eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝ترجمه و شرح حکمت «۲۹۱» 🔹اينگونه بايد تسليت گفت: 💡امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه، به اشعث ب
📝ترجمه و شرح حکمت ۲۹۱ 🔹ارزش صبر بر مصیبت اما هنگامى كه فرمان خدا فرا برسد (و محبوب ما از دست برود) ما تسليم در برابر چيزى هستيم كه خدا آن را دوست دارد». حضرت در سومين جمله با تعبير زيبا و گوياى ديگرى اشعث را تسليت مى دهد و مى فرمايد: «اى اشعث، فرزندت تو را مسرور ساخت در حالى كه (زنده بود و) آزمايش و فتنه براى تو محسوب مى شد ولى تو را محزون ساخت در حالى كه براى تو مايه ثواب و رحمت است (آيا بايد از بلا و فتنه مسرور باشى و از ثواب و رحمت غمگين؟)»؛ (يَا أَشْعَثُ، ابْنُکَ سَرَّکَ وَهُوَ بَلاَءٌ وَفِتْنَةٌ، وَحَزَنَکَ وَهُوَ ثَوَابٌ وَرَحْمَةٌ). اين سخن، اشاره اى است به آيه شريفه (وَاعْلَمُوا أَنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلاَدُكُمْ فِتْنَةٌ). مرحوم «مغنيه» در شرح نهج البلاغه خود مى گويد: فرزند ازآنرو براى پدر خود بلاست كه تكاليفى بر دوش او مى نهد به خصوص امروز كه پسران ودختران براثر انحرافات اخلاقى مايه غم و اندوه پدرانند و اين پدرانِ بيچاره، گويى در ميان دو طبقه آتش، تحت فشار قرار دارند: آتش محبت و عاطفه و آتش اندوه وحزن نسبت به فرزندى كه شيطان او را از دست آنان گرفته است. وچاره اى جز حسرت و اندوه و ناله ندارند و شك نيست كه اين حزن، مايه ثواب و رحمت است، همانگونه كه امام عليه السلام در جمله بالا فرموده است. آنچه را مرحوم «مغنيه» گفته گرچه يك واقعيت است؛ ولى تفسير كلام امام عليه السلام نيست. منظور امام عليه السلام اين است كه فرزند در حيات خود، مايه امتحان وآزمايش و فتنه است؛ ولى درمرگش خداوند ثواب و رحمت به صابران مى دهد؛ آيا جاى تعجب نيست كه انسان از حياتش مسرور باشد و از مرگش غمگين؟ * نكته ها: 1. اشعث بن قيس كيست؟ در جلد نخست و جلد هشتم از همين كتاب، شرح حال اشعث بن قيس را آورده ايم كه خلاصه اش اين است: اجمالاً او مردى منافق و مفسد بود كه در زمان پيامبر صلي الله عليه وآله ظاهرآ مسلمان شد و بعد از آن حضرت در صف مرتدّين قرار گرفت. سپس اسير شد واظهار ندامت و پشيمانى كرد و خليفه اول او را بخشيد و در حكومت اميرمؤمنان على عليه السلام با دشمنان آن حضرت رابطه داشت، هرچند ظاهرآ در صف پيروان آن حضرت بود و فعاليتهاى تخريبى فراوانى داشت. اينكه اميرمؤمنان على عليه السلام اين منافق را به سزاى اعمالش نمى رساند ظاهرآ به دليل داشتن قوم وقبيله اى نيرومند بود كه امكان داشت ناآگاهانه سر به شورش بردارند. فرزندان اشعث نيز راه او را ادامه دادند و در داستان امام حسين عليه السلام وكربلا در صف دشمنان آن حضرت قرار گرفتند. دخترش جعده، همان كسى بود كه امام حسن مجتبى عليه السلام را مسموم كرد. براى شناختن اين خانواده ننگين اين حديث امام صادق عليه السلام كفايت مى كند كه فرمود: «إِنَّ الاَْشْعَثَ بْنَ قَيْسٍ شَرِکَ فِي دَمِ أَمِيرِالْمُوْمِنِينَ وَابْنَتُهُ جَعْدَةُ سَمَّتِ الْحَسَنَ وَمُحَمَّدٌ ابْنُهُ شَرِکَ فِي دَمِ الْحُسَيْنِ؛ اشعث بن قيس در ريختن خون اميرمؤمنان عليه السلام (با ابن ملجم مرادى) شركت داشت و دخترش جعده، امام حسن عليه السلام را مسموم كرد و پسرش محمد، در ريختن خون پاك امام حسين عليه السلام شركت جست». 2. راه و رسم تعزيت گفتن: يكى از كارهايى كه اسلام به آن تشويق كرده تعزيت گفتن و تسلّى دادن افراد غمگين و مخصوصاً مصيبت ديده است تا آنجا كه حتى آن بزرگواران به دشمنانشان نيز در مصيبتها تسليت مى گفتند، همان گونه كه در حديث شريف بالا، اميرمؤمنان على عليه السلام به اشعثِ منافق تسليت گفت و اين يك خلق و خوى انسانى و بزرگوارانه است. در حديثى از رسول خدا عليه السلام مى خوانيم: «مَنْ عَزَّى مُصَاباً كَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِهِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَنْتَقِصَ مِنْ أَجْرِ الْمُصَابِ شَيْئاً؛ كسى كه مصيبت زده اى را تسليت بگويد به اندازه پاداش آن مصيبت زده ثواب دارد بى آنكه چيزى از اجر شخصى كه گرفتار مصيبت است كم شود». در حديث ديگرى از ابوجعفر ثانى (امام جواد عليه السلام) مى خوانيم: حضرت مى خواست به مردى كه فرزند عزيز خود را از دست داده بود تسليت بگويد چنين فرمود: از مصيبت تو در مورد فرزندت على باخبر شدم، نيز مطلع شدم كه او از عزيزترين فرزندانت بود. آرى خداى متعال (گاه) عزيزترين افراد انسان را مى گيرد تا پاداشى هرچه بزرگتر به او دهد. خداوند اجر تو را افزون كند و صبر و شكيبايى دهد و قلب تو را آرامش ببخشد كه او بر هر كارى قدرت دارد وخداوند، اين مصيبت را جبران نمايد. اين مسئله ازنظر عقلى نيز مسلم است كه تسلى دادن مصيبت زدگان وهمدردى با آنها سبب تسكين و آرامش خاطر و كاهش درد و رنج مصيبت مى شود و اين، خدمت بزرگى به چنين كسانى است و چه بسا اگر اين اظهار محبتها و همدردى و تسليتها نباشد، طوفان سهمگين مصيبت به قدرى شديد است كه شخص عزادار را از پاى درمى آورد و به يقين نجات جان انسانها از افضل قربات است. ✔️ پایان @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💡امام جواد علیه‌السلام: کسی که عمه ام را در قم زیارت کند او اهل بهشت است @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1737474T14252609(Web).mp3
2.78M
🔹تغییر نگاه به دین اسلام به برکت حضرت معصومه (س) علیها السلام 🎙استاد پناهیان @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
ترجمه کتاب الغدیر🔹 ✅ قسمت: شصت و دوم 🔷واقعه غدیرخم #علامه‌امینی 21- ﺳﻴﺪ ﻣﺤﻤﻮﺩ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﻗﺎﺭﻱ، ﻣﺪﻧﻲ
ترجمه کتاب الغدیر🔹 ✅ قسمت: شصت و سوم 🔷واقعه غدیرخم ﻳﻚ ﻧﻈﺮﻳﻪ ﺩﺭ ﭘﻴﺮﺍﻣﻮﻥ ﺣﺪﻳﺚ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﺩﺭ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻣﻠﺎﺣﻈﻪ ﻛﺮﺩﻳﺪ، ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻭ ﺣﺪﻳﺚ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺳﺒﺐ ﻧﺰﻭﻝ ﺁﻳﻪ ﻛﺮﻳﻤﻪ (ﺳﺎﻝ ﺳﺎﺋﻞ) ﻣﺘﺤﺪ ﻭ ﻫﻢ ﺁﻫﻨﮓ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺭﺍ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﻄﺎﺑﻘﺖ ﻧﺼﻮﺹ ﻭ ﺍﺳﻨﺎﺩﻫﺎﻱ ﻣﺘﻌﺪﺩ ﺩﺭ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺣﺪﻳﺚ ﻭ ﺣﺼﻮﻝ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ ﻣﺤﺮﺯ ﮔﺮﺩﻳﺪ، ﺷﻌﺮﺍﺀ ﻧﻴﺰ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻗﺪﻳﻢ ﺩﺭ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺣﺪﻳﺚ ﻭ ﺣﺼﻮﻝ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ ﻣﺤﺮﺯ ﮔﺮﺩﻳﺪ، ﺷﻌﺮﺍﺀ ﻧﻴﺰ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻗﺪﻳﻢ ﺍﻟﺎﻳﺎﻡ ﺑﺮﺷﺘﻪ ﻧﻈﻢ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﺑﻲ ﻣﺤﻤﺪ ﻋﻮﻧﻲ ﻏﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻋﺪﺍﺩ ﺷﻌﺮﺍﻱ ﻗﺮﻥ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻝ ﻭ ﻧﻈﻢ ﺍﻭ ﺑﻴﺎﻥ ﺷﺪﻩ، ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺧﺼﻮﺹ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﻴﺴﺮﺍﻳﺪ: ﻳﻘﻮﻝ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ، ﻫﺬﺍ ﻟﺎﻣﺘﻲ ﻫﻮ ﺍﻟﻴﻮﻡ ﻣﻮﻟﻲ، ﺭﺏ ﻣﺎ ﻗﻠﺖ ﻓﺎﺳﻤﻊ ﻓﻘﺎﻝ ﺟﺤﻮﺩ ﺫﻭ ﺷﻘﺎﻕ ﻣﻨﺎﻓﻖ ﻳﻨﺎﺩﻱ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﻦ ﻗﻠﺐ ﻣﻮﺟﻊ ﺍﻋﻦ ﺭﺑﻨﺎ ﻫﺬﺍ،‌ﺍﻡ ﺍﻧﺖ ﺍﺧﺘﺮﻋﺘﻪ؟ ﻓﻘﺎﻝ: ﻣﻌﺎﺫ ﺍﻟﻠﻪ، ﻟﺴﺖ ﺑﻤﺒﺪﻉ ﻓﻘﺎﻝ ﻋﺪﻭ ﺍﻟﻠﻪ ﻟﺎ ﻫﻢ ﺍﻥ ﻳﻜﻦ ﻛﻤﺎ ﻗﺎﻝ ﺣﻘﺎ ﺑﻲ ﻋﺬﺍﺑﺎ ﻓﺎﻭﻗﻊ ﻓﻌﻮﺟﻞ ﻣﻦ ﺍﻓﻖ ﺍﻟﺴﻤﺎﺀ ﺑﻜﻔﺮﻩ ﺑﺠﻨﺪﻟﻪ ﻓﺎﻧﻜﺐ ﺛﺎﻭ ﺑﻤﺼﺮﻉ ﻣﻔﺎﺩ ﺍﺟﻤﺎﻟﻲ ﺍﺑﻴﺎﺕ ﺑﺎﻟﺎ: ﻫﻨﮕﺎﻣﻴﻜﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﻭ ﻭﺻﺎﻳﺖ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﺎﻣﺖ ﺍﺑﻠﺎﻍ ﻓﺮﻣﻮﺩ، ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﺭﺍ ﮔﻮﺍﻩ ﺑﺮ ﺁﻥ ﮔﺮﻓﺖ، ﻣﻨﻜﺮﻱ ﻣﻌﺎﻧﺪ ﻭ ﺩﻭ ﺭﻭ ﺑﺎ ﻗﻠﺒﻲ ﺩﺭﺩﻧﺎﻙ ﺍﺯ ﺣﻖ ﻭ ﻛﻴﻨﻪ ﺑﺮﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺧﻄﺎﺏ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﮔﻔﺖ: ﺁﻳﺎ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺍﺳﺖ؟ ﻳﺎ ﺍﺯ ﭘﻴﺶ ﺧﻮﺩ ﺁﻧﺮﺍ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻱ؟ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭘﻨﺎﻩ ﺑﺮ ﺧﺪﺍ، ﻣﻦ ﻫﻴﭽﮕﺎﻩ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺑﻤﻴﻞ ﺧﻮﺩ ﺍﻣﺮﻱ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺍﻡ، ﺁﻥ ﺩﺷﻤﻦ ﺧﺪﺍ ﮔﻔﺖ: ﺑﺎﺭ ﺧﺪﺍﻳﺎ ﺍﮔﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ ﺣﻖ ﺍﺳﺖ، ﻋﺬﺍﺏ ﻭ ﺷﻜﻨﺠﻪ ﺍﻱ ﺑﺮ ﻣﻦ ﻓﺮﺳﺖ ﺑﻠﺎ ﺩﺭﻧﮓ ﺩﺭ ﻗﺎﺑﻞ ﻧﺎﺳﭙﺎﺳﻲ ﺍﻭ ﺳﻨﮕﻲ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﺮ ﺍﻭ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺩﻡ ﺑﻴﻔﺘﺎﺩ ﻭ ﻫﻠﺎﻙ ﺷﺪ. ﻭ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭﻩ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﻴﮕﻮﻳﺪ: ﻭ ﻣﺎ ﺟﺮﻱ ﻟﺤﺎﺭﺙ ﺍﻟﻨﻌﻤﺎﻥ ﻓﻲ ﺍﻣﺮﻩ ﻣﻦ ﺍﻭﺿﺢ ﺍﻟﺒﺮﻫﺎﻥ ﻋﻠﻲ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭﻩ ﻟﺎﻣﺮ ﺍﻟﺎﻣﻪ ﻓﻤﻦ ﻫﻨﺎﻙ ﺳﺎﺀﻩ ﻭ ﻏﻤﻪ ﺣﺘﻲ ﺍﺗﻲ ﺍﻟﻨﺒﻲ ﺑﺎﻟﻤﺪﻳﻨﻪ ﻣﺤﺒﻨﻄﺌﺎ ﻣﻦ ﺷﺪﻩ ﺍﻟﻀﻐﻴﻨﻪ ﻭ ﻗﺎﻝ ﻣﺎ ﻗﺎﻝ ﻣﻦ ﺍﻟﻤﻘﺎﻝ ﻓﺒﺎﺀ ﺑﺎﻟﻌﺬﺍﺏ ﻭ ﺍﻟﻨﻜﺎﻝ ﻣﻔﺎﺩ ﺍﺑﻴﺎﺕ ﺑﺎﻟﺎ: ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺣﺎﺭﺙ ﺑﻦ ﻧﻌﻤﺎﻥ ﻭ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﻛﺎﺭ ﺍﻭ ﮔﺬﺷﺖ ﺁﺷﻜﺎﺭﺗﺮﻳﻦ ﺑﺮﻫﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﻛﻪ ﺩﺭ ﻗﺒﺎﻝ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﺍﻣﺖ (ﺩﺭ ﺍﺑﻠﺎﻍ ﺍﻣﺮ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ) ﭼﻨﺎﻥ ﺑﺪ ﺣﺎﻝ ﻭ ﺍﻧﺪﻭﻫﻨﺎﻙ ﺷﺪ، ﻛﻪ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﻛﻴﻨﻪ ﺩﺭﻫﻢ ﭘﻴﭽﻴﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﻧﺰﺩ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺁﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻛﻪ (ﺩﺭ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻭ ﺍﻧﻜﺎﺭ ﺍﻣﺮ ﻭﻟﺎﻳﺖ) ﮔﻔﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ ﻭ ﺷﻜﻨﺠﻪ ﺍﻟﻬﻲ ﮔﺮﺩﻳﺪ. ﻭ ﻣﺎ ﻧﻪ ﺍﺯ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﻭ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﻧﻴﺎﻓﺘﻴﻢ ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻃﻌﻦ ﻳﺎ ﺗﻜﺬﻳﺒﻲ ﺑﻨﻤﺎﻳﺪ، ﺟﺰ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺭﺟﺎﻝ ﺍﺳﻨﺎﺩ ﺁﻥ ﻛﻪ ﺗﻤﺎﻣﺎ ﺍﺯ ﺛﻘﺎﺕ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻫﻤﮕﻲ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﻗﺒﻮﻝ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻭﻗﻮﻉ ﺁﻥ ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺗﻤﻜﻴﻦ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﺟﺰ ﺁﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﺍﺯ: ﺍﺑﻦ ﺗﻴﻤﻴﻪ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ 4 " ﻣﻨﻬﺎﺝ ﺍﻟﺴﻨﻪ " ﺹ 13 ﻭﺟﻮﻫﻲ ﺩﺭ ﺍﺑﻄﺎﻝ ﺣﺪﻳﺚ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺑﻴﺎﻥ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﻧﻤﻮﺩﺍﺭﻱ ﺍﺯ ﺑﺪ ﻧﻬﺎﺩﻱ ﻭ ﻛﻴﻨﻪ ﺍﻧﺪﻭﺯﻱ ﺍﻭ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺧﻮﻱ ﻧﺎﭘﺴﻨﺪ ﺍﻭ ﺩﺭ ﻫﺮ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻭ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﭼﻨﻴﻦ ﺑﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻓﺮﻕ ﻣﺴﻠﻤﻴﻦ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﺎﻣﻮﺭﻳﻜﻪ ﺩﺭ ﻧﺰﺩ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﻣﺴﻠﻢ ﺑﻮﺩﻩ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻡ ﺍﻧﻜﺎﺭ ﻭ ﻣﺎﺟﺮﺍﺟﻮﺋﻲ ﺑﺮﺁﻳﺪ ﻭ ﻣﺎ ﺍﻳﻨﻚ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻄﻮﺭ ﺍﺧﺘﺼﺎﺭ ﺑﻴﺎﻥ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺑﺎﻭ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﻴﮕﻮﺋﻴﻢ: ﻭﺟﻪ ﺍﻭﻝ ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻏﺪﻳﺮ ﺩﺭ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺍﺯ ﺣﺠﻪ [ ﺻﻔﺤﻪ 140] ﺍﻟﻮﺩﺍﻉ ﺑﻮﺩﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﺣﺪﻳﺚ ﻣﺰﺑﻮﺭ ﺣﻜﺎﻳﺖ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﭼﻮﻥ ﺍﻳﻦ ﺧﺒﺮ ﺩﺭ ﺑﻠﺎﺩ ﺷﺎﻳﻊ ﻭ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﺷﺪ ﺣﺎﺭﺙ ﺑﻨﺰﺩ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺁﻣﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﺁﻧﺤﻀﺮﺕ ﺩﺭ ﺍﺑﻄﺢ- ﻣﻜﻪ ﺑﻮﺩ، ﻭ ﻃﺒﻴﻌﺖ ﺣﺎﻝ ﺍﻳﺠﺎﺏ ﻣﻴﻜﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺩﺭ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ، ﺳﺎﺯﻧﺪﻩ ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻏﺪﻳﺮ ﺑﻲ ﺍﻃﻠﺎﻉ ﻭ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﺎﻥ ﺟﺎﻫﻞ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؛ ﺍﻳﻨﻚ ﺟﻮﺍﺏ: ﺍﻭﻟﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺣﻠﺒﻲ ﺩﺭ " ﺳﻴﺮﻩ ﺍﻟﺤﻠﺒﻴﻪ " ﻭ ﺳﺒﻂ ﺍﺑﻦ ﺟﻮﺯﻱ ﺩﺭ " ﺗﺬﻛﺮﻩ " ﻭ ﺷﻴﺦ ﻣﺤﻤﺪ ﺻﺪﺭ ﺍﻟﻌﺎﻟﻢ ﺩﺭ " ﻣﻌﺎﺭﺝ ﺍﻟﻌﻠﻲ " ﮔﺬﺷﺖ ﺍﻳﻨﺴﺖ ﻛﻪ ﺁﻣﺪﻥ ﺷﺨﺺ ﻣﺰﺑﻮﺭ ﺩﺭ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﻮﺩﻩ- ﺍﮔﺮ ﻣﺮﺍﺩ ﻣﺴﺠﺪ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺑﺎﺷﺪ- ﻣﻀﺎﻓﺎ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ، ﺣﻠﺒﻲ ﺗﺼﺮﻳﺢ ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺑﻮﺩﻩ، ﭘﺲ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﺍﺑﻦ ﺗﻴﻤﻴﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﺎﻳﻦ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﻫﺰﺭﻩ ﺩﺍﺋﻲ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻣﺰﺑﻮﺭ ﺭﺍ ﺑﺼﻮﺭﺗﻲ ﻛﻪ ﭘﻨﺪﺍﺷﺘﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﻜﺬﻳﺐ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺍست!. @Nahjolbalaghe2