 🌷شنبه‌‌‌‌ها‌و سه‌شنبه‌ها شرح 🦋خطبه ها 🌹یکشنبه‌ها و چهار‌شنبه‌هاشرح 🌴حکمتها 🌷دوشنبه‌ها و پنج‌شنبه‌ها شرح 🕊نامه ها 🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهج‌البلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گزاری شده و لینک‌های دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند 🌺🍃 @Nahjolbalaghe2