3.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅نماهنگ بانوی آفتاب
به مناسبت میلاد حضرت معصومه (سلام الله علیها
#فرزندان_علی
💡#نهج_البلاغه
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
ترجمه کتاب الغدیر🔹 ✅ قسمت: شصت و دوم 🔷واقعه غدیرخم #علامهامینی 21- ﺳﻴﺪ ﻣﺤﻤﻮﺩ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﻗﺎﺭﻱ، ﻣﺪﻧﻲ
ترجمه کتاب الغدیر🔹
✅ قسمت: شصت و سوم
🔷واقعه غدیرخم
#علامهامینی
ﻳﻚ ﻧﻈﺮﻳﻪ ﺩﺭ ﭘﻴﺮﺍﻣﻮﻥ ﺣﺪﻳﺚ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﺩﺭ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻣﻠﺎﺣﻈﻪ ﻛﺮﺩﻳﺪ، ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻭ ﺣﺪﻳﺚ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺳﺒﺐ ﻧﺰﻭﻝ ﺁﻳﻪ ﻛﺮﻳﻤﻪ (ﺳﺎﻝ ﺳﺎﺋﻞ) ﻣﺘﺤﺪ ﻭ ﻫﻢ ﺁﻫﻨﮓ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺭﺍ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﻄﺎﺑﻘﺖ ﻧﺼﻮﺹ ﻭ ﺍﺳﻨﺎﺩﻫﺎﻱ ﻣﺘﻌﺪﺩ ﺩﺭ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺣﺪﻳﺚ ﻭ ﺣﺼﻮﻝ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ ﻣﺤﺮﺯ ﮔﺮﺩﻳﺪ، ﺷﻌﺮﺍﺀ ﻧﻴﺰ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻗﺪﻳﻢ ﺩﺭ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺣﺪﻳﺚ ﻭ ﺣﺼﻮﻝ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ ﻣﺤﺮﺯ ﮔﺮﺩﻳﺪ، ﺷﻌﺮﺍﺀ ﻧﻴﺰ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻗﺪﻳﻢ ﺍﻟﺎﻳﺎﻡ ﺑﺮﺷﺘﻪ ﻧﻈﻢ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﺑﻲ ﻣﺤﻤﺪ ﻋﻮﻧﻲ ﻏﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻋﺪﺍﺩ ﺷﻌﺮﺍﻱ ﻗﺮﻥ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻝ ﻭ ﻧﻈﻢ ﺍﻭ ﺑﻴﺎﻥ ﺷﺪﻩ، ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺧﺼﻮﺹ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﻴﺴﺮﺍﻳﺪ: ﻳﻘﻮﻝ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ، ﻫﺬﺍ ﻟﺎﻣﺘﻲ ﻫﻮ ﺍﻟﻴﻮﻡ ﻣﻮﻟﻲ، ﺭﺏ ﻣﺎ ﻗﻠﺖ ﻓﺎﺳﻤﻊ ﻓﻘﺎﻝ ﺟﺤﻮﺩ ﺫﻭ ﺷﻘﺎﻕ ﻣﻨﺎﻓﻖ ﻳﻨﺎﺩﻱ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﻦ ﻗﻠﺐ ﻣﻮﺟﻊ ﺍﻋﻦ ﺭﺑﻨﺎ ﻫﺬﺍ،ﺍﻡ ﺍﻧﺖ ﺍﺧﺘﺮﻋﺘﻪ؟ ﻓﻘﺎﻝ: ﻣﻌﺎﺫ ﺍﻟﻠﻪ، ﻟﺴﺖ ﺑﻤﺒﺪﻉ ﻓﻘﺎﻝ ﻋﺪﻭ ﺍﻟﻠﻪ ﻟﺎ ﻫﻢ ﺍﻥ ﻳﻜﻦ ﻛﻤﺎ ﻗﺎﻝ ﺣﻘﺎ ﺑﻲ ﻋﺬﺍﺑﺎ ﻓﺎﻭﻗﻊ ﻓﻌﻮﺟﻞ ﻣﻦ ﺍﻓﻖ ﺍﻟﺴﻤﺎﺀ ﺑﻜﻔﺮﻩ ﺑﺠﻨﺪﻟﻪ ﻓﺎﻧﻜﺐ ﺛﺎﻭ ﺑﻤﺼﺮﻉ
ﻣﻔﺎﺩ ﺍﺟﻤﺎﻟﻲ ﺍﺑﻴﺎﺕ ﺑﺎﻟﺎ: ﻫﻨﮕﺎﻣﻴﻜﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﻭ ﻭﺻﺎﻳﺖ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﺎﻣﺖ ﺍﺑﻠﺎﻍ ﻓﺮﻣﻮﺩ، ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﺭﺍ ﮔﻮﺍﻩ ﺑﺮ ﺁﻥ ﮔﺮﻓﺖ، ﻣﻨﻜﺮﻱ ﻣﻌﺎﻧﺪ ﻭ ﺩﻭ ﺭﻭ ﺑﺎ ﻗﻠﺒﻲ ﺩﺭﺩﻧﺎﻙ ﺍﺯ ﺣﻖ ﻭ ﻛﻴﻨﻪ ﺑﺮﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺧﻄﺎﺏ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﮔﻔﺖ: ﺁﻳﺎ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺍﺳﺖ؟ ﻳﺎ ﺍﺯ ﭘﻴﺶ ﺧﻮﺩ ﺁﻧﺮﺍ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻱ؟ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭘﻨﺎﻩ ﺑﺮ ﺧﺪﺍ، ﻣﻦ ﻫﻴﭽﮕﺎﻩ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺑﻤﻴﻞ ﺧﻮﺩ ﺍﻣﺮﻱ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺍﻡ، ﺁﻥ ﺩﺷﻤﻦ ﺧﺪﺍ ﮔﻔﺖ: ﺑﺎﺭ ﺧﺪﺍﻳﺎ ﺍﮔﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ ﺣﻖ ﺍﺳﺖ، ﻋﺬﺍﺏ ﻭ ﺷﻜﻨﺠﻪ ﺍﻱ ﺑﺮ ﻣﻦ ﻓﺮﺳﺖ ﺑﻠﺎ ﺩﺭﻧﮓ ﺩﺭ ﻗﺎﺑﻞ ﻧﺎﺳﭙﺎﺳﻲ ﺍﻭ ﺳﻨﮕﻲ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﺮ ﺍﻭ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺩﻡ ﺑﻴﻔﺘﺎﺩ ﻭ ﻫﻠﺎﻙ ﺷﺪ. ﻭ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭﻩ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﻴﮕﻮﻳﺪ: ﻭ ﻣﺎ ﺟﺮﻱ ﻟﺤﺎﺭﺙ ﺍﻟﻨﻌﻤﺎﻥ ﻓﻲ ﺍﻣﺮﻩ ﻣﻦ ﺍﻭﺿﺢ ﺍﻟﺒﺮﻫﺎﻥ ﻋﻠﻲ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭﻩ ﻟﺎﻣﺮ ﺍﻟﺎﻣﻪ ﻓﻤﻦ ﻫﻨﺎﻙ ﺳﺎﺀﻩ ﻭ ﻏﻤﻪ ﺣﺘﻲ ﺍﺗﻲ ﺍﻟﻨﺒﻲ ﺑﺎﻟﻤﺪﻳﻨﻪ ﻣﺤﺒﻨﻄﺌﺎ ﻣﻦ ﺷﺪﻩ ﺍﻟﻀﻐﻴﻨﻪ ﻭ ﻗﺎﻝ ﻣﺎ ﻗﺎﻝ ﻣﻦ ﺍﻟﻤﻘﺎﻝ ﻓﺒﺎﺀ ﺑﺎﻟﻌﺬﺍﺏ ﻭ ﺍﻟﻨﻜﺎﻝ ﻣﻔﺎﺩ ﺍﺑﻴﺎﺕ ﺑﺎﻟﺎ: ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺣﺎﺭﺙ ﺑﻦ ﻧﻌﻤﺎﻥ ﻭ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﻛﺎﺭ ﺍﻭ ﮔﺬﺷﺖ ﺁﺷﻜﺎﺭﺗﺮﻳﻦ ﺑﺮﻫﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﻛﻪ ﺩﺭ ﻗﺒﺎﻝ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﺍﻣﺖ (ﺩﺭ ﺍﺑﻠﺎﻍ ﺍﻣﺮ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ) ﭼﻨﺎﻥ ﺑﺪ ﺣﺎﻝ ﻭ ﺍﻧﺪﻭﻫﻨﺎﻙ ﺷﺪ، ﻛﻪ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﻛﻴﻨﻪ ﺩﺭﻫﻢ ﭘﻴﭽﻴﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﻧﺰﺩ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺁﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻛﻪ (ﺩﺭ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻭ ﺍﻧﻜﺎﺭ ﺍﻣﺮ ﻭﻟﺎﻳﺖ) ﮔﻔﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ ﻭ ﺷﻜﻨﺠﻪ ﺍﻟﻬﻲ ﮔﺮﺩﻳﺪ. ﻭ ﻣﺎ ﻧﻪ ﺍﺯ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﻭ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﻧﻴﺎﻓﺘﻴﻢ ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻃﻌﻦ ﻳﺎ ﺗﻜﺬﻳﺒﻲ ﺑﻨﻤﺎﻳﺪ، ﺟﺰ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺭﺟﺎﻝ ﺍﺳﻨﺎﺩ ﺁﻥ ﻛﻪ ﺗﻤﺎﻣﺎ ﺍﺯ ﺛﻘﺎﺕ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻫﻤﮕﻲ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﻗﺒﻮﻝ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻭﻗﻮﻉ ﺁﻥ ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺗﻤﻜﻴﻦ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﺟﺰ ﺁﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﺍﺯ: ﺍﺑﻦ ﺗﻴﻤﻴﻪ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ 4 " ﻣﻨﻬﺎﺝ ﺍﻟﺴﻨﻪ " ﺹ 13 ﻭﺟﻮﻫﻲ ﺩﺭ ﺍﺑﻄﺎﻝ ﺣﺪﻳﺚ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺑﻴﺎﻥ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﻧﻤﻮﺩﺍﺭﻱ ﺍﺯ ﺑﺪ ﻧﻬﺎﺩﻱ ﻭ ﻛﻴﻨﻪ ﺍﻧﺪﻭﺯﻱ ﺍﻭ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺧﻮﻱ ﻧﺎﭘﺴﻨﺪ ﺍﻭ ﺩﺭ ﻫﺮ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻭ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﭼﻨﻴﻦ ﺑﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻓﺮﻕ ﻣﺴﻠﻤﻴﻦ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﺎﻣﻮﺭﻳﻜﻪ ﺩﺭ ﻧﺰﺩ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﻣﺴﻠﻢ ﺑﻮﺩﻩ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻡ ﺍﻧﻜﺎﺭ ﻭ ﻣﺎﺟﺮﺍﺟﻮﺋﻲ ﺑﺮﺁﻳﺪ ﻭ ﻣﺎ ﺍﻳﻨﻚ
ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻄﻮﺭ ﺍﺧﺘﺼﺎﺭ ﺑﻴﺎﻥ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺑﺎﻭ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﻴﮕﻮﺋﻴﻢ: ﻭﺟﻪ ﺍﻭﻝ ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻏﺪﻳﺮ ﺩﺭ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺍﺯ ﺣﺠﻪ [ ﺻﻔﺤﻪ 140] ﺍﻟﻮﺩﺍﻉ ﺑﻮﺩﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﺣﺪﻳﺚ ﻣﺰﺑﻮﺭ ﺣﻜﺎﻳﺖ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﭼﻮﻥ ﺍﻳﻦ ﺧﺒﺮ ﺩﺭ ﺑﻠﺎﺩ ﺷﺎﻳﻊ ﻭ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﺷﺪ ﺣﺎﺭﺙ ﺑﻨﺰﺩ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺁﻣﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﺁﻧﺤﻀﺮﺕ ﺩﺭ ﺍﺑﻄﺢ- ﻣﻜﻪ ﺑﻮﺩ، ﻭ ﻃﺒﻴﻌﺖ ﺣﺎﻝ ﺍﻳﺠﺎﺏ ﻣﻴﻜﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺩﺭ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ، ﺳﺎﺯﻧﺪﻩ ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻏﺪﻳﺮ ﺑﻲ ﺍﻃﻠﺎﻉ ﻭ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﺎﻥ ﺟﺎﻫﻞ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؛ ﺍﻳﻨﻚ ﺟﻮﺍﺏ: ﺍﻭﻟﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺣﻠﺒﻲ ﺩﺭ " ﺳﻴﺮﻩ ﺍﻟﺤﻠﺒﻴﻪ " ﻭ ﺳﺒﻂ ﺍﺑﻦ ﺟﻮﺯﻱ ﺩﺭ " ﺗﺬﻛﺮﻩ " ﻭ ﺷﻴﺦ ﻣﺤﻤﺪ ﺻﺪﺭ ﺍﻟﻌﺎﻟﻢ ﺩﺭ " ﻣﻌﺎﺭﺝ ﺍﻟﻌﻠﻲ " ﮔﺬﺷﺖ ﺍﻳﻨﺴﺖ ﻛﻪ ﺁﻣﺪﻥ ﺷﺨﺺ ﻣﺰﺑﻮﺭ ﺩﺭ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﻮﺩﻩ- ﺍﮔﺮ ﻣﺮﺍﺩ ﻣﺴﺠﺪ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺑﺎﺷﺪ- ﻣﻀﺎﻓﺎ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ، ﺣﻠﺒﻲ ﺗﺼﺮﻳﺢ ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺑﻮﺩﻩ، ﭘﺲ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﺍﺑﻦ ﺗﻴﻤﻴﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﺎﻳﻦ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﻫﺰﺭﻩ ﺩﺍﺋﻲ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻣﺰﺑﻮﺭ ﺭﺍ ﺑﺼﻮﺭﺗﻲ ﻛﻪ ﭘﻨﺪﺍﺷﺘﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﻜﺬﻳﺐ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺍست!.
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🌳شجره آشوب« قسمت صد و پنجاه و ششم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻د
🌳شجره آشوب« قسمت صد و پنجاه و هفتم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻امام با حرکت بهسوی شام و در نظر گرفتن اهمیت راهبردی شکست بنیامیه، قصد داشت عدالت را به معنای واقعی در جامعه زنده کند و شهروندان را همچنان امیدوار نگه دارد. اگر اقدامی از سوی حاکم برای از بین بردن آن ها صورت نمی گرفت بهتدریج، بذر ناامیدی در دلهای شهروندان به وجود میآمد.
🔻 بهعبارتدیگر، مردم این گمان را نسبت به حاکم پیدا میکنند که هیچ تعهدی برای مبارزه با مفاسد ندارد و هیچ اقدامی برای نابودی مراکز پناهندگی مجرمان انجام نمیدهد. ذیلا به فرار برخی از مفسدان اقتصادی زمان امام و پناه دادن معاویه به آن ها اشاره گذرا و کوتاهی می اندازیم:
🔻1. مصقله بن هبیره، به دلیل اختلاس و نپرداختن دیونش به بیتالمال به سوی معاویه گریخت. امام درباره او فرمود: «اين چه كارى بود، كه او انجام داد؟ خداوند او را شاد نگرداند، وى كار بزرگان را انجام داد، اما مانند بردگان گريخت و مانند بدكاران خيانت كرد، اگر او در اينجا اقامت مىكرد و از پرداخت مال ناتوان بود، ما زياده از او طلب نمىكرديم، هر چه داشت مىگرفتيم و بقيه را صرفنظر مىكرديم.»
🔻2. یزید بن حجیه از والیان امام علی در منطقه ری بود که پس از اختلاس از خراج آن منطقه، به سمت معاویه گریخت. امام که از این مسئله مطلع شد، در حق او نفرین کرد و فرمود: «خدايا يزيد بن حجيه مال مسلمانان را برداشت و فرار كرد و به گروه فاسقان پيوست، خداوندا ما را از مكر و فريب او حفظ كن و پاداش ظالمان را به او بده.»
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
.
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي اللَّهِ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً ۖ وَلَأَجْرُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ ۚ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ
کسانى که پس از آنکه مورد ستم واقع شدند، در راه خدا هجرت کردند، در این دنیا جایگاه (و
مقام) شایسته اى به آنها مى دهیم. و پاداش آخرت، از آن هم مهم تر است اگر مى دانستند.
(نحل/۴۱)
***
الَّذِينَ صَبَرُوا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ
همان کسانى که
صبر و استقامت پیشه کردند، و تنها بر پروردگارشان توکّل مى کنند.
(نحل/۴۲)
@Nahjolbalaghe2
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات«۴۱و۴۲»
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
🌧شأن نزول
بعضى از مفسران در شأن نزول این آیات چنین نقل کرده اند که گروهى از مسلمانان مانند: بلال ، عمّار یاسر ، صهیب و خبّاب پس از اسلام آوردن در مکّه سخت تحت فشار بودند، و براى تقویت اسلام و رساندن صداى خود به دیگران، پس از هجرت پیامبر(صلى الله علیه وآله)به مدینه هجرت کردند، هجرتى که باعث پیروزى آنها و دیگران شد، در این میان صهیب که مرد مسنى بود به مشرکان مکّه چنین پیشنهاد کرد: من پیر مردم و بودن من با شما سودى به حال شما ندارد، و اگر مخالفتان باشم قدرت بر زیان زدن به شما ندارم، بیائید اموال مرا بگیرید و بگذارید به مدینه بروم، آنها موافقت کردند.
صهیب تمام اموال خود را به آنها داد، و به سوى پیامبر(صلى الله علیه وآله) هجرت کرد، بعضى به صهیب گفتند: معامله پر سودى کردى! آیات فوق نازل شد و پیروزى او و امثال او را در این جهان و جهان دیگر بازگو کرد.
در تواریخ آمده است: در زمان خلفاء هنگامى که اموال بیت المال تقسیم مى شد، و نوبت به مهاجرین مى رسید، به آنها مى گفتند: سهم خود را بگیرید، این همانست که خدا در این دنیا به شما وعده داده، و آنچه در انتظار شما در جهان دیگر است بیشتر است، سپس آیه فوق را مى خواندند.
* * *
تفسیر:
پاداش مهاجران
بارها گفته ایم: یکى از مؤثرترین روشها در برنامه هاى تربیتى که قرآن از آن استفاده مى کند روش مقایسه و مقارنه است که هر چیزى را با ضدش در برابر هم قرار دهند، تا موضع هر کدام به روشنى مشخص شود، در تعقیب آیات گذشته که، از منکران قیامت، و مشرکان لجوج سخن مى گفت، آیات مورد بحث از مهاجران راستین، و پاکباز، سخن مى گوید، تا وضع دو گروه در مقایسه با یکدیگر روشن گردد.
نخست مى گوید: کسانى که مورد ستم واقع شدند سپس براى خدا هجرت کردند، در این دنیا جایگاه و مقام خوبى به آنها مى دهیم (وَ الَّذِینَ هاجَرُوا فِی اللّهِ مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِی الدُّنْیا حَسَنَةً).
این پاداش دنیاى آنهاست اما پاداش آخرت، اگر بدانند، بسیار بزرگتر است (وَ لَأَجْرُ الآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ).
* * *
در آیه بعد، این مهاجران راستین و پر استقامت و با ایمان را با دو صفت توصیف مى کند، مى گوید: آنها کسانى هستند که شکیبائى و صبر و استقامت را پیشه خود ساخته، و توکل و تکیه آنها بر پروردگارشان است (الَّذِینَ صَبَرُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ).
* * *
نکته ها:
۱ ـ هر چند مسلمانان دو هجرت داشتند که: هجرت اول در محدوده نسبتاً کوچکى بود، (هجرت گروهى از مسلمانان و در رأس آنها جعفر بن ابیطالب به حبشه ) و هجرت دوم، هجرت عمومى و همگانى پیامبر(صلى الله علیه وآله) و مسلمین از مکّه به مدینه ، ولى ظاهر آیات فوق هجرت دوم را بیان مى کند، و شأن نزول نیز آن را تأیید مى نماید.
درباره اهمیت و نقش هجرت در زندگى و تاریخ مسلمانان در گذشته و حال، و تداوم این مسأله در هر عصر و زمان، بحث مشروحى در ذیل آیه ۱٠٠ سوره نساء و همچنین ذیل آیه ۷۵ سوره انفال داشتیم.
و به هر حال، مقام مهاجران در اسلام، مقام فوق العاده پر ارجى است، هم خود پیامبر و هم مسلمانان بعد، همگى براى آنها احترام خاصى قائل بودند، چرا که آنها به تمام زندگى خویش، براى گسترش دعوت اسلام، پشت پا زدند.
بعضى جان خود را به خطر انداختند، و بعضى مانند صهیب از همه اموال خود چشم پوشیدند، و جالب این که: خود را در این معامله نیز برنده مى دانستند.
اگر فداکارى آن مهاجران در آن روزها نبود، محیط خفقان بار مکّه و عناصر شیطانى که بر آن حکومت مى کردند هرگز اجازه نمى دادند صداى اسلام به گوش کسى برسد، و این صدا را براى همیشه در گلوى مؤمنان خفه مى کردند، اما آنها با این جهش حساب شده، نه تنها مکّه را زیر سیطره خود درآوردند، بلکه صداى اسلام را به گوش جهانیان رساندند و این سنتى است براى همه مسلمانان، در چنین شرائطى، و در همه تاریخ.
* * *
۲ ـ تعبیر به هاجَرُوا فِى اللّهِ که حتى کلمه سَبِیل هم در آن ذکر نشده اشاره به نهایت اخلاص این مهاجران است که: تنها براى خدا و در مسیر اللّه و به خاطر رضاى او، و حمایت و دفاع از آئینش دست به چنین هجرتى زدند، نه براى نجات جان خود و یا استفاده مادى دیگر.
* * *
۳ ـ جمله مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا نشان مى دهد: نباید فوراً میدان را خالى کرد، بلکه باید تا آنجا که ممکن است ایستاد و تحمل نمود، اما هنگامى که تحمل آزار دشمن، جز جرأت و جسارت او، و تضعیف مؤمنان ثمرى نداشته باشد، در اینجا باید دست به هجرت زد، تا با کسب قدرت بیشتر، و فراهم ساختن سنگرهاى محکمتر، جهاد در تمام زمینه ها از موضع بهترى تعقیب شود، و به پیروزى طرفداران حق در زمینه هاى نظامى، فرهنگى، تبلیغاتى منتهى گردد.
↩️ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2